منظومه‌ای🦋[ حکایات و داسـ🌴ـتان ]

2021-10-18 10:19:44

به انسانها التماس نکن
که عین شرمندگی است،

اگر حاجتت برآورده شد
منت است
و اگر برآورده نشد، ذلت،

به خدا التماس کن
که عین شجاعت است
اگر حاجتت برآورده شد
رحمت است
و اگر برآورده نشد، حکمت...

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-18 08:59:06

فقط تو افغانستانه كه:
داری زیرِ بارِ مشكلاتت له میشی
میگن: برو خدارو شكر كن سالمی
مریض میشی میگن خدارو شكر كن زنده ای...!

می میری میگن خدارو شكر
مُرد، راحت شد...!

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-18 08:42:05

{حکایت}

چوپانی که خانمش در اثر تصادف با خودرویی در بیمارستان بستری بود برای دریافت دیه همسرش به دادگاه مراجعه کرد؛

قاضی بر اساس بیمه نامه و قانون، دیه خانم رو نصف دیه مرد حساب کرد،

چوپان رو به قاضی کرده و گفت: چرا بیمارستان هزینه درمان خانمم رو نصف هزینه یک مرد حساب نکرد ؟!

"کاش چوپان قاضی میشد..!!"

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 21:47:32



متنی خواندنی و تاثیر گذار


حضرت صوفیان ثوری که یکی از دوستان خداست میفرماید: که خداوند تبارک وتعالی در ابتدا شب که میشود از زیر عرش آن ندا کننده‌ای! ندا میدهد" که هان ای عابدان برخیزید وقت عبادت است...!

عابدان حرکت میکنند و مصروف عبادت میشوند!

و باز نیمه های شب میشود ندا کننده‌ای دیگر از زیر عرش پروردگار ندا میکند که هان ای قانتان برخیزید که وقت خلوت گرفتن است!

قانتین حرکت میکنند و به قنوت وسجود میپردازند...

پیش از طلوع صبح صادق میشود در این لحظه ندا کننده‌ای" ندا میکند! که هان ای مستغبران حرکت کنید که وقت طلب آمورزش و بخشش است؛ که دروازه های رحمت مان باز است...

حرکت میکنند گروهی به استغفار میپردازند!

صبح صادق که دمیده شد ندا کننده" ندا میکند هان ای غافلان برخیزید که وقت عبادت است... وقت ادای مسئولیت است،


کو آن مسلمانی که در ابتدای شب و نیمه های شب و هنگام صبح صادق و قبل از طلوع صبح صادق به درگاه آن پروردگاری که بر آورنده‌ای حاجات" حاجت مندان است به تضرح بی ایستد و سرخود را به سجده بگذارد و بَگرید..؟!

مسلمان ها از اون اشکو آه... های نمیشه شب بجا رسیدن بزرگان ما همه اینطور بودند!
بزرگان و نیاکان ما همه کسانی بودند که نماز شب شان و گریه های نیمه شب شان ترک نمیشد چرا که سرنویشت هارا گریه های نیمه شب تغییر میدهد...!

افسوس که ما امت اسلام چقد در خواب هستیم...

کو آن مسلمانی که در نیمه‌ای شب حرکت کند" و به درگاه خدا گریه کند و برای سرنویشت مسلمان ها دعا کند؟؟؟

کو آن مسلمانی که در شب ها آنچنان بَگرید که عرش خدا به لرزه بیاید؟؟
گریه کند به حال امت اسلام که در دنیا امروز سرنویشت ندارند

ملتی در فلسطین... در معراج گاه محمد قتل عام میشود در دنیا یک یاوری ندارد" امت اسلام پیکری بی سر شده است" الهی ای پروردگار بحال مسلمان ها رحم کن...


مفیدترین مطالب اسلامی:
یک دقیقه مطالعه

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 20:06:22



داستان کوتاه


دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید.

موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود! مردم میگفتند چه خوب، عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد.

بیست سال بعد از ازدواج آن زن از دنیا رفت، مرد ناگهان عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود...! همه تعجب کردند و علت را از او جویا شدند: مرد گفت کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم...

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 17:18:09


بعضی ﭼکﻫﺎ ﺩﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛
ﺗﺎ ﺍﻣﻀﺎﻱ ﺩﻭﻡ ﻧﺒﺎﺷﺪ نقد ﻧﻤﻲﺷﻮﻧﺪ،
ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻭﻡ، ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻫﻞ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﻢ ﺍﻣﻀﺎ ﻛﻨﻨﺪ، ﻫﻴﭻ ﻓﺎﻳﺪﻩﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ! ﺑﺎﻧﻚ ﻓﻘﻂ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻣﻀﺎ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻨﺎﺳﺪ...

ﺣﺎﻝ، ﺍﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺑﻴﻔﺘﺪ، ﻣﺜﻞ ﭼﻚ دﻭ ﺍﻣﻀﺎ ﻣﯽﻣﺎﻧﺪ!! ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ ﻳﻚ ﺍﻣﻀﺎﯼ ﺩﻳﮕﺮﺵ ﺧﻮﺍﺳﺖ خدﺍﺳﺖ... ﺗﺎ ﺍﻭ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻫﻴﭻ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻫﺮ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﻨﺪ...!

