2021-06-18 19:47:41
بنده حقیر، با اطمینان قلبی به سید ابراهیم رئیسی رأی دادم و میدانم نه مملکت را گلستان میکند و نه میتواند به همه شعارهایش عمل کند. اصلا بدیهی است که جای اصلی او در قوه مجریه نیست!
شاید نه چهارسال پیش، اما امروز برای من او خیلی واقعی است. هر چه هست، به همان اندازه، خیلی قابل باور است.
برای مستضعفین زخمی و غصهدار، آغوشش واقعی است. بوی تزویر و نمایش نمیدهد.
مقبولیت بسیار بالا و دعوت گسترده مردمی از او واقعی است نه موقت و رسانه ای.
در این فضای پرتفرقه و نبود یک رجل سیاسی فرا حزبی و با مقبولیت همگانی، حرکت او از قضائیه به مجریه به شدت واقعی است. حرکت از جایگاهی پرقدرت، مستقل و مطالبهگر به جایگاهی سوخته و پرتنش، اگر نمایشی باشد، احمقانه است! و چقدر در این 4 سال آتی دشمن پیدا کند.
سید ابراهیم جدی و اخمو ست. در سخنوری، معمولی است. کم هم تپق نمیزند. ولی نیات و حرفهایش از دردهای واقعی اوست. اخم و فیگور همیشه جدی او به هزار لبخند سیاسی میارزد.
او کسی را ریشخند نمی کند. ما را عمداً احمق فرض نمیکند. اهل عقدهگشایی و انتقام سیاسی نیست. وجدان و انسانیتش واقعی است.
رییسی مثل بقیه تیم و برنامه دارد ولی ادعای پر رنگ و لعابی از برنامههایش نداشت. در حالی که هر دانشجوی سادهای هم میتوانست در کمتر از 48 ساعت، لیستی از کارها با اصطلاحات جذاب را به رخ بکشد و کم ندیدهایم زبانبازی در مناظرات چه تأثیری دارد. او نکرد و به واقعیتش وفادار ماند هر چند موجب ضعف او شود.
او با یک برنامهریزی منسجم و چند ساله نیامده (مثل آقای جلیلی) ولی بیش از واقعیتش هم نگفت. مدام تکرار کرد که مشکل ما فقط برنامه نیست. مشکلی اصلی مدیریت است. یک مدیریت خالی از فساد، یک جهش بزرگ و معتقد به ظرفیتهای داخلی و مدیری که مقبول همه سلایق باشد، از همه چیز مهمتر است.
خب این برای من ایدهآل نیست ولی از کسانی که وعدههای فراوان و رنگارنگ میدهند واقعی تر است. اما این اصرار به وعده ندادنهای او، روی دیگرش مطالبات 4 ساله ما رأی دهندگان است که از روز اول دولتش بر ما واجب است.
رئیسی انقلابی است ولی شخصیتش حزبی نیست. او نمی خواهد اصولگرا خوانده شود. اهل خط کشی نیست. دیدار او با رسانههای اصلاحطلب و اعتراف آن ها با تمجیدهایی که شنیدید، در این دهههای اخیر، بی سابقه یا کم سابقه بود. گاهی یک شخص همگراست ولی دیگران به سمت او نمیآیند و گاهی بالعکس. من از این رسانهها خیر چندانی ندیدم ولی این همگرایی و صحبتها بوی نمایش نمیدهد. بخصوص با حمایت رسمی بخش مهمی از اهل سنت و بسیاری از اقوام و اصناف، شاید بتواند به معنای واقعی کلمه، دولت وحدت ملی تشکیل دهد. (ان شاءالله)
از چند ماه قبل، همه می دانستیم مشارکت پایین است و مردم، بیشتر به دلیل جنایات اقتصادی دولت و بعضی مسائل دیگر همچون آبان 98 و ...، قهر می کنند و انتخابات دولت آینده، همچون انتخابات مجلس، کم مشارکت است و نتیجه به احتمال زیاد به نفع طرف مقابل یعنی انقلابی ها تمام میشود. یعنی طبیعت این دوره همین است و رقابت به شکل دو قطبی سنگین نداریم چون طرف حاضر تمام کارتهایش را سوزانده و اساسا طرفداران آن ها هم مشارکت نمی کنند. این مسأله مشارکت پایین اگر چه دردناک است ولی نتیجه تقریبا واضح بود تا اینکه احرازهای شؤرای نگهبان منتشر شد و فارغ از برخی انتقادات به شیوه عملکرد یا پاسخگویی که بحثش مفصل است، بخشی از همین جماعتی که در وضع امروز نقش دارند، چنان جان تازهای گرفتند که خود را به قهرمان مردمی تبدیل کنند! خب بگذریم که ضربه اول مشارکت پایین را نظام و خود مردم می خورند و ضربه دومش را همین سید ابراهیم. چون پیروزی او به قدری مسلم بود که مخالفین و رقبا و در واقع همه، نتیجه را مشخص می دیدند و بعضی دم از انتصاب زدند! یعنی مشکلِ نداشتن یک مهره واقعی در حد رئیسی و هشت سال سوزاندن اعتبار خود را با این خروجی شورای نگهبان، به یک قهر و اعتراض کاذب قهرمانانه یا عقدهگشایی های سیاسی بدل زدند.
خلاصه پیروزی سید ابراهیم رئیسی از مدتها قبل قابل پیش بینی بود چون افزایش گرایش گسترده مردم به او از 4 سال پیش کاملا واقعی است.
حال او 4 سال خواهد دوید و تمام تلاشش را می کند و بسته به تیم و اطرافیان دولتی او و کمکهای مردمی، نتایج خوبی هم خواهد گرفت ان شاءالله.
اما این اتفاق ایدهآل نیست و یحتمل نتواند همه را راضی کند. اما می تواند امید و آرامش را به مرور جاری کند. مردم خیلی کمتر دچار احساس نامحرمی و بی تفاوتی خواهند شد. صدای فریادشان بیشتر شنیده میشود و کمتر به شعورشان توهین میشود.
شفافیت دولت بیشتر خواهد شد و باور به استعدادهای بومی در آن دوران قطعا بیشتر خواهد شد. در کنار رشد و جهش کشور، اشتباه و بی عدالتی باز هم خواهیم داشت اما با وجود یک انتخاب درست، قابل تحمل و اصلاح خواهد بود.
شام انتخابات
28 خرداد 1400
4.4K views16:47