Get Mystery Box with random crypto!

✨ زهره ای ها

لوگوی کانال تلگرام zohreiha — ✨ زهره ای ها ز
لوگوی کانال تلگرام zohreiha — ✨ زهره ای ها
آدرس کانال: @zohreiha
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 326
توضیحات از کانال

اینجا سعی میکنیم تا آداب بهتر زیستن را بشناسیم، مسیر بهتر و قدم های آماده تری داشته باشیم تا ستاره زهره از ما راضی شود؛
فاطِمَةُ هِيَ الزُّهرَةُ...
💐 ... فاطمه همان (ستاره) زهره است ...

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 7

2022-01-08 16:16:30 شروع زندگی در خانه‌ی اجاره‌ای

کلبه باصفا و محقّر حضرت زهرا (س) خانه‌ای گلی بود که دلهائی مصفا به نور خدا در آن یک زندگی مشترک را آغاز کردند. خانه‌ای در ظاهر ساده و حتّی اجاره‌ای، ولکن اعضای آن آرمانی و متعهّد بر اصول اخلاقی، در محیطی پر تفاهم، عاطفی و خلاصه مالامال از معنویت و یاد خدا، خانه‌ای که از عرش خدا مورد نظر و حمایت بود و دریچه‌ای از زمین به آسمان و از آسمان بر آن خانه دائما گشوده شده بود و این نبود مگر به خاطر وجود انوار مقدّسه‌ای که در علم و عمل عالی‌ترین مراتب کمال را با مجاهده نفسانی و انتخاب بهترین عقیده و آرمان طی می‌نمودند، خانه‌ی حضرت فاطمه (س) خانه‌ای بود گلی اما شعاع نور آن عالمتاب شد و همه هستی را پرتوافکنی کرد. حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) دارای خانه‌ی مسکونی نبودند، از این رو حضرت علی (ع) ابتدا محل سکونت همسرش را در اطاقی که یکی از انصار در اختیارش نهاده بود و خود نیز پس از هجرت در آن ساکن بود قرار داد. پس از مدتی دو زوج جوان به خانه‌ی حارثه بن نعمان که در محلّه‌ی بنی‌نجّار قرار داشت و به خانه‌ی پیامبر (ص) نزدیک بود منتقل شدند تا اینکه حجره‌ای در کنار حجره‌ی پیامبر (ص) برای آنان ساخته شد و تا پایان زندگی خانوادگی‌شان در آنجا ساکن بودند.
خانه‌ای که در اختیار حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) قرار گرفت خانه‌ا‌ی نبود، بلکه اطاقی گلین بود که سقف آن را با چوب خرما و حصیر پوشانده و آن را گل‌اندود کرده بودند. فاصله‌ی سقف آن از کف به اندازه‌ای بود که دست به راحتی به سقف می‌رسید. آری این بود کلبه‌ی حضرت زهرا (س) که از صفایش نور خدا جلوه‌گر بود. خداوند در قرآن پیرامون معنویت و فضیلت ایشان فرموده: «در خانه‌هایی چون خانه‌ی انبیاء خدا رخصت داده که آنجا رفعت یابد و در آن ذکر نام خدا شود و صبح و شام تسبیح و تقدیس ذات پاک او کنند.» وقتی این آیه نازل شد، ابوبکر از پیامبر (ص) پرسید: آیا خانه‌ی حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) از این خانه‌هاست؟ پیامبر (ص) فرمودند: بله، خانه‌ی آنان از با فضیلت‌ترین این خانه‌هاست.

زهره ای ها
32 views13:16
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 16:14:32 احسان و انفاق حضرت زهرا (س) در شب عروسی

