Get Mystery Box with random crypto!

تحلیل و رصد

آدرس کانال: @tahlilvarasad
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 43.54K
توضیحات از کانال

تحلیل و رصدِ فعل و انفعالات زیست-جهانِ اطراف ما
این صفحه تلگرامی زیر نظر: غلامرضا علیزاده دانش‌آموخته اندیشه سیاسی و پژوهشگر حوزه دین و تاریخ مدیریت می‌شود.
راه ارتباطی با نویسنده، صرفاً جهت تماس ضروری:
@tahlilgar40

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2023-04-29 18:56:55
.
«و کسانی که می‌رقصیدند، به عقیده‌ی کسانی که نمی‌توانستند موسیقی را بشنوند، دیوانه خطاب می‌شدند.»

#فردریش_نیچه

به پیوست تن‌افشانیِ بسیار زیبای یک بانوی ایرانی، با موسیقی متنی که رخداد تاریخی معاصری را برایمان تداعی می‌کند.

☆۲۹ آوریل روز جهانی رقص است.

@tahlilvarasad
2.7K viewsedited  15:56
باز کردن / نظر دهید
2023-04-29 14:20:20 .
میوه‌های دموکراسی و محصول دین دولتی

عبدالعلی بازرگان

انتخاب «حمزه یوسف»، مسلمان فعال پاکستانی به نخست‌وزیری اسکاتلند، یعنی سپردن رهبری سیاسی کشوری اروپایی به فرزند یک مهاجرِ استعمارزده ...

این تجربه درخشانی است از دموکراسی و تفکیک نهاد دین از نهاد دولت و در عین حال، یادآور وظیفه ملی و تکلیف شرعی دینداران برای ورود به سیاست و مشارکت در بهبود زندگی و رشد و توسعه جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم.

«حمزه یوسف» فرزند کسی است که به دنبال کار و زندگی آسان در سال ۱۹۶۰ از پاکستان به اسکاتلند مهاجرت کرده بود و به لطف پذیرش تنوع نژادی، آزادی و حقوق شهروندان، به تدریج بر پله‌های ترقی و کسب تجربه در پست‌های وزارت دادگستری، بهداشت و معاونت وزارت راه اسکاتلند گام گذاشت و در انتخابات درونی یکی از مهمترین احزاب انگلستان به رهبری و اینک به مقام نخست وزیری برگزیده شده است.

مورد قدیمی‌تر، انتخاب «صدیق خان» مسلمان پاکستانی برای مقام شهرداری لندن بود که در رقابتی تنگاتنگ با یهودی بانفوذ و میلیونری در سایه دموکراسی و انتخابات آزاد به پیروزی رسید و نیز هم‌وطن دیگرش که به رهبری حزب کارگر در انگلستان رسیده بود.

انتخاب یک مسلمان متعهد در کشوری با اکثریت مسیحی، درسی است برای جوامع استبداد‌زده و خُوگرفته با سیاست خودی و غیرخودی در انحصار قدرت.

چنین اتفاقاتی به این می‌ماند که فرزند یک مهاجر افغان که در ایران متولد شده روزی بتواند به دلیل شایستگی‌هایش به ریاست جمهوری ایران برسد، حتی اگر اهل تسنن یا بی دین باشد.

این یعنی دولت فقط برای خدمات اجتماعی که از فرد برنمی‌آید تاسیس می‌شود و مهم نیست که شخص چه باور دینی دارد یا ندارد.

بگذریم که هموطنان سنی ما هنوز اجازه نیافته‌اند در تهران و سایر شهرهای بزرگ که اکثریت با شیعیان است، حتی یک مسجد داشته باشند، چه رسد به وزارت برسند!

در تجربه‌ای مشابه از دموکراسی در سایه تنوع نژادی، انتخاب یک هندو(Rishi Sunak) به نخست‌وزیری «وست مینستر» (Westminster) در انگلستان است...

او نیز همچون «حمزه یوسف» از نسل استعمار زدگانی است که اینک در انتخاباتی آزاد بر دو نسل بعدی اربابان پدرش به رهبری می‌رسد!

مهمتر و قدیمی‌تر از موارد فوق، به قدرت رسیدن« حلیمه یعقوب» دختر مسلمان محجبه یتیمی از اقلیت قومی مالایی در سال ۲۰۱۷ میلادی در سنگاپور است که به دلیل مرگ پدر کارگرش، مجبور به ترک تحصیل در هشت سالگی و کمک به مادرش در دستفروشی بازار برای تامین زندگی ۴ خواهر و برادر خردسالش شده بود!

