Get Mystery Box with random crypto!

Persepolis Foundation:پایگاه میراث جهانی تخت جمشید

لوگوی کانال تلگرام persepolis_world_heritage_site — Persepolis Foundation:پایگاه میراث جهانی تخت جمشید P
لوگوی کانال تلگرام persepolis_world_heritage_site — Persepolis Foundation:پایگاه میراث جهانی تخت جمشید
آدرس کانال: @persepolis_world_heritage_site
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.00K
توضیحات از کانال

🔺کانال رسمی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید
:اینستاگرام
@persepolis.whs
:آدرس وب سایت
persepolis.info

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-07-17 10:27:55 اما به نظر می‌رسد که منتقد متوجه نیست هدف از این فیلم خوانش نشانه‌های باقیمانده بر روی شال‌ستون‌هایی است که در فیلم مشاهده می‌شود و اینکه این نشانه‌ها بر چه واژگان و معنایی دلالت می‌کنند نه روان خوانی کل متن این کتیبه‌ها، بدین ترتیب وی بدون درک صحیح از هدف این فیلم، از شیوۀ خوانش و تحلیل ابراز شگفتی می‌کند. باعث شگفتی حقیقی این است که فرد مذکور بدون دانش کافی، بدون درک صحیح از مطالب بیان شده و بدون شناخت کافی از اهداف فیلم، با پیاده کردن واو به واو مطالب، آن هم به شکل پر اشتباه و ناقص سعی دارد به مخاطبین بقبولاند که کارشناس پایگاه دانش و تخصصی در این حوزه ندارد. 

شاید بد نباشد برای ختم کلام یک گواه دیگر از عدم تخصص منتقد در این حوزه و اصرار وی بر به چالش کشیدن دانش کارشناس را بررسی نماییم. از متن منتقد چنین استباط می‌شود که وی درک درستی از نظام نگارشی فارسی باستان ندارد زیرا وی در توصیف نشانه‌های هجایی خط فارسی باستان از اصطلاح غریب «آوا» استفاده می‌کند. همچنین وی از تفاوت بین ma و mā در خوانش این متون اطلاعی ندارد و از اینکه نشانه‌ای که به صورت مستقل باید ma (مَ) خوانده شود و تنها در کنار a (ma-a) به شکل mā (ما) خوانده می‌شود نیز آگاهی ندارد. به همین ترتیب وی از کیفیت خوانش نشانه‌های تَ و چَ نیز مطلع نیست که در نقد خود همۀ این موارد را به شکل « ای ما ما تا چا» حرف نویسی کرده است. همچنین تعبیر وی از ضمیر اشاره به نزدیک ima- در فارسی باستان (ایمَ) که در این کتیبه در حالت رایی و شمار مفرد و جنس مذکر برای واژۀ «tacara-» (تَچَرَ) آمده است، به شکل کاملاً اشتباه «ضمیر سوم شخص مفرد»، از سطح تخصص وی آگاهی می‌دهد. نکتۀ شگفت انگیز این است که با این سطح آگاهی از مسائل تخصصی زبانشناسی، منتقد به کارشناس پایگاه «خوانش نامتعارف متن میخی روی شال ستون هخامنشی» و «خوانش نادرست فعل و فاعل جمله»(؟!) نسبت می‌دهد. بقیه موارد مانند استفاده از خط به‌جای سطر آنقدر اهمیتی ندارد که وقت خوانندگان را با توضیح مکررات بگیریم. اینکه منتقد مطلع نیست از دفاع رسالۀ دکتری کارشناس دقیقاً دو سال می‌گذرد و اینکه وی از عنوان رسالۀ وی و حوزۀ کاری وی اطلاع دقیقی ندارد، همگی مکمل نقدهای اشتباه وی در حوزۀ زبانشناسی هستند. با این پاسخ و البته پاسخی که پیشتر توسط این مرکز به خبرگزاری ایلنا داده شد، پرواضح است که در این نقد و پاسخ در حقیقت چه کسی به قول منتقد «از خوانش ابتدایی ترین واژگان‌ها و ساختار دستوری مرتبط با متن‌های باستانی» موجود در پایگاه میراث جهانی تخت جمشید «ناتوان» است و چه فردی با تمرکز بر این متون چه آثاری را منتشر نموده و چه آثار دیگری توسط وی در نوبت انتشار هستند. 

