Get Mystery Box with random crypto!

Aasoo - آسو

آدرس کانال: @nashraasoo
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 27.15K
توضیحات از کانال

@Nashraasoo
فرهنگ، اجتماع و نگاهی عمیق‌تر به مباحث امروز
تماس با ما:‌ 📩
editor@aasoo.org
🔻🔻🔻
آدرس سایت:
aasoo.org
اینستاگرام:
instagram.com/NashrAasoo
فیس‌بوک:
fb.com/NashrAasoo
توییتر:
twitter.com/NashrAasoo

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 8

2023-06-04 14:00:33
«برادران خیامی، بنیانگذاران ایران خودرو تصور نمی‌کردند که بعد از نزدیک به شصت سال صنعت خودروی ایران بدون کمترین پیشرفتی همچنان به سرهم‌کردن خودروهای قدیمی و ازرده‌خارج‌شده‌ی شرکت‌های خارجی مشغول باشد و به‌رغم کمک‌های دولتی و وام‌های بانکی با ورشکستگی دست‌وپنجه نرم کند.»

aasoo.org/fa/articles/4398
@NashrAasoo
3.1K views11:00
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 20:52:30 از واکنش‌های متفاوت وینی و نلسون ماندلا به ظلم و ستم چه می‌آموزیم؟

وینی و نلسون کتابی خوب و به‌شدت غم‌انگیز است. درد و رنجی که این دو تحمل ــ و به یکدیگر تحمیل ــ کردند باورنکردنی است. نلسون در سال ۱۹۷۰ به وینی نوشت، «اگر مصائب هم مثل اشیاء وزن داشتند، ما مدت‌ها قبل از پا درآمده بودیم.» جانی استاینبرگ، نویسنده و پژوهشگرِ نامدار اهل آفریقای جنوبی، این درد و رنج را روایت می‌کند و آنچه درباره‌ی هر دو می‌نویسد مبتنی بر شناخت و همدلی است. او با ملایمت اما قاطعانه از نقاب‌های تودرتو و ماهرانه‌ی آنها پرده برمی‌دارد.

وینی و نلسون زندگی‌نامه‌ی مشترکِ خوب، و در عین حال چیزی فراتر از آن است؛ استاینبرگ به شیوه‌ای ماهرانه و همچون خالق یک اپرا دو شخصیتِ بزرگ را در هم می‌آمیزد. در این کتاب، این زوج مثل سیاره‌های دوقلویی هستند که نیروی جاذبه‌ی خارق‌العاده‌ای میانشان وجود دارد. اما این جاذبه همیشه مفید نبود. وینی نقطه‌ی ضعفِ نلسون بود؛ نلسون به‌خاطر او اصول اخلاقیِ خود را زیر پا می‌گذاشت و دست به کارهایی می‌زد که از او بعید بود. وینی در اواخر عمرش گفت، «نمی‌خواستم... به این شهرت پیدا کنم که زنِ ماندلا هستم»؛ و اغلب اوقات به‌نظر می‌رسید که هدف اصلی‌اش اثبات همین حرف است. ماندلا واقع‌گرا بود؛ وینی خیال‌پرداز بود. ماندلا صافیِ خارق‌العاده‌ای داشت ]و احساساتش را فقط پس از پالایش بروز می‌داد[؛ وینی اغلب اوقات هیچ صافی‌ای نداشت. ماندلا از بسیاری جهات ذاتاً محافظه‌کار بود؛ وینی آدم سرکشی بود که اغلب به‌نظر می‌رسید در پی نابود کردن چیزی است نه تغییر دادنش.

