رها : بزارم زمین خودم میتونم راه برم ساواش : بخاطر تو نیست بخاطر بچمه که بغلت کردم
دکتر گفت نباید به خودت فشار بیاری نمی تونم بزارم این همه پله رو بری
از آسانسورم که می ترسی رها جوابش را نداد
حوصله و توان بحث با او را نداشت ساواش در هر صورت خیلی از او قوی تر بود
ساواش : خودمم خوشم نمیاد بهت دست بزنم کارت انقدر کثیف بوده که نخوام اصلا نزدیکت شم فعلا بخاطر بچم مجبورم
رها دندان هایش را با #بغض روی هم فشرد و گفت : تو اتاق دکتر که اصلا ناراحت به نظر نمی رسیدی
یه ساعت پیش داشتی منو میخوردی که اگه بچه تو باشه فلان بلارو سرم میاری
اما حالا داری از خوشحالی پرواز می کنی مطمعنم از خداته که بچه تو باشه
ساواش اخم هایش را درهم کشید و گفت : دلیلی نمی بینم بخوام چیزیو بهت توضیح بدم دهنتو ببند تا برسیم پایین........
مخفیانه از یه تاجر ثروتمند خشن و وحشی حامله شدم قرار بود از کشور فرار کنم اما فهمید و منو تو خونش زندانی کرد به زور صیغم کرد و هر شب ازم تمکین می خواست مردی که تو رابطه با زنا بهشون رحم نمی کرد هر شب میومو سراغم و......