مرکز پژوهش‌های کتیبه‌شناسی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید از بدو تأسیس خود تا کنون فعالیت‌های گسترده و عمیق بسیاری را در راستای مطالعۀ آثار نوشتاری موجود در محوطه و موزه در سه حوزۀ متون میخی، متون پهلوی و متون اسلامی انجام داده است. تعدادی از این مطالعات منتشر شده و تعدادی دیگر در مسیر انتشار هستند. بخش بزرگی از این انتشارات نیز به آثار نویافته و تاکنون منتشر نشده اختصاص یافته است. بدیهی است که بیلان کاری این مرکز انتشارات و فعالیت‌های میدانی و آموزشی آن است نه پاسخ دادن به نقدهای اشتباه و آموزش مقدمات خط شناسی و زبانشناسی به برخی از منتقدین غیر متخصص در حوزۀ زبانشناسی و کتیبه شناسی. انتشار نسخۀ عیلامی کتیبۀ خشیارشا موسوم به XPl که دستکم از سال 1328 تا آغاز به کار این مرکز در مخزن نگهداری می‌شد و مورد توجه هیچ زبانشناس و کتیبه شناسی قرار نگرفته بود، خود نشان از تأثیر شگرف این مرکز و دانش و تخصص کارشناسان فعال در آن مانند دکتر سهیل دلشاد در حوزۀ زبانشناسی و کتیبه شناسی دارد. نکتۀ جالب این است که همزمان با کار گسترده و اثربخش علمی بر این شواهد مکتوب که دهه‌ها در مخزن موزۀ تخت‌جمشید نگهداری شده و به متون آن‌ها پرداخته نشده بود، موجی از انتقادات و هجمه‌ها آغاز گردیده است. به طور دقیق‌تر با آغاز پروژۀ ساماندهی و مستندنگاری آثار مکتوب پایگاه هم دکتر سهیل دلشاد و هم دیگر کارشناسان متخصص در حوزۀ کتیبه‌شناسی و زبانشناسی مورد حملۀ افراد گوناگون قرار گرفتند. با این حال و حواشی بسیاری که برای کار این کارشناسان پیش آمد لحظه‌ای از کار و فعالیت علمی دست نکشیدند. 

کارشناسان مرکز نیز البته می‌توانند بر سبیل منتقد وارد حوزۀ دیگری از جملۀ حوزۀ کاری وی شده و آثار مکتوب و اجرایی این منتقد دارای دکترای باستانشناسی با «گرایش تاریخی» را نقد نمایند. به طور مثال یکی از آثار منتشر شده توسط منتقد مقاله‌ای است که در آن منتقد به‌عنوان نویسندۀ مسئول حضور دارد (مقالۀ منتشر شده در نشریۀ مطالعات باستان‌شناسی، دورۀ 8، شمارۀ 1، بهار و تابستان 1395).

ادامه در صفحه بعد

@persepolis_world_heritage_site
169 viewsedited  07:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-17 10:27:54 با این حال مورد اخیر بار دیگر به شکل کوتاهی بحث خواهد شد.

منتقد در بحث خود با ارجاع به «نظر کارشناسان» چنین نتیجه می‌گیرد که «تنها وقتی در دست گرفتن و لمس و در دست چرخاندن گل نوشته‌ها می‌تواند حتی توسط افراد متخصصص و زبان شناس توجیه پذیر باشد که در پس آن انجام یک کار پژوهشی تخصصی اصیل نهفته باشد». مشخص نیست که کدام یکی از کارشناسان حوزۀ خط میخی و کتیبه‌شناسی این نظر را مطرح کرده‌اند و در کجا این نظرات منتشر شده است. نقل قول مبهم از «کارشناسان» البته تازگی ندارد و شخصی دیگر نیز چندی پیش از نگرانی «کارشناسان» داد سخن سرداده است و با مراجعه به مطالب وی متوجه نشدیم دقیقاً کدام کارشناس متخصص در حوزۀ خط میخی و کتیبه‌شناسی آنقدر نسبت به دست گرفتن الواح نگران است و این نگرانی به چه سبب است؟ اصلاً کدامیک از کارشناسان منتقد در دست گرفتن الواح، تجربۀ کار با این الواح را داشته‌اند که اکنون برای دست گرفتن لوحی گلی توسط فردی که از تجربه و دانش کافی در این زمینه دارد آنقدر مضطرب شده‌اند؟ بدیهی است که فیلم‌های مذکور برای آشنایی عموم مردم و علاقمندان تهیه شده است همانطور که متخصصین خط میخی در سرتاسر جهان از این دست فیلم‌ها و مستندها تهیه می‌کنند و دقیقاً هدف این متخصصین آگاهی بخشیِ عمومی است نه خوانش جزء به جزء نشانه‌های یک لوح مفصل با رعایت دقیق مخارج تلفظ و سایر جزئیاتی که برای عموم مردم بلا استفاده است. گویا این شخص که مدرکی در حوزۀ باستانشناسی با گرایش تاریخی دارد و همچنین یکی دو تن از آن دسته از «کارشناسان» که در جایی با نام خود نظر داده‌اند و البته تخصصی در حوزۀ خط میخی و کار با الواح و کتیبه‌ها ندارند، در نوشتن و مطرح نمودن نقدهای خود از فیلم‌ها و تصاویر موجود در فضای مجازی از متخصصین به نام داخلی و خارجی در حوزۀ خط میخی آگاهی نداشته‌اند که اینگونه با این مسئلۀ بدیهی برخورد انتقادی می‌کنند. باعث تأسف است که علی رغم مطالب و تصاویر متعددی که پایگاه منتشر کرده است، همچنان برخی بر عدم اطلاع خود اصرار می‌کنند.

