2021-04-23 21:30:05
داستان سجده بردن معاذ برای پیامبر ﷺ بعد از رجوع از شام منکر بوده و می توان نکارت و ضعف این داستان را از چندین جهت بررسی نماییم :
1 - مدار اسناد این داستان بر فردی به نام « القاسم بن عوف الشیبانی » است , و وی این داستان را بر 6 وجه روایت نموده است , البته به جز آن سه اسنادی که امام دارقطنی ، اشتباه را به کسانی به جز « قاسم بن عوف شیبانی » نسبت داده است .
یک بار این حدیث را از طریق عبد الرحمن بن أبی لیلی از پدرش از صهیب نقل نموده است ( المعجم الکبیر - 7294).
باری دیگر از طریق عبد الرحمن بن أبی لیلی از پدرش از معاذ نقل نموده است (مسند أحمد - 19404).
یک بار از طریق زید بن أرقم (مسند بزار - 4318).
باری دیگر از طریق عبد الله بن أبی أوفی (مسند إبن أبی أوفی - 4).
باری دیگر از طریق إبن أبی أوفی از معاذ ( مسند شاشی - 1332).
و باری دیگر مستقیما از طریق معاذ بن جبل ( مسند عبد الرزاق - 20596 ).
2 - از جهتی دیگر در برخی از روایات نقل شده که معاذ از شام بازگشت ( ابن حبان - 4159 ) و در برخی دیگر از روایات به بازگشت از یمن ( العیال - 528) اشاره شده است .
3 - در برخی روایات نقل شده است که بلافاصله برای پیامبر ﷺ سجده برد (سنن ابن ماجه - 1853) و در برخی دیگر از روایات نقل شده است که معاذ اراده سجده برای پیامبر ﷺ را نمود ( مسند أحمد - 19404 ).
« القاسم بن عوف الشیبانی » که مدار سند این داستان بر وی قرار دارد , به سبب اختلاط ذهنی فردی ضعیف الحدیث است , امام شعبه بن الحجاج , أبو حاتم رازی , عقیلی , نسائی و دارقطنی وی را تضعیف نموده اند , امام ابن عدی فرموده اند که احادیث وی - یعنی برای متابعت - نوشته می شود .
امام ابن حبان وی را در کتاب الثقات به شماره 4967 ذکر نموده است , اما امام ذهبی در کتاب " من تکلم فیه و هو موثق " از ابن حبان نقل نموده که ایشان هم به اختلاط قاسم اشاره نموده اند .
امام مسلم حدیث " صلاة الأوابین حین رمضت الفصال "را از طریق وی نقل نموده است و وجود راویان « ضعیف الحدیث » در صحیحین منتفی نبوده و نخواهد بود .
امام ذهبی در خصوص ایشان فرمودند که علما در خصوص وی اختلاف دارند , و همچنین امام ابن حجر نیز وی را فردی صدوق اما دارای غرائب دانسته اند , اما شعیب أرناوط و بشار عواد معروف - که بر کتاب التقریب امام ابن حجر تعلیقات داده اند - می فرمایند : « قاسم ضعیف است و احادیثش تنها در متابعات قابل استفاده است ».
بر اساس قواعد علم علل , اگر راوی حدیث , حتی ثقه هم باشد , اما به درجه " حافظ " و " کثرت روایت " نرسیده باشد , اگر اینگونه حدیثی را به چندین طریق مختلف روایت نماید , حکم به اضطراب روایت وی داده می شود .
امام بزار , أبو حاتم رازی و دارقطنی و ابن حزم این داستان را تضعیف نموده اند , امام أبو زرعه و هیثمی هم برخی از طرق این داستان را بررسی و تضعیف نموده اند .
4 - امام احمد به شماره 21987 همین داستان را از طریق سلیمان بن مهران الأعمش از أبو ظبیان از فردی مبهم از معاذ بن جبل نقل نموده است .
و جمعی از شاگردان أعمش ( إبن أبی شیبة 8785 ) این حدیث را از طریق أبو ظبیان از معاذ بدون واسطه نقل نموده اند .
أبو ظبیان ، معاذ بن جبل را اصلا درک ننموده است و روایات دارای واسطه ، مبین این حقیقت است .
امام دارقطنی در کتاب عللشان این اسناد را برای این داستان حقیقی داسنته اند و معتقد هستند که این داستان در حقیقت با این اسناد نقل شده است که این سند هم به سبب انقطاع و یا وجود واسطه مبهم ضعیف و غیر قابل استدلال است
از لحاظ تاریخی نیز این داستان کلا اشتباه است , زیرا معاذ بن جبل در زمان حیات پیامبر ﷺ اصلا به شام نرفتند , بلکه فقط به یمن رفتند و در زمان خلافت امام ابو بکر به مدینه بازگشته و سپس به سرزمین شام رفته و در طاعون عمواس وفات یافتند .
کاتب : ماموستا سواره حیاتی
6 / 1 / 1399
#احادیث_ضعیف
t.me/abohatam1438
566 views18:30