ملاله تصویر بی‌عیب‌ونقصی از ماندلا ترسیم نمی‌کند ــ ماندلا همیشه نمی‌دانست که باید چه‌کار کند؛ صبر می‌کرد و حاشیه می‌رفت، اما به تلاش و کوشش ادامه می‌داد. در تمام طول عمر همین‌طور بود. علاوه بر این، ماندلا از بعضی نیروهای محرکه‌ی واقعی اما نادیده‌مانده‌ی تاریخ ــ رخوت و سستی و بی‌کفایتیِ دیگران و بخت و اقبالِ خودش ــ سود ‌برد. البته عملکرد او در طول آن هفته، در اکثر موارد بی‌عیب‌ونقص بود. او در مراسم خاکسپاریِ هانی گفت، «نگذارید که تحریک شویم»، و خودش هم به‌ندرت تحریک می‌شد. در نهایت، او بحران را به فرصت تبدیل کرد و قتل هانی نه تنها به جنگ داخلی نینجامید بلکه مسیر دموکراسی را هموارتر کرد. همان‌طور که ملاله می‌گوید، این هم داستان خیلی جالبی است.

@NashrAasoo
3.9K views17:52
باز کردن / نظر دهید
2023-06-03 20:48:46
«تاریخ مثل آونگ است، و شهرت و اعتبار افراد در نوسان است. اما اکنون در زمانه‌ای به سر می‌بریم که میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا پرخاش‌گری و انتقام‌جویی، و نه معقول‌بودن و آشتی‌جویی، را نشانه‌ی رهبری می‌دانند. این دنیای خطرناکی است، دنیایی که نلسون ماندلا در پی ایجادش نبود.»

aasoo.org/fa/articles/4394
@NashrAasoo
3.4K views17:48
باز کردن / نظر دهید
2023-06-02 17:36:50 فروتنی فکری، دریچه‌ای به سوی گفت‌وگوهای سازنده در شبکه‌های اجتماعی

در وهله‌ی نخست، مشکل از جذاب‌بودن مخالفت نشئت می‌گیرد. به‌قول پل گراهام، کارآفرین سیلیکون‌ولی: «مخالفت‌ بیش از موافقت‌ْ مردم را به هیجان می‌آورد.» آدم‌ها در هنگام مخالفت حرف‌های بیشتری برای گفتن دارند و، البته، در قیاس با موافقت، به‌سرعت برانگیخته می‌شوند. درنتیجه، مطالب یا نظرات ستیزه‌جویانه بیشتر لایک می‌خورند و بازتوییت می‌شوند.
بااین‌حال، مخالفت، به‌خودی‌‌خود، پدیده‌ای منفی و مشکل‌ساز نیست. مخالفت در سرشت خود نه امری ناپسند بلکه شیوه‌ای از اندیشیدن است. در تاریخ اندیشه ژرف‌ترین مکاتب فکری و پرمایه‌ترین مشارب فلسفی از نقد و مخالفت سرچشمه گرفته‌اند. مخالفتْ گفت‌وگو را جلا می‌دهد، سره را از ناسره جدا می‌سازد، سویه‌های دیگر حقیقت را آشکار می‌نماید و نتایج متنوع‌تری را عاید بحث می‌کند. دنیایی که در آن همه بر سر هر عقیده‌ای توافق داشته باشند همچون شهری است که در آن همه لباسی هم‌رنگ بپوشند. بی‌شک چنین دنیایی جذاب نیست.

مشکل اما از آنجا آغاز می‌شود که نظر مخالف را به هویتِ خود یا دیگران گره بزنیم. در این صورت، به‌جای آنکه ذهن خود را برای فهم دیدگاه دیگران آماده کنیم از آن سپری می‌سازیم و بر دفاع از خویشتن تمرکز می‌کنیم. به قول ویلیام دونوهیو، استاد درس ارتباطات در دانشگاه میشیگان، بیشتر اوقات نزاع بر سر هویت است که شرکت‌کنندگان در گفت‌وگو را به‌سوی ستیزهای ویرانگر سوق می‌دهد. از طرف دیگر، بسیاری از ما هر نوع گفت‌و‌گویی را نوعی بازی برد-باخت می‌بینیم که لزوماً یک طرف برنده و دیگری بازنده‌ی آن خواهد بود. در چنین شرایطی، افراد به‌جای توجه به محتوای گفت‌وگو تمام تلاششان این است که بازی را نبازند و جایگاه خود را در نظر دیگران تثبیت کنند.