 متأسفیم که می‌بینیم منتقد بدون در نظر گرفتن پاسخ مرکز در رابطه با نقد پیشینِ وی از خوانش الواح که در خبرگزاری ایلنا به تفصیل منتشر شد، بازهم اصرار بر وجود «اشتباهات فاحش، کاربردهای نادرست واژگان و عدم توانایی برای یک ارائه سلیس و روان از متن‌ها» در خوانش الواح توسط دکتر سهیل دلشاد را دارد. این اصرار وی تنها از یک مسئله ناشی می‌شود و آن هم عدم تسلط و تخصص در حوزۀ کتیبه‌شناسی، زبانشناسی و مطالعات میخی است چرا که همانطور که پیشتر بدان اشاره شد، منتقد دارای مدرک دکتری در رشتۀ باستانشناسی با گرایش تاریخی است. 

ابراز «تردید» نسبت به «دانش، تخصص و صلاحیت» یک فرد مانند مشاور پایگاه میراث جهانی تخت جمشید در حوزۀ زبانشناسی و کتیبه شناسی حق هر فردی است. اما به همان میزان انتظار می‌رود افرادی که چنین تردیدی دارند به اندازه‌ای از مکتوبات شخص مورد تردید و همچنین رشته، محل تحصیل و تخصص وی مطلع گردند که نیاز به توضیح مکررات نباشد. 

بدیهی است که تکیه بر مداخل تلفظ یک واژه در یک فیلم کوتاه مستند نشان‌دهندۀ تخصص یا عدم تخصص کارشناس مذکور نیست با این حال متوجه نیستیم که با وجود تعداد زیاد مقالات و یادداشت‌های منتشر شده توسط دکتر سهیل دلشاد که از طریق تارنمای آکادمیای ایشان در دسترس همگان است چه اصراری بر تحلیل مخارج حروف در یک فیلم مستند برای گواه عدم تخصص وی وجود دارد؟ آیا احیاناً منتقد تمامی مخارج حرف را به درستی شنیده است؟ مثلاً آیا واقعاً کارشناس مجموعه در فیلم مذکور «خشایارشاه» گفته است؟ گویا ملاک تشخیص تلفظ «ه» در پایان این نام، گوش مبارک منتقد است!

وانگهی آنچه که منتقد «خشایارشا-شاه» با «پسوند شاه» می‌داند برای نشان دادن بهرۀ علمی وی از زبان فارسی باستان کفایت می‌کند. نخست اینکه نام این شاه در اصل «خشیارشا» که در فارسی باستان به شکل «x-š-y-a-r-š-a» حرف نویسی می‌شود. دوم اینکه نقش دستوری که منتقد برای واژۀ «شاه» به شکل «پسوند» مشخص نموده کاملاً اشتباه است و نشان می‌دهد منتقد آگاهی مناسبی از اصول مقدماتی، سطحی و پیش پا افتادۀ فارسی باستان ندارد. تفسیر نقش واژۀ «شاه» در نقش «بدل» در عبارت «خشیارشا شاه» از بدیهیات و مقدمات این زبان است که متأسفانه منتقد از آن آگاهی ندارد. برخلاف منتقد، معتقدیم آنچه که «بی نظیر و البته قطعا نادرست و اشتباه است» نفهمیدن اصل مطلب توضیح داده شده در فیلم است و نه آنچه که منتقد به شکل «اشتباه کارشناس» توصیف کرده است. کارشناس در فیلم مذکور در مورد نشانه‌های باقیمانده از واژۀ «d-a-r-y-v-h-u-š» (حالت اضافی، شمار مفرد، جنس مذکر از واژۀDārayava.u-) صحبت می‌کند ترجمۀ این حالت از واژۀ داریوش را به شکل صحیح «متعلق به داریوش» ارائه می‌دهد و بقیۀ متن کتیبه که از بین رفته است (فرزند داریوش شاه) سخن می‌گوید.

ادامه در
166 viewsedited  07:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-17 10:27:54 «نه هر که سر بتراشد قلندری داند»

پاسخ مرکز پژوهش‌های کتیبه‌شناسی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید به نقد اخیر شخصی به نام افشین یزدانی در صفحۀ اینستاگرامی میراث خبر

عطف به مطلب انتقادی که در صفحۀ اینستاگرامی میراث خبر در روز سه شنبه 21 تیرماه 1401 با عنوان «مسأله این است: مدعی تخصص یا متخصص واقعی» از سوی شخصی به نام «افشین یزدانی» که عنوان علمی خود را در نقد به شکل «دکترای باستانشناسی، گرایش پژوهش های هخامنشی» معرفی نموده است، مرکز پژوهش‌های کتیبه‌شناسی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید لازم می‌داند توضیحاتی را ارائه کند.

پیش از پرداختن به مطالب مطرح شده لازم است یک نکته را در ابتدای پاسخ متذکر شویم. در معرفی منتقد، گرایش وی در رشتۀ باستانشناسی به شکل «گرایش پژوهش‌های هخامنشی» دانسته شده است. تلاش ما برای یافتن یک چنین گرایشی در گروه‌های باستانشناسی دانشگاه‌های ایران منتج به نتیجۀ مشخصی نگردید و معلوم نیست این گرایش نوشته شده دقیقاً در کدام گروه یا مؤسسۀ باستانشناسی در مراکز دانشگاهی ایران و خارج از ایران وجود دارد که منتقد از آن مؤسسه مدرک دکترای باستانشناسی خود را با «گرایش پژوهش‌های هخامنشی» دریافت نموده است. چیزی که برای مرکز مشخص است این است که منتقد چند سالی است با مدرک دکترای باستانشناسی با گرایش تاریخی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شده است. اینکه فرد مذکور در جای دیگر مدرک مضاعف دکتری در باستانشناسی با «گرایش پژوهش‌های هخامنشی» دریافت نموده برای این مرکز مبهم است.