پیامبر (ص) در عروسی زهرا (س) یک دست پیراهن نو به زهرا داده بود تا در شب عروسی بپوشد، هنگامی که فاطمه (س) به خانه‌ی زفاف رفت، بر سجاده‌ی عبادت خود نشسته بود و با خدا مناجات می‌کرد، ناگاه مستمندی به در خانه‌ی فاطمه (س) آمد و با صدای بلند گفت: «از در خانه‌ی نبوت یک پیراهن کهنه می‌خواهم». فاطمه (س) در آن وقت دو پیراهن داشت، یکی کهنه و دیگری نو، خواست پیراهن کهنه را طبق تقاضای فقیر، به او بدهد، ناگاه به یاد این آیه (آل‌عمران/ 92 افتاد که می‌فرماید: «هرگز به حقیقت نیکوکاری نمی‌رسید، مگر آنچه را دوست دارید انفاق کنید». حضرت زهرا (س) که می‌دانست پیراهن نو را بیشتر دوست دارد، به این آیه عمل کرد و پیراهن نو را به فقیر داد. فردای آن شب هنگامی که پیامبر (ص) پیراهن کهنه را در تن او دید. پرسید: چرا پیراهن نو را نپوشیده‌ای؟
حضرت زهرا (س) عرض کرد: آن را به فقیر دادم. پیامبر (ص) فرمود: «اگر پیراهن نو را برای شوهرت می‌پوشیدی بهتر و مناسبتر بود». فاطمه (س) عرض کرد: این روش را از شما آموخته‌ام، در آن هنگام که مادرم خدیجه (س) همسر شما گردید، همه‌ی اموال خود را در راه شما به تهیدستان بخشید، کار به جایی رسید که فقیری به در خانه‌ی شما آمد و تقاضای لباس کرد، در خانه لباسی وجود نداشت، شما پیراهن خود را از تن بیرون آورده و به او دادی، از این رو این آیه (اسراء/ 29) نازل شد: «و بیش از حد دستت را مگشا تا مورد سرزنش قرار گیری و از کار فرمایی». پیامبر (ص) تحت تأثیر محبتها و خلوص دخترش زهرا (س) قرار گرفت قطره‌های اشک از چشمانش سرازیر شد، فاطمه (س) را به نشانه‌ی محبت به سینه‌اش چسبانید.

زهره ای ها
30 views13:14
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 16:10:30 به جای مادر، در شب عروسی حضرت زهرا (س)

حضرت رسول اکرم (ص) درب حجله را بست و به زنان فرمود: به منزلهای خودتان بروید و کسی اینجا نماند. تمام زنها متفرق شدند. وقتی پیغمبر (ص) خواست خارج شود، دید یکی از زنها باقی مانده است. پرسید کیستی مگر نگفتم باید همه خارج شوید؟. عرض کرد: من اسماء هستم. شما فرمودید خارج شوید، اما من از این جهت معذورم. زیرا هنگام رحلت خدیجه (س) در خدمتش بودم، دیدم گریه می‌کند. عرض کردم: آیا شما هم گریه می‌کنید؟ با اینکه بهترین زنان جهان و همسر رسول خدا (ص) هستی و به تو وعده‌ی بهشت داده است. فرمود: گریه‌ی من از این جهت است که می‌دانم هر دختری شب زفاف محتاج به زنی است که محرم اسرارش باشد و حوائجش را برطرف سازد. من از دنیا می‌روم ولی می‌ترسم فاطمه‌ام در شب زفاف محرم راز و کمک حالی نداشته باشد. در آن وقت من به خدیجه (س) گفتم. اگر تا شب زفاف فاطمه (س) زنده ماندم قول می‌دهم که نزدش بمانم و برایش مادری کنم. وقتی پیغمبر نام خدیجه (س) را شنید بی‌اختیار اشکش جاری شد و فرمود: ترا به خدا برای همین جهت مانده‌ای؟ عرض کرد: آری. پیغمبر (ص) فرمود: پس به وعده‌ات عمل کن.

زهره ای ها
28 views13:10
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 16:06:20 حجله‌ی حضرت زهرا (س)

زنان پیغمبر فاطمه (س) را زینت کردند، عطر و بوی خوش بر او پاشیدند. پیغمبر (ص)، علی (ع) را احضار کرد و در جانب راست خودش نشانید. فاطمه (س) را نیز در طرف چپ نشانید. سپس عروس و داماد را به سینه‌ی خودش چسباند. پیشانی هر دو را بوسه داد. دست نوعروس را گرفت و در دست داماد گذاشت. به علی (ع) فرمود: فاطمه (س) همسر خوبی است و به فاطمه (س) فرمود: علی (ع) شوهر خوبی است. سپس به زنان فرمود: عروس و داماد را با شور و شادی به حجله ببرید ولی چیزی نگویید که خدا ناراضی گردد. زنان پیغمبر با شور و شادی، اللَّه‌اکبر گویان، فاطمه (س) و علی (ع) را تا حجله‌ی عروسی مشایعت نمودند. رسول خدا (ص) نیز از عقب رسید و وارد حجله شده دستور داد ظرف آبی حاضر کردند، قدری از آبها را بر بدن فاطمه (س) پاشید و دستور داد با بقیه‌ی آن وضو بگیرد و دهانش را بشوید. بعدا ظرف آب دیگری طلبید، قدری از آنرا بر تن مبارک علی (ع) پاشید و دستور داد با بقیه‌ی آن دهانش را بشوید و وضو بگیرد. سپس روی عروس و داماد را بوسید. دست به جانب آسمان برداشت و گفت: خدایا این عروسی را مبارک گردان و نسل پاک و پاکیزه‌ای از ایشان بوجود آور. وقتی خواست از حجله خارج شود فاطمه (س) دامنش را گرفت و گریه کرد. فرمود: دختر عزیزم! من ترا به بردبارترین و دانشمندترین مردم تزویج کردم. سپس برخاست و تا درب حجله آمد. چوب در را با دو دست مبارک گرفت و فرمود: خدا شما و نسلتان را پاک و پاکیزه گرداند. با دوستان شما دوست هستم و با دشمنانتان دشمن. اکنون وداع می‌کنم و شما را به خدا می‌سپارم.

