Get Mystery Box with random crypto!

شعر_های_مهدی_شریفی_شادفر(آئینه)

لوگوی کانال تلگرام shaer19 — شعر_های_مهدی_شریفی_شادفر(آئینه) ش
لوگوی کانال تلگرام shaer19 — شعر_های_مهدی_شریفی_شادفر(آئینه)
آدرس کانال: @shaer19
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 579
توضیحات از کانال

لطفاپس ازمطالعه اشعارنقدخودرابرای مدیرکانال به آی دی زیر ارسال کنید.@mehdi3s3
لینک کانال جهت ارسال برای دوستان اهل شعر
T.ME/SHAER19 @shaer19

Notifications and Sounds
Shared Media
Leave Channel








.

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 2

2022-07-26 22:02:11
خدایا مُردم از بس غُصه خُوردم
بـجـز تـو منّـت کـس را نَـبُـردم

ببین هم دستم و هم سفره خالیست
فقط روزی سه بار از شـرم مُـردم

شاعر: مهدی شریفی شادفر

اگر حرف دل شما هم بود برای دیگران بفرست لطفا.
3.3K views @ آئینه @ , 19:02
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 00:49:09
.
سالها درآتشِ عشق و تمنّا سوختم
آنقدر دیر آمدی ای مهربان! تا سوختم

شد سراپای تنم پوشیده از قندیلِ اشک
مثل شمعی خیسِ خیس از اشکم امّا سوختم

تا سحر طاقت نیاوردم فراقِ دوست را
من همان شمعم که در یک شب سراپا سوختم

نیست امّیدی که من بینم جمالِ دوست را
قبل از آنکه سر زند خورشیدِ فردا سوختم

دوستان من را برای شادیِ خود خواستند
همچو گل خندیدم امّا بین آنها سوختم

یوسفِ جان را به دستِ خویش زندان کرده ام
از فراقش سالها مثلِ زلیخا سوختم

پیله ای در باغ بودم سوی آتش آمدم
هم ازآنجا پر کشیدم هم درینجا سوختم

آتشِ عشقِ رُخش آئینه را در بر گرفت
همچو یک پروانه در حالِ تماشا سوختم

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
کرمانشاه - 3-مرداد – 1401
لطفا برای دوستانتان ارسال فرمایید.
.
2.4K views @ آئینه @ , 21:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 10:18:26 ‍ دکلمه ی شعر (عذر خواهی)

با صدای گرم و دلنشین بانو الهام

عذرِ تقصیر مرا ای گُلِ زیبا! بپذیر
عذر خواهیِّ مرا از منِ رسوا بپذیر...

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)

.
622 views @ آئینه @ , 07:18
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 18:35:21 دکلمه ی شعر (عذر خواهی) با صدای دلنشین بانو الهام

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
.
22 views @ آئینه @ , 15:35
باز کردن / نظر دهید
2022-06-22 17:53:00
چشمانِ تو وقتی که به میخانه بدل شد
چشمانِ من از شوق ، به پیمانه بدل شد

وقتی که نگاهت به غزل های من افتاد
از شوقِ تو هر بیت به پروانه بدل شد

هر چشمِ تو یک مصرعِ زیباست به چشمم
چشمی که به تک بیتیِ شاهانه بدل شد

تا مرغِ دلم کرد هوایِ لبِ بامت
خالِ لبت ای دوست! به دُردانه بدل شد

چون دست به گیسویِ پریشانِ تو بُردم
انگشتِ دوتا دست ، به یک شانه بدل شد

یک لحظه سرِخویش به دیوار نهادی
هر آجرِ دیوار به یک شانه بدل شد

با گوشه ی چشمانِ نظر باز تو ای عشق!
آن عاقلِ فرزانه به دیوانه بدل شد

از شوقِ قدمهای پُراز مِهرِ تو ای ماه!
هر کلبه ی ویرانه به کاشانه بدل شد

تا شمعِ تو افروخت به کاشانه ام امشب
این عاشقِ دیوانه به پروانه بدل شد

این چرخ به کامِ دل من خوب نچرخید
افسوس که آن دوست به بیگانه بدل شد

با رفتنِ او رفت ازین خانه صفا هم
سرتاسر این خانه به ویرانه بدل شد

آن عشق و صفا در دلِ آئینه نهان شد
آن مِهر و وفا نیز به افسانه بدل شد

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
کرمانشاه - 31-خرداد – 1401

لطفا برای دوستانتان ارسال فرمایید.
.
963 views @ آئینه @ , edited  14:53
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 21:42:39
قناعت

کنج همین خانه برایم بس ست
گوشه ی ویرانه برایم بس ست

کلبه ی درویشی من با صفاست
عیشِ فقیرانه برایم بس ست

رازِ دو چشمانِ تو دانم که چیست؛
اینکه دو پیمانه برایم بس ست

پَر به هوایِ تو فقط می زنم
مُرغم و یک لانه برایم بس ست

من به لب و خالِ لبی قانعم
آبِ خوش و دانه برایم بس ست

نیست نیازی به حضورِ کسی
شمعم و پروانه برایم بس ست

عاشقم و عقل ندانم که چیست
منطقِ دیوانه برایم بس ست

زخمِ زبانم نزن ای آشنا!
طعنه ی بیگانه برایم بس ست

مُردم ازین جورِ زمانه ، بیا
تکیه برآن شانه برایم بس ست

گوشه ی چشمی به منِ مست کن
گوشه ی میخانه برایم بس ست

خسته شدم دیگرازین زندگی
مرگِ غریبانه برایم بس ست

مانده دو روزی فقط از عمرِ من
پس دوسه پیمانه برایم بس ست

همدم آئینه فقط می شوم
صحبت فرزانه برایم بس ست

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
کرمانشاه - 29-خرداد - 1401

لطفا برای دوستانتان ارسال فرمایید.
.
1.5K views @ آئینه @ , 18:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-17 08:57:02
تو را خوشتر ز رویا آفریده
فراتر از تماشا آفریده

نمیدانم چرا نقّاش هستی
تو را اینقدر زیبا آفریده!