همچنین نیاز است به درآمد مطلب منتشر شده نقدی وارد نماییم. درآمد این مطلب یعنی «نقدی بر صلاحیت علمی فردی که در فیلم های منتشر شده توسط پایگاه میراث جهانی تخت جمشید به بهانه متخصص بودن گل نوشته های 2500 ساله را به شکل غیر ضرور در دستان خود چرخانده، آنها را مکرر با انگشتان خود لمس کرده و خوانش‌هایی غیردقیق ارائه می‌دهد» کاملاً جهت‌دار و مغرضانه بوده است. نخست اینکه یک صفحۀ اینستاگرامی به نام میراث خبر توانایی بررسی «صلاحیت علمی» هیچ فردی را در هیچ حوزۀ تخصصی ندارد. بدیهی است که صلاحیت علمی یک متخصص را در جایی خارج از صفحات خبری و اینستاگرامی می‌سنجند. دوم اینکه «غیرضرور» بودن لمس کردن الواح نیز از نتیجه‌گیری‌های مغرضانه و بدون ارزش علمی این صفحۀ خبری است. ضرورت و عدم ضرورت این کار پیشتر به صورت مکرر چه در صفحۀ رسمی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید و چه در جوابیه به خبرگزاری ایلنا بحث شده است. در رابطه با آنچه که در درآمد این متن به شکل «خوانش‌هایی غیردقیق» توصیف شده است نیز باید همین نکته را تکرار نمود که دقیق و غیردقیق بودن خوانش‌های متخصص از الواح گلی در حوزۀ صلاحیت یک صفحۀ خبری نیست و این مرکز نیز در مورد «دقیق» بودن خوانش‌های دکتر سهیل دلشاد توضیحات مبسوطی داده است. بنابراین لازم است این صفحه در رابطه با نوشتن مطالبی از این دست هم جانب احتیاط و هم جانب بی‌طرفی را رعایت کند. 

ضمن احترام و تعظیم به همکاران  باستانشناس شرافتمندی که دلسوزانه و بدون هیچ چشمداشتی در محوطه‌های مختلف به کاوش می‌پردازند و جامعۀ علمی (از جمله زبانشناسان) را از نتایج زحمات خود بهره‌مند می‌سازند باید بگوییم که نویسندۀ نقد مذکور بنابر توضیح خود مدرک دکترای باستان‌شناسی با گرایش تاریخی (و نه گرایش پژوهش‌های هخامنشی!) دارد. پس طبیعتاً انتظاری از داشتن تخصص در حوزۀ کتیبه‌شناسی، زبانشناسی و مطالعات مرتبط با خط میخی از فردی که در حوزۀ باستانشناسی تحصیل نموده است، انتظاری فراتر از حد تصور است. کما اینکه انتظار ورود به مسائل عمیق باستانشناسی از متخصصین حوزۀ زبانشناسی و کتیبه شناسی انتظاری بیهوده است. اینکه شخصی به حوزۀ دیگری مانند کتیبه‌شناسی بنابر علاقۀ شخصی یا الزامات کاری ورود نماید و حتی آثار علمی در این حوزه تولید و منتشر نماید طبیعی است. ولی مسئله از آنجا آغاز می‌شود که شخصی بدون اطلاع از مقدمات مسائل زبانشناسی و کتیبه شناسی با عنوان تازۀ «دکترای باستانشناسی، گرایش پژوهش‌های هخامنشی» به مسائل تخصصی زبانشناسی و کتیبه شناسی ورود انتقادی می‌کند و مسائل اشتباهی را مطرح می‌نماید که دانشجویان ترم اول رشتۀ زبان‎‌های باستانی در مقطع کارشناسی ارشد نیز بر آن واقف هستند. 

این مرکز متأسف است که بار دیگر مجبور شده کارهای پژوهشی مهم خود را رها نموده و وقتی را برای توضیح واضحات و مقدمات خط میخی و کتیبه‌شناسی اختصاص دهد. قبل‌تر در رابطه با دست گرفتن الواح و کتیبه‌ها بحث‌های فراوانی مطرح شده و نیازی به تکرار مکررات نیست. در مورد تخصص و تحصیلات دکتر سهیل دلشاد نیز به اندازۀ کافی مدارک در فضای مجازی وجود دارد. نیازی به بحث مکرر در مورد مدرک و تخصص ایشان وجود ندارد. در رابطه با مسئلۀ نقد براساس گفته‌های شفاهی متخصص در یک فیلم هم مطالب واضحی مطرح شده است.