زهره ای ها
27 views13:06
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 13:45:59 ولیمه دادن (عروسی) آن حضرت تا سه روز و حیا کردن از دعوت نشدن برخی مردم!

یکی از سنّتهای اسلامی «ولیمه» دادن در مراسم عروسی است، یعنی مستحب است در این مراسم غذایی تهیه شود و جمعی را اطعام کنند که البته در کیفیت و مقدار تابع شئون و مقدورات افراد است به هر نحوی ممکن است این سنت اسلامی را انجام دهند، رسول خدا (ص) نیز که خود این سنت را تشریع فرموده بود در مراسم عروسی فاطمه (س) دختر عزیزش این کار را انجام داد و در اینکه آیا خود پیغمبر ترتیب این «ولیمه» را داد یا به علی (ع) دستور تهیه‌ی آن را داد و یا هر دو در تهیه‌ی آن شرکت داشتند، اختلاف است.
مطابق نقل امالی شیخ صدوق رسول خدا (ص) به علی (ع) فرمود: تهیه گوشت و نان با ما و خرما و روغن با تو باشد و بر طبق نقل مرحوم راوندی در خرایج، پیغمبر اسلام (ص) مقداری غذا و حلوا درست کرد و به علی (ع) فرمود:
مردم را دعوت کن. و در روایتی که مرحوم اربلی در «کشف الغمه» روایت کرده چنین است که علی (ع) گوید: رسول خدا (ص) از همان پول زره خودم که قبلاً فروخته بودم مقداری را به ام‌سلمه سپرده بود و هنگام عروسی ده درهم از آن پول را از ام‌سلمه گرفت و به من داد و فرمود: با این پول مقداری روغن و قدری خرما و کشک خریداری کن و من چنان کردم و خود آن حضرت آستین را بالا زد و سفره‌ای چرمی طلبید و آن خرما و روغن و کشک را مخلوط کرده و غذایی تهیه نمود و از مردم با همان غذا پذیرایی شد. و در نقل دیگری از آن حضرت حدیث کرده که به علی (ع) فرمود: «یا علی لابد للعرس من ولیمه»
«علی جان! در عروسی باید ولیمه داد.»
و به دنبال آن روایت کرده که سعد گفت: من گوسفندی برای این ولیمه می‌دهم و گروه دیگری از انصار نیز هر کدام در حدود توانایی خود چیزی تهیه کردند و مراسم ولیمه انجام گردید، که این روایت را بیشتر اهل سنت؛ نیز مانند طبری و ابن حجر و سیوطی و دیگران نقل کرده‌اند. به هر صورت ولیمه تهیه شد و پیغمبر خدا (ص) به علی (ع) فرمود: اکنون برخیز و هر که را می‌خواهی برای صرف غذا دعوت کن، علی (ع) گوید:
من به مسجد آمدم و دیدم گروه بسیاری از اصحاب در مسجد حضور دارند، خواستم برخی را دعوت کنم و برخی را نکنم، حیا مانع من شد و از این رو بر بلندی بالا رفتم و با این جمله که با صدای بلند گفتم: «اجیبوا الی ولیمه فاطمه»! (شما را به صرف ولیمه‌ی) عروسی فاطمه دعوت می‌کنم! همه را دعوت نمودم و مردم دسته دسته به راه افتادند ولی من از زیادی مردم و کمی غذا به خجلت فرو رفتم و رسول خدا این مطلب را دانست و مرا دلداری داده فرمود: علی جان غصه مخور من به درگاه خدای تعالی دعا می‌کنم تا در غذا برکت دهد. و همین طور هم شد که همگی آن جمعیت بسیار از غذای اندک خوردند و سیر شدند و همه را کفایت کرد. و در نقل دیگری است که پیغمبر (ص) فرمود: بگو مردم ده نفر ده نفر بیایند و غذا بخورند و هر دسته‌ی ده نفری که می‌آمدند رسول خدا (ص) خود برای آنها غذا می‌کشید و بدانها می‌داد و می‌خوردند و چون سیر می‌شدند از اتاق خارج شده و ده نفر دیگر می‌آمدند و بدین ترتیب همگی را غذا داد. چون مدعوین غذا خوردند، رسول خدا (ص) ظرفی هم برای زنان فرستاد و ظرفی هم جداگانه برای داماد و عروس کشید و فرمود: «هذا لفاطمه و بعلها» ((این مال فاطمه و شوهرش)) و بر طبق حدیثی که ابن شهرآشوب روایت کرده دو روز این کار تکرار شد و روز سوم نیز ابوایوب انصاری ولیمه داد و مردم مهمان او بودند.

زهره ای ها
33 views10:45
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 13:38:51 خجالت حضرت علی علیه السلام در بردن آن حضرت به خانه خود

از ماجرای عقد و نامزدی فاطمه (س) مدتی - شاید چند ماه - گذشت و علی (ع) شرم داشت درباره‌ی عروسی فاطمه (س) سخنی به میان آورد، تا سرانجام زنانی که در خانه‌ی رسول خدا (ص) بودند یا به مناسبتهایی رفت و آمد می‌کردند به فکر افتادند در این‌باره سخنی بگویند و با کسب اجازه از علی (ع) به نزد رسول خدا (ص) آمده و بحث عروسی فاطمه (س) را به میان کشیدند. از آن جمله ام‌ایمن بود و این زن بزرگوار از نظر سبقت در اسلام و خدمت به خاندان رسالت سابقه‌ی درخشان و پر افتخاری دارد و تا فاطمه (س) نیز زنده بود خدمت آن بانوی بزرگوار را بر خود فرض و لازم می‌دانست و از جمله افتخارات او سرپرستی و حضانت از دو فرزند برومند فاطمه (س) و دو حجّت الهی یعنی حسن و حسین (ع) است - که ان‌شاءالله در جای خود ذکر خواهد گردید. به هر صورت ام‌ایمن از زنان بزرگ و پر فضیلت اسلام است که در اینجا برای معرفی او مختصراً به همین مقدار اشاره شد. و همچنین ام سلمه، در روایات ذکر شده که این مطلب را نزد رسول خدا (ص) عنوان کردند و سخن را از اینجا آغاز کرده که گفتند: ای رسول خدا (ص) به راستی اگر خدیجه (س) زنده بود با انجام مراسم عروسی فاطمه (س) دیدگانش روشن می‌شد! با شنیدن نام خدیجه (س) اشک از دیدگان پیغمبر (ص) جاری شد و به یاد آن بانوی فداکار و مهربان افتاده فرمود: خدیجه (س)! و کجا همانند خدیجه (س) زنی یافت می‌شود؟ در آن هنگام که مردم مرا تکذیب کردند او مرا تصدیق نمود و در راه پیشرفت و ترویج دین خدا مرا یاری کرد و دارایی خود را در اختیار من قرار داد و بانویی که خدای عزوجل مرا مأمور کرد تا او را مژده دهم که خانه‌ای از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد کرد … ام‌سلمه که این سخنان را شنید و دگرگونی حال پیغمبر (ص) را دید عرضه داشت: پدر و مادر ما به قربانت! شما هر اندازه درباره‌ی خدیجه بفرمایید درست و صحیح است، جز آنکه از دنیا رفت و به سوی پروردگار خویش بازگشت و خدای تعالی ما را با او در بهترین جایگاه بهشت جای دهد. اما موضوعی که ما به خاطر آن خدمت شما آمده‌ایم آن است که برادر و پسر عموی شما علی بن ابیطالب (ع) مایل است تا شما درباره‌اش محبتی نموده اجازه دهید همسرش فاطمه (س) را به خانه‌ی خود ببرد و بدین ترتیب سر و سامانی به زندگی او بدهید! پیغمبر پرسید: چرا خود علی (ع) در این باره به من مراجعه نکرده؟ عرض شد: حیا و شرم مانع او از این کار گردیده است. ام‌ایمن از طرف رسول خدا (ص) مأمور شد، تا علی (ع) را خبر کرده به نزد آن حضرت ببرد و چون بیامد پیش روی پیغمبر (ص) نشست و از شرم سر خود را به زیر افکند، رسول خدا (ص) بدو فرمود: آیا مایل هستی همسرت را به خانه ببری؟ علی (ع) همچنان که سرش به زیر بود پاسخ داد: آری پدر و مادرم به فدایت! پیغمبر (ص) نیز با خوشحالی موافقت خود را برای انجام این کار اعلام کرده و به دنبال آن فرمود: همین امشب یا فردا شب ترتیب این کار را خواهم داد. علی (ع) برخاست و رسول خدا (ص) نیز به زنانی که در آنجا بودند (و شاید انتظار موافقت پیغمبر اسلام (ص) را می‌کشیدند تا هر کدام به نحوی در این جشن فرخنده کاری کرده و خدمتی انجام دهد) دستور داد مقدمات عروسی را فراهم نموده و فاطمه (س) را زینت کنند و خوشبویش سازند و اتاقی را برای زفاف و عروسی او فرش کنند.

