آدرس کانال:
دسته بندی ها:
ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین:
466
توضیحات از کانال
گزیدهٔ بهترین شعرهای سپید و نو!
بهترین سپیدها و نوهای شعر فارسی را با ما بخوانید!
@sher_sepid
ارتباط با ما:
@sin_iranpour
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
1
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها 3
2021-01-15 00:47:35
۱۹۸۰ )
خانم اجازه؟!
خااااااااااانم! اجازه؟!
میخواستم بگویم: دیشب آوارها را برداشتند
نه اولین دفتر مشقم پیدا شد
نه آخرین آغوش مادرم
نه آخرین نفس پدرم
تنها تنهایی بزرگ من
نمی دانم چگونه آن زیر جا شده بود!
میخواستم بگویم: دیشب آوارها را برداشتند
و رفتند.
#آرش_نصراللهی
شبکهی شعر سپید
@sher_sepid
237 views21:47
2021-01-13 15:36:42
[بازنشر]
ای گل های مصنوعی
آیا کدام یک از شما
در بامداد
اشک مرا
در زیر گلبرگ هایتان پناه میدهید؟
آیا کدام یک از شما
در شامگاه
مرا نوید می دهید؟
ای واحههای فراموش
از آب
آب تلخ مانده در اعماقتان
آیا کدام یک
مرا مست میکنید؟
آیا کدام دست
کدام قلب این گونه زشت ساخته شما را؟
آیا کدام یک
این سرزمین را سیراب میکنید؟
آی، ای گلهای مصنوعی
ای واحههای فراموشی!
#مجید_نفیسی
شبکهٔ شعر سپید
@sher_sepid
265 viewsedited 12:36
2021-01-12 02:13:41
۱۹۷۹)
پلاژهای عاشقانهی غروب
با نیمکتی از ستارههای آشفته
بوسهای که رها میشود در آشنایی باد
شب
شب گیسوان تو
شب بلند پریشانی است
و گردونههای سرکش موج
در ازدحام عاشقانهی مهتابهای دریایی
پلاژهای عاشقانهی غروب
آه
در احاطهی اینهمه ملال ماسهای
با لیوانی آبجو
و سیگاری که به انتها نمیرسد هرگز
دریای دخترانه
با گوشماهی هائی که شکل نام ترا دارند
در ساحل فواصل مردانه
پلاژهای عاشقانهی غروب
آه
در احاطهی اینهمه ملال ماسهای
با بوتههای تند غریزه
و بوسهای که رها میشود در آشنایی باد
#شهرام_شاهرختاش
شبکهٔ شعر سپید
@sher_sepid
271 viewsedited 23:13
2021-01-11 14:01:10
عزیزان و خوبان، اگر از شعرهای این کانال استفاده میکنید، منبع را بنویسید. من با خون دل و وسواس این شعرها را انتخاب میکنم.
258 views11:01
2021-01-10 23:34:17
۱۹۷۸ )
از مهتابی
به کوچهٔ تاریک
خم میشوم
و به جای همهٔ نومیدان
میگریم
#احمد_شاملو
شبکهٔ شعر سپید
@sher_sepid
246 viewsedited 20:34
2021-01-09 07:10:57
۱۹۷۶ )
میان امشب و فرداست
ساعتی دیگر
که سایهی او
پنجرهی کوچک سپیده دمان را آفتاب میکند
شادا که پگاهگاه
خانه
باغ آلبالوست
گلهای آتشی که زمستان را آب می کند
پیشواز گنجشکها را
برخیز و از پنجره خم شو
پس شکیبا باش شاعر عاشق
که زودش خواهی دید
و در آن دوردست
مرگ پیر را نیز
که به دنبال پاییز می گردد
زیبا باش عاشق شاعر
که از واپسین بیابان
تا آخرین خیابان
زندگی جوان توست
که میآید
با گیلاسها و گنجشکها
#محمد_حقوقی
شبکهی شعر سپید
@sher_sepid
326 views04:10