ادامه در صفحه بعد

@persepolis_world_heritage_site
197 viewsedited  07:27
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 17:13:06 @persepolis_world_heritage_site
333 viewsedited  14:13
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 17:07:05 معرفی یک مقاله:

کتیبه ی کوه رحمت(نویافته)، تالیف مجتبی دورودی، محمدجواد اولادحسبن و حمید فدایی

خلاصه مطلب، آنطور که در چکیده مقاله آمده است:

«کوه رحمت نام کوهی است که در سمت شرقی شهرستان مرودشت واقع شده است. در این کوهستان آثار باستانی پرشماری دیده می‌شود که بدون تردید تخت‌جمشید یا همان شهر هخامنشی پارسه مهمترینِ آنهاست. همچنین این کوهستان شواهد گسترده‌ای از آثار تدفینی عهد باستان را در دل خود جای داده است. به‌علاوه در این کوهستان آثار نوشتاری مربوط به سنت ساسانی، مانند کتیبه‌های مقصود‌آباد و تخت‌طاووس نیز، پیش‌تر مشاهده شده است. در پژوهش حاضر، کتیبه‌ای نویافته به زبان فارسی‌میانه و خطّ پهلویِ کتابی معرفی می‌گردد که می‌توان آن را در ردیف کتیبه‌های تدفینی به‌شمار آورد و از این پس با عنوان کتیبه‌ی کوه رحمت از آن یاد می‌شود. یکی از موارد بسیار با اهمیّت این کتیبه، اشاره به نام شهر استخر است که در کتیبه‌های تدفینی برای نخستین‌بار مشاهده گردیده است. در یک نگاه کلی به محتوای این کتیبه، می‌توان اینگونه ابراز داشت که کتیبه مورد اشاره مربوط به اواخر دوران ساسانی است و به طبقه ای از اشراف آن روزگار یعنی دبیران تعلق داشته است. شواهد بسیاری در دست است که نشان می‌دهد دبیران از طبقات ممتاز روزگار ساسانی بوده‌اند. به گونه‌ای که نام تعدادی از دبیران در سنت پهلوی کتیبه‌ای به ما رسیده است. کتیبه‌ی نویافته کوه رحمت در درّه‌ای از این کوهستان، تحریر شده است که از جمله اراضی تخت‌طاووس به‌شمار می‌رود و در فواصل سمت راست میانِ جاده‌ی نقش‌رجب به شهر استخر قرار دارد و دربردارنده‌ی شش‌شطر است که به‌صورت عمودی و در اندازه 50 در 60 سانتی‌متر به تحریر درآمده است. از جمله ویژگی‌های پیرامون این کتیبه همچنین وجود دو حفره‌ی مربع‌شکل در دهانه‌ی غار و در زیر نوشته است که بعضی از پژوهشگران از آنها با عنوان استودان یاد کرده‌اند. چنین ساختارهای حفره‌مانند در دامنه‌های کوهستان و نزدیک نقش‌رجب و کتیبه‌ی نویافته مورد بحث به تعداد زیاد قابل مشاهده است که خود خبر از ماهیّت تدفینی این مکان می‌دهد. تمامی مطالب ارائه شده در این گفتار بیانگر اهمیّت بسیار زیاد این کتیبه است که ضرورت پژوهشهای بیشتر بر روی آن را می‌رساند. همچنین بایسته است محیط پیرامون این کتیبه نیز از سوی باستان‌شناسان بیشتر مورد توجه و پژوهش قرار گیرد».

اصل مقاله را که در دوره 11، شماره 2، بهمن 1400، مجله پژوهشهای ایرانشناسی چاپ و منتشر شده است، در پست بعد دانلود و مطالعه نمایید.

@persepolis_world_heritage_site
303 viewsedited  14:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 17:06:52
284 views14:06
باز کردن / نظر دهید
2022-07-05 18:08:03
به مناسبت ۱۴ تیرماه، روز قلم، معرفی الواح منتخب باروی تخت جمشید، مربوط به دبیران.
الواحی بینظیر که هم اکنون برای بازدید علاقه مندان در موزه زیبای تخت جمشید، در معرض نمایش عموم قرار داده شده است.

این توضیحات جالب را از زبان دکتر سهیل دلشاد متخصص زبانهای باستان و مشاور کتیبه شناسی پایگاه میراث جهانی تخت جمشید ببینید و بشنوید.

@persepolis_world_heritage_site
413 views15:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-05 15:29:56 همانطور که در ابتدا گفته شد، پرداختن به همین چند نکته در پاسخ به نقد مورد نظر کفایت می‌کند. سخن پایانی تکرار این نکته است که عیار دانش و تخصص یک فرد را می‌توان تنها از طریق مطالب منتشر شده توسط وی در قالب مقالات و کتب سنجید و نه توضیحات شفاهی و بداهه در فضای عمومی که هدفش آشنا کردن و ارتباط عمومی با برگزاری یک نمایشگاه است. قویاً معتقد هستیم که نه مشاور پایگاه و نه هیچ استاد بزرگ و با سابقه‌ای هم قادر به بداهه گویی و خوانش تمامی جزئیات یک لوح در مدت زمان بسیار کوتاه نیست. هدف از تهیۀ فیلم‌های کوتاه نیز آشنا ساختن عموم مردم با الواح اداری و اقتصادی دورۀ هخامنشی است. پیشتر هم به دفعات چنین فیلم‌های کوتاهی از پژوهشگران دیگر مانند دکتر ارفعی و پروفسور استولپر تهیه و منتشر شده است (بنگرید به مستند شکوه تخت جمشید و یا مستند ایران از پس هزاره‌ها). نکتۀ جالب توجه اینجاست که پیشتر از مشاور پایگاه فیلم‌های کوتاه دیگری در رابطه با توضیح چند لوح گلی از مجموعۀ الواح موزۀ تخت جمشید تهیه و منتشر شده بود. گاهی انسان به این پرسش فکر می‌کند که آیا ارتباطی بین نقدهای اخیر از سوی افراد غیر متخصص در حوزۀ خط میخی و کلیت برگزاری نمایشگاه استثنایی «بازگشت به خانه» توسط پایگاه میراث جهانی تخت جمشید وجود دارد یا خیر؟ هدف از این نقدها آیا ابراز نگرانی واقعی در رابطه با تخریب الواح است یا تلاش برای تحت شعاع قرار دادن زحمات کارشناسان پایگاه در برگزاری این واقعۀ استثنایی یعنی بازگشت بخشی از الواح بایگانی باروی تخت جمشید به محل اصلی خود پس از نود سال دوری از آن؟

