Get Mystery Box with random crypto!

سایه ها

لوگوی کانال تلگرام saaayehaaa — سایه ها س
لوگوی کانال تلگرام saaayehaaa — سایه ها
آدرس کانال: @saaayehaaa
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.50K
توضیحات از کانال

وب‌سایت ادبی سایه‌ها
|خانه ادبیات معاصر|
آدرس وب‌سایت: www.sayeha.org
اینستاگرام: https://instagram.com/saaayehaaa
توئیتر: https://twitter.com/saaayehaaa

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2022-08-11 15:40:25 ستون پنجشنبه‌های «سینماسایه‌ها» این هفته با معرفی یک کارگردان، یک انیمه و درامی روانشناختی در ژانر داستان بلوغ کنار شماست:

https://bit.ly/3Ad3LdN

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
463 views12:40
باز کردن / نظر دهید
2022-08-10 11:27:59
شبم از بی‌ستارگی، شبِ گور
در دلم پرتو ستاره‌ی دور
آذرخشم گهی نشانه گرفت
گه تگرگم به تازیانه گرفت
برسرم آشیانه بَست کلاغ
آسمان تیره گشت چون پرِ زاغ
مرغِ شبخوان که با دلم می‌خواند
رفت و این آشیانه خالی ماند
آهوان گم شدند در شب دشت
آه از آن رفتگان بی‌برگشت...

عرض تسلیت به ادبیات و دوست‌دارانش

وب‌سایت ادبی سایه‌ها

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
421 viewsedited  08:27
باز کردن / نظر دهید
2022-08-09 16:25:35
سرم به حال خودم گرم و روزها سرد است
دوباره قصه‌ی تلخی که خواندنش درد است

کجای حادثه بودم که خنده را کشتند؟
به هر درخت و حصاری پرنده را کشتند

#شعر ی از هانی نژادمقدم را در وب‌سایت سایه‌ها بخوانید:
http://sayeha.org/ap4086

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
411 views13:25
باز کردن / نظر دهید
2022-08-06 17:27:15 ستون «فرشته‌های کاغذی» وب‌سایت سایه‌ها، قرار است هر هفته، روزهای شنبه با معرفی کتاب میزبان شما باشد. ستون این هفته اختصاص دارد به معرفی آثاری از «بهرام بیضایی» و «دونالد بارتلمی»:

https://bit.ly/3zAsKGu

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
5.3K views14:27
باز کردن / نظر دهید
2022-08-04 17:37:08 در ستون «سینما سایه‌ها» این پنجشنبه «تام فورد»، «برتولوچی‌» و «سالی پاتر» منتظر شما هستند:
https://bit.ly/3oUHk6U
#سینما_سایه‌_ها

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
5.3K viewsedited  14:37
باز کردن / نظر دهید
2022-08-03 20:23:45
یادداشتی بر دفتر شعر «فریاد زیر آوار» اثر «حسین نمازی نخجوانی»
مهدی محمدتقی

کتاب نخست هر شاعر، نخستین بازی رسمی یک فوتبالیست کم‌تجربه را می‌مانَد در لیگ دسته‌‌سه کشورش؛ و نقدی که بر آن نوشته می‌شود می‌بایست نقدی باشد به فراخور همان جایگاه و موقعیت. نقدی که از سویی بر ارزش‌ها، برجستگی‌ها و زیبایی‌های بالقوه و بالفعل اثر ذره‌بین می‌گذارد و قوت‌های آن را به صاحب اثر باز می‌شناسانَد، و از سویی بر ضعف‌ها، کاستی‌ها و خام‌دستی‌های اثر نظر می‌اندازد و آن‌ها را پیش روی شاعر بر میز نقد می‌چیند تا صاحب اثر از سویه‌ی مثبت نقد، انگیزه و انرژی لازم را دریافت کند و نیک بفهمد که کدام خصوصیات اثر خویش را باید تقویت نماید، و از سویه‌ی منفی، پی به برخی خامی‌ها و ناشی‌گری‌های خود ببرد و تلاش خویش را بر عدم تکرار آنها معطوف و مضاعف نماید. بدیهی‌ست که هیچ عقل سلیم و وجدان بیداری نخستین بازی جوانی بی‌نام‌ونشان در دسته‌سوم کشور خود را با بازی رونالدو در برابر یوونتوس مقایسه نخواهد کرد.

این #یادداشت را در وب‌سایت سایه‌ها بخوانید:
http://sayeha.org/ap4082

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
411 views17:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 17:49:20
«آخرین چریک»
داستانی از بابک ابراهیم‌پور

نبرد، نبرد نابرابرِ مرگ و زندگی بود، یک لشکر در برابر مردی تنها با سه خشاب! از لب پنجره‌‌ای که پشتش سنگر گرفته بودم جنازه‌ی رفقایم را می‌دیدم که چند متر جلوتر روی زمین در خونشان غرق بودند. تک‌تکشان را برادر صدا می‌زدم، حتی از برادر نزدیک‌تر بودند. بعد یکهو چیزی دیدم و شوکه شدم. یکی از آنها دست بالا برد و در‌حالی‌که خر‌خر می‌کرد، به‌زحمت چیزی گفت...