حلیمه پس از دو سال به مدرسه بازگشت و سرانجام با کسب دکترای حقوق و عضویت در هیئت علمی دانشگاه، پله‌های ترقی را به سرعت طی کرد.

از نمایندگی مجلس گرفته تا مدیریت موسسه کار، ریاست کمیسیون قضایی مجلس، وزارت توسعه اجتماعی، رهبری «حزب اقدام ملت»، ریاست مجلس، وزارت خارجه، شهرداری، ریاست شورای شهر و بالاخره ریاست جمهوری سنگاپور!

«حلیمه» نیز از اقلیتی مالزیایی تبار بود که توانست سنگاپورِ بدون نفت و گاز و منابع طبیعی را به کمک همکارانش در مسیر رشد و توسعه‌ای قرار دهد که امروز به یکی از نیرومندترین اقتصادهای جهان با مردمانی ثروتمند تبدیل شده است.

سنگاپور کشوری چند مذهبی است...
بودایی، تائوئیست، هندو، مسیحی که مسلمانان اقلیتی حداکثر یک سوم این جامعه را تشکیل می‌دهند. اما به دلیل حسن روابط با دیگر نحله‌های اعتقادی و خدمت به محرومان، توانسته‌اند نظر آنان را جلب کنند و «حلیمه یعقوب» از تبار مستضعفان را به چنان مقاماتی برسانند.

نه کسی حلیمه یعقوب را به «حجاب» مجبور کرده بود و نه او در مقام قدرت، حجاب را اجباری کرد.

محصول و میوه عملکرد آن بانوی آزاد فکر، کسب اعتبار و آبرو برای کشور و مردمش و خود و باور دینی‌اش بود و محصول ۴۳ سال نظام سلطه، نظام ولایت مطلقه فقیه، فراری دادن کثیری از ملت از دین آباء و اجدادی و به خاک سیاه نشاندن ملت می‌باشد.

آیا وقت آن نرسیده که متولیان نظام ولایت مطلقه از پیله تنگ و تاریک خود خارج شوند؟

@tahlilvarasad
3.3K viewsedited  11:20
باز کردن / نظر دهید
2023-04-29 12:48:51
Mt. Head (Koji Yamamura)

#انیمیشن_فلسفی

سال انتشار: 2002

زیرنویس انگلیسی

مردی هسته گیلاسی را می‌خورد، سپس متوجه می‌شود که یک درختچه کوچک بالای سرش جوانه زده است و از آنجاست که همه چیز خیلی عجیب‌تر می‌شود.

@tahlilvarasad
2.7K viewsedited  09:48
باز کردن / نظر دهید
2023-04-29 12:15:52 .

فردیناند: چرا اینقدر ناراحتی؟

مارین: چون تو با کلمات با من حرف می‌زنی و من
با احساسم به تو نگاه می‌کنم.


#پیرو_خله
#ژان_لوک‌گدار

@tahlilvarasad
2.7K views09:15
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 23:18:48 .
آخرین شب اکران اصلاح‌طلبیِ مزوّرانه، در سیرک محله‌ی بالای شهر (بخش دوم)

غلامرضا علیزاده

دیگربار، به محله‌ی جماران محل اقامت مرد دارنده‌ی عبای شکلاتی می‌روم و بر آنم تا امکان یا امتناع اصلاح را در چارچوب گفتمان غالب بررسی کنم:

آقای محمد خاتمی همواره در سخنرانی‌های محفلی در میان مدیران محروم یا دوستان مغمومش، به اولویت اصلاحات از درون نسبت به پدیده براندازی هشدار می‌دهد.

پُر واضح است که پارادایم شیفت و دگردیسی گام‌به‌گام (Step by Step) و متکی به برنامه و روشمند از هر حرکت منتهی به آنارشی و شورش کور ارجح‌تر است و کدام عقل سلیم و علم سیاست‌خوانده‌ای است که این‌ها را نداند!
اما خاتمی همواره بیان ۲ نکته را به‌فراموشی می‌سپارد و آن اینکه؛ چرا دست‌کم بخش بزرگی از مردم، از نظر ذهنی به براندازی می‌اندیشند و حکومت در فواد خلایق از مقبولیت افتاده است؟

نکته‌ی مهم‌تر اینکه؛ چه کسی می‌خواهد یا می‌تواند این اصلاح درون گفتمانی را به انجام برساند و تحقق بخشد؟ قدرت حاکم، یا اصلاح‌طلبان داخلی؟

برای ادامه سخن، و برای اینکه استدلال خاتمی را از فیلتر حوضچه‌ی پوزیتیویسم عبور دهیم مفروض را چنین در نظر می‌گیریم؛ "اصلاحات در ظرف ساختار موجود امکان‌پذیر است." برای جامه‌ی عمل‌رساندنِ چنین فرضی، مستلزم داشتن ابزار و امکانات هستیم.

محوریت عملی‌ساختن اصلاحات را بر این پیش فرض ابتناء می‌کنیم که حاکمیت برای ادامه بقای خود، به حضور اصلاح‌طلبان حکومتی شناسنامه‌دار رضایت داده و آنان را برای تثبیت موقعیت متزلزل خود به میدان فرا بخواند. به بیان دیگر از حیث زمانی به وضعیتی می‌رسیم که قوای مجریه و مقننه همانند سال‌های طلایی اصلاحات توسط اصلاح‌طلبان تسخیر شود.

به باور نگارنده امکان اصلاح از طریق سازوکار ورود نخبگان اصلاح‌طلب به حریم پر التهاب قدرت از اساس منتفی است. چرا که حاکمیت هزینه‌های فراوانی برای یک‌دست کردنِ قدرت پرداخته و فرصت به‌دست آمده را به هر قیمتی که شده، از دست نخواهد داد. هسته‌ی سخت قدرت تحدیدها علیه رهبران جنبش سبز را آنقدر ادامه خواهد داد تا کارایی سیاسی خویش را به هر نحوی از انحاء از دست بدهند و خاتمی هم که نیاز به حصر ندارد! چراکه با تلنگری در قرارگاه خود خواهد خزید. او همانی است که به عیادت راهش ندادند، پس آنگه نامه‌ای مبنی بر "آشتی ملی" نوشت و چنان بر او عتاب کردند که تا ماهها نفسش در سینه بند آمده بود.

نکته بسیار مهم‌تر اینکه؛ اصلاح‌طلبان هنوز در خواب خوش دو دهه پیش هستند، حال آنکه در این‌مدت، تحول بین نسلی شگرفی صورت گرفته و برای نسل حاضر هیچ‌کدام از هنجارها و انگاره‌های پیشین باورپذیر نیست. از طرف دیگر، رهبران و مدیران با سابقه‌ی اصلاح‌طلب به دوران کهنسالی خود نزدیک شده‌اند و به تبع آن خلاقیت و طراوت خویش را از دست داده‌اند.
از همین‌رو نسل حاضر هیچ‌گاه نمی‌تواند با گفتمان مندرس آن‌ها و ادبیات سیاسی ژنده‌‌شان ارتباط بگیرد. فی‌المثل اخیراً بخش‌های کوتاهی از مصاحبه‌ی زهرا شجاعی رئیس مرکز امور مشارکت زنان در دولت محمد خاتمی را دیدم که رقیب سیاسی خود رسایی را با آن حالت مشمئزکننده‌ی بستن چشمانش به ریشخند می‌گرفت یا با آن انقیاد و اعتقادی که در رعایت حجاب شرعی از خود نشان می‌دهد، خود را طرفدار آزادی حجاب بانوان وانمود می‌کند!

جوانان امروز از نسل به پایانِ خط رسیده اصلاح‌طلبان قطع امید کرده‌اند و اصلاً نیازی نمی‌بینند کسی چون جلایی‌پور و یا مرعشی و کرباسچی بخواهند از اینان دفاع کنند! چرا که از خود می‌پرسند اینان با استفاده از رانت کدام انتساب خانوادگی، در سنین جوانی به سمت‌هایی چون فرمانداری و استانداری رسیدند و زمانی مدافع حقوق معطل‌مانده مردم شده‌اند که رقیب سیاسی آن‌ها را کنار زده و به حلقه‌ی قدرت راه‌شان نداد.

شاید عده‌ای چون دکتر محسن رنانی تا همین چند ماه پیش حالت مدیتیشن به‌خود گرفته و به این امید واهی دل‌خوش کرده بود که هسته‌ی سخت قدرت صیحه‌ای زده و به ضرورت انجام اصلاحات بنیادین و پارادایم شیفت رسیده و افق‌گشاییِ مورد نظر او را محقق کند! دریغ بسیار که این اندیشمندان به رغم کتب و مقالاتی که خوانده‌اند، هنوز جهان پیرامون‌شان را نمی‌شناسند.

بر این اساس، در میان عالمان دانشگاهی، دو تن را دیدم که کمتر سخن می‌گویند و آینده را در جام جم ذهن خویش خوانده‌اند و رویت کرده‌اند؛ دکتر حاتم قادری و دکتر محمود سریع‌القلم. الباقی سوسو می‌زنند!

بنابر این از نگاه من، ساختار تو‌به‌تو و درهم‌تنیده‌ی قدرت فائقه نیز تمایلی به اصلاحات از درون ندارد و چه بسا بسیار خشنود است که رقیبان را طرد کرده و به خانه‌ی انزوای خویش فرستاده تا با نوه‌هایشان سرگرم باشند.

از این‌رو زیبنده است که خاتمی از تَکرار استراتژی گذشته و بیان ایده‌های شکست‌خورده‌اش دست‌برداشته و زودتر از هرکس، در صدد اصلاح اندیشه‌های دفرمه‌شده‌ی خود برآید.

@tahlilvarasad
4.2K viewsedited  20:18
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 22:55:23 .
اگر تو موسیقی بودی؛
بی‌وقفه به تو گوش می‌سپردم،
و اندوهم به شادی بدل می‌شد!

#آنا_آخماتووا

محبوب زیبا
#طاهر_قریشی

@tahlilvarasad
3.2K viewsedited  19:55
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 22:32:31
.
آیا تمام خاطرات ما واقعی هستند؟ - دنیل ال. شکتر

در یک پژوهش در سال ۱۹۹۰، شرکت‌کنندگان به یاد‌آوردند که در بچگی در یک مرکز خرید گم شده‌اند‌. بعضی این خاطرات را با جزئیات دقیق و واضح به اشتراک می‌گذاشتند، اما مشکلی وجود داشت: هیچ کدام از این افراد درواقع در مرکز خرید گم نشده ‌بودند.آنها این خاطرات غلط را بعد از اینکه روانشناس پژوهش به آنان گفته بود که گم شده بودند و والدینشان تایید کرده بودند ساختند. ماجرا چیست؟ دنیل ال‌. شکتر خطاپذیری حافظه ما را کاوش می‌کند.

@tahlilvarasad
3.4K viewsedited  19:32
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 20:34:16 .
دوست اندیشه‌ورزم، دکتر مهران صولتی در این پوشه شنیداری، بررسی و نقد منصفانه و قابل تاملی داشته، پیرامون آراء و اندیشه‌های زنده‌یاد دکتر جواد طباطبایی اندیشمند ایران‌دوست تبریزی. /تحلیل و رصد


@tahlilvarasad
3.2K viewsedited  17:34
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 20:21:12 .

«فرصت‌های از دست رفته و دق‌مرگی‌های حاکمیت!»

غلامرضا علیزاده

اشاره:
در خبرهای پراکنده‌ی مجازی به نقل از قصه‌گوی زیدآباد خوانده‌ام که حاکمیت را به توافق عاجل و فوری با دولت بایدن فراخوانده، چرا که به زعم او کاندیدای بعدی جمهوریخواهان (ران دسنتیس)، موضعی سرسخت‌تر از ترامپ با ایران خواهد داشت، حال آن‌که نگارنده (علیزاده) به کرات در زمان ریاست‌جمهوری ترامپ به مسئولان سیاست خارجی توصیه کرده بود، دل به دولت بعدی از حزب دموکرات نبندند و با ریپابلیکن‌ها به توافق برسند. نوشتار حاضر نگاهی خواهد داشت به پیشینه‌ی این ستیز و گریز در روابط ایران و آمریکا.

«همواره این
#زمان مذاکره است که #موضوع مذاکره را تعیین می‌کند، جمهوری اسلامی باید مراقب باشد، زمان را فدای موضوع نکند.» این سخنِ امروز نگارنده نیست، مفروض بالا را در ۲۹ ماه می ۲۰۱۹ مطرح کرده‌ام.

شوربختانه، در لایه‌های درونی حاکمیت، شاهد شنیدن‌ صدای واحدی نیستیم. چرا که ما در برهه‌های مختلف دارای یک دولت نبوده‌ایم و این دولت‌های سایه بوده‌اند که عملاً معادلات را جابجا و مناسبات داخلی و خارجی را ترسیم می‌کردند.

برای درک دامنه‌ی این درهم تنیدگی، اضافه کنید تشتت دستگاه‌های تصمیم گیر و تعارض منافع دست اندرکاران حل بحران که تو گویی دچار بحران پروسسِ سیستم و اتخاذ یک تصمیم راهبردی در جهت تامین منافع ملی هستند. به بیان دیگر، تصمیم گیران بحران بخاطر عدم برخورداری از منابع مالی، و نیز فقدان بینش کافی، تصمیماتی در خلاء می‌گیرند و از طرفی، فاقد اتوریته و انسجام لازم برای اِعمال تصمیماتی هستند که در جلسات بحران نهایی می‌شوند و بعنوان خروجی(out put) بیرون می‌آیند.

از آن پس، مردم در میان دو بینهایت‌‌ بودند، «نه جنگ بود و نه مذاکره»، امّا قدرتِ خرید دهک‌های تشکیل دهنده هرم اجتماع، به یک دهم چهارسال قبل خود رسید. اکنون به فرض بازگشت دوباره بازیگران سیاسی به یک توافق حداقلی، کدام قدرت می‌تواند پاسخگوی حال و روزِ رقت‌انگیزِ  مردم کوچه و بازار باشد که همواره نجیبانه زندگی کرده‌اند و اینک نگران تامین معاش روزانه و حداقل مایحتاج خود هستند.

ماحصل چنین فرایندی، همان است که #لکان از آن  به «هیچ چیز» یاد می‌کند، یعنی؛ nothing. ذیلِ چنین موقعیتی، همه چیز در "خلاء" قابلیت فهم دارد. امر فانتزی وقتی به واقعیتِ خود پی ببرد، از درون تهی می‌شود و چون شبحی نامرئی در شبی دیجور رنگ می‌بازد.
سربازان و اسپهبدان‌ در طول چند سال گذشته، در صحنه‌ی کارزارِ مستقیم با دشمن نبودند، اما دون‌کیشوت‌ها سوار بر اسبی خیالین، برای آسیاب‌های بادی رجز می‌خواندند و شرکت‌های چندملیتی در آنسوی دریاها، با دکل‌های حفاریِ مجهزشان، از عمق میادین نفت و گاز مشترک، سهم بدیهیِ ایرانیان را استحصال می‌کردند و غریو شادی سر می‌دادند و بر بلاهت‌مان می‌خندیدند!

وقتی در ۲ سپتامبر ۲۰۲۰ مقاله‌ی «اشتباه بزرگ، اگر حاکمیت دل به بایدن ببندد» را نوشته بودم، خوش خیالان وطنی چنین گمان می‌کردند که آمدن دموکرات‌ها همان و لغو همه تحریم‌های اِعمالی به سبب صدور فرمان اجرایی یکباره بایدن همان! اما به دو دلیل بر چنین ساده‌انگاری خط بطلان کشیده بودم، نخست اینکه؛ دموکرات ها ثابت کرده‌اند که در سیاست خارجی، همواره شکیباتر و رندانه تر و منسجم تر عمل می‌کنند.

و نکته دوم اینکه دموکرات ها، هیچگاه اعتبار( credit) حاصل از فشار حداکثریِ ترامپ را به ثمن بخس از دست نخواهند داد و مرواید غلتان آمال‌شان  را در سرکه‌ی ندانم‌کاری هایشان تباه نخواهند ساخت. سخنان سال گذشته «ند پرایس»، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده، موید همین نکته است، او گفته: «اگر ایران خواهان لغو تحریم‌هایی است که فراتر از برجام است، باید به نگرانی‌های فراتر از برجام ما نیز رسیدگی کنند».

پایان سخن اینکه، آنچه ذهنِ مترصد را بیش از همه اینها به خود معطوف کرده، فرجام برجام کنونی به عنوان یک توافق نیم‌بندِ آسیب پذیر نیست. پرسش بنیادی این است که آیا شرایط اقتصادی مردم ایران به شرایط سال ۲۰۱۹ بازخواهد گشت! یا اگر حاکمیت در موقعیت کنونی در سیاست‌ها و انگاره‌های خویش بازاندیشی نکند و جمهوریخواهان در انتخابات ریاست‌جمهوریِ آتی به کاخ سفید بازگردند، شاهد تکانه‌های شالوده‌افکن بعدی نخواهیم بود؟

این چنین است که اصرار تحلیلگر بر انجام مذاکره با دولت جمهوریخواه پیشین، نه بر اساس رویکردی ترامپیستی، بلکه بر اساس واقعیت امروز حاکم بر بازار مکاره سیاست در ایالات متحده بود. بهترین موقعیتِ آغاز مذاکره همانی بود که ایران تاسیسات نفتی آرامکو را هدف قرار داده بود و ترامپ هم بی‌آنکه حساسیتی در این زمینه نشان دهد، شدیداً به دنبال آغاز مذاکره با ایران بود و موازنه به نفع ایران رقم خورده بود. بهر روی فرصت‌ها از دست رفتند و اندوه بر گذشته، مغبون را سودی نبخشد ... چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند!

@tahlilvarasad
3.4K viewsedited  17:21
باز کردن / نظر دهید
2023-04-28 18:40:57 آواز افشاری

شنیدنی و نایاب

استاد منتشری


@tahlilvarasad
3.1K viewsedited  15:40
باز کردن / نظر دهید