۱)یک دشت، غریقِ لاله ی شیدایی
میخواند زمینِ کربلا، لالایی
هفتاد و دو آیه، سوره ی عشاق است
نازل شده در مصحفِ عاشورایی...
۲)گریید، که اصغر ز عطش، بی تاب است
لب تشنه رقیه، اشکِ ما میراب است
از سوزِ عطش بر لبِ اولادِ حسین
مهریه ی زهرای پیمبر، آب است...
۳)لب تشنه، در اندیشه ی طفلان بودی
بی دست بُدی، مشک به دامان بودی
با آبِ عطش وضو گرفتی به فرات
هر چند خودت نمازِ باران بودی...
۴)آن گوهرِ پاک و صیقلی، عباس است
آیینه ی عشقِ ازلی، عباس است
مهتاب، شبانگه، که به شط می افتد
تصویرِ اباالفضلِ علی، عباس است...
۵)یک سو، دلِ بی قرارِ خواهر، نیزه
یک سو، نگهِ گرمِ برادر ، نیزه
نیزه، نیزه، نیزه، نیزه، نیزه
میعادگه و وداعِ آخر، نیزه ...
۶)طفلان، زینب، داغ و سیلی ست و آه
زنجیر به پای، سوی شام اند به راه
ای شمر! گمان مبر که بی سردار ند
سایه سرشان، سرِ اباعبدالله...
۷) ما، سوخته ی بیرقِ احمر، نیزه
آلِ عطشیم و جانمان بر نیزه
بعد از خاتم، رسولِ ما عاشورا ست
با معجزه ای که رفت بر سر نیزه...
مهدیس رحمانی
#سایت_ادبی_تخصصی_شعرناب
sherenab.com
بهترین ها رادر #کانال_سایت_تخصصی_شعرناب بخوانید
@sherenabcom