خانواده صمیمی عباس منش

2023-02-26 21:50:50 تجربیات مونا عزیز از اجرای آگاهی های جلسه اول | دوره شیوه حل مسائل

به نام خداوند هدایتگر

سلام به بهترین استاد دنیا

سلام به خانوم شایسته عزیزم بهترین الگوی من

سلام به همه دوستان ارزشمندم

استاد میخواستم تجربه خودم از شنیدن آگاهی های جلسه اول دوره حل مسائل بگم. چون یک مسئله ای که برای من خیلی پیچیده بود رو تصمیم گرفتم حلش کنم.

دیدم رو بنر سایت فایل تجربه خریداران هست گفتم اینجا بنویسم و تمرین کامل جلسه اول رو تو قسمت نظرات خود محصول مینویسم.

من با آگاهی های جلسه 1 یه مسئله ای رو حل کردم که برای ذهنم خیلی خیلی سخت و ترسناک بود و خودم رو ناتوان میدیدم در حلش

مسئله این بود که آشپزخونه دفتر کار قبلی ما سوسک های ریز داشت و من میدونستم که این موجودات هستن ولی چون اینا روزا اصلا نبودن و فقط شب ها میومدن بیرون و ما هم شبا نبودیم منم اینا رو نمیدیدم پس همش ذهنم ازش فرار می‌کرد و نمیخواستم واردش بشم چون هم خیلی میترسیدم و خیلی کار سختی بود برام

من همیشه دفتر و تمیز میکردم ولی به قول استاد داشتم آشغال ها رو میزاشتم زیر مبل

و چقدر رنج می‌کشیدم از اینکه هر چیزی میخواستیم بخوریم باید ظرفها رو میشستم بعد استفاده می‌کردیم ولی خودم این مسئله رو حل نکردم و همش از همسرم میخواستم که یه کاری کنه

خلاصه من انقدر انجام ندادم تا قرار شد ما از اونجا اسباب کشی کنیم

منم خوشحال که دیگه از اینجا میریم و من از مسئله فرار کردم

تا رسیدم به جمله طلایی استاد که میگن اگه از مسائل فرار کنی و حلشون نکنی اونا دنبال تو میان

ما اومدیم دفتر جدید و من با اینکه همه جا رو شستم و تمیز کردم ولی بعد از یه مدتی دیدم بازم اون موجودات هستن و به خودم گفتم تو مسئله رو حل نکردی و اون دنبال تو اومد

استاد من میدونستم باید این حل بشه و اگه نشه باز همین داستانه و من هرجا برم اینا هستن

چقدر این مسئله تمرکز من و بهم می‌ریخت و عذابم میداد

استاد با آگاهی های جلسه 1 تصمیم گرفتم هرطور شده واردش بشم و این مسئله رو حل کنم و خودم رو توانمند ببینم در حل این مسئله ای که برام ترسناک بود و رو هدایت خدا حساب باز کنم

یعنی به خودم گفتم یا میمیری یا انجامش میدی

و چند روز پیش که میدونستم فرداش نمیایم سرکار از همسرم خواستم که تو دفتر نباشه که من بتونم دفتر و سمپاشی کنم

چون نمیخواستم همسرم انجام بده میخواستم خودم بر ترسم غلبه کنم و از یه نفرم پرسیدم که چی کار کنم و اونم راهنماییم کرد

یعنی استاد من با ترس و لرز شروع کردم به سمپاشی و از این میترسیدم که وقتی من سم میزنم اینا مثل مور و ملخ میان بیرون و من میترسم

ولی ولی

همش تو ذهنم یاد خانوم شایسته عزیزم افتادم که شما گفتین چطوری پارادیس رو که تازه میخواستین توش زندگی کنید تمیز کردن و اون حشرات که خیلی وحشتناک تر از مسئله من بود رو از بین بردن و به قول شما کاری و انجام دادن که هیچ زنی حاضر نیست انجام بده

خلاصه با هر ترسی بود من دفتر و کامل سم پاشی کردم

و امروز با اینکه یه روز نخوابیده بودم چون برای کار رفته بودیم یه شهر دیگه و شب هم خیلی دیر خوابیده بودم ولی به لطف قانون سلامتی تونستم صبح زود بیدار شم و برم دفتر و تمیز کنم و از همسرم هم خواستم که نیاد که خودم بتونم انجامش بدم

وقتی رفتم دفتر خوب دیدم اینا همشون مردن و یه عالمه رو زمین افتاده بودن حالا جمع کردنشون هم یه پروسه بود

درسته خیلی بزرگ نبودن ولی برای من که کلا از حشرات میترسم خیلی ترسناک بود

خلاصه جمعشون کردم و همه جا رو تمیز کردم ظرفها و همه چیز خوب تمیز کردم و شستم و تونستم این مشکل و که همه تمرکز من و گرفته بود حل کنم و به خودم بگم که من توانایی حل مسائل رو دارم

استاد من قبل از آشنایی با شما یه آدمی بودم اگه از این جور مسائل پیش میومد من میشستم گریه میکردم و میگفتم چرا این مسئله برام پیش اومده و همسرم رو مجبور میکردم انجامش بده و حلش کنه

ولی الان خیلی بهتر شدم و دیگه با این دوره هم تصمیم گرفتم قوی تر بشم و به این درک برسم قرار نیست من تو زندگیم مسئله نداشته باشم بلکه باید یاد بگیرم چطوری مسائل رو حل کنم و اعتماد به نفسم رو افزایش بدم و رشد کنم و از حل هر مسئله اهرمی بسازم برای حل مسائل دیگه

استاد عاشقتونم برای اینکه همه چیز و اصولی به ما یاد میدید.
شاید از بیرون نگاه کنیم بگیم این مسئله ربطی به ثروت نداره ولی این مشکل واقعا تمرکز من و از رو کارم برداشته بود و داشت آزارم میداد و خوشحالم که بر ترسم غلبه کردم و انجامش دادم و الان واقعا اعتماد به نفسم رفت بالاتر و به خودم ثابت کردم که من توانایی حل هر مسئله ای رو دارم حتی اگه از نظر ذهنم سخت ترین کار دنیا باشه

استاد خیلی دوستتون دارم. خانوم شایسته عزیزم عاشقتونم و شما بهترین الگوی من هستید. هر کاری میخوام انجام بدم و ذهنم میگه نمیشه یا سختشه من شما رو تو ذهنم میارم و انجامش میدم باز کردن / نظر دهید

2023-02-17 09:56:07 تجربیات نجمه عزیز از زندگی به شیوه دوره قانون سلامتی

به نام الله هدایتگرم
سلام به استاد عزیزم
خیلی خوشحالم که دارم به شیوه دوره قانون سلامتی زندگی می کنم. من اصلا هیچ اضافه وزنی نداشتم ،ی بدن معمولی بدون عضله و حتی داشتم هر بار لاغر تر می شدم.
وقتی دوره قانون سلامتی رو خریدم، تصمیم گرفتم توی دوره، هیچ کار اضافه ای به جز عمل به توضیحات استاد انجام ندم. چون اول دوره نخواستم تکامل رو رعایت کنم اما خیلی زود این رو فهمیدم و تصمیم گرفتم طبق توضیحات استاد پیش برم.
سعی کردم عجله نکنم و سعی میکردم مو به مو به آنچه استاد در دوره قانون سلامتی میگه، عمل کنم .
قبل دوره سلامتی ، من هرماه لاغرتر میشدم و بی انرژی تر.
با توضیحات استاد توی یکی از جلسات دوره فهمیدم دلیل لاغری بی دلیل من، درست کار نکردن روده ی من هست و دیواره روده ام نفوذپذیر شده و طبق توصیحه استاد، خیلی جدی رژیم لیکی گات رو انجام دادم چون فهمیدم درمان من همینه.
سالها بود که هیچ دکتری نمیتونست تشخیص بده دلیل اصلی این لاغری مداومم برا من چیه فقط . هر بار که دکتر می رفتم فقط کلی قرص و دارو میدادن که فایده نداشت یا مقطعی بود.
به خاطر جدیتی که درمان این موضوع برام داشت، تصمیم گرفتم حتی خیلی بیشتر از مدتی که استاد در اون جلسه گفتن، رژیم لیکی گات رو رعایت کنم و به صورت کامل، سیستم روده و سیستم گوارشم رو پاکسازی و به تنظیمات اولیه سیستم بدن برگردونم.
چون حس میکردم نیازه و من توی این دوره فهمیدم که کلا بدن هوشمنده و خودش میگه آدم باید چیکار کنه.
تمام آنچه که استاد درباره رژیم لیکی گات و ریست فکتوری روده رو گفته بودند، با جزئیات انجام دادم.
رژیم لیکی گات خیلی بهم کمک کرد و بعدش که ورزش رو شروع کردم متوجه شدم بدنم داره واکنش مثبت میده و دیگه وزنم نه تنها کم نمیشه بلکه ذره ذره عضلاتم سفت تر میشد
من قبل از دوره هم ورزش میکردم ولی هیچ فایده ای برام نداشت مدام لاغرتر میشدم برای همین چندوقتی بود که کلا بیخیال شده بودم و چون نتیجه ای نمیدیدم ولش میکردم
اما خب این نتیجه ای که بعد از دوره قانون سلامتی دیدم، با تمام نتایج طول عمرم متفاوت بود.
به خوبی درک می کنم که روده و معده م بازسازی شدن. ولی خودم آگاهانه دوست دارم هنوز هم یک سری توصیه های رژیم لیکی گات رو رعایت کنم.
دارم میبینم که بدنم داره تغییر میکنه عضلات بزرگ و خوشفرم میشن.
انحنای ماهیچه ها هی بیشتر نمایان میشه و منم مصمم تر میشم تا جدیتر ادامه بدم و ورزش کنم یعنی وقتی میبینم افزایش وزنم بواسطه بزرگ شدن حجم عضلاتم هست، اونقدر حس خوب داره که خدا میدونه.
درپناه الله یکتا. همیشه سالم باشید.
https://abasmanesh.com/fa/product/the-law-of-health/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-14 05:08:52 اینبارم اگه هدایت شدم که تو نمایشگاه حضور پیدا کنم، حتما نتایجش دوباره من رو رشد می ده
و من این باور و ایمان رو دارم که خدا هر هدایتی میکنه قراره منو به سعادت و ثروت و لذت برسونه چون این درخواست منه از خداوند
من ایمان داارم و باور دارم به دستان توانمند و هنرمندم و میدونم اونقد این نقاشیا قشنگن که هرکسی ببینه حیرت زده میشه مثل همیشه و قطعا فروش خوبی خواهم داشت.
ایمان دارم که فراوانی وجود داره، و بسیارن کسانی که خدا از هر طریقی به سمت کسب و کار من و خرید محصولات من هدایتشون می کنه
پس کافیه که من تنها به او توکل کنم تا خودش هدایت کنه مشتری هایی که قراره بیان و تابلوهای گرانقیمت و با ارزشم رو بخرن

