Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۸۶ +.. | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۸۶
+...ولی من که فرار نمیکردم
-...باش بیااینطوری فکر کنیم

صورتشو بهم نزدیک کرد اونقدر نزدیک که مجبور شدم چشامو ببندم
چند لحظه بعد
گرمی لباشو حس کردم

هنوزم حسش برام خیلی تازه بود
نرم لبمو مکید ازم جداشدو گفت
-...همراهیم کن سایه

دوباره لبامو بوسید و اینبار منم بوسیدمش
گرمای لباش و حرکت دستش بین موهام حسابی خمارم کرده بود

آراز ازم جداشد دلم میخواست بازم ادامه بده
حس خوبی داشتم
بدنم داغ شده بود

چشمای اونم مثل من خمار شده بودن
چشمایی که گاهی خیلی برام مشکوک میشد
اینبار سرشو تو گردنم فرو کرد و بااولین برخورد لباش با گردنم بی اختیار ناله آرومی کردم

زیر لب جونی گفت و دوباره گردنمو مکید
گوشه ی لباسمو پایین کشید
یقم بازتر شد
بوسهاش پایینتر اومدن

من فقط سعی میکردم صدامو پایین نگه دارم
دستشو روی پوست کمرم کشید
دکمه ی شلوارمو باز کرد و همه‌ی اون حس خوب محوشد

هینی گفتم دستمو روی دستش گذاشتم و لب زدم نه
بوسه آرومی روی شکمم زد وگفت
-..باشه هروقت تواماده بودی میریم سراغش

دوباره اومد روم
صدای زنگ خونه ازهم جدامون کرد
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell