Get Mystery Box with random crypto!

@theamywestern #poisonkiss #part468 انگین در تلاش برای پیدا ک | Amy western

@theamywestern
#poisonkiss
#part468

انگین در تلاش برای پیدا کردن دلیل جلوتر رفت:"تو نمیتونی همینطوری...به همین سادگی بذاری بری!" از سمت دیگرِ تخت خود را روبروی کیوانچ رساند ،پوشه را از پهلویش بیرون کشید و در هوا تکان داد:"هنوز کلی کار داریم!"
کیوانچ یک نگاه به دست انگین انداخت و دوباره سرگرم کارش شد:"تو رو جایگزین خودم میکنم میتونی پرونده رو بدست بگیری و همه افتخاراتشو به اسم خودت ثبت کنی!"
انگین منظورش را از این حرف نفهمید اما دلیل خوبی برای او شد تا کیوانچ را به حرف بیاورد!
"اوه صبر کن ببینم!نکنه فهمیدی مدارک اردوچ رو بدست آوردم و حسودی کردی؟!"
نگاه کیوانچ در شوک از چیزی که انتظار شنیدنش را نداشت بالا آمد و انگین
از گستاخیش دستپاچه شد:"یعنی...موضوع منم؟یا نکنه اون گارسون..."
لبخند ریزی روی لبهای کیوانچ ظاهر شد و انگین فهمید گند زده و ساکت شد.
"من فقط خسته شدم انگین! دیگه اینجا کاری برای انجام دادن ندارم!"
کیوانچ به همین صراحت اعتراف کرد و سر به زیر انداخت.مطمئن بود انگین برای توجیه شروع به وراجی خواهد کرد پس مهلت حرف زدن نداد و اضافه کرد:"یه سری اهداف داشتم که...نشد!یعنی رسیدم و نرسیدم دیگه نمیدونم ولی تموم شد..."دستهایش لبه ی چمدان مانده بود.
این صداقت کیوانچ برای انگین تازگی داشت و هر لحظه مطمئن تر میشد این مرد بلوند روبرویش کیوانچ نیست!
"چه اهدافی منظورته؟!"
کیوانچ جواب نداد.میخواست نارضایتیش را از ادامه ی این صحبت نشان بدهد ولی انگین نمی توانست آرام بگیرد.روی تخت خم شد و برای آنکه کیوانچ مجبور شود دستهایش را پس بکشد،در چمدان را بست:"همین؟پس من چی میشم؟می خوایی منو بذاری بری؟"
کیوانچ با تعجب از اشاره ی مستقیم انگین بخودش،نگاهش کرد.او هم انتظار این صراحت را از او نداشت.انگین راضی از جلب توجه و نگاه کیوانچ همانطور دولا ماند تا اجازه ی باز کردن دوباره ی در چمدان را به او ندهد!
"من فکر کردم برات مهمم...یعنی بعد اون ..."دیگر نمی توانست اینقدر رک به معاشقه ی کوتاهشان اشاره کند و چه خوب که کیوانچ ساکتش کرد.
"توضیحش خیلی سخته انگین!"
انگین نفس راحتی از جواب ملایم کیوانچ کشید و زمزمه کرد:"چرا سعیتو
نمیکنی؟بهرحال تو یه جواب بهم بدهکاری"
کیوانچ بالاخره تسلیم شد!دور خود چرخید و لب تخت پشت به انگین نشست: "سیگار داری؟!"