 بازهم لازم به تکرار این نکته است که عیار علمی یک متخصص خط میخی را در کیفیت انتشارات وی می‌سنجند نه در کیفیت بداهه گویی و عدم توانایی وی در معرکه گیری، قصه‌سرایی و روان‌خوانی که این روزها در شبکه‌های اجتماعی بسیار رایج است! نگاه نقادانه بسیار مفید است به شرطی که نقد همراه با اطلاعات اشتباه و ناقص نباشد و ناقد متوجه باشد با چه تخصصی و در چه حوزه‌ای نقد می‌نویسد و در نهایت نیز چه انتظاری از اثر نقدش خواهد داشت. آیا تحقیر نقد شونده و احیاناً تعظیم وی در مقابل دانش بالای منتقد کفایت می‌کند؟ یا احتمالاً فرد مورد نظر به تعبیر منتقد باید «اخراج و توبیخ» هم بشود؟ فارغ از اینکه کدام یک از دو مورد اشاره شده از اهداف منتقد است؛ پیشنهادی را به یادگار می‌گذاریم باشد که به کار آید: بهتر است منتقد در چهارچوب نقدی که ارائه می‌دهد تخصص داشته باشد (به طور مثال اگر تخصص وی باستانشناسی هخامنشی است در همان حوزه ورود منتقدانه داشته باشد)، از لحن مؤدبانه‌تری در نقد استفاده کند، خشم و عصبیت شخصی خود را در نوشتار منعکس نکند و صد البته پرداختن به پیشینه پژوهش را هرگز از یاد نبرد!

@persepolis_world_heritage_site
652 viewsedited  12:29
باز کردن / نظر دهید
2022-07-05 15:29:40 تاورنیه نیز در سال 2007 بدین معنا اشاره نموده است و هنکلمن در سال 2010 نیز برای «abbebe razi» معنای نوعی غذای رَزی (نوعی غذا از انگور) پیشنهاد نموده است. 

واژۀ «kur-mán»: که در انتهای سطر دوم همان لوح (PF 0718) نوشته شده است توسط هلک و تنی چند از پژوهشگران به شکل «kur-min» نوشته می‌شود. ایراد منتقد از خوانش مشاور پایگاه به شکل کورمَن به احتمال زیاد به علت عدم آگاهی وی از چند نظر در رابطه با شیوۀ خوانش نشانۀ میخی SAL در این واژه نشأت می‌گیرد. در ذیل واژۀ kurmin در واژه نامۀ پایانی کتاب هلک، به گونۀ نگارشی جایگزین به kur-man اشاره شده است. همچنین وی در تحلیل واژه به فعل عیلامی kurma- اشاره نموده است. اِستِو در 1992 میلادی در فهرست نشانه‌های عیلامی خود ذیل نشانۀ SAL ارزش آوایی mán را برای نگارش این واژه پیشنهاد داده است. هنکلمن نیز در 2008 عطف به همین گونه‌های نگارشی، پیشنهاد اِستِو و فعل عیلامی kurma- برای نشانۀ SAL در این واژه را برابر با ارزش آوایی mán پیشنهاد داده است. اگر منتقد نسبت به این تفاسیر انتقاد و اعتراضی دارد می‌تواند بجای تولید گزارش انتقادی در خبرگزاری، زمانی را به نوشتن مطلبی علمی در این خصوص و رد نمودن تفاسیر دیگران از ارزش آوایی نشانۀ مذکور اختصاص دهد و در مجلات معتبر منتشر نماید تا کارشناسان این مرکز نیز از دانش وی در حوزۀ تخصصی خط میخی و البته زبان عیلامی بهره‌مند گردند.