شاعر: مهدی شریفی شادفر

لطفا برای دوستانتان ارسال کنید .
.
1.0K views @ آئینه @ , 05:57
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 22:26:36
بیا ای گل که رویت را ببوسم
دهانِ مُشکبویت را ببوسم

سر زلفت پریشان کن که چون باد
یکایک تارِ مویت را ببوسم

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)

لطفا برای دوستانتان ارسال کنید
.
1.2K views @ آئینه @ , 19:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-11 20:12:58 ‍ ‍ عذر خواهی شاعرانه
از کسی که خاطرش برایم خیلی عزیز است

برمن که خطا کرده ام ای یار!ببخشید
بد کرده ام و می کنم اقرار ، ببخشید

کوچکترازآنم طلبِ عفو نمایم
باید به بزرگیِّ خود ای یار! ببخشید

از آن همه الفاظِ نسنجیده که گفتم
بسیار پشیمانم و بسیار ببخشید

با حرفِ خودم شیشه ی قلبِ تو شکستم
شرمنده شدم بنده از این کار، ببخشید

انگار که شیطان سخن از جانبِ من گفت
شرمنده ام و (روم به دیوار) ببخشید

بگذار که اینگونه بگویم سخنم را:
صد بار غلط کردم و یک بار ، ببخشید

باید که نگویم به تو نازکترازین گُل
شرمنده ازین نحوه یِ گفتار، ببخشید

هم روحِ تو هم جسمِ تو چون غنچه لطیف ست
گر با تو به تُندی شده رفتار ، ببخشید

اعصابِ تو و حالِ من ای دوست! خراب ست
من نیز شدم چون تو گرفتار ، ببخشید

آنقدر زلال ست نگاه تو،که پیشش
(آئینه) ی من هست اگر تار، ببخشید

عیب از تو که نه ، از خودِ(آئینه)یِ ما بود
(آئینه) اگر هست گنهکار ، ببخشید

با قهرِ تو و اَخمِ تو(آئینه) ادب شد
دست از ادبِ(آینه) بردار ، ببخشید

وقتی که خودم را به دلِ آینه دیدم
حتّی شدم از (آینه) بیزار، ببخشید

در خواب به دنبالِ تو بسیار دویدم
هی جار زدم جار زدم جار ، ببخشید

با حالِ پشیمانی و با اشکِ ندامت
هی زار زدم زار زدم زار، ببخشید

جز دیدن هجران شما چاره ندارم
ناچار شدم مثل تو ناچار ، ببخشید

ای کاش فقط روی تو یک بار ببینم
ای کاش که در لحظه ی دیدار ببخشید

آنقدر زهجران تو ناراحتم ای دوست!
ترسم بزنم دست به هرکار ببخشید

هرچند که این شعر قشنگ ست ردیفش
گرقافیه شد این همه تکرار ، ببخشید

منّت به سرِ(آینه) بگذار و ببخشا
پا بر سر این(آینه) بگذار، ببخشید

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)
.
994 views @ آئینه @ , 17:12
باز کردن / نظر دهید
2022-06-09 20:10:55
اعتذاریه ای برای دوستی بینهایت گرانقدر
که هرگز فراموشش نخواهم کرد.

عذرِ تقصیر مرا ای گُلِ زیبا! بپذیر
عذر خواهیِّ مرا از منِ رسوا بپذیر

گرچه شرمنده ی آن صورتِ ماهت هستم
دارم از محضرتان چند تقاضا ، بپذیر

من به دیدارِگُلِ رویِ شما می آیم
چشمِ گریانِ من و دستِ تمنّا بپذیر

به تمنّای شما آمده ام با دل و جان
یا بگیر از تنِ من جانِ مرا ، یا بپذیر

مهربان هستی و با مِهر، دلم را بنواز
عشق را نیز ازین عاشقِ شیدا بپذیر

مثلِ حافظ که به معشوقه ی خود می بخشد
گر کنم هدیه سمرقند و بخارا بپذیر

من و یک شاخه گَُل و یک غزلی ناقابل
این غزل را تو ازین شاعرِ تنها بپذیر

دستم از سیم و زر و اطلس و دیبا خالیست
گُلِ من! شاخه گُلِ مریمی از ما بپذیر

دلِ من عاشقِ رخسارِ تماشاییّ توست
سوی تو آمد اگر آینه آنرا بپذیر

من به این ناز و اداهای تو دل خوش کردم
ناز کن با دلِ این آینه ، امّا بپذیر

با نگاهی دلِ ناشادِ مرا شاد نما
دیده ی آینه را هم به تماشا بپذیر

شاعر: مهدی شریفی شادفر(آئینه)

کرمانشاه - 19-اردیبهشت - 1401

.
1.4K views @ آئینه @ , edited  17:10
باز کردن / نظر دهید