زهره ای ها
34 viewsedited  10:38
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 13:32:26 اثاث و لوازم خانه امیرالمؤمنین (ع) در شب عروسی

1 - علی (ع) می‌فرماید: دختر رسول خدا (ص) به من هدیه شد و در آن شب که به خانه من آمد، بسترمان جز یک پوست گوسفند چیزی نبود.
2 - در جای دیگر از آن حضرت نقل شده که فرمود: من با فاطمه (س) در حالی ازدواج کردم که جز یک پوست گوسفند چیزی نداشتم که شب بر روی آن می‌خوابیدیم و روز علوفه شترمان را بر روی آن می‌ریختیم و خدمتگزاری در خانه نداشتیم.
3 - در روایتی دیگر آمده: رسول خدا (ص) به خانه ما آمد در حالی که ما بر روی خود قطیفه‌ای انداخته بودیم که اگر از طول آن به روی خود می‌کشیدیم پهلوهایمان خالی و اگر از عرض می‌انداختیم سر و پاهایمان بی‌روپوش می‌ماند.
4 - از ابویزید مداینی روایت شده که: هنگامی که فاطمه (س) به خانه‌ی حضرت علی (ع) رفت در خانه‌ی آن حضرت چیزی جز ریگ پهن شده، کوزه‌ای سفالین، بالش و تکیه‌گاهی و ظرفی برای آب، چیزی دیگر نیافت.
5 - از انس نقل شده که گوید: فاطمه (س) نزد رسول خدا (ص) آمده و گفت: ای رسول خدا (ص)، من و پسر عمویم جز یک پوست گوسفند چیز دیگری نداریم که هم روی آن می‌خوابیم و هم شترمان را بر روی آن علوفه می‌دهیم. حضرت فرمود: دخترم صبر کن، همانا موسی بن عمران ده سال با همسرش زندگی کرد و جز یک عبای قطوانی (یعنی عبائی سفید که نخ‌های بسیاری در حاشیه‌اش آویزان بود) نداشتند.

زهره ای ها
31 views10:32
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 13:28:17 امام صادق (ع) در ضمن روایتی می‌فرماید: رسول خدا درهم‌ها را در دامنش ریخت و مشتی از آن را که شصت و سه یا شصت و شش درهم می‌شد به ام‌ایمن داد تا لوازم خانه خریداری کند، مشتی دیگر را به اسماء بنت عمیس داد تا عطر و گلاب بخرد و مشتی را به ام‌سلمه داد تا غذا تهیه کند و عمار و ابوبکر و بلال را برای خرید چیزهائی فرستاد که برای خود حضرت زهرا (س) لازم بود، از جمله وسائلی که برای حضرت خریداری شد اقلام ذیل بود:
1 - یک پیراهن به هفت درهم.
2 - یک روسری به چهار درهم،
3 - قطیفه سیاه (حوله) خیبری،
4 - تختخواب با روتختی
5 - دو دست رختخواب از پارچه مصری که محتوای یکی از آن دو لیف خرما و دیگری پشم گوسفند بود،
6 - چهار پشتی از پشم طائف با محتوائی از گیاهی به نام اذخر،
7 - پرده‌ای از پشم
8 - حصیری هجری
9 - آسیای دستی،
10 - دلوی چرمی،
11 - ظرفی مسی برای درست کردن حناء،
12 - کاسه‌ای برای شیر،
13 - ظرفی برای آب،
14 - آفتابه‌ای قیراندود،
15 - سبوئی سبز رنگ،
16 - دو کوزه سفالی
17 - فرشی از پوست،
18 - عبائی قطوانی
19 - مشک آب.