عبارت «HAL.EŠŠANA ti-ib-ba ma-ik-ka₄»: که در سطور چهارم و پنجم لوح (PF 0718) نوشته شده است. هنکلمن در سال 2010 برای این عبارت معنای «مصرف شده در پیشگاه شاه» را پیشنهاد داده است. نکتۀ جالب در نقد مذکور این است که منتقد ابتدا برای «HAL.EŠŠANA ti-ib-ba» ترجمۀ «در حضور شاه» را از زبان «زبانشناسان» بدون بردن نام آن دسته از زبانشناسان پیشنهاد می‌کند و بعد با ارجاع به ترجمۀ انگلیسی عبارت «in behalf of the king» توسط هلک، آن را معتبر می‌نماید. در اینجا مشخص است که وی در انتخاب اینکه آیا هلک ترجمۀ بهتری داشته یا «زبانشناسان» بدون نام تردید داشته است چرا که اگر قرار بر پیروی بدون چون و چرا از خوانش به زعم منتقد «دقیق» باشد، او نیز باید عبارت «HAL.EŠŠANA ti-ib-ba» را به شکل «برای/به خاطرِ/ به نفعِ شاه» ترجمه نماید که دقیقاً برابر ترجمۀ «in behalf of the king» ذکر شده در ترجمۀ هلک است. ولی وی با عدول از حکم اولیه خود در پیروی بدون چون و چرا از خوانش هلک، این عبارت را با ارجاع به «زبانشناسان»(!) به شکل «در حضور شاه» ترجمه می‌نماید و مخاطبین را در این مخمصه گیر می‌اندازد که بالاخره تکلیف چیست؟ آیا باید واو به واو از ترجمۀ هلک پیروی نمود یا «زبانشناسان» دیگری هم در این میان می‌توانند ابراز وجود کنند و این «زبانشناسان» دقیقاً کیستند که جسارت نموده و ترجمۀ «دقیق» هلک را دستکاری کرده‌اند؟ وانگهی منتقد در بررسی واو به واو صحبت‌های مشاور پایگاه و ایراد گرفتن به استفاده از واژۀ «دربار» از این مسئله آگاه نبوده که بخشی از متون tibba مرتبط با شاه هخامنشی یعنی دسته‌ای ‌از متون که به تخصیص مواد مورد نیاز خوان شاهی در مناطق مختلف مرتبط است، در حقیقت شاهدی مهم از برنامۀ مسافرت شاه به آن مناطق است. اگر منتقد در نمایشگاه «بازگشت به خانه» توضیحات دو زبانه الواح و همچنین پوسترهای نصب شده در نمایشگاه جانبی را کمی مطالعه می‌نمود متوجه این امر می‌شد که برخی از متون از وجود «دربار شاهی متحرک» یاد می‌کنند. اینکه چرا مشاور پایگاه در توضیح این متن از واژۀ «دربار» پیش از نام مکان AŠ.ku-ik-na-ak-ka₄ استفاده نموده است در حقیقت توضیحی تکمیلی برای فهم بهتر متن بوده است که مقادیر مذکور چگونه و به چه علت «در پیشگاه شاه» در این مکان که نامش برای عموم مخاطبین ناآشناست «مصرف» شده است. بدیهی است که اگر مشاور پایگاه متوجه می‌شد که در توضیحات مرتبط با این لوح فردی با تخصصی جدا از مطالعات میخی و عیلامی قرار است استفاده از واژۀ «دربار» را به سخره بگیرد، حتماً این حجم از اطلاعات را هنگام خوانش لوح اضافه می‌نمود. 

مهر «PFS 0007*» بر روی لوح: پر واضح است که منتقد در نقد خود متوجه نشده است اشاره مشاور پایگاه به مهر موجود بر روی لوح کدام مهر است. مهری که با کد PFS 7 یا بر اساس شماره گذاری پروژۀ بایگانی باروی تخت جمشید با کد PFS 0007* شناخته می‌شود حاوی کتیبۀ سه زبانه (فارسی باستان، عیلامی هخامنشی و بابلی هخامنشی) به نام داریوش بزرگ است. البته با توجه به عدم تخصص منتقد در حوزۀ تخصصی عیلامی هخامنشی و بایگانی باروی تخت جمشید، اشتباه منتقد در به چالش کشیدن این بخش از توضیحات مشاور پایگاه کاملاً قابل انتظار بود. 

@persepolis_world_heritage_site
448 viewsedited  12:29
باز کردن / نظر دهید
2022-07-05 15:29:13 با اینحال چون به نظر می‌رسد منتقد علاقه فراوانی در کشاندن مباحث تخصصی به حوزۀ عمومی و نتیجه‌گیری مطلوب خویش را دارد، بهتر است به چند مورد بسیار پیش و پا افتاده در حوزۀ تخصصی خط میخی و مطالعات عیلامی اشاره شود؛ باشد که سره از ناسره بازشناسانده شود.