امضای خدا پای تمام آرزوهایتان

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 17:15:19



حکایت پندآموز

ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ السلام ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪﺍﻱ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ چند دانه گندم ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: دو دانه ای نبی خدا" ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮفت ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪﺍﻱ ﻛﺮﺩ ﻭ دو ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎﺩ.

ﺑﻌﺪﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ ﻳﻚ دانه خورده و یکی را نگهداشته است! حضرت سلیمان ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ای مورچه تو با این کوچیکی و ضعیفی به رسول خدا دروغ گفتی؟

ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: نه ای نبی خدا من دروغ نگفتم" حضرت گفت: مگر تو نگفتی که در سال دو دانه گندم میخورم میبینم که یکی را خوردی و یکی نگهداشتی!

مورچه گفت: ای سلیمان تا زمانی که رزق من به دست پروردگارم بود دو دانه گندم میخوردم ولی الان که رزق من به دست تو افتاده ترسیدم فراموشم کنی یکی را خوردم و یکی را نگهداشتم...

ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﻫﻴﭻ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﻧﺪﻩﺍﻱ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺧﺪﺍﺳﺖ ﺭﻭﺯﯼ ﺁﻥ. ﻣﺎﻫﻴﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﺷﻮﺏ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﺎﻳﺖ ﺑﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭﻳﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺻﻴﺪ ﺗﻮﺭ ﺻﻴﺎﺩﺍﻥ ﺷﺪﻧﺪ. ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺣﻜﻤﺖ‌ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﺍﺯﺧﺪﺍ، ﺩﻝ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ، ﻧﻪ ﺩﺭﻳﺎﻱ ﺁﺭﺍﻡ.

ای انسان از یک مورچه‌ای کوچیکتر نباش!

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 11:51:44

حکایت کوتاه

ابزار شیطان"

گویند روزی شیطان همه جا جار زد که قصد دارد از کار خود دست بکشد و وسایلش را با تخفیف مناسب به فروش بگذارد. او ابزارهای خود را به شکل چشمگیری به نمایش گذاشت.

این وسایل شامل خودپرستی، شهوت، نفرت، خشم، آز، حسادت، قدرت‌طلبی و دیگر شرارت‌ها بود. ولی در میان آنها یکی که بسیار کهنه و مستعمل به نظر می‌رسید، بهای گرانی داشت و شیطان حاضر نبود آن را ارزان بفروشد. کسی از او پرسید: «این وسیله چیست؟»

شیطان پاسخ داد: «این نومیدی از توانایی‌های خود و رحمت خدا است.»
آن مرد با حیرت گفت: «چرا این قدر گران است؟» شیطان با همان لبخند مرموزش پاسخ داد: «چون این مؤثر ترین وسیله من است. هرگاه سایر ابزارم بی‌ اثر می‌شوند،

فقط با این وسیله می‌توانم در قلب انسان‌ها رخنه کنم و کاری را به انجام برسانم. اگر فقط موفق شوم کسی را به احساس نومیدی، دلسردی و اندوه وا دارم، می‌توانم با او هر آنچه می‌خواهم بکنم. من این وسیله را در مورد تمامی انسان‌ها به کار برده‌ام. به همین دلیل این قدرکهنه است!»

مفیدترین مطالب اسلامی:
یک دقیقه مطالعه

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 11:24:11


مادرم مدرک پزشکی ندارد؛
ولی دستهایش کاری میکنند که هزار قرص و دوا نمیکند
شماره نظام مهندسی ندارد؛
ولی از منِ ویرانه با حرف هایش یک آدم نو می سازد
نقاش نیست؛
ولی با یک کلام لبخندی روی لبهایم میکشد که هزار نقاش از پسش بر نمی آیند
ندیده ام توی استدیو ضبط صدا وقت بگذراند،
ولی آهنگِ صدایش از هر موسیقی گوش نواز تر است
مادرم سر آشپز و رستوران دار نیست؛
ولی عطرِ و طعم غذاهایش هوش از سر میپراند...
بهشت را زیر پایش ندیدم،
ولی شک ندارم بهشت زیر پایش نیست" بهشت نعمتِ وجودش است

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید

2021-10-17 07:50:08


حکایت!

راننده یکی از وزراء تعریف میکرد

روزی داشتیم با وزیر میرفتیم
وزیر بمن گفت : راست میگن اوضاع مملکت خرابه
گفتم : چطور جناب وزیر ؟
ایشان با لحن متفکرانه ای گفت :
وقتی تعمیرگاه ماشین بادمجان هم بفروشه دیگه فاتحه مملکت خوندس
خیلی به خودم فشار آوردم بفهمم که چی گفته
طاقت نیاوردم گفتم : از کجا فهمیدید قربان؟ ایشان با انگشت مبارکشان‌ مغازه کنار جاده را نشان داد. روی درب تعمیرگاه نوشته شده بود .....
*بادِ مجانی موجود است*

تازه فهمیدم دکترای جعلی چه به روز مملکت آورده

@Manzomaee_hek_das
╰══•••••◍⃟ •••••══╯ باز کردن / نظر دهید