Get Mystery Box with random crypto!

ذکر این نکته نباید ضروری باشد که مساله‌ی من دفاع از دین نیست. | Reza Nassaji

ذکر این نکته نباید ضروری باشد که مساله‌ی من دفاع از دین نیست. دفاع از دین دغدغه‌ی کسانی است که دین‌دار هستند، در تخصص آنانی است که درسش را خوانده‌اند و وظیفه‌ی کسانی است که از این راه نان می‌خورند.
مساله‌ی من دفاع از جامعه است (که بدون شهروندان آزاد معنا ندارد)، اندک تخصصی هم بابت تحصیل در علوم اجتماعی دارم و انگیزه‌ی دفاع را هم به‌عنوان جامعه‌گرا (البته نه سوسیالیسم دولت‌گرای مارکسیست‌ها، که آنارشیسم) خواهم داشت.
با این توضیح، از ادبیات علوم اجتماعی می‌توانم استفاده برم تا وضع جامعه و خاصه فرودستان آن را تشریح کنم.

فرودستی که در کار اقتصادی خود ابزار تولیدی جز بازویش ندارد و وابسته به ابزار تولیدی است که در مالکیت دیگری است (به تعبیر مارکسی)، اینک در مقولات معنوی هم وابسته به اموال دیگران فرادست است: اغنیای مالک دم‌ودستگاه‌های پرزرق‌وبرق عزاداری.
عزاداری‌های ساده که بر محور خانواده (تکیه‌های کوچک شخصی در منازل و نذورات خانوادگی)، محله (حسینیه‌های کوچک و بزرگ محله‌ها)، صنف (حسینیه‌های سنتی اصناف بازار) و قومی (هیات‌های مهاجران روستایی، شهری و قومیتی مقیم شهرها) استوار بودند، جایشان را به انحصار حسینیه‌های بزرگ شهری و هیات‌های تحت تولیت ثروتمندان، سیاستمداران و مراجع تقلید می‌دهند.

و نیز دولتی که نه فقط مالک عمده‌ی تولید، توزیع و ایضا مصرف اقتصادی است، که دین مردم را هم در مالکیت خود می‌گیرد تا نه تنها دین را چونان "ساز و برگ ایدئولوژیک" خود (به تعبیر آلتوسری) بازتولید کند، که خود را عامل انحصاری تولید سعادت اخروی هم جلوه دهد و بهشت را به شیعیان ولایتمدار بفروشد.

اما "طبقه‌ی تن‌آسان" بالای شهر و انگل‌های اینستاگرامی-تلویزیونی، دین را چونان کالایی به "مصرف تظاهری" می‌رسانند. مفاهیم دوگانه‌ی بالا از تورستین وبلن در کنار شرح گئورگ زیمل از "مد" می‌توانند ما را در توصیف و تبیین این تبدیل عزا به مد، دین به کالا و دین‌داری به سبک زندگی مصرف‌گرایانه یاری برسانند.
@RezaNassaji