#بیوهی_برادرم پارت اینده زن داداش حاملش و تو حمام خفت میک | شیطان مونث
#بیوهی_برادرم
پارت اینده
زن داداش حاملش و تو حمام خفت میکنه و..
از پشت #مردونگیم و میچسبونم به #باسن خوش فرمش و #سینه سمت چپش و به چنگ میگیرم.
_اخ کامران، داری چیکار میکنی!
_میخوام زنم و تو حمام جر بدم، بخواب رو زمین.
آروم میخوابونمش رو زمین و جوری که به شکم برجستش فشار نیاد خیمه میزنم رو تنش.
_کامران بچه...
با لبام، مهر سکوت به لباش میزنم و آروم خودم و #واردش میکنم.
بین لبام خفه آه میشکه و چنگی به موهام میزنه.
آروم داخل #بهشت خیس و #داغش کمر میزنم و با دستم بالای #چوچولش و میمالم.
بی تاب زیرم پیچ و تاب میخوره و ناله میکنه.
_جوون دوست داری توله؟ داداشمم اینجوری میکردت؟
_آه...نه...اوووم...تو عالی هستی کامران.
با حرفاش بیشتر تحریک میشم و ضربات و محکم تر میکنم.
دلم میخواست اون #سوراخ #تنگ پشتش و هم فتح کنم، از داخل ک..صش میکشم بیرون و از روی زمین بلندش میکنم.
_میخوای چیکار کنی؟!
یه انگشتم و از پشت واردش میکنم و همزمان #بهشتش و #میمالم.
پاهاش سست میشه و بین دستام شل میشه.
_اخ کامران نه، پشت..
قبل از اینکه اجازه مخالفت بهش بدم، #مردونگیم و جای انگشت وارد باسنش میکنم و تند داخلش #تلمبه میزنم.
_اوووف چه تنگی چطوری داداشم قبل من این سوراخ تنگت و افتتاح نکرده بود جووون.
نازگل دختر روستایی که وقتی پنج ماه حامله بود شوهرش فوت میکنه و به دستور خان، مجبوره با برادر شوهرش ازدواج کنه.
برادر شوهر هات و خشنی که هرشب به روش های مختلف نازگل و ....
فول سسکی و آب اور
https://t.me/joinchat/Vf-2BvYycA9pLxYV