Sabksher

2022-05-29 23:47:29 #حضرت_معصومه
#ولادت
#سرود

بند اول

ای جان
معشوق به ما سرزده
این مرغ دلم پر زده
از عرش یکی در زده ای جان

ای جان عجب حال خوشی دارمو
سرگشته شد احوالمو
دلداده ی دلدارمو ای جان

ای جان ای جان ای جان

دلدارمو دلدارمو دلداده ی یارم
هردم برود از دل من صبر و قرارم
یا اینکه ببینم گره افتاده به کارم
جز بانوی قم من به خدا یار ندارم

عجب عجب شوری عجب عجب جانی
به شهر قم نور و به درد درمانی
تو معنی عشقی تو نفس ایمانی
تموم عالم میدونن که عشق سلطانی
.......

بند دوم

ای جان
زائر فراوون شده
شاده اونکه مهمون شده
شهر قم چراغون شده ای جان

ای جان
گل نجمه عزیز همه
فاطمه گل فاطمه
روی لبها این زمزمه ای جان

ای جان ای جان ای جان

مستم کن و مستم کن و مستم کن و مستم
یا فاطمه گفتم، می و باده شکستم
مست از دم عطر حرم فاطمه هستم
این باده عشق است که افتاده به دستم

حرم حرم عشق و حرم حرم غوغا
حرم حرم دنیا حرم حرم عقبا
حرم حرم عرش و حرم حرم اعلا
سلام ما سمت حرم با ذکر یا زهرا

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2022-05-23 23:12:21 #امام_صادق
#زمینه

بند اول

خمیده دیگه قد آقامون
امون از غریبی و تنهایی
مدینه هنوز سرد و تاریکه
توی سینه تنگ مولایی

دل مولا گرفته از غم هرروزه
ازین درده که روضه لبش پرسوزه
دلش خونه که میبینه خونش میسوزه

من از گهواره عبدم و عاشق
عزیز زهرا حضرت صادق
.....
بند دوم

آقا رو کشیدن توی کوچه
با پای برهنه یه مشت نامرد
ندیدن شکستست آخه پیره
ندیدن که پاهاش میگیره درد

توی کوچه گرفته دستای آقامو
زمین انداخت آخه کشید همه دنیامو
آقام خستست به کی بگم غم دردامو

آقای مارو بی عصا بردن
به دست بسته بی عبا بردن

من از گهواره...
.....
بند سوم

میدیدن آقامو همه مردم
ندیدن که سینش شده پر تب
میافته به یاد غریب شام
میخونه امون از دل زینب

خداروشکر نکندن از تنش پیراهن
همین خوبه نرفت به زیر پای دشمن
توی گودال نرفت جدا نشد سر از تن

نمیشه روزی مثل عاشورا
اسیر عشقم، یا حسین مولا

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2022-05-23 23:12:21 #امام_صادق
#شعر

آتش روا نبود چنین شعله ور شوی
مولای ماست اینکه چو بیگانه می رود

در گرچه سوخت،پاره ی آتش زمین نریز
پای برهنه مردی از این خانه می رود

دیدی چگونه از سر سجاده میبرند
شاه غریب و خسته ی از روزگار را

این صحنه ها دوباره خودش روضه خوان شده
مردی که دست بسته و مردانه می رود

آتش تو بودی و لگد و درب خانه بود
زخم عمیق بود و غریب زمانه بود

دستی غلاف بود، به دستی نشانه بود
دستی به سوی شاخه ی ریحانه می رود

آتش دگر تو را خبری از امام نیست؟
چندین هزار عاشق مکتب کجا روند؟

با قطره های زهر نوشتند انتها...
خاموش گشته شمع، و پروانه می رود...

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2022-04-21 17:34:24 #امیرالمومنین
#شب_قدر
#استودیو

تقدیر

باصدای: محمد کوهرخی
شعر و ملودی: سید علی مرتضوی
تنظیم: سهیل صبوحی

به مناسبت شبهای قدر و شهادت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2022-04-21 02:56:33 #امیرالمومنین
#شب_قدر
#استودیو

تقدیر

باصدای: محمد کوهرخی
شعر و ملودی: سید علی مرتضوی
تنظیم: سهیل صبوحی

به مناسبت شبهای قدر و شهادت آقا امیرالمومنین علی علیه السلام

@sabksher باز کردن / نظر دهید

2022-04-18 15:30:13 #امیرالمومنین
#واحد

بند اول

رفتی ولی دوباره
اسم تو رو لب اومد
پیش مزار مخفیت
شبونه زینب اومد

رفتی بابا میترسم
بی تو همش درگیر اضطرابم
یتیم‌شدم باباجون
مونده برام این اشک بی حسابم
بابا دلم گرفته
شبا همش با هق هقام میخوابم

تو رفتی ای غریبم
بغضی نشس تو سینه
این شهر کوفه بابا
شده برام مدینه
....
بند دوم

من حسن غریبم
بی تو بابا خمیدم
تو سجده بودی اما
دیر پیش تو رسیدم

از مدینه میدونم
عجب شبایی که تو غصه خوردی
سرم هنوز پایینه
مادرمو وقتی به من سپردی
قاتل تو مدینست
با غم میخ در و سیلی مردی

از رفتن تو بابا
غم تو دلم نشسته
از مدینه میدونی
غرور من شکسته
.....
بند سوم

بابا سلام، حسینم
اشک از نگام میباره
از اون شب وصیت
دلم چه بی قراره

گفتی توی کربلا
بی تو منو غریب که گیر میارن
تنها میشم تو گودال
یه عده که رحمی تو دل ندارن
به پیش چشم زینب
سر منو رو نیزه ها میزارن

حسین تو غریبه
دلم چه مبتلا شد

ذکر لبای زینب
وای از کرب و بلا شد

@sabksher باز کردن / نظر دهید