Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۸۵ با | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۸۵
با دیدن پنجره ی تراس تواتاق دستمو بیرون کشیدم و گفتم
+...تاحالا این تراس رو ندیده بودم

درشو باز کردم ویوی قشنگی داشت
نفس عمیقی کشیدم و پشتش به سرفه افتادم
آراز خندید و گفت

-...با هوای تهران نفس عمیق کشیدن اصلا کار درستی نیست
+...آره واقعا

برگشتیم تواتاق چیز دیگه ای نبود که بتونم خودمو باهاش سرگرم کنم
آراز نشست روی تخت و گفت
-...داری از من فرار میکنی اره؟

چرخیدم سمت آینه دستی بین موهام کشیدم و گفتم
+...من؟نه

آراز پشت سرم وایساد و گفت
-...کِی اون لباس خواب خوشگله رو توتنت میتونم ببینم؟
از تو آینه نگاش کردم وگفتم

+...اوووم فکر نمیکنم به این زودی ببینی
آراز از پشت بغلم کردو گفت
-...ولی من برعکس تو فکر میکنم

دستاشو دورم محکم کرد تو یه حرکت چرخید و باهم روی تخت فرود اومدیم
با چشمای گرد نگاش کردم دستامو روی سینش گذاشتم

نفس نفس میزدم
نگاهمون قفل هم شد آراز دستشو نرم روی موهام کشید وگفت
-...جوجه ی فراری بالاخره گیرت آوردم
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell