Get Mystery Box with random crypto!

اشعار ناب آئينے

لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے ا
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
لوگوی کانال تلگرام shere_aeini — اشعار ناب آئينے
موضوعات از کانال:
علیرضا
امام
مرثیه
رضا
سید
ازدواج
عرفه
مناجات
All tags
آدرس کانال: @shere_aeini
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 21.10K
توضیحات از کانال

کـانـال🔹اشعـــــار نابــــــ آئیـــــنے🔹
محبوبتریــن ، بزرگتریــن ، بروزتریــن
کانـــال شعــــر مذهبــــی در تلگــــرام
زیر نظــر شاعــــــران بنام کشــــــوری
ادمین ارسال شعر و تبلیغات:
@ad_shereaeini
کانال اشعارناب با همین لینک در ایتا فعال است

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 62

2022-09-03 10:43:07 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

زمین گدای عطای علی الدوام حسن
زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن
بهشت مست کرامات ناتمام حسن
به نام باب نجات بشر به نام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

به نام او که به ما اعتبار بخشیده
به پای هر یک ما صدهزار بخشیده
تمام هستی خود را سه بار بخشیده
فدای جود و جوانمردی و مرام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست
شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست
ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است
به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است
به لطف عزت او نام مومنین زنده است
به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است
معامله نبود با عدوپیام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه
حسن معز الائمه حسن عزیز الله
حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه
پیمبران همه در حسرت مقام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

حسن حکیم حسن دلربا حسن والا
حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا
به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟
فدای عاطفه و منطق و مرام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

فدای او که فراوان غم و بلا دیده
از آشنا و غریبه فقط جفا دیده
شنیده های مرا بین کوچه ها دیده
نگه نداشت کسی شان و احترام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا
ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا
نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی
خدا کند که بگیریم انتقام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم
بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم
فقط به آل علی صبح و شام مینازیم
تمام هستی ما نذر یک سلام حسن

حسن امام من است و منم غلام حسن

شاعر:
#محمود_یوسفی
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.5K views07:43
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 08:47:18 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

از بس حسن بخشنده و مهمان نواز است
از عالم و آدم گدایش بی نیاز است

از سفره اش هر قدر می خواهی طلب کن
دستِ حسن در بذل و بخشش بازِ باز است

زانو بغل کردن دگر معنا ندارد
وقتی که آقای کریمت چاره ساز است

هر جای عالم چشم می چرخانم انگار
پرچم سیاهِ "یا حسن" در اهتزاز است

استاد عباس است، باید هم بگویند
شير جمل در هر نبردی یکه تاز است

در جنگ ها، الحق جلودارش نبودند
جنگاوری اش فخرِ تاریخِ حجاز است

سجاده را از زیر پایش می کشیدند
غافل از آنکه مجتبی اصل نماز است

اینکه چه ها شد در دل کوچه، بماند
از چادرِخاکی نوشتن جانگداز است

شاعر:
#احسان_نرگسی
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.5K views05:47
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 08:45:11 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد

سنی نداشت یک‌شبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد

از کوچه‌‌های تنگ دگر رد نمی‌شود
این کوچه‌ها چقدر حسن را عذاب کرد!

دستی که خورد بر روی مادر به کوچه‌ها
آن دست گنبد حسنش را خراب کرد

چون روزه بود تشنگی‌اش اوج می‌گرفت
وقت اذان رسید تقاضای آب کرد

فهمید آب نیست ولی باز سرکشید
این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد

سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی
چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد

از دوست زخم خورد و ز بیگانه‌ها جدا
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد...

شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.2K views05:45
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 08:44:15 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

تنها ميان كوچه ها من ديده بودم
مادر زمين افتاد و من ترسيده بودم

ترسيده بودم مادرم درجا بميرد
چون غنچه از طوفان به خود لرزيده بودم

از بس كه سنگين خورد سيلي ، روي ياسش
من جاي او چون گل زهم پاشيده بودم

ضربه به جان خويش قطعاً مي خريدم
گر زودتر از مادرم جنبيده بودم

يادش بخير آندم كه بازوي كبودش
مخفي ز بابا نيمه شب بوسيده بودم

شد تلخ تر از گرية صد ساله بَهرم
آندم كه ناچار از پدر خنديده بودم

با كس نگفتم راز اين غم را كه تا حال …
از مادرم اين ناله ها نشنيده بودم

مثل عصا خود را نمودم تكيه گاهش
اطراف چادر را بر او پيچيده بودم

شد انتقام فتح خيبر درب و ديوار
سنگينيِ آن درب را سنجيده بودم

گر رازهايم زين جگر افشا نمي شد
روشن نمي شد تا چه حد رنجيده بودم

گر كه نمي بردي تو اي تشت آبرويم
تا زير خاك اين رازها پوشيده بودم

شاعر:
#محمود_ژولیده
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.1K views05:44
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 08:43:20 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

