2022-06-07 20:21:06
#امام_رضا
#شعر
خواستم پر بکشم بال و پرم سوخته بود
و نگاهی که به آن عکس حرم دوخته بود
آتش دل که در آن ثانیه افروخته بود
خواندم آن شعر که بابا به من آموخته بود
کاش مشهد برم و یه هفته اونجا بمونم
حرم امام رضا نماز حاجت بخونم
یادم آمد حرم و باز دلم طوفان شد
اشک از دیده چکید،عکس حرم باران شد
روی لب ناله ی من آیه ای از قرآن شد
که بخوانید مرا، خواندم و دل درمان شد
روی دیوار حرم حک نشده خوب بیا
گفت بر من که بیا گر شده معیوب بیا
باز با نام رضا شور به دل افتاده
ضامنم گشت و مرا اذن دخولم داده
اشکهایی که در این چشم شده آماده
و نگاهی که گرفتار شده بر جاده
رو به روی حرم و ذکر لبم سلطان است
عاشقی در حرمش قصه بی پایان است
@sabksher
196 views17:21