زهره ای ها
34 views10:28
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 13:14:21 هدیه خداوند پس از ازدواج امیرالمؤمنین (ع) با حضرت زهرا (س)

شنیدم از رسول خدا (ص) در جنگ تبوک - که با او می‌رفتیم - که می‌فرمود: خدای تعالی مرا امر کرد که فاطمه (س) را با علی (ع) تزویج کنم و چون تزویج کردم جبرئیل به من گفت که: خدای تعالی بهشتی بنا کرد از لؤلؤ که بین هر ستونی تا ستون دیگر از یاقوت است که با طلا محکم بسته شده و سقفهای آن را از زبرجد سبز قرار داده و طاقهای آن را از لؤلؤ برق دهنده با یاقوت قرار داده و غرفه‌هائی در آن قرار داد که یک خشت آن از طلا و یک خشت آن از نقره و یک خشت آن از در و یک خشت آن از یاقوت و یک خشت آن از زبرجد است و در آن چشمه‌های جوشنده‌ای قرار داده که نهرهائی اطراف آنها را فرا گرفته و بالای آن نهرها قبه‌هائی از دُر قرار داده که شعبه شعبه می‌شود به زنجیرهای طلا و دور آن قبه‌ها را انواع درختها احاطه کرده و در هر قصری قبه‌ای بنا نموده و در هر قبه تختی قرار داده از یک دانه دُر سفید و آن را به سُندس و استبرق پوشانیده و فرش زمین آن به زعفران پیراسته که در میان آن مشک و عنبر آمیخته و در هر قبه‌ای حوریه‌ای است و برای هر قبه‌ای صد در قرار داده که در هر دری دو چشمه جاری و دو درخت است و هر قبه‌ای مفروش و در اطراف آن آیه الکرسی نوشته شده. گفتم: ای جبرئیل این بهشت را خدا برای چه کسی آفریده؟ گفت: خدا آن را برای فاطمه (س) و علی (ع) آفریده و این غیر از بهشتهای ایشان است، تحفه‌ای است که خدا به ایشان هدیه داده، چشمت روشن باد ای رسول خدا (ص) و رحمت همیشگی خدا بر تو باد.

زهره ای ها
39 views10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-01-08 12:57:45 خطبه جبرئیل در جمع ملائکه در عقد حضرت زهرا (س)

وحی فرستاد خدا به سوی جبرئیل امین که بر منبر کرامت بالا رو. پس جبرئیل بر آن بالا رفت و راست ایستاد و توقف کرد و خطبه خواند و گفت: ستایش مخصوص خدائی است که روحها را آفرید و شکافت عمود صبح را و صورت‌بندی نمود پنج صورتی را از نور (یعنی خمسه طیبه (ع) را) و زنده کننده است مرده‌ها را و گردآورنده است پراکنده‌ها را و بیرون آورنده است روئیدنیها را و نازل کننده است برکتها را (تا اینکه گفت:) آفریننده است مردمان را و ایجاد کننده است ابرها را، اشتباه نمی‌شود بر او صداها و پنهان نمی‌شود بر او لهجه‌ها، او را خواب و فراموشی نمی‌گیرد (تا اینکه گفت:) و گواهی می‌دهیم که نیست خدائی مگر خدای یکتائی که برای او شریک و انبازی نیست
و گواهی می‌دهیم که محمد (ص) بنده او و فرستاده او است و گواهی می‌دهیم که علی بن ابیطالب (ع) جانشین پیغمبر او است و گواهی بدهید و شاهد باشید ای گروه فرشتگان نزدیک شدگان و رکوع کنندگان و تسبیح کنندگان و همه‌ی اهل آسمانها و زمینها، که من تزویج کردم سیده زنهای جهانیان، دختر محمد امین (ص)، فاطمه زهراء (س) را با علی بن ابیطالب (ع) آقای اوصیاء بر اینکه برای او باشد به امر پروردگار جهانیان پنج یک همه‌ی دنیا، زمین آن و آسمان آن، بیابان آن و دریای آن، کوههای آن و همواری‌های آن. و وحی فرستاد خدا به سوی ایشان که من تزویج کردم ولی خود و وصی پیغمبر خود علی بن ابیطالب (ع) را با سیده زنهای جهانیان فاطمه زهراء (س)

زهره ای ها
38 viewsedited  09:57
باز کردن / نظر دهید