نه بوی مُشک نه چون بوی نافه ی خُتن است
نه بوی یاسمن است این نه بوی یاس من است

نه بوی چادر خاکی نه عطر آن گودال
بقیع روضه ی مکشوف کوچه و زدن است

برای گریه بر این صحنه یا که دیدارش
میان هر مژه با چشم جنگ تن به تن است

به جز بقیع که در اشک نیز می سوزیم
همیشه گرمی آتش دلیل سوختن است

کسی که دست به سینه است توی کرب و بلا
چگونه است که پیش تو دست بر دهن است؟!

غریب کیست کسی که هنوز بی حرم است؟
و یا کسی که به هنگام مرگ بی کفن است؟!

غمش ز جنس حسین است هرکه مظلوم است
حسن تر است کسی که غریب در وطن است

خراب هم که نباشد به اعتقاد من
تمام غربت اینجا به خاطر حسن است!

شاعر:
#مهدی_رحیمی
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.1K views05:43
باز کردن / نظر دهید
2022-09-03 08:42:28 #امام_حسن #مرثیه_امام_حسن
@shere_aeini

او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت
ابر کرمش بر سر هر بام علم داشت

بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را
ارباب کرم بود که بر خلق کرم داشت

تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود
هرچند که مانند علی تیغ دودم داشت

زهر آمد و زد برجگر و زود برون زد
از بس دل او ماتم و اندوه و الم داشت

وقتی جگرش ریخت میان دل آن طشت
گفتند که این حجت حق اینهمه غم داشت؟

با دیدن اشک دو برادر همه دیدند
"دلهای غریبان جهان راه به هم داشت"*

حتی به تنش فتنه گران رحم نکردند
بر پیکر خود زخمه ای از تیر ستم داشت

بنویس «وفایی»که پس از این همه غُربت
ایکاش که این حجت معبود حرم داشت

شاعر:
#سید_هاشم_وفایی
________________________
کانال اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.7K views05:42
باز کردن / نظر دهید
2022-09-02 06:58:03 #حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مصائب_شام
@Shere_aeini

یا عاقبت از سینه جانم در می آید
یا اینکه بابای من از این در می آید

این گریه ها از درد نه از اشک شوق است
امشب پدر مهمانی دختر می آید

شانه زدن، جارو کشیدن، ناز کردن
از دست من تنها همین ها بر می آید

خاکستری یا گلی گلی عمه کدامش
از این دو پیراهن به من بهتر می آید

خون لبم بند آمده خوب است اما
خون سرم از زیر این معجر می آید

من گیسویم را دور دستم حلقه کردم
چون که به دست دختر انگشتر می آید

پیراهنم که سوخت قبلا پس چرا باز
دارد دوباره بوی خاکستر می آید

حتی صدای پای بابا فرق کرده است
حس می کنم مهمان من با سر می آید

شاعر:
#علی_کاوند
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
1.9K views03:58
باز کردن / نظر دهید
2022-09-01 14:38:03 #حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مرثیه_حضرتینب
#مصائب_شام
@Shere_aeini

«اول ماه صَفر بد سَفری بود حسین
ساربانِ من عجب بدنظری بود حسین»

راهِ یکساعته یک روز به طول انجامید
کار این بی شرفان ، پرده دَری بود حسین

سنگ خوردم سرِ بازار عجب دردی داشت
دردِ سَر داشتَنَم ، دردسری بود حسین

ای جگردارترین مَحرَم زینب ، بر نِی
آنکه زن میزند از بی جگری بود حسین

بعدِ بازار همه صورت مان نیلی شد
بخدا از اَثرِ بی سپری بود حسین

ته بازار یکی نام محلّی را گفت
مردک مست عجب فتنه گری بود حسین

آن محل چشمِ خریدار به ما داشت فقط
کاش این شام بلا را سحری بود حسین

حرف بد زد به ربابه بخدا آب شدم
بی سبب بود فقط رهگذری بود حسین

سر تو بر روی نِی بند نمی شد دیگر
نیزه دارِ سر تو ، خیره سری بود حسین

چه شد آنشب که تو به خانه ی خولی رفتی
بعد از آن زلف سرت مختصری بود حسین

ما عزیزان تو بودیم ولی خوار شدیم
بعد تو قسمت ما دربه دری بود حسین

شاعر:
#سید_حسین_میرعمادی
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.8K views11:38
باز کردن / نظر دهید
2022-09-01 14:08:26 #حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مصائب_شام
@Shere_aeini

