Get Mystery Box with random crypto!

ما و اقتصاد

لوگوی کانال تلگرام we_and_economics — ما و اقتصاد م
لوگوی کانال تلگرام we_and_economics — ما و اقتصاد
آدرس کانال: @we_and_economics
دسته بندی ها: اقتصاد
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 233
توضیحات از کانال

گاه نوشت های محمد طاهر رحیمی
سیاست پژوه اقتصادی
@mohammadtaher_rahimi

Ratings & Reviews

1.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 2

2020-07-15 22:29:41 مختصری پیرامون مالیات بر خانه های خالی...

نوسانات تورمی، ناترازی های پولی و مالی، سرکوب های قیمتی و ارزی از یک سو و سوبسیدهای قیمتی و ارزی از سویی دیگر در این سالیان متمادی عملا هزینه فرصت و به تبع ریسک سرمایه گذاری در بخش واقعی اقتصاد کشور را بالا برده و خروج سرمایه از بخش های واقعی اقتصاد به سمت بازار دارایی های نامولد و تورم زا مثل ارز و سکه و طلا و خودرو و زمین و مسکن و ... در کشور را تسریع کرده است.

در اینکه باید هزینه فرصت سرمایه گذاری در بازار دارایی های فوق الذکر را بالا برد تردیدی نیست... همچنین در اینکه یکی از مهمترین ابزارها در نیل به این مقصود اعمال سیاستهای مالی نظیر مالیات ستانی از این بازارهاست هم تردیدی نیست.

اما به جد باید متذکر شد که وقتی اعتماد به #پول از بین برود؛ #تقاضای_احتیاطی عاملان اقتصادی و به طور کلی آحاد مردم فعال شود و در مسیر صعودی قرار گیرد و در نتیجه فعالسازی این نوع تقاضا، رفتار اقتصادی به سمت #ذخیره_ارزش گرایش یابد؛ پدیده ای به نام #جانشینی_پول هر "بازار غیر سرمایه ای" را بسته "به میزان نقدشوندگی و هزینه نگهداری و دوام کالای مربوطه" به بازار سرمایه گذاری مبدل میکند و جاذب نقدینگی خواهد شد و منبع تورم.

نگارنده حتما یکی از مدافعان مالیات بر خانه های خالی و خانه های اضافی و مهمتر از همه مالیات بر #زمین است اما این نگرانی بزرگی است که "نقدینگی در شرایطی که در بند قبلی توصیف شد؛ امحاء نمیشود بلکه با اعمال قانون مالیات بر خانه های خالی از بازار مسکن به بازارهای موازی دیگر منتقل خواهد شد و از آنجا که سرمایه گذار بازار مسکن به شدت ریسک گریز است ؛ مقصد بعدی اش بازار سرمایه نخواهد بود؛ و در شرایطی که ابزارهای مالی کنترلی برای اعمال بر بازار ارز و سکه و طلا و امثالهم طراحی نشده است؛ این حتما یک تهدید میتواند باشد"

البته امید داریم و زمزمه هایش نیز شنیده میشود که مجلس محترم باتوجه به اراده ای که در 50 روز اخیر در راستای اصلاحات بنیادین در نظام اقتصادی کشور از خود نشان داده است هرچه سریعتر نسبت به اولا اعمال مالیات بر مجموع درآمد اشخاص به جای فقط مالیات بر عملکرد شرکتها ثانیا اعمال مالیات مضاعف بازدارنده بر سایر بازارهای دارایی های نامولد از جمله ارز و سکه و طلا و خودرو و ... ثالثا توسعه بازار بدهی در بازار سرمایه با نرخ های جذاب جهت جذب نقدینگی های سرگردان در راستای تأمین مالی دولت و بنگاه های اقتصادی، ریل گذاری های لازم را برای عملکرد دولت به انجام برساند.

