Get Mystery Box with random crypto!

Sabksher

لوگوی کانال تلگرام sabksher — Sabksher S
لوگوی کانال تلگرام sabksher — Sabksher
آدرس کانال: @sabksher
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 1.21K
توضیحات از کانال

سبک و شعر مداحی
اشعار سید علی مرتضوی
ارتباط با شاعر
@jahat_payam

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 38

2021-07-30 17:26:13 #شب_پنجم
#عبدلله
#زمینه

بند اول

بمیرم ای وای
عمو بی حاله
چقدر تیر خورده
توی گوداله

نگا کن عمه
زخم این تن رو
میبینی تنهاست
رها کن من رو

با این صحنه ها قلب تو تیر کشیده
به سمت عمو حرمله تیر کشیده
میبینی که نامردی شمشیر کشیده

رها کن منو
رها کن منو تا منم یار بشم
رها کن منو
برم میدونو من علمدار بشم
رها کن منو
نمیخوام بمونم عزادار بشم


.......
بند دوم

رها شد دستم
خمیدی عمه
دارم من میرم
بریدی عمه

عمو من اینجام
تا یاور باشم
میخوام واس تو
من اکبر باشم

عمو جون میبینی که دستم سپر شد
چنان ضربه زد عمه ام خون جگر شد
میبینی عموجون که وقت سفر شد

میرم ای عمو
میرم ای عمو بی صدا میشمو
میرم ای عمو
با تیر عدو آشنا میشمو
میرم ای عمو
با نعلا من از تو جدا میشمو


@sabksher
107 viewsedited  14:26
باز کردن / نظر دهید
2021-07-30 17:22:58 #شب_پنجم
#عبدلله
#زمینه

بند اول

از اولش من میدونستم
قراره که تنها بمونم
عموم میون گوداله
میخوام برم من نمیتونم

عمه ببین غریبه تو میدون نگا کن
عمه دارم میمیرم دستمو رها کن

ببین ی نامرد داره میبینه
عموم بی حاله ولی رو سینش میشینه

عمه میبینی عمو بی یاره
بزار برم رفته سه شعبشو بیاره

ابر بی صدا نمیشم
از تو من جدا نمیشم
راوی بی پر و بال
درد کربلا نمیشم
........

بند دوم

عمه دیدی دستم رها شد
دلم دیگه حاجت روا شد
سپر شدم برای ضربه
عمه ببین دستم جدا شد

عمه ببین پر از خون دستم میسوزه
حرمله اومده تا که ما رو بدوزه

عمو ببخشید جونی ندارم
ابر پر از خونم و بارونی ندارم

عمه ببخشید نگات میباره
یکی باید تیرا رو از تنم دراره

میبینی سرم شکسته
بدجوری پرم شکسته
با ضرب نعلای تازه
کل پیکرم شکسته

@sabksher
88 views14:22
باز کردن / نظر دهید
2021-07-30 17:19:47 #شب_پنجم
#عبدلله
#زمینه

بند اول

دستمو رها بکن عمه من باید برم
افتاده عموم ببین من خودم یه لشکرم

میبینم عمو پر خونه تنش
میبینن غریبه و میزننش

افتاده رو زمین
شمشیره بالا
نامرد برو کنار
اینجاس عبدلله
.....
بند دوم

دست من رها شدو عمه خون جگر شده
واسه ضربه ی عدو دست من سپر شده

ای عمو با پرِ شکسته میرم
چه خوبه تو آغوش تو جون میگیرم

دستم قلم شده
خیلی میسوزه

با تیر و نیزه ها
ما رو میدوزه
......
بند سوم

عمه من دارم میرم که میدم به تو سلام
غصه ی منو نخور اینجا اومده بابام

نبینی مرکبو رو پاره تنم
غریبم آخه پسر حسنم

عمه نریزی اشک
برا عبدالله

من گریه میکنم
که شدی تنها

@sabksher
85 viewsedited  14:19
باز کردن / نظر دهید
2021-07-30 17:17:42 #شب_پنجم
#عبدلله
#زمینه

بند اول

افتاده عمو میون گودال
عمه تو رو خدا نگا کن
عموی من تنهای تنهاست
من رو رها کن

نامرد نشسته روی سینه
عمو دیگه جونی نداره
از بس که تیغ و نیزه خورده
خونی نداره

عمو دیگه نیمه جونه
به زیر لب قرآن میخونه
عمه داری با گریه میگی حسین امون ازین زمونه

عمه و آستین پاره
عموی من بی قراره
پشت سرم عمه میبینم نگاه تو داره میباره

شمشیر بالای سر بلنده
دشمن داره به من میخنده
نعل تازه داره میبنده
عمو بلند شو

دست کوچیک من سپر شد
با ضربه عمو خون جگر شد
عمه دیگه وقت سفر شد
عمو بلند شو
.......

بند دوم

عمو گرفت منو به سینه
زخم عمو خیلی میسوزه
نامردی با تیر و کمونش
مارو میدوزه

تنم دیگه جونی نداره
ببخش اگه نفس بریدم
میبینی که به دست بابام
آخر رسیدم

عمه دیگه قد خمیدی
وقتی که حال من رو دیدی
عمه دارم میرم میبینم به روی تل نفس بریدی


عمه ببخش دلت شکسته
تو موندی و چشمای بسته
عمه میرم تا که نبینم تو رو با دست و پای بسته


با زخمه توی سینه میرم
زیر سم اسبا اسیرم
من پیش عمو جون میگیرم
وای از دل تو

عمه میبینم که اسیری
عمه میبینم داری میری
عمه میبینم خیلی پیری
وای از دل تو

@sabksher
84 views14:17
باز کردن / نظر دهید