امیلی چاملی-رایت، اقتصاددان آمریکایی و سرپرست مؤسسه‌ی مطالعات انسانی که تألیفات فراوانی درمورد اخلاق گفتمانی دارد، همین نکته را به‌گونه‌ای ملموس توضیح می‌دهد:«دنیا به‌طرز شگفت‌انگیزی پیچیده است. هیچ‌یک از ما هرگز نمی‌توانیم به‌طور کامل به حقیقت احاطه داشته باشیم، تنها قادریم دنیا را از منظر خاصی ببینیم. و این بدین معناست که دانش ما، به‌خاطر نظرگاه خاص ما، بینشی خاص و محدود است. و از آنجا که دانش ما درباره‌ی دنیا محدود است باید به هر گفت‌وگویی با حسی عمیق از فروتنی وارد شویم. من برای پرکردن شکاف‌های موجود در دانشم به شما نیاز دارم. درست است؟ شما نیز به من نیاز دارید.»

@NashrAasoo
4.6K views14:36
باز کردن / نظر دهید
2023-06-02 17:33:19
«در نخستین سال‌های استفاده‌ی گسترده از اینترنت بسیاری فکر می‌کردند که آدم‌ها هرچه بیشتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، مهربان‌تر و آگاه‌تر می‌شوند و دنیا جای پرصلح و صفاتری خواهد شد. اکنون در سال ۲۰۲۳ این باور کمی ساده‌لوحانه به نظر می‌رسد. حالا به‌خوبی می‌دانیم که اینترنت انسان‌ها را به هم وصل می‌کند، اما لزوماً همدلی پدید نمی‌آورد. به‌قول ایان لزلی، روزنامه‌نگار و نویسنده‌ی بریتانیایی: «اینترنت، در بدترین حالت، مثل دستگاه عظیم تولید نفرتِ متقابل می‌ماند.»
شبکه‌های اجتماعی، نظیر فیس‌بوک و توییتر، در سال‌های اخیر به کشتزاری از ستیزه‌جویی‌های زهرآگین بدل شده‌اند. اشکال از کجاست؟»

aasoo.org/fa/articles/4388
@NashrAasoo
4.7K views14:33
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 18:07:37 شاید این فصلِ پایانیِ امپراتوری روسیه نباشد اما بی‌تردید فصلی مهم است

پیش از نخستین باری که برای تهیه‌ی گزارش به اوکراین رفتم، یکی از همکارانم که گزارش‌گر مجرب جنگ است در دو مورد به من توصیه کرد. اول اینکه قهوه و شیرینی‌‌های لذیذی را که در کی‌یف پیدا می‌شود، از دست ندهم (که برای کسی که به منطقه‌ای جنگی می‌رود، حرف بسیار دلگرم‌کننده‌ای بود) دوم اینکه حتماً باید کتاب سرهی پلوخی، دروازه‌های اروپا: تاریخ اوکراین (۲۰۱۵) را بخوانم. این کتاب ۲۵۰۰ سال وقایع پیچیده، جذاب و اغلب غم‌انگیز را برایم ترسیم کرد، داستانی که از روایت‌های هرودوت از سکاهای باستان تا اعتراضات میدان استقلال در کی‌یفِ یک دهه‌ی قبل امتداد داشت. حالا پلوخی و من در حال صحبت در زوم هستیم، من در لندن هستم و او از خانه‌اش در نزدیکی دانشگاه هاروارد حرف می‌زند، جایی که استاد تاریخ اوکراین است. او در کتابخانه‌ی خود نشسته است. نقشه‌های جهان در اطراف اتاق دیده می‌شود و نقشه‌های قدیمیِ اوکراین به دیوارها آویزان است.