محمد طاهر رحیمی
۲۵ تیرماه ۱۳۹۹
658 viewsedited  19:29
باز کردن / نظر دهید
2020-06-25 16:29:08 پاسخی به استدلال های ناصحیح اقتصادی
#بخش_دوم

استدلال ایشان "افزایش پایه پولی باعث بازتر شدن دست بانکها برای وام دهی میشه و این باعث رشد نقدینگی میشه و این تورم زاست"
پاسخ بنده این گزاره هم ناقص ه چرا که اگر وامهای بانکی به سمت بخش واقعی اقتصاد و در راستای افزایش سرمایه ثابت ناخالص و یا حوزه های توسعه صادرات و مواردی از این قبیل هزینه بشه، نه تنها تورم زا نیست بلکه ضد تورمی هم هست.... یعنی اگر ضریب فزاینده رو در راستای خلق موجودی سرمایه در کشور به کار بگیریم، این افزایش نقدینگی خاصیت ضد تورمی هم داره در میاندمدت و بلندمدت...

ایشان پیش فرض شان این است که "افزایش سرعت رشد پایه پولی در سال گذشته و بهار امسال فقط و فقط به دلیل خلق پول توسط بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه دولت بوده"
پاسخ بنده این گزاره شون هم کاملا ناقص ه... اولا هر افزایش پایه پولی چیز بدی نیست... گاهی شرایط اقتصادی مثل مثلا اقتصاد آمریکا یا اتحادیه اروپا یا چین یا ... اقتضا میکنه به دلیل شرایط کرونایی، بانک های مرکزی با خرید اوراق قرضه، پایه پولی سنگینی رو تزریق کنن به بازارها و واسطه های مالی شون از جمله به بانکها که از این کانال با کاهش نرخ های بهره، چرخ های اقتصادی شون رو بچرخونن.
ثانیا هر افزایش پایه پولی برای جبران کسری بودجه دولت ها نیست... وقتی شبکه بانکی تحت فشار شدید کمبود ذخائر است، و از این بابت اضافه برداشت های بانکی به یکی از عوامل اصلی رشد پایه پولی بدون وثیقه گذاری اوراق تبدیل شده و همزمان نرخ بهره هم نامتناسب با شرایط اقتصادی کشور بسیار بالاست، خب اینجا از قضا تزریق پایه پولی از کانال خرید اوراق و در چارچوب عملیات بازار باز اتفاقا در میاندمدت میتونه سرعت رشد نقدینگی را از کانال کاهش اضافه برداشت ها، کاهش هزینه تجهیز منابع بانکها و کاهش نرخ های بهره کاهش بده و بانکها رو هم از انجماد اعتباری نجات بده.

محمد طاهر رحیمی
5 تیرماه 99
1.1K views13:29
باز کردن / نظر دهید
2020-06-25 16:24:08 پاسخی به استدلال های ناصحیح اقتصادی
#بخش_اول

اخیرا یکی از اقتصادخوانده های عزیز ومحترم، جناب آقای ناظران، پیرامون رشد قیمت ها در بازارهای مالی نکاتی را مطرح کردند که به نظرم پرداختن به آنها خالی از لطف نخواهد بود. در ادامه برخی از آنها را طرح و سپس نقد خواهم کرد

استدلال ایشان "یک فرضیه اینه که در ماه‌های اخیر، خانواده‌ها دلار و طلایی که سال ۹۷ خریده بودند رو فروختن و در سهام سرمایه‌گذاری کردن. اما اگه اینطور بود، نباید در ماه‌های اخیر دلار و طلا گرون می‌شدند. پس این فرضیه رده!"
نقد بنده: این حرف زمانی درسته که گرونی دلار و سکه ناشی از پیشرانهای غیرسیستماتیک باشه نه پیشرانهای سیستماتیکی مثل "تحت فشار قرار گرفتن کانالهای مبادلات مالی جدید ما که از سال 97 ایجاد شده بودند، بلوکه شدن ارزهامون در کره و عراق، کاهش قدرت بازارساز به دلیل صعب الوصول شدن دسترسی به درامدهای نفتی و کاهش شدید قیمت و میزان فروش نفت و ..."
پس خیلی از مردم ممکنه روی طلاها و دلارهاشون که 96 و 97 خریدن، شناسایی سود کرده باشن و فروخته باشن و الان وارد بازار سهام شده باشند و در عین حال ارز و طلا کماکان گرون میشه به دلایل سیستماتیک فوق الذکر.(دلایل کاملتر افزایش نرخ ارز و سکه و طلا رو اینجا عرض کردم (https://t.me/we_and_economics/195) که اغلب هم سیستماتیک هستند.