الف. روانشاد ریچارد هلک یکی از بزرگترین پژوهشگران در حوزۀ عیلامی هخامنشی و الواح بایگانی باروی تخت جمشید بود. وی نخستین کسی بود که کتابی مفصل در رابطه با محتوای 2087 لوح از مجموعه الواح بایگانی باروی تخت جمشید در سال 1969 منتشر نمود اثر سترگ او سنگ بنای مهمی در این مطالعات گذاشت. اما آیا هر آنچه که وی خوانده و ترجمه و تفسیر و تحلیل نموده است درست است؟ آیا مطالعات عیلامی از 1969 بدین سوی تغییری نکرده است و هر چه هلک در آن کتاب گفته وحی منزل و تغییر ناپذیر است؟ پاسخ به این پرسش نه تنها برای پژوهشگران آگاه و متخصص در حوزۀ عیلامی هخامنشی و بایگانی باروی تخت جمشید بلکه حتی برای پژوهشگران واقعی در حوزه‌های دیگر بسیار ساده است. باعث تأسف است که این امر بدیهی و بسیار ساده را دوباره تکرار کنیم که مطالعات مرتبط با بایگانی باروی تخت جمشید از زمان انتشار کتاب هلک در 1969 تا سال اخیر پیشرفت قابل توجهی داشته است و تعداد زیادی کتاب، مقاله و پایان‌نامه با محوریت الواح بایگانی باروی تخت جمشید نوشته شده است. نگاهی مختصر به نمایشگاه «بازگشت به خانه» در موزۀ تخت جمشید و تنها توجه به یکی از الواح نمایش داده شده با کد PF 0732 که البته محتوای آن به شکل استند نمایشگاهی هم در موزه نصب شده است نشان می‌دهد که خوانش زنده یاد هلک از یک مکان چگونه از پوردَنَه به اَکمَدَنه (هگمتانه) تصحیح شده است. اگر منتقد در بازدیدهای چندباره خود از تخت‌ جمشید در روزهای اخیر کمی به توضیحات مرتبط با الواح و همینطور استندهای نصب شده در سالن و نمایشگاه جانبی پوستر دقت می‌نمود متوجه این نکته می‌شد. مسئله تغییرات در خوانش و اصلاحات در تحلیل و تفسیر و ترجمه متون عیلامی بایگانی باروی تخت جمشید (و بسیاری دیگر از متون باستانی) امری چنان بدیهی و مبرهن است که نمی‌دانیم به چه علت باید وقت خوانندگان را بگیریم و این واضحات را دوباره و چندباره تشریح کنیم. 

ب. اینکه توضیحات شفاهی مشاور پایگاه برای منتقد «سخت، غامض و البته غیر مسلط» است البته هیچ ارتباطی به مسئلۀ دانش و تخصص این کارشناس ندارد. برای وی بسیار آسانتر می‌بود که به قول منتقد با استناد به خوانش هلک، خوانش روان و ساده و مسلط ارائه بدهد، اما ترجیح مشاور پایگاه بر خواندن متن از روی لوح در همان موقعیت بوده است و نه انتقال طوطی‌وار آوانویسی سال 1969! این روش به‌کار افراد غیرمتخصص خود علامه‌پندار جهت جذب مخاطبین و تأثیرگذاری کاذب بر روی عموم غیر متخصصین می‌آید. بدون تردید بداهه خوانی از یک لوح کار هر غیرکارشناسی نیست. 

ج. از بدیهیات پژوهش در زبان عیلامی به صورت عام و الواح اداری تخت جمشید به طور خاص توجه به مشکلات بسیار گسترده در حوزۀ معناشناسی است. همانطور که برخی از خوانش‌های هلک در گذر زمان تصحیح شده است، تفاسیر وی نیز از واژگان دستخوش تغییراتی شده‌اند. در همین فقرۀ اخیر بر معنی دو سه واژه آن هم بر اساس واژه‌نامۀ پایانی کتاب هلک ایراد گرفته شد بدون اینکه توجهی به پژوهش‌های جدیدتر شده باشد که این امر هم از فقدان شناخت کافی از این مطالعات تخصصی در حوزۀ زبانشناسی و کتیبه‌شناسی نشأت می‌گیرد. با اینحال بنابر احترام به خوانندگان محترم اندکی بحث را تخصصی‌تر پیش می‌بریم باشد تا عیار کلام مورد سنجش قرار گیرد (منابع معرفی شده در موارد زیر نزد این مرکز محفوظ است):

واژۀ «ra-zí»: که در سطر دوم لوح PF 0718 نوشته شده است و در زمان هلک معنای این واژه مشخص نبوده است و وی نیز آن را در پیوند با واژۀ پیشین در سطر نخست یعنی ab-be-KI+MIN.MEŠ به شکل «قرص‌های(؟)» (نان) razi ترجمه کرده است، در پژوهش‌های بعدتر واژۀ razi به «انگور» معنا شده است. توجه به پیشینۀ پژوهش‌ها در مورد همین عبارت نشان می‌دهد که منتقد در نقد خود از چه تعداد منابع استفاده ننموده است و چنین نتیجه گرفته است که «درحالیکه متخصص بنامی چون هَلُک تأکید دارد که هیچ راه و سرنخی برای شناخت واژه‌ی عیلامی «رَزی» وجود ندارد اما در فیلم‌های منتشر شده توسط پایگاه تخت جمشید، گوینده بدون ارائه هیچ سندی آن را انگور معرفی می‌کند». پر واضح است که منتقد از این مسئله اطلاع نداشته است که والتر هینتس 6 سال پس از انتشار کتاب هلک به واژۀ razi دوباره پرداخته است و در مورد این واژه با استناد به «مکاتبه با هلک» نظر جدید وی در مورد اینکه واژه نوعی «میوه» متعلق به «تاکستان» را تداعی می‌کند، معنای «انگور» را پیشنهاد می‌نماید! این معنا در واژه‌نامۀ عیلامی هینتس-کخ در سال 1987 نیز تکرار شده است.

@persepolis_world_heritage_site
365 viewsedited  12:29
باز کردن / نظر دهید