Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۸۳ مگه | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۸۳
مگه حرف زدن انقدر راحت بود؟
کاش واقعا برای من راحت بود..

تو دلم تومغزم پراز حرف بود ولی به زبون اوردنشون مثل مرگ بود
سرمو تکیه دادم به شیشه

تو مسیر آراز غذا گرفت و رفتیم خونش
تو آسانسور اخم کمرنگی بهم کردو گفت
-...میخوای کل روز اخم کنی؟
+...نه

وارد خونه شدیم و آراز گفت
-...انقدر سخت نگیر اتفاق خاصی که نیفتاده

میخواستم بگم اتفاق خاص از نظر تو دقیقا چی هست؟

چون اتفاقی که افتاده خیلیم چیز کم و بی ارزشی نیست
اما خب مثل اینکه طرز فکر مااصلا شبیهه هم نبود بجاش سرمو تکون دادم و گفتم باش

آراز لباساشو عوض کرد و گفت
-...مانتوتو در بیار راحت باش
زیر مانتوم یه تاپ بافت پوشیده بودم که یقش خیلی باز بود

خجالت می‌کشیدم اینطوری جلوی آراز بشینم
بیشتراز خجالت میترسیدم
درسته تاامروز کاری که برخلاف میلم باشه نکرده بود اما بهرحال اونم مرد بود
وارد اتاق شدم

مانتومو بیرون آوردم موهامو باز کردم تا لختی لباس کمتر به چشم بیاد
اراز در اتاقو باز کرد و گفت

-...خوبی؟ بیا
+...الان میام
گوشیمو برداشتم و اومدم بیرون
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell