مَلْجَأ

2021-12-04 12:30:17 همانم! رنجِ سرگردانِ روزِ اولِ خلقت
و با خود می برم انبوهی از اما و آیا را. باز کردن / نظر دهید

2021-12-04 09:22:36 -اره میدونم زندگی کردن این نیست که صبحا تا شب بخوابم و شبا تا صبح گریه کنم و صبح ساعت شیش وقتی شیر روی گاز سررفت و کوکیام سوختن باز با گریه برم لای پتو و انقد گریه کنم تا خوابم ببره.
اره خودم میدونم این زندگی نیست ولی تو بهم بگو چجوری باید زندگی کنم وقتی جونی توی بدنم نمونده و چجوری باید امید داشته باشم وقتی هیچ امید فروشی ای توی این شهر نیست؟ چجوری باید رویا ببافم وقتی دستام شکستن؟
دیدی نمیتونی چیزی بگی؟ نکنه تو ام مثل منی؟آشوب و سردرگم و خنثی،بدون هیچ حسی ، با یه بغل مُردگی و افسردگی. باز کردن / نظر دهید

2021-11-28 17:30:39 این ویس رو فقط الا گوش کنه
تولدت مبارک...
میدونی که ما باید اولین تبریکا رو میگفتیم برای همین ۶ ساعت زودتر اقدام کردیم

سپاس بیکران از مبیز راننده نیسان
خاهر درسا کمک راننده و سحر، طناز، فاء، منصوره(عزت) ، نیره‌سادات، نادیا، سما، محیا و زهرا رزوانی؛ بچه های پشت نیسان که مارو در این امر یاری کردن... باز کردن / نظر دهید

2021-11-25 21:34:53 ‏مگه ما آدم‌ها چندبار فرصت زندگی داریم که تو همین یه بار هم ندارمت؟ باز کردن / نظر دهید

2021-11-25 21:03:28 اکثر ادما در طول زندگیشون حتما یه تولد دوباره ای دارن توی یه روزی از سال که اون روز ممکنه غیر از روز تولدشون باشه، یعنی در اصل روزی غیر از سالروزِ به زمین اومدنشون . من مشتاقم روزِ اون تولد دوباره ی ادمارو که نتیجش قشنگتر زندگی کردنشونه رو بدونم نه سالروزِ… باز کردن / نظر دهید

2021-11-25 19:06:01 اکثر ادما در طول زندگیشون حتما یه تولد دوباره ای دارن توی یه روزی از سال که اون روز ممکنه غیر از روز تولدشون باشه، یعنی در اصل روزی غیر از سالروزِ به زمین اومدنشون .
من مشتاقم روزِ اون تولد دوباره ی ادمارو که نتیجش قشنگتر زندگی کردنشونه رو بدونم نه سالروزِ به دنیا اومدنشون رو..دوست دارم اونروزو کنارشون باشم و ببینم حال خوبشونو..
و چه حیف که کسی تا حالا نیومده بهم اون تولد دوبارش رو خبر بده.
روزی که حتی یه نفر اینکارو بکنه و ازم بخواد کنارش باشم چه مجازی و چه حضوری،
عمیقا احساس خوشبختی میکنم،
و مطمئنم که یه جون به جونم اضافه میشه. باز کردن / نظر دهید

2021-11-24 08:42:16 گفت این نامه رو واسه همسرم نوشتم و میخوام برای تولدش بهش بدم‌‌...اگه برام بخونیش،ضبطش کنی و یه کوچولو ادیت بزنی ممنونت میشم.
موقع خوندنش ناخوداگاه لبخند میومد روی لبم
اره قشنگترین نامه ای نبود که یه نفر میتونست واسه همسر ایندش بنویسه
ولی خیلی دوسداشتنی و دلنشین بود،نه؟ باز کردن / نظر دهید

2021-11-24 00:18:21 -سینه از آتش دل در غم جانانه‌ بسوخت..
آتشی بود در این خانه که کاشانه‌بسوخت.

00:54
T.me/maljae_ir باز کردن / نظر دهید

2021-11-23 23:35:02 ابتهاج خسته شد از بس توی جعبه ی کوچیکِ اون رادیوی قدیمیِ روی طاقچه خوند "اری آن روز چو میرفت کسی داشتم آمدنش را باور"
به خاطر من که نه! به خاطر خلاص شدنِ ابتهاج و شستن خرمالوها توی آب حوض بیا باز کردن / نظر دهید

2021-11-23 23:30:34 ماهی قرمزای حوضِ آبیِ خونه ی رویاهام از سرما مُردن و تو هنوزم نیومدی باز کردن / نظر دهید