این #داستان را در وب‌سایت سایه‌ها بخوانید:
http://sayeha.org/ap4076

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
646 views14:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-20 20:10:43 «سمعکی روی گوش آجرها»
مجموعه شعری از عباس اصغرپور
نشر الکترونیک سایه‌ها
بهار ۱۴۰۱

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
88 views17:10
باز کردن / نظر دهید
2022-06-16 20:45:20 «تو ای پری کجایی؟!»
یادداشتی بر داستان کوتاه «پری» از مجموعه‌‌ی «تبر» (نوشته‌ی «فاطمه اختصاری»)
عاطفه اسدی


ادبیات داستانی در چند قرن اخیر، تغییرات بسیاری را تجربه کرده که بسیاری از آنها، مخصوصاً در دهه‌های اخیر، در قالب داستان کوتاه اتفاق افتاده است. به‌طورمثال در داستا‌ن‌های پیشامدرن، امر شخصیت‌پردازی به شیوه‌ای انجام می‌شد که شخصیت خلق‌شده، چاره‌ای نداشت جز اینکه خلاصه شود در پاراگراف‌هایی طولانی که در وصف طرز فکر، اخلاق، رفتار، ظاهر و رنگ مو و چشمش نوشته‌ شده بود. شخصیت، مطیع بود و تابع آنچه که خالقش از او می‌خواست و صدایش صرفاً بازتاب صدای افکار مؤلف بود که در دهان او گذاشته شده بود و خلاصه، از آن قواعد آشنا و متعارف، تخطی نمی‌کرد. اما امروز ادبیات پست‌مدرن باعث ظهور شیوه‌هایی نوین در داستان‌نویسی معاصر شده است؛ شیوه‌هایی که قرار نیست صرفاً شیطنت و طبع‌آزمایی‌هایی خلاقانه در زمینه‌ی پردازش تکنیک‌ها باشند، بلکه ابزارهایی شده‌اند برای گشودن راهی که از طریق آن، بتوان اندیشه‌ی پست‌مدرن را در دل روایت‌ها نیز قرار داد و از آن به منظور ایجاد مداخله‌هایی انتقادی در زمینه‌های مختلف فرهنگی، جامعه‌شناختی، روانشناختی، سیاسی و به‌طورکلی، زیر سوال بردن کلان‌روایت‌ها، استفاده و در ذهن خواننده، طرح چالش و پرسش کرد.

برای مثال، در حوزه‌ی شخصیت‌پردازی که به آن اشاره شد، ادبیات پست‌مدرن، شخصیت‌پردازی کلاسیک را به چالش کشیده و در آثار این جریان می‌توان به شخصیت‌ها، این امکان آزادانه را بخشید که بتوانند از آن قالب کلیشه‌ای متعارف، بیرون بیایند و به هرکدام از آن‌ها «صدا» بخشیده شود، صداهایی که طبق گفته‌ی «تیفن ساموئل»، هرکدام سهم برابر خود از متن را دارند و باید فرصت شنیده شدن داشته باشند بدون اینکه یکی بر دیگری و یا مؤلف بر آن‌ها غالب باشد؛ بنابراین گاهی ممکن است حتی تا پایان داستان، دقیقاً ندانیم شخصیت محبوبمان حتی به‌طورواضح چه شکل و شمایلی دارد، اما او را به‌عنوان یک کاراکتر ملموس و زنده و دارای طرز فکر اختصاصی خودش می‌شناسیم که بسیار به شخصیت‌هایی واقعی که در دورواطرافمان می‌بینیم، شباهت دارد؛ شخصیتی آن‌قدر زنده، ملموس و واقعی، که حتی ممکن است در حدی پیشروی کند که بخواهد خودش را از دست‌های خالقش هم بیرون بکشد، هویتش را به شیوه‌ای که خودش ترجیح می‌دهد بازتعریف کند، و انتخاب‌های آزادانه‌اش را داشته باشد! اما سؤال اساسی آن است که محدوده‌ی این اختیارات کجاست؟

ادامه‌ی این #یادداشت را در وب‌سایت سایه‌ها بخوانید:
http://sayeha.org/ap4075/

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
1.9K viewsedited  17:45
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 21:17:08
رؤیای سبز کوچکی در ذهن ما مانده
بعد از صد و پنجاه و شش ماهِ زمستانی*
بعد از سقوط شهر در چاه فراموشی
بعد از گلوله! بعدِ زندان! بعدِ ویرانی!

بین من و شهر و تو و آن تک‌درخت سبز
قول و قراری بوده که در ذهن رؤیا هست
از بیشمارانِ گرفتار فراموشی
تنها من و تو مانده‌ایم و کوچه‌ای بن‌بست

کفتارها دور سرم با شوق می‌رقصند
رؤیای سبزم را کجا پنهان کنم آخر؟
وقتی که خاکِ خانه را با خون حنا بستند
دیگر نمی‌دانم چه خاکی را کنم بر سر **

از چشم‌های مردم این شهر می‌ترسم
از چشم‌های بسته‌ی همدستِ جانی‌ها
ما خواستیم اما نشد! کفتارها بردند!
لعنت به پشت‌پرده‌ی سرخ تبانی‌ها

ما سبز می‌مانیم اگرچه سخت خواهد بود
ما بذر امیّدیم توی ذهن این خانه
رد می‌شویم از این سیاهیِ زمستانی
از نو جوانه می‌زنیم و روزِ پایانِ↓
این آهِ کشدارِ پر از کشتار نزدیک است!

حمیدرضا امیرخانی
* ۲۵خرداد ۱۴۰۱
**با احترام به میرزاده عشقی

خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
223 viewsedited  18:17
باز کردن / نظر دهید