استدلال ایشان "فرضیه دیگه اینه که مردم با وام سهام می‌خرند... اما در دو ماه اخیر اتفاق عجیبی تو کشور رخ داده؛ نرخ بهره در بازار بین بانکی کاهش داشته و به زیر ۱۰٪ افت کرده! پس این فرضیه هم رده"
پاسخ بنده پایین آمدن نرخ بهره بین بانکی در این شرایط اصلا چیز عجیبی نیست و پایین آمدن این نرخ هم دلیل کامل منطقی و بنیادینی داره... اتفاقا کاهش نرخ بهره بین بانکی از اونجا که باعث کاهش نرخ بهره اولیه میشه، نرخ سود تسهیلات رو هم به تبع پایین میاره و این باعث کاهش انجماد اعتباری بانکها و افزایش تمایل شون برای اعطای وام و سایر تسهیلات به مردم و سایر عوامل اقتصادی میشه! پس راحت تر عملا میشه وام گرفت و احیانا این وام رو در بازار سرمایه سرمایه گذاری کرد.

استدلال ایشان "#تنها_اتفاقی که می‌تونه همزمان باعث "کاهش نرخ بهره و افزایش شاخص بورس و نرخ دلار و سکه و طلا و بشه" ، افزایش پایه پولیه"
پاسخ بنده: این حرف هم درست نیست، چون بالاتر گفتیم نرخ دلار و سکه میتونه با پیشرانهای سیستماتیک مذکور بالا بره، نرخ بهره هم میتونه با عوامل مختلفی اعم از افزایش پایه پولی یا روشهای دیگه پایین بیاد. به طور کلی راههای زیادی برای کاهش نرخ بهره بین بانکی و به تبع اون کاهش نرخ بهره اولیه وجود داره، از جمله تزریق ذخائر توسط بانک مرکزی، کاهش نرخ ذخیره قانونی، فروش دارایی ها و اموال و بنگاه های بانکها، فروش دارایی های منجمد دولتی، کاهش نسبتهای تسهیلات به سپرده، تبدیل تسهیلات غیرجاری به جاری به انحا مختلف، حذف نرخ بهره حسابهای دولتی و حاکمیتی، کاهش رشد بدهی های غیرجاری ، افزایش جذب نقدینگی از بازار سهام و بازار بدهی(با فروش اوراق و ایضا عرضه اولیه های متعدد که سال 98 به 17 مورد رسید و امسال یه قلم شستا 8 هزار میلیارد بود و ... ) به سمت شبکه بانکی و تبدیل بخشی از اونها به سپرده های غیر دیداری و حتی کوتاه مدت.
پس میبینیم که فقط یکی از راه های کاهش نرخ بهره بین بانکی افزایش پایه پولی ه و راه های متعدد دیگه ای هم داره.
1.1K viewsedited  13:24
باز کردن / نظر دهید
2020-06-22 22:29:19 چرا دلار بی پروا پرواز میکند؟!
راهکارهای کنترل آن چیست؟!

تحلیل نگارنده این سطور در پاسخ به سوال اول در چند علت ذیل خلاصه میشود:

بانک مرکزی با افزایش ذخائر شبکه بانکی؛ نرخ سود سپرده ها را از کانال کاهش نرخ بهره بین بانکی؛ کاهش داد... اقدام بانک مرکزی هرچند مثبت و در راستای اصلاح بنیادین نظام بانکی صورت گرفت اما به دلیل تعلل دولت در انتشار و حراج اوراق بدهی و استفاده از ظرفیت بازار سرمایه؛ باعث شد تا با منفی تر شدن نرخ بهره واقعی(نرخ سود منهای نرخ تورم) و عدم پاسخگویی به آن در بازاری با همان دیمانسیون بهره ای بازار پول(یعنی بازار بدهی) بخشی از سپرده های بانکی به بازار ارز سرازیر شود...

بحران فراگیر کرونا باعث سخت و پیچیده تر شدن تجارت کشورمان و به تبع آن ورود ارز به کشور شد فلذا طرف عرضه را در بازار بسیار تضعیف کرد.

کاهش فروش نفت از یک طرف و کاهش قیمت ان از طرف دیگر سیگنال قدرتمندی حول کاهش قدرت بازارساز به سفته بازان بازار ارز صادر کرد.

دپو شدن بخشهای بزرگی از ارزهای کشورمان در کشورهایی مثل کره و عدم همکاری آنها هم مزید بر علت شد.

حوزه مصرف در نقشه ارزی کشور به ویژه از سمت عراق توسط آمریکایی ها تحت فشارهای بی سابقه ای قرار گرفت.

هراس افکنی های بی مورد پیرامون بازار سرمایه هم عملا باعث فعال شدن تقاضای احتیاطی و ذخیره ارزش در برخی فعالان بازار سهام و متعاقبا ورود بخشی هرچند کوچک از نقدینگی هایشان به بازار ارز گردید.

اما از راهکارهای بلندمدت که بگذریم برای میان مدت و کوتاه مدت:

بانک‌ مرکزی و دولت باید با عدم دخالت و عدم سرکوب نرخ گذاری های نیمایی، آربیتراژ حدود ۳۰ درصدی بازار حواله(نیما) و بازار نقد(بازار آزاد) را به حداقل برسانند که صادرکننده انگیزه لازم برای بازگردادندن ارزهایش به اقتصاد کشور را داشته باشد

با ارائه مشوق های مالی؛ بازگشت ارز صادرکننده ها را تسهیل کنند.

دولت باید تدریجا در مدت کوتاهی سوبسیدهای پنهان در قیمت خوراک واحدهای صادراتی را حذف کند که توجیه پذیری اقتصادی عدم بازگشت ارزهای صادراتی از بین برود.

دولت تعمیق و توسعه عرضی بازار سرمایه را با راهبردهایی مثل تسریع در افزایش سرمایه ها، ارتقا سطح شناوری سهام شرکتها، تسریع در عرضه اولیه ها با قیمتهای جذاب تر از گذشته، و مهم تر از همه تعمیق بازار بدهی را با انتشار اوراق بدهی به صورت جدی پیگیری کند.

بانک مرکزی باید بازار متشکل ارزی را جهت کنترل و حذف معاملات خردِ لفظی ارز که تاثیر بسیاری در نرخ گذاری های غیرواقعی برای ارز دارند؛ توسعه دهد

بانک مرکزی باید بعد از گذشت این سالیان، بازار آتی ارز را برای ایجاد کانالی به منظور مدیریت و راهبری انتظارات قیمتی سفته بازان طراحی و اجرا کند. این بازار میتواند ماهیانه و در فاز بلندمدت خود چند ماهه هم طراحی شود.

علاوه بر اینها بانک مرکزی برای رفع تعهد ارزی صادرکننده ها میتواند، با خرید کوتاژها(پروانه های صادراتی) ، اعطای ارز به واردکننده ها را تسهیل کند که اثر سریع و بسیار خوبی روی بازار خواهد داشت.


راهکارهایی که ۵ آذرماه ۱۳۹۷ هم مورد تاکید قرار گرفته بود (اینجا: https://t.me/we_and_economics/125)

محمد طاهر رحیمی
۲ تیرماه ۱۳۹۹
1.1K viewsedited  19:29
باز کردن / نظر دهید
2020-06-13 09:40:13 #بازار_سرمایه و #شفافیت...

وقتی از عرضه سهام هلدینگ شستا در بورس دفاع شد(اینجا در بندهای 4 و 5: https://t.me/we_and_economics/187) و عرض شد که عرضه سهام شرکتهای بزرگ دولتی ولو به میزان 10 درصد و صرفا با هدف تأمین مالی، حتی اگر هیچ بلوک مدیریتی از آنها هم واگذار نشود بازهم اقدامی درخور تقدیر است هرچند ایده آل نیست، احتمال آن نمیرفت که حدود یک ماه پس از آن یادداشت ، خبری میان اهالی بازار سرمایه دست به دست شود که یکی از بزرگترین مجموعه ها و هلدینگ های صنعتی کشور واگذاری یکی از زیرمجموعه های خودش را به دلیل اعتراض سهامدارانش به سازمان بورس نسبت به قیمتگذاری زیرمجموعه مذکور که حدودا یک سوم ارزش ذاتی اش قیمتگذاری شده بود ، لغو کرده باشد!

این برای شرکت های بورسی فقط مشتی نمونه خروار است که به ما نشان میدهد اساسا بورس پیش از آنکه محلی برای خصوصی سازی باشد، بستری برای شفافیت است و بدیهی است که شفافیت شرط لازم برای خصوصی سازی به معنای واقعی آن است.

اگر هلدینگ مربوطه در تالار شیشه ای بورس نبود و مجبور به افشای عمومی اطلاعات واگذاری ها و تملک ها و صورت های مالی اش نمی شد، زیرمجموعه اش را به یک دهم قیمت واقعی اش هم واگذار میکرد؛ کسی مطلع نمیشد چه رسد به فرصت اعتراض!

فلسفه وجود "شفافیت مالی" که مستلزم "افشای اطلاعات" است برای حداقل سازی هزینه اطلاعاتی در بازارهای مالی و به عبارتی پیشگیری از بروز عدم تقارن اطلاعاتی (asymmetric information) است که یکی از مخرب ترین پیشرانهای ایجاد هراس مالی(financial panic) برای عموم مردم و فعالان این بازارهاست که اگر حادث شود و توسعه یابد، در زمان اندکی بازارهای مالی و به تبع آن نظامات اقتصادی را به فروپاشی میرساند.(رخدادی که نمونه های عبرت انگیزی در اقتصاد جهان دارد)

ما باید یاد بگیریم که هزینه فرصت حرکت در جهت جهش نظام تولیدی و صنعتی کشور را با برخوردهای تعزیراتی میشود بالا برد و نابود کرد اما نمیشود کنترل و اداره کرد، شفافیت و استفاده از سازوکارها و بسترهای در دسترس مثل بورس چه برای دارایی های مالی و چه برای دارایی های واقعی، هم تولید را رونق میبخشد و هم مانع بروز فساد میشود.

https://t.me/we_and_economics

محمد طاهر رحیمی
24 خرداد ماه 1399
1.5K viewsedited  06:40
باز کردن / نظر دهید
2020-06-12 13:28:00 لزوم عمق بخشی به #بازار_سرمایه...

https://b2n.ir/032911

بیش از 40 روز پیش اینجا (https://t.me/we_and_economics/186) در مورد ریسک بزرگ ناشی از تصمیم خوب "کاهش نرخ بهره در بازار پول" نوشتم و پیگیری 4 راهبرد را برای غلبه بر آن و بهره مندی از بازار سرمایه جهت مدیریت این ریسک پیشنهاد دادم. توییت اخیر ریاست محترم مجلس(عکس ذیل همین متن) مایه خرسندی بود از این جهت که نشان میداد رییس دستگاه قانون گذاری کشور این راهبردهای راهبری بازار سرمایه و به تبع آن کاهش ریسک بازار پول و مدیریت بازارهای موازی دیگر در حوزه دارایی ها را به خوبی درک کرده اند.

همین امر بهانه ای شد تا در تکمیل یادداشت قبلی، به صورت خلاصه در 5 بند، مهمترین دلایل "لزوم عمق بخشی و توسعه بازار سرمایه، هم از حیث #بازار_بدهی و هم از حیث #بازار_سهام"، را عرض کنم:

1. با #هدایت_نقدینگی سرگردان ناشی از نرخ بهره واقعی منفی به بازار سرمایه ، میتوان با توسعه عرضی و عمق بخشی به آن به سدی برای کنترل تورم تبدیل شود.
2. با تعمیق بازار بدهی که سهم بسیار ناچیزی از تولید ناخالص داخلی کشور دارد هم میتوان تأمین مالی بنگاه های اقتصادی را رونق بخشید و هم میتوان با ایجاد بستری مناسب برای تأمین مالی بودجه عمومی کشور به ویژه بودجه عمرانی(تملک دارایی های سرمایه ای)، ید طولای دولت را از پایه پولی و ذخائر بانکی و صندوق توسعه و به طور کلی منابع بانک مرکزی قطع و به تبع آن رشد نقدینگی و #تورم و کاهش #ارزش_پول_ملی را کنترل نمود.
3. با توسعه بازار سهام میتوان جذابیت بازارهای موازی در حوزه دارایی های نامولد مثل طلا و مسکن و خودرو و ... را کاهش داد و دارایی های نامولد را از حوزه کالاهای سرمایه ای خارج کرد و به کالای مصرفی تبدیل کرد و هم توان تأمین مالی شرکتهای مختلف تولیدی را ارتقا داد.
4. با توسعه بازار بدهی میتوان از کانال #عملیات_بازار_باز که وابستگی شدیدی به توسعه یافتگی و عمق بازار بدهی کشور دارد، و کنترل نرخ بهره از این کانال غیردستوری ، تهدیدی به نام "تضعیف واسطه گری مالی" ناشی از تشکیل "نقدینگی های سرگردان" را به فرصت "اصلاح ترازنامه های بانک ها و به طور کلی اصلاح مناسبات موجود در بازار پول کشور" تبدیل کرد.
5. با توسعه بازار سهام میتوان دارایی های منجمد و بلوکهای نامولد بانکی را به جریان نقدی و ذخائر بانکی مبدل نمود که نقش مهمی در افزایش #نرخ_کفایت_سرمایه بانکها و اصلاح ترازنامه های آنها و به تبع آن کاهش سرعت رشد نقدینگی دارد.

محمد طاهر رحیمی
۲۳ خرداد ۱۳۹۹
1.1K views10:28
باز کردن / نظر دهید
2020-06-03 22:17:39 وقتی اقتصاد نفتی نباشد...

یورونیوز گزارش داده که بورس ترکیه با هدف کاهش تقاضا برای ارز، سرمایه‌گذاری خارجی در صندوق‌های پوشش ریسک رو که اغلب برای ارزهای خارجی تشکیل می‌شدن، ممنوع و اخذ مالیات از سرمایه‌گذاری‌های پیشین رو آغاز کرده...
علاوه بر این صدور مجوز صندوق‌هایی رو که سرمایه‌گذاران خارجی بیش از ۸۰ درصد ارزش اون را در اختیار داشته باشن، معلق کرده و از این به بعد مدیران صندوق‌های موجود باید سالانه ۱۵ درصد هم مالیات بپردازند...

لیر ترکیه بعد از جنگ های تجاری آمریکا و ترکیه دچار نوسانات جدی شد، تقاضا برای ارز و طلا و به صورت کلی جانشینی پول و خروج سرمایه از اقتصاد ترکیه بالا رفت، اما ترکیه برای غلبه بر این بحران، چون ارزهای نفتی و گازی برای سرکوب بازار ارز نداره، از ابزارهای مالی و رگولاتوری های دولتی برای کنترل تقاضاهای سفته بازی در بازارهای مالی اش استفاده میکنه... به جای تعطیل کردن صرافی هاش و بستن صندوق های سرمایه گذاری های خارجی اش و ممنوعیت روی واردات دلار و تزریق خوراک ارزان به صنایعش و تعیین سقف های قیمتی در بازارهای کالایی و برخوردهای عجیب و غریب تعزیراتی و ... داره مالیات وضع میکنه که تقاضا در بازار سفته بازها رو کنترل و درآمدهای عمومی رو افزایش بده و از طرفی سرمایه گذاری لیر پایه و به تبع اون تقاضا برای لیر رو جذاب تر از سرمایه گذاری های ارزی کنه...

به قول امروز رهبر فرزانه، تحول در اقتصاد ما زمانی حاصل میشه که بند ناف نظام اقتصادی رو از نفت قطع کنیم...
977 views19:17
باز کردن / نظر دهید
2020-05-22 17:42:05
خواهد رسید روزیکه این مظلومان بی بدیل تاریخ از شر این جنایتکاران بینظیر تاریخ نجات یابند...

خواهد رسید روزیکه این مظلومان انتقام حمام خون در صبرا و شتیلا را از شیادان بزرگ تاریخ بشر بگیرند...

خواهد رسید روزیکه در قدس نماز بخوانیم...

#QudsDay
#Palestine
1.1K views14:42
باز کردن / نظر دهید
2020-04-30 21:45:13 حاشیه ای بر نقدها پیرامون عرضه سهام شستا و شرکتهای دولتی در قالب ETF ها در بورس!

"اصل نقد منتقدین محترم به این تصمیم اینه که با این کار مالکیت واگذار میشه اما مدیریت نه ! و این منجر به خصوصی سازی نمیشه!"
اصل این حرف ناظر بر خصوصی سازی درسته اما سوال اینجاست که اساسا آیا موضوع این واگذاری ها و ایضا اولویت اول کشور خصوصی سازی ه؟! یا شرایط کشور اهداف اولویت دارتری از خصوصی سازی رو اقتضا میکنه؟!

چند نکته رو لازم میدونم در این مورد یادآوری کنم که موضوع و هدف از این واگذاری ها رو گم نکنیم.
1. از نظر بنده موضوع اصلی این واگذاری ها نه خصوصی سازی بلکه #هدایت_نقدینگی های سرگردان سفته بازان در بازار دارایی های نامولد از جمله ارز و سکه و طلا و خودرو و ایضا هدایت نقدینگی انبار شده در سپرده های بلند مدت و کوتاه مدت بانکی به سمت بازارسرمایه کشوره که از قضا مهمترین مقدمه خصوصی سازی مبتنی بر شفافیت (نه خصوصی سازی های رانتی)خواهد بود. بعد از تجربه وحشتناک سال های 91 و 96 و 97 در جهش ارزی و شوک ریالی ایجاد شده در کشور، تجربه اندوختیم که اگر هدایت نقدینگی به بازار سرمایه رو جدی نگیریم، با این رشد شتابان نقدینگی در کشور، حتما شوک های بزرگتری رو در آینده نزدیک تجربه خواهیم کرد و تدریجا وارد سیکل مخرب "ابرتورم- خلق نقدینگی بیشتر" خواهیم شد.

2. موضوع دوم این واگذاری ها تأمین مالی #بودجه_عمومی کشور از طرق سالمتری به جز خلق نقدینگی ه. یادمون باشه اگر برای جبران کسری بودجه عمومی کشور، روشهای مالی رو انتخاب نکنیم حتما روشهای پولی یعنی خلق نقدینگی بدون پشتوانه تنها گزینه ما خواهد بود و این یعنی جبران کسری ها با مالیات تورمی. یعنی با ایجاد تورم این کسری ها از جیب تک تک ایرانیان و به ویژه اقشار کم درآمد جبران خواهد شد. و بدیهی ه که با پولی کردن بودجه جهش های دوباره نرخ ارز و شوک های جدید ریالی گریز ناپذیرند.

3. موضوع سوم که به نظر بانک مرکزی و شخص دکتر همتی به شدت دنبال میکنند، کم کردن #نرخ_بهره اعم از نرخ بهره بین بانکی و نرخ بهره اولیه و به تبع اون کاهش رشد نقدینگی تورم زا در کشور است که ثمراتش رو اینجا https://t.me/we_and_economics/186 گفتیم. که این مهم جز با رونق یافتن و عمق بخشی به بازار سرمایه در مقابل بازار پول(بانکها) برای جذب نقدینگی انبار شده در بانکها، میسر نخواهد شد

4. موضوع چهارم که در جریان این واگذاری های محقق میشه اینه که وقتی شرکتی مثل شستا ولو به صورت 10 درصدی در بورس عرضه میشه، ناچارا باید به صورت نوبه ای و منظم در طول سال گزارش ها و صورتهای مالی خودش و زیرمجموعه هاش رو روی سامانه کدال ارائه بده، که کمک بسیاری به #شفافیت وضعیت مالی شرکتهای دولتی میکنه که مقدمه بسیار لازمی برای خصوصی سازی های آتی خواهد بود.

5. موضع پنجم اینه که وقتی چون شستایی! در بورس عرضه میشه ، با کشف قیمت سهام اون شرکت در بورس، میشه با مکانیسم شفاف بازار نه مکانیسم های سلیقه ای پشت درهای بسته! در بلندمدت شرکت رو قیمتگذاری کرد و این مهم باعث میشه به جای مشتریان صاحب نفوذ و رانت که به دنبال تصاحب ارزان شرکتهای دولتی پشت درهای بسته هستند، مشتریان واقعی بخش خصوصی که شرکتهای بزرگ اقتصادی کشور رو به قیمت واقعی خواهان اند، در جایگاه خریدار بنشینند.

اینها رو گفتم که عرض کنم اگر از دریچه نگاه خصوصی سازی این واگذاری ها نقد میکنیم خوبه که از زوایای مثبت دیگری هم این ماجرا رو واکاوی کنیم...

محمد طاهر رحیمی... 10-2-99
1.0K viewsedited  18:45
باز کردن / نظر دهید