پلوخیِ ۶۵ ساله محضری دلنشین دارد: آرام، وسیع‌النظر، کمی شوخ‌طبع، و کم‌ادعاست؛ دقیقاً همان چیزی که از یک استاد تاریخ انتظار دارید و می‌خواهید. اما آخرین اثر او هیچ شباهتی به تاریخ‌نگاری‌های سنتی ندارد...تاریخ معمولاً از منظری آرام و با حفظ فاصله‌ای نوشته می‌شود که برای دستیابیِ پژوهش‌‌گر به آن باید وقایع پرآشوب فروکش کرده و از تب‌وتاب افتاده باشند. معمولاً در این فرایند تاریخ‌نگار به علت همان وقایع جاری و در میانه‌ی آنها به غمِ از دست دادن عضوی از اعضای خانواده‌‌اش مبتلا نمی‌شود. پلوخی می‌گوید که ابتدا تمایل نداشت که در بحبوحه‌ی این جنگ کتابی درباره‌اش بنویسد. نگارش چنین کتابی به معنای «حرکت بر خلاف اصول اساسیِ حرفه‌ای در تاریخ‌نگاری بود.» به گفته‌ی او، «فهم ما به‌عنوان تاریخ‌نگار از این واقعیت سرچشمه می‌گیرد که از پیش می‌دانیم وقایع سرانجام چگونه رقم خوردند».

به محض اینکه اوکراین از حمله‌ی اولیه جان به در برد، پلوخی دقیقاً می‌دانست که کتاب جدید باید با چه رویکردی نوشته شود: «به‌عنوان تاریخ‌نگار، پاسخ‌ها را می‌دانستم. منظورم این است که نمی‌توانم به شما بگویم (و در کتاب چنین چیزی هم نمی‌گویم)‌ که فردا یا پس‌فردا چه اتفاقی خواهد افتاد. اما قالب فکری‌ای که به کار گرفته‌ام این است که این جنگ را یکی از جنگ‌های بسیاری می‌دانم که در زمان فروپاشی امپراتوری‌ها اتفاق می‌افتد و از این نظرگاه بدان نگریسته‌ام که قدرت‌های بزرگ از سال ۱۹۴۵ بدون استثناء در تمام جنگ‌ها شکست خورده‌اند، از جنگ کره و ویتنام گرفته تا افغانستان.» بسیار خوب، آیا روسیه جنگ را باخته است؟ آیا حمله‌ی همه‌جانبه به اوکراین تشنجات نهایی یک امپراتوریِ در حال مرگ است؟ پلوخی می‌گوید: «بله، دقیقاً همین‌طور است. فقط نمی‌دانیم که این ماجرا چقدر ادامه خواهد یافت و چه بهایی خواهد داشت.» او اشاره می‌کند که احتضار پیش از مرگ می‌تواند مدتی طولانی ادامه یابد. به استدلال او، تجزیه‌ی امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۴ و با جنگ جهانی اول آغاز شد و سپس می‌گوید که «امپراتوری عثمانی نیز از قرن هفدهم در فرایند تجزیه بوده است» و به نظر او، جنگ‌های بالکان در دهه‌ی ۱۹۹۰ و قدرت گرفتن داعش هم بخشی از این روند تدریجی هستند.

@NashrAasoo
5.2K views15:07
باز کردن / نظر دهید
2023-06-01 18:03:25
«کتاب‌فروشی در کی‌یف به من گفت که مهم‌ترین سؤال مشتریانش این است: «آیا می‌توانی کتابی به من توصیه کنی که در آن اوکراینی‌ها رنج نکشند؟» پلوخی می‌خندد و می‌گوید که ولودیمیر وینیچنکو، اولین نخست‌وزیر اوکراین در سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۱۹، گفته است که بدون قرص اعصاب نمی‌توان تاریخ اوکراین را مطالعه کرد...»

aasoo.org/fa/articles/4396
@NashrAasoo
4.1K views15:03
باز کردن / نظر دهید
2023-05-31 15:14:50
بهائی‌ستیزی در ایران؛ گفتگو با زنده‌یاد ناصر پاکدامن
امین ضرغام

«این گفتگو با ناصر پاکدامن که حدود ده سال پیش ضبط شده بخشی از گفتگوهای آسو با اهل نظر درباره‌ ریشه‌های تعصب و خشونت علیه بها‌ئیان در ایران است. دکتر پاکدامن، اقتصاد‌دان و پژوهشگر علوم اجتماعی و فرهنگ، و از روشنفکران مبارز ایران بود که در روز سوم اردیبهشت در پاریس درگذشت.»

