Get Mystery Box with random crypto!

Sabksher

لوگوی کانال تلگرام sabksher — Sabksher S
لوگوی کانال تلگرام sabksher — Sabksher
آدرس کانال: @sabksher
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 1.21K
توضیحات از کانال

سبک و شعر مداحی
اشعار سید علی مرتضوی
ارتباط با شاعر
@jahat_payam

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 41

2021-07-26 17:26:15 #شب_سوم
#رقیه
#زمینه

بند اول

ای بابای خوب من خسته از جفا شدم
دست من نبود اگه از تو من جدا شدم

نبودی زنجیرو به پا میزدن
توی راه منو بی هوا میزدن

روی گوشای من
لخته خون مونده

دیدی که دخترت
قدکمون موند
....

بند دوم

از رو ناقه نیمه شب افتادم کسی ندید
خیلی ترسیدم بابا عمه تا به من رسید

گونه هام اگه باباجون نیلیه
میبینی رد ضربه ی سیلیه

من دردسر برا
قافله دارم
از بس که روی پام
آبله دارم
.........

بند سوم

تو خرابه نیمه شب اومدی کنار من
اومدی آروم بشه قلب بی قرار من

باباجون کی سر تو رو بریده
بمیرم موی سرتو کشیده

رگهای پارتو
بوسیدم بابا

میزد روی لبات
میدیدم بابا
@sabksher
168 views14:26
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 17:14:41 #شب_چهارم
#طفلان_زینب
#زمینه

بند اول

وای
دو تا دست گلای مادرن
درد حسینو به جون میخرن
توی شجاعت مثل حیدرن

وای
براشون سخته که میدون نرن
برای اذن میدون مضطرن
توی رزمشون مثل اکبرن

زینب مونده پیش برادر
میگه اذنو بده جون مادر
قلبم توی سینه میکوبه
حال و روز دوتاشون آشوبه

آشوبم
به خدا این دو جوون فدای تو آشوبم
دوست دارن که جون بدن برای تو آشوبم
کاش میشد سرو بدم به پای تو آشوبم

دلش تنگه
وقتی که جونش تو میدون جنگه
چه غوغایی
شده وقتی بارون تیر و سنگه
..........
بند دوم

وای
یکی شمشیر به سرش میخوره
نیزه ای به پیکرش میخوره
تیر به جسم پرپرش میخوره

وای
یکی دست و پا زده بین خون
مونده رو تموم جمسش نشون
خمیده حسین میره سمتشون


زینب بسته روی نگاشو
تاکه داداش نبینه اشکاشو
لبهاش از جدایی میخونه
اشک چشمش شبیه بارونه

میبارم
به غریبی دو تا پاره تنم میبارم
برای جوونای بی کفنم‌ میبارم
غرق خون بی نفس افتاد و منم میبارم

گرفتاره
توی خیمه مادری عزاداره
توی میدون
حسین پاره پاره تن به دست داره

@sabksher
158 views14:14
باز کردن / نظر دهید
2021-07-24 22:23:27 #شب_چهارم
#طفلان_زینب
#واحد

بند اول

رفت نگارت
رفت بهارت
قربون این چشم خون و دل زارت
رفته یارت
روزگارت
من بمیرم برا قلب بی قرارت
با تو بودم
ای وجودم
گفتم هستم ای حسین
هرجا کنارت
ولی حالا
موندی تنها
ببین زینبه حسین یک تنه یارت

داداش حسین
جوون زینب فدای راهت
این دو میشن‌ هردو سپاهت
تا نبینم غم تو نگاهت

دلم گرفت
دارن میرن من غریب میمونم
ببین دارم از دوری میخونم
دارم میبینم که میره جونم

داداش تویی آروم جونم
سخت برام بی تو بمونم
......

بند دوم

چشم گریون
بین میدون
جوونام رفتن و من شدم پریشون
دل حیرون
تن بی جون
ندارم چیزی به جز ابرای بارون
دل بریدم
تا که دیدم
تن این جوونامو پاره و گلگون
روی دسته
که شکسته
داداشم داره میاد با قلب پر خون

ببین داداش
گلم ی پا اکبر شده داداش
با ضربه ها پرپر شده داداش
زینب چقدر مضطر شده داداش

اما حالا
خون قلب مادر شده داداش
غم تو دلم باور شده داداش
خاک عالم بر سر شده داداش

داداش تویی آروم جونم
سخت برام بی تو بمونم
.......

نمیتونه
چه بی جونه
روی تل خواهر داره
روضه میخونه
قد کمونه
شد نشونه
تن داداش توی گودال غرق خونه
نعل تازه
زخما بازه
میزدن به پیکرش با هر بهونه
جای نیزه
خورده نیزه
نعل تازه پیکرو هی میکشونه

غریب داداش
غم دل این خواهر همینه
اومد با چکمه داره میشینه
از رو بلندی زینب میبینه

داداش دیدم
سر حسینم جدا شد ای وای
دیدم که نیزه به پا شد ای وای
سر تو رو نی رها شد ای وای

داداش تویی آروم جونم
سخت برام بی تو بمونم

@sabksher
210 views19:23
باز کردن / نظر دهید