Get Mystery Box with random crypto!

دانشگاه و طبیعت

لوگوی کانال تلگرام un_nature — دانشگاه و طبیعت د
لوگوی کانال تلگرام un_nature — دانشگاه و طبیعت
آدرس کانال: @un_nature
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 100
توضیحات از کانال

دانشگاه در ایران جایی است که در آن هم با خود آشناتر می شویم و هم‌ با طبیعت.
.
(عکس‌ها و نوشته‌های دکتر نرگس گنجی بر محور دانشگاه و طبیعت)
[برخی نوشته های همکاران دانشگاهی برای بازنشر در کانال گلچین می شود.]
ایمیل nargesganji@yahoo.com

Ratings & Reviews

4.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-23 01:06:47 بررسی مقالات ریترکت‌شدۀ ایرانیان
ترجمه و اضافات: محمدرضا مددی (۲۹ خرداد ۱۴۰۱)

https://doi.org/10.1007/s11192-021-04104-9

آدرس فوق، لینک دسترسی به مقاله تحلیلی جالبی با عنوان کوتاه *"مقالات ابطال شده توسط نویسندگان ایرانی"* می‌باشد که توسط قربی و همکاران (۲۰۲۱) در ژورنال Scientometrics (وابسته به انتشارات اشپرینگر) منتشر شده است و در آن به بررسی آمار *مقالات ابطال شده* (Retracted papers) نویسندگان ایرانی طی سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ و عوامل مؤثر بر آن پرداخته شده است.

ضمن پیشنهاد مطالعه این مقاله به علاقه‌مندان، تعریفی از اصطلاح *ریترکشن* به همراه ترجمه بخش‌هایی از این مقاله تقدیم می‌گردد.

- *ریترکشن (Retraction)* که در فارسی به "استرداد"، "بازپس‌گیری"، "ابطال" و "سلب اعتبار" ترجمه شده است، به معنی ریجکت شدن یک مقاله *بعد از چاپ* آن می‌باشد که می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی (اغلب -و نه همیشه- به دلیل عدم رعایت اخلاق در پژوهش) اتفاق بیفتد. وقتی یک مقاله ابطال می‌گردد، وضعیت مقاله از حالت Published به Retracted تغییر می‌یابد. ابطال مقاله می‌تواند با تصمیم ادیتور مجله یا به درخواست نویسندگان مقاله صورت پذیرد. ابطال یک مقاله الزاماََ به معنای عدم رعایت اخلاق پژوهشی نیست، بلکه ابعاد مختلف آن باید مورد بررسی قرار گیرد تا قضاوت صحیحی در مورد آن صورت پذیرد.


در پژوهش فوق (قربی و همکاران، ۲۰۲۱)، در مجموع ۳۴۳ مقالهء ابطال شده شامل ۲۶۴ مقاله ژورنالی و ۷۹ مقاله پراسیدینگ که در پایگاه Scopus نمایه شده بودند، مورد بررسی قرار گرفت.

متوسط زمان بین *انتشار تا ابطال* مقاله، ۵۹۱ روز بوده است (کمترین زمان حدود ۹۰ روز بعد از انتشار و بیشترین زمان حدود ۳۰۰۰ روز بعد از انتشار). این به این معنی است *که حتی ده سال بعد از انتشار یک مقاله، امکان ابطال شدن آن وجود دارد.*

این مقالات در مجموع با همکاری محققینی از ۲۷ کشور دنیا نوشته شده است. تقریبا ۲۰ درصد از این مقالات با همکاری محققینی از کشورهای آسیایی و اروپایی بوده است. کشور مالزی با ۲۲ مقاله ابطال شده از این حیث در جایگاه نخست قرار دارد. (البته معیار، مشخصهء سازمانی محقق بوده است، مثلاََ اگر یک محقق ایرانی در دانشگاهی در مالزی مشغول بوده باشد، یک نویسنده از کشور مالزی در نظر گرفته شده است).

از این تعداد مقاله، ۳۶ مقاله دارای یک نویسنده و ۹۶ مقاله دارای دو نویسنده بوده‌اند. مابقی مقالات بیش از دو نویسنده داشته‌اند.

۱۴ درصد از مقالات ابطال شده در دو ژورنال حوزه پزشکی (دارای سیاست دسترسی باز) منتشر شده بودند. البته این که Open access بودن یک ژورنال تاثیری بر این پدیده داشته است یا نه، مورد بررسی قرار نگرفت.

بیش از نیمی از این مقالات ابطال شده با مشخصه سازمانی "دانشگاه آزاد ...." بوده است. البته با توجه به این که این دانشگاه تعداد زیادی شعبه در کشور دارد و همه آن‌ها در مجموع به مانند یک دانشگاه بزرگ در نظر گرفته می‌شود، اگر تعداد مقالات ابطال شدهء این دانشگاه را تقسیم بر کل مقالات منتشر شده توسط این دانشگاه کنیم، نسبت ریترکشن در این دانشگاه عدد کوچکی می‌شود و دانشگاه‌های دیگری در کشور با نسبت بالاتری قرار خواهند گرفت (نظیر دانشگاه ایلام).

از ۱۰ دانشگاه کشور که بالاترین تعداد ریترکشن مقالات را داشته‌اند، پنج دانشگاه از مجموعه دانشگاه‌های "علوم پزشکی" می‌باشند.

۳۰ درصد از مقالاتی که ابطال شده‌اند، در ده ژورنال منتشر شده بودند.

دو دلیل اصلی ابطال این مقالات به ترتیب *داوری جعلی* (Fake peer review) و *سرقت علمی* (Plagiarism) معرفی شده است.

اگرچه ایران از لحاظ ابطال مقالات آمار بالایی دارد، ولی *روند ابطال مقالات محققین ایرانی در سال‌های اخیر با شیب زیادی کاهش یافته است*. این کاهش به دلیل آگاهی بخشی‌ها، آموزش‌ها، برخوردها، سیاست‌گذاری‌ها و ... بوده است.

باید اذعان داشت که علی‌رغم افزایش قابل توجه ژورنال‌‌ها و مقالات علمی دنیا، فرآیند داوری مقالات از سالیان قبل تا به امروز تغییر چندانی نداشته است و در حال حاضر یک فرآیند ضعیف و قابل دستکاری محسوب می‌شود. بنابراین تقویت و اصلاح سامانه‌های داوری ژورنال‌ها از ضروریات این حوزه به حساب می‌آید.

پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روال‌های حاکم بر سیاست‌های وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی شما دانشگاهیان دغدغه‌مند نیازمندیم.
https://t.me/dobarehdaneshgah
14 views22:06
باز کردن / نظر دهید
2022-07-16 22:35:19 http://journals.dte.ir/article_51443.html

لینک مقاله «بگذار بگویند شیعه‌ام» (پولس سلامه، حماسه سرای مسیحی غدیر)
نویسنده: نرگس گنجی
مجله پیام زن، زمستان ۱۳۸۰، شماره ۱۲۰
‌ @un_nature
15 views19:35
باز کردن / نظر دهید
2022-07-14 14:15:51 زندگی‌نامهٔ خودنوشت استاد احمد مهدوی دامغانی.
برگرفته از کتاب حاصل اوقات (مجموعه‌ای از مقالات استاد دکتر احمد مهدوی دامغانی، به اهتمام: دکتر سیدعلی‌محمد سجادی)
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
22 views11:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 23:02:28 « چهار میم برنامه درسی پنهان در دانشگاه‌های ما:
مدرک، مرتبه، معیشت، منصب»

نکته‌ای از بحث دکتر مقصود فراستخواه با اعضای هیأت علمی
هفتم تیر ماه 1401

منبع: کانال مقصود فراستخواه

پویش ملی دوباره دانشگاه با هدف اصلاح روال‌های حاکم بر سیاست‌های وزارت علوم حرکت خود را آغاز کرده است. در این مسیر به همراهی تمامی شما دانشگاهیان دغدغه‌مند نیازمندیم.
https://t.me/dobarehdaneshgah
22 views20:02
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 22:47:49
قسم در کنار قبله

دانشجویان دانشگاه ابودیسِ قدس، سوگند پزشکی خود را کنار مسجد الاقصی ادا کردند.

آنها که عربی می دانند از زیبایی این قسم بیشتر لذت می برند:

«به خدای بزرگ قسم می خورم...
که کرامت انسان را حفظ کنم،
و عیوب او را بپوشانم،
و همواره از وسایل جلب رحمت خدا باشم... .»

#بین_الملل #فلسطین
#دانشگاه #آموزش_عالی
#قدس #فرهنگی #پرورشی

یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
21 views19:47
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 14:37:29
مجسمه ابراهیم و اسماعیل [یا بقول یهودیان اسحاق]، داستان ذبح... در فضای دانشگاه پرینستون
@jafarian1964
16 views11:37
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 23:43:08 الگوریتم، خوارزمیک

واژهٔ الگوریتم از نام ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و جغرافی‌دان بزرگ ایرانی، ابوجعفر محمد بن موسی خوارزمی (الخوارزمی)، گرفته شده‌است.
چندین قرن پیش، در زبان #لاتین قرون‌وسطایی، شکلِ عربی‌شدهٔ این اصطلاح را al-Khwarizmi خواندند و به‌صورت algorismus نوشتند. سپس واژه به فرانسهٔ باستان و بعد به انگلیسی و بسیاری زبان‌های دیگر رفته و حتی به فارسی بازگشته‌است. این اصطلاح در عربی به‌صورت «الخوارزمية» به‌کار می‌رود.
نمونه‌ای ساده و ملموس از الگوریتم، شیوهٔ محاسبهٔ سادهٔ معدل است.
در فارسی، دو اصطلاحِ «الگوریتمی» و «خوارزمیک»، در کنار یکدیگر، منسوب به الگوریتم و خوارزمی‌اند.
#یک_نکته‌ات_بگویم
https://t.me/cheshmocheragh
16 views20:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 23:15:41 #دانشکده_ادبیات_شیراز
https://www.karzar.net/48915
14 views20:15
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 12:39:18
ترا به این تن چه تعلق است!
آخر تو به این تن چه نظر می‌کنی ترا به این
تن چه تعلق است، تو قایمی بی‌این و هماره بی‌اینی، اگر شبست پروایِ تن نداری و اگر روزست مشغولی به کارها، هرگز با تن نیستی، اکنون چه می‌لرزی برین تن چون یک ساعت با وی نیستی جای‌های دیگری.
تو کجا و تن کجا.
این تن مغلطهٔ عظیم است، پندارد که او مُرد او نیز مُرد، هی تو چه تعلق داری به تن.
این چشم‌بندیِ عظیم است، ساحران فرعون چون ذره‌ای واقف شدند، تن را فدا کردند
خود را دیدند که قایم‌اند بی‌این تن و‌ تن به ایشان هیچ‌ تعلّقی ندارد،
و همچنین ابراهیم و اسماعیل و انبیاء و‌ اولیاء چون واقف شدند، از تن و بود و نابود او فارغ شدند..
حجّاج بَنگی خورده و سر بر در نهاده بانگ می‌زد که در را مجنبانید تا سرم نیفتد، پنداشته بود که سرش از تنش جداست و به واسطهٔ در قایمست،
احوال ما و خلق همچنین است پندارند که به بدن تعلّق دارند یا قایم به بدن‌اند.

جلال الدین بلخی
کتابِ فیه مافیه
تصحیح زنده‌یاد استاد بدیع الزمان فروزانفر
صفحهٔ ۳۰
نگاره: قربانی حضرت ابراهیم (ع)، قرن ۱۶م
پی‌نوشت:
حجّاج: حجّاج بن یوسف ثقفی، والی حجاز و عراق در خلافت امویان
بنگ: حشیش، مخدر
13 views09:39
باز کردن / نظر دهید
2022-07-11 20:33:21 مجله (از ابتلائات مضحک ما)

نوشته را با خاطره‌ای آغاز می‌کنم. استاد «دانایی» به سردبیر یکی از مجلات پیام داده بود که مجله‌ای که سردبیرش مقاله (نه مقالات) خودش را در آن چاپ کند، آن مجله را باید در دفترش را گل گرفت. از دانایی این استاد علامه حیرت کردم که این قدر ... است که گویا چشمش به هیچ مجلهٔ فرنگی نیفتاده است.
باری، از قواعد ظاهراً منصفانهٔ مجلات این است که سردبیر آن نباید در مجلهٔ خود چندان مقاله چاپ کند و اهل مؤسسه یا دانشگاه صاحب مجله نیز اجازه دارند بیست‌وپنج درصد (یا نزدیک به این) از هر شماره را پر کنند. اینها توجه ندارند که مجلهٔ یک دانشگاه یا مؤسسه «ارگان» (ارگان را حضرات می‌دانند که یعنی ابزار) آن دانشگاه یا مؤسسه است و باید در درجهٔ اول بازگوی آراء و تحقیقات همان دانشگاه یا مؤسسه باشد. اینکه می‌گویند مقالات یک فرد باید «توزیع» شود، یعنی یکی در تهران باشد، یکی در تبریز، یکی در شیراز، یکی در زاهدان، تا به فرد امتیازات درست تعلق گیرد، این از ناشناخت سازندگان این قاعده حاکی است. هر کسی می‌تواند (یا خوب است) مقالاتش را در مجلات تخصصی مختلف چاپ کند، ولی به شرط آنکه چنین مجلاتی موجود باشد. در مملکت ما که مقداری مجلهٔ جنگ‌مانند (جز استثنائاتی) چاپ می‌شود و شمار زیاد عنوانهای تخصصی آنها هم غالباً پوشش ظاهری است، چرا باید فردی مقالاتش را به اطراف و اکناف کشور بفرستد؟ بفرستد که در دام داوران «علامه و دانا و روش‌شناس» بیفتد؟ هر کس مقاله‌اش را باید اولاً در مجله‌ای مربوط به تخصص خود (نه مجلات جنگ‌مانند) و ثانیاً در ارگان خود چاپ کند. اگر فی‌المثل بناست که استادان زاهدان و شیراز و تبریز و اصفهان و ... هم تقریباً همان اندازه در فلان مجلهٔ دانشگاه مشهد سهم داشته باشند که استادان دانشگاه مشهد و بالعکس، پس چه فرق است بین مجلات دانشگاه مشهد و آن دانشگاهها یا چه فرق است بین مجلهٔ اصفهان و شیراز و ...؟ چه فرق است بین مشی علمی فلان گروه شیراز و تبریز و اصفهان؟ چه فرق است بین شیوهٔ علمی مثلاً گروه فلسفه یا زبانشناسی دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس یا هر دانشگاه داخلی یا خارجی دیگر؟ یا اصلاً شاید به مشی و جهت‌گیری علمی قائل نیستیم و همه بناست یک کار کنند؟ مگر قرار است همه چیز یکرنگ و یک‌شکل و یکصدا باشد؟ مگر صداوسیماست؟ هر جا باید اولاً محصولات خود را عرضه کند و محصولات در اینجا یعنی آراء و نتایج تتبعات، و آراء و طریق علمی هر مؤسسه باید یک رنگ و بویی هم مخصوص خودش تا حدی داشته باشد. سری‌دوزی نیست که همه چیز یکسان باشد. در کنار آن البته مادام که به تخصص و مشی مجلات صدمه نخورد، از تحقیقات دیگر مؤسسات علمی نیز باید استفاده کرد. طبعاً راه بر دیگران بسته نیست و بستن چنین راهی هم غلط است و هم به اعتبار مجلات صدمه می‌زند. ناموس علم این همکاریها را می‌طلبد ولی ناموس علم نمی‌گوید که استاد شیراز ناگزیر است چیزی هم در مشهد یا تهران یا تبریز یا اصفهان چاپ کند (بماند که همکاری در بین مجلات مملکت ما یک مصداقش این است که سردبیر فلان مجلهٔ مثلاً معتبر می‌گوید به شرطی مقالهٔ شما چاپ می‌شود که به اعضای هیأت تحریریهٔ ما ارجاع دهی. خاک بر سر ما که معلوم نیست کجا داریم می‌رویم).

اما آن قاعده از کجا پیدا شده؟ سازندگان آن قاعده شیادیهای بعضی مجلات را دیده‌اند. خود آن سازندگان که حتماً آدمهای درستکاریند ... (بگذریم). اما علاج این بیماری این نیست که بیماری جدیدی به مجلات اضافه کنیم. راهش تا جایی که به ارزیابان مقالات ارتباط دارد بررسی خود مقالات است (اگر مقاله مقاله باشد و حرفی در آن باشد، در درجهٔ اول خود مقاله را باید معتبر تلقی کرد نه ظرف آن را) و تا جایی که به گردانندگان مجلات تقوای علمی. مگر در این همه سال سعی در جا انداختن تقوی و تعهد در دانشگاه نشده؟ آیا در این همه سال سی چهل آدم متعهد صاحب تقوی و صاحب علم تربیت نشده که این مجلات را به دست آنها بسپارند؟
حرف زیاد است. اما راه درست آسان‌رو این است که چند مجلهٔ خوب مشهور خوشنام دانشگاههای معتبر خارجی را الگوی خود سازند. همین. چرخ را لازم نیست دوباره اختراع کنیم. «بومی‌سازی» کذایی هم لازم نیست. خداوند ما را از دست بومی‌سازی و «ایرانیزه کردن» مصون بدارد. مخلص کلام: تقلید از عالم بهترین راه است. اجتهاد هم لازم نیست.

https://t.me/YaddashtQaemmaqami
(نقل از کانال یاددشت‌های سید احمدرضا قائم مقامی)

https://t.me/un_nature
15 viewsedited  17:33
باز کردن / نظر دهید