کاش اِمشب بود قَدری گیسوانم بیشتر
تا کُنَم‌ فَرشِ‌ مَسیرِ میهمانم بیشتر

از سَرِ بازار یِک هِدیه بَرای دیدَنَت...
...می خَریدَم، بود اَگَر قَدری زَمانَم بیشتر

این یَتیمی دَردِسرهای بَدی دارد پِدر
من نمی خواهم دگر زِنده بمانم بیشتر

اَهلِ ویرانه مَرا خِیلی تَحَمُّل کَرده اَند
باعِثِ زَحمَت شُدَم، بَر عَمّه جانم بیشتر

روز از گَرما مریضَم، تازه شَبها می شَوَد...
...دَر هَوای سَرد، دَردِ اُستُخوانم بیشتر

چون نِمی خواهَم تو ناراحَت شَوی، ساکِت شُدَم!
بینِ صُحبَت می شَوَد لُکنَت زَبانم بیشتر

آن شَبِ غارَت هَمه دَر دود و آتَش سوختیم
سوخت اَمّا موی من اَز خواهَرانم بیشتر

صُبح تا حرفِ کَنیز آمَد وَسَط، اُفتاد زود...
...لَرزه بَر جانِ هَمه، اَمّا به جانم بیشتر

بَر لَبِ تو بوسه زَد هَم سَنگ هَم نِیزه وَلی
عُقده دارِ بوسه های خِیزَرانم بیشتر

شاعر:
#رضا_رسول_زاده
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.6K views11:08
باز کردن / نظر دهید
2022-09-01 14:05:34 #حضرت_رقیه #مرثیه_حضرت_رقیه
#مصائب_شام
@Shere_aeini

سرمه به چشمای دلبرت زدی
چه حنایی به مویِ سرت زدی
دیگه ناامید شدم بیای پیشم...
چه عجب! سری‌ به دخترت زدی

دمِ صبحی وقت بذل رحمته
بودنت کنار من یه نعمته
این بهم‌ریختگیِ لبت بابا...
کار خیزرانِ بی مُرُوَّته

قصه ی غصمو می کنم مرور
تو رو میدیدم ولی از راهِ دور
خودمونیم..،در گوشِ من بگو
دامنم بهتره یا کنج تنور

اِنقَدَر سختی کشیدم که نگو
چیزایی توو کوفه دیدم که نگو
پیرمرده به بابات چیا می گفت...
حرفای بدی شنیدم که نگو

حُرمت قافله پای دین می ریخت
چه عرق‌ها عمو از جبین می ریخت
حرمله رباب‌ِ تو دق داده بود...
پیش چشمش آب‌و رو زمین می ریخت

دیگه فک کنم دعام نمیگیره
روسری هیشکی برام نمیگیره
خیلی تویِ کوچه ها آتیش گرفت
سنجاقِ سر به موهام نمیگیره

شعله ها چه زخمی به پرم می دوخت
دل من شبیه معجرم می سوخت
توویِ بازار یهودی ها..،دیدم
یکی داشت النگوهامو می فروخت

دلمو غم اِنقَدَر فشرده که
پاهام اِنقَدَر به خارا خورده که
چرا میگن مثه مادرت شدم؟!...
گوشوارش رو هیچ کسی نبرده که

کاشکی آغوش خودت رو وا کنی
منو از این همه غم رها کنی
میخوابید بلند می شد..،منو می زد
نبودی زجرُ یه کم دعوا کنی

دستِ باد گل‌های باغچمونُ بُرد
عمه‌امون چه خون‌ِ دل‌ها که نخورد
مکافاتی بود توو مجلس یزید
صحبت کنیز که شد..،سکینه مُرد

شاعر:
#بردیا_محمدی
=============================
اشعار ناب آئینے
@shere_aeini
2.4K views11:05
باز کردن / نظر دهید