آدرس کانال:
دسته بندی ها:
حیوانات ,
اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین:
4.28K
توضیحات از کانال
“Don’t tell me what I’m doing; I don’t want to know.”
- Federico Fellini
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
0
آخرین پیام ها 26
2021-09-23 02:10:38
“What'll we do with ourselves this afternoon?” cried Daisy, “and the day after that, and the next thirty years?” “Don't be morbid,” Jordan said. “Life starts all over again when it gets crisp in the fall.” - The Great Gatsby, F. Scott Fitzgerald
1.9K views23:10
2021-09-23 01:57:08
خونه نیستم. کنار درختی خوابیدم که هر چند دقیقه با باد تکون می‌خوره و صدای بارون می‌ده. قشنگ‌ترین صدای دنیاست. انگار درخت آواز می‌خونه. دلم می‌خواد تا صبح بیدار بمونم و بهش گوش بدم.
1.9K views22:57
2021-09-23 01:47:00
روز که تموم می‌شه همه‌ی آدم‌های دنیا یه چیزی دارن که براش گریه کنن. همیشه یه چیزی هست.
یک اتفاق، دلتنگی، یک نوع کمبود، یک سوال، شک، نیاز. همیشه یه چیزی هست.
روزها و شب‌های سختیه. زندگی‌های سختیه. تا وقتی که زنده‌اید، تا وقتی هنوز گریه می‌کنید و چیزی دارید که براش گریه کنید، هیچی تموم نشده.
هیچی تموم نشده و همه‌اش درد داره ولی همچنان دوست‌داشتنیه. همچنان نمی‌شه از زندگی گذشت.
2.0K viewsedited 22:47
2021-09-18 16:08:21
Ninotchka (1939) dir. Ernst Lubitsch
One of the greatest faces that one can be so lucky to see on the screen was born on this day; the great Greta Garbo.
2.7K views13:08
2021-09-18 00:41:33
ماه‌هاست چهار کتاب رو روی میزم دارم:
گفت‌وگو با فلینی، گفت‌وگو با تروفو، گفت‌وگو با وودی آلن و تمام حرف‌هایی که کاساوتیس در مصاحبه‌ها زده که ری کارنی جمع کرده.
وسط خوندن کتاب‌های دیگه یکی از این چهار کتاب رو باز می‌کنم، وسط انجام تکالیف، وسط نوشتن، وقتی حالم خوب نیست، وقتی حالم خوبه، وقتی تنهام.
همیشه باعث می‌شن لبخند بزنم. من رو بر می‌گردونن. دستم رو می‌گیرن. باعث می‌شن ادامه بدم.
چهار دوستی که در هر زمان و هر موقعیتی می‌تونم بهشون تلفن کنم. چهار دوستی که همیشه می‌تونم براشون بنویسم.
2.6K views21:41
2021-09-16 08:55:47
تا به امروز غریبه‌های زندگی من، رهگذرهای شهر، بیشتر اوقات مهربون بودن. مهربون، نیازمند، بدون دفاع.
بدون هیچ دلیلی کمک می‌کنن، صمیمی حرف می‌زنن، شوخی می‌کنن، خیلی وقت‌ها نگرانن و خیلی وقت‌ها فقط در انتظار.
2.1K views05:55
2021-09-16 08:44:59
آدم هیچ‌وقت از صبح زود میوه و سبزی خریدن و حرف زدن با آدم‌های تنهای صبح خسته می‌شه؟
2.0K views05:44
2021-09-15 15:57:01
14 years of Hasti and hopefully, many more.
1.9K viewsedited 12:57
2021-09-13 14:34:38
هلن سیکسو از صبح خیلی زود شروع می‌کرد به نوشتن تا غروب. و بعد دیگه چیزی نمی‌نوشت تا صبح روز بعد. می‌گفت دوست داره موقع نوشتن نویسندههای دیگه رو هم اطراف خودش داشته باشه. میزش پر بود از کاغذهای مختلف، مقاله‌های دوستانش، رمان‌ها و اشعار نویسندههای محبوبش.
نوشتن برای سیکسو چی بود؟ یک مکالمه. گفت‌وگو. گفت‌وگو با همه‌ی نویسندههای روی میزش.
2.0K views11:34
P