aasoo.org/fa/multimedia/videos/4392
@NashrAasoo
5.5K viewsedited  12:14
باز کردن / نظر دهید
2023-05-30 20:27:24 بدرالزمان قریب؛ زنی که زبانی را زنده کرد

تحصیل در دانشگاه تهران و تلمذ نزد استادان برجسته‌ای چون بدیع‌الزمان فروزانفر، ابراهیم پورداود، جلال همایی، احسان یارشاطر، محمد مقدم و خواندن ادبیات پهلوی و اوستا من را به زبان‌های باستانی علاقه‌مند کرد. اما خواندن کتابی از [رولاند] کنت استاد آمریکایی بر این کشش و علاقه افزود، البته تشویق استادانم، پورداود و احسان یارشاطر، هم بی‌ثأثیر نبود... زمانی‌که لیسانس ‌می‌گرفتم، مدارک جدیدی از زبان‌های باستانی ایران کشف شد که برایم جذاب بود... دلم ‌می‌خواست به دانشگاه پنسیلوانیا بروم که کنت آنجا تدریس ‌می‌کرد. به آمریکا رفتم و خوشبختانه موفق شدم از آن دانشگاه، که دانشگاهی کاملاً سنتی در رابطه با متون شرقی بود، بورس بگیرم، اما افسوس موقعی به آنجا رسیدم که کنت فوت کرده بود. ولی این شانس را یافتم که از محضر استادان بزرگ دیگر مانند پرفسور مارک درسدن استفاده کنم. ایشان درمورد ادبیات ایران باستان و سانسکریت کار کرده بود و البته سُغدی هم ‌می‌دانست.

دکتر قریب بعد از حضورش در دانشگاه تهران کرسی آموزش زبان سغدی را تأسیس کرد و تا زمان بازنشستگی در سال ۱۳۸۱ به آموزش دانشجویان پرداخت. او بر شش زبان باستانی فارسی، اوستایی، فارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، سکایی و سانسکریت تسلط داشت و سال‌ها این زبان‌ها را درس ‌می‌داد. وقتی هم شروع به تدریس زبان سغدی کرد، منبعی برای آن نداشت، برای همین وسنتره جاتکه که روایت سغدی داستان تولد بودا است را ترجمه کرد. این مجموعه با عنوان «روایتی از تولد بودا» که به‌صورت کتاب در سال ۱۳۸۴ چاپ شد.

دکتر قریب از سال ۱۳۷۷ به‌عنوان تنها زن عضو پیوسته‌ی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی انتخاب شد و یک سال بعد مدیر گروه گویش‌شناسی فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی شد. فعالیت‌های او بعد از بازنشستگی‌اش در فرهنگستان بیشتر شد و او در سال ۱۳۸۴ مدیر گروه زبان‌های ایرانی و سرپرست طرح فرهنگ واژگان فارسی باستان شد. قریب در سال ۱۳۸۵ به عضویت شورای علمی مرکز دایرةالمعارف اسلامی درآمد و یک سال بعد نیز عضو افتخاری انجمن ایران‌شناسی اروپا شد. او در ماه‌های پایانی عمرش دچار فراموشی شده بود، چیزی یادش نمی‌آمد و کسی را نمی‌شناخت؛ شبیه زبان سغدی شده بود که آن را در ایران زنده کرد. دکتر قریب هفتم مرداد ۱۳۹۹ در تنهایی درگذشت.

@NashrAasoo
5.8K views17:27
باز کردن / نظر دهید
2023-05-30 20:22:34
«بدرالزمان قریب، که مقدمات زبان‌های باستانی را در ایران فرا گرفته بود، در آمریکا شروع به آموختن زبان سغدی کرد، زبانی که آن را زبان خاموش ‌می‌دانند، چون تا سال‌ها اطلاعات اندکی درباره‌ی این زبان وجود داشت. او ده سال وقت صرف جمع‌آوری واژه‌های مختلف سغدی از متون مختلف بودایی، مانوی و مسیحی کرد و واژگان سغدی را به دو زبان فارسی و انگلیسی ترجمه و آوانویسی کرد.»

@NashrAasoo
aasoo.org/fa/articles/4300
4.7K views17:22
باز کردن / نظر دهید