Sabksher

2021-08-04 23:28:55 #شب_هشتم
#علی_اکبر
#زمینه
#شور

بند اول

داره میره میدون
خم‌میشه میبوسه
دستای بابارو
علی رفت اما
وقت رفتنش دیده
اشکای بابارو

خم شده قد حسین
بدجوری شده پریشون
وقتی میبینه علی
داره میره سمت میدون

گل لیلا یک تنه به لشکر میزنه
با یک چرخش دو سه تایی و سر میزنه
گل لیلا ذکر حیدره رو لبهاش
نیزه خم میشه وقت نبرد میون دستاش
...........

بند دوم

یک ضربه به سر خورد
چشم اسب پر خون شد
بد جوری غوغا شد
علی رفت از حال
تو میون دشمن
هلهله برپا شد

از هرجایی رد شده
ضربه بر تنش نشسته
پر تیر شده علی
همه پیکرش شکسته

گل لیلا اربا اربا میونه عبا
چقد سخته قد خمیده میبینه بابا
گل لیلا افتاده که عدو شاده
یکی گفت که ببینید حسین دیگه جون داده

*سبک:جلوی آیینه

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2021-08-04 23:28:06 #شب_هشتم
#علی_اکبر
#زمینه

بند اول

خدایا میبینی سمت میدون
شده عزیز من روونه
علی من برای رفتن
خیلی جوونه

نفس دیگه حبس تو سینم
شکسته پشتم از زمونه
علی من برای رفتن
خیلی جوونه

قدم بزن بار آخر
داری میری نمیشه باور
اینا دارن توی دلاشون کینه ای از زمان حیدر

ببین رقیه نگرونه
تو میری خیمه بی امونه
داری میری نماز بابا میون گودال بی اذونه

میری و آروم من شکستم
رو خاک غریبی نشستم
چشمامو دیگه بی تو بستم
با حال مظطر

تشنه شدی ماه جوونم
میبینی که خشکه زبونم
حالا برو اروم جونم
ولی ارومتر
..........

بند دوم

شلوغه به دور تو عزیزم
ببین که بابا شده بیتاب
دیگه بریدم تا تو گفتی
علی رو دریاب

افتادی زمین تو غرق در خون
فکر نفس های تو بودم
کاش زیر ضربه های شمشیر
جای تو بودم

علی تموم کربلایی
علی بگو بابا کجایی
حرفی بزن چیزی بگو ازت نمیاد هیچ صدایی

شدی علی اربا اربا
عفا بدون تو به دنیا
پاتو نکش روی زمین نفس بکش ای جون بابا

سر روی سرت بی قرارم
باید که عبا رو بیارم
پاره بدنو روش بزارم
عزیز لیلا

میری و حسین مونده تنها
تنها میون خیل اعدا
با یک بدن اربا اربا
عزیز لیلا

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2021-08-04 23:26:17 #شب_هشتم
#علی_اکبر
#زمینه

بند اول

میبینی نگاهمو تر شده نگام علی
گفتمت برو ولی بغضه تو صدام علی

پسرم تو همه ی باورمی
چقدر شبیه پیامبرمی

میری علی ولی
کمی آروم تر

رحمی‌ به حال این
پدر مضطر
......

بند دوم

وقتی میدونی علی غوغا میشه کربلا
تکبیره روی لبام با یه قلب مبتلا

میبینم که دور تو غوغا
بمیرم براتو کوچه وا شده

هر کی رسید میزد
به تن اکبر

افتاده رو زمین
لاله ی پرپر
.........

بند سوم

اومدم‌ کنار تو ذره ذره چیدمت
جون من به لب رسید تا دوباره دیدمت

چقدر ضربه رو تنت جا شده
میبینم علی اربا اربا شده

صورت به صورتت
میره جون من

جسم تو رو عباست
ای جوون من

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2021-08-01 00:32:07 #شب_ششم
#زمینه
#قاسم

بند اول

ای وای اگه اذنو نگیرم
میمیرم از این غم
که نشسته دیگه توی قلبم
درد و غم عالم

دلم ازین میسوزه که علی رفت
ولی من موندمو راهی ندارم
باید برم از تو خیمه‌ ی مادر
اذن میدونه بابامو بیارم
دستخط بابامو میبینم
نامه رو روی چشام که میزارم

ای عمو رحمی
تو به حالم کن
من‌دارم میرم
تو حلالم کن

دلبر قاسم
دلدار قاسم
تو نبرد مو به مو
علمدار قاسم

ای جان قاسم قاسم
.......
بند دوم

میدون شده غوغا به دورم
نیزه به تنم خورد
نفسم دیگه برنمیگرده
تیر به دهنم خورد

عمو رسیده کنار تن من
ولی نشسته با قد خمیده
نفس بریده بریده بریدم
عمو با گریه چه آهی کشیده
ای وای عمو پیر شده وقتی
این جای نعلای مرکبو دیده

سینه رو سینه
با عمو میرم
چه جای خوبی
دیگه میمیرم

مجروح قاسم
پرپر قاسم
اینهمه تیر و نی
یه نفر قاسم

ای وای قاسم‌ قاسم باز کردن / نظر دهید

2021-08-01 00:29:08 #شب_ششم
#زمینه
#تک
#قاسم

بند اول

ای جان حسن
جانان حسن
ای روشنیه
چشمان حسن

شیدای تو ام
دنیای منی
در قلب من و
غوغای منی

جانم عشق تو کرده دیوانم
جانم شده این ذکر درمانم
جانم قاسم ابن الحسن جانم
......
بند دوم

هستی تو کریم
ای ابن کریم
تو این دل من
هستی تو مقیم

من هرچی بگم
پیش تو کمه
وقتی پدرت
شاه کرمه

جانم عمریه عبد دربارم
جانم به لطف تو گرفتارم
جانم میدونی من دوست دارم
.....
بند سوم

تو معرکه و
بی تاب دلت
وقتی که پیش
ارباب دلت

تو معرکه و
تو بی بدلی
مثل پدرت
شیر جملی

جانم ضرب شمشیرتو عشقه
جانم صوت تکبیرتو عشقه
جانم فکر و تدبیرتو عشقه

@sabksher باز کردن / نظر دهید