خدایاشکرت میکنم برای این زندگیه سراسر زیبایی. برای اینهمه فراوانی
خدایا شکرت میکنم که بهم قدرت درک آگاهی و عمل به قوانین جهان هستی رو دادی و روز به روز تکاملم و رشدم بیشتر میشه و درکم بیشتر میشه
خدایاشکرت برای این خانواده صمیمی و استاد محبوبم و خانم شایستهِ ی شایسته
استاد عزیزم سپاسگزارتم برای وجودت و برای ایمانت و برای رسالتت

https://abasmanesh.com/fa/product/12steps-course/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-14 05:08:51 تجربیات الهه عزیز از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم

سلااام به روی ماه استاد عزیزم وخانم شایستهِ شایسته و همه هم دوره ایای ماهم

استاد جان من الان قدم دوم هستم و بسیار به همه به همه تمرینات این دوره متعهد هستم اما نمی دونم چرا از زیر بار این تمرین فوق العاده ستاره قطبی شونه خالی میکردم.
اما هرروز سعی میکنم تمام فایل هارو از اول مرور کنم و به اضافه اینکه هنرمندم وصبح تا شب تو هنرکدم درحال نقاشی کشیدن و تمرین کردنم
استاد تو این دوماهی که از شروع قدمام میگذره خیلی اتفاقات قشنگی توی زندگی برام رخ داده
قدمای قشنگ و عملی برداشتم
آگاهی های جلسه دوم این قدم اونقد بهم چسبید وقتی که شروعش کردم و دیدم ای جااااان انگار استاد اختصاصی این فایل رو برای من ساخته
چونکه قبل از شروع دوره بود که یه الهام دریافت کردم که الهه باید نقاشی بکشی و جمع کنی ببری قشم برای فروش.
اونموقع یعنی همین سه ماه پیش نهایت قیمتی که برای کارام میذاشتم 400 هزار تومان بود با اینکه کارم واقعا عالی هست.
یعنی فکر کنین چقدددد ذهنم محدود بود و این باور رو عمیقا داشتم که کسی پول نمیده برای کارام
عزت نفسمم بسیار پایین بود. مثلا استادم میگفت الهه این تکنیک جدید رو که یاد گرفتی بیا بهم اموزش بده یا تو اموزشگاه کلاس بردار و بازم میگفتم نه استاد اونقدام خوب نیست درصورتیکه تو دلم یه حسی جیییغ میکشید که دختررررررر کارت خیلی خفنه چرا باور نمیکنی تو هنرت فوق العاده است.
خلاصه ضمن کار کردن به آگاهی های این دوره تصمیم گرفتم به این الهام عمل کنم.
تو یه هفته با تمرکز کار کردم و نقاشی ها رو آماده کردم و دوستمم دعوت کردم به این سفر لذت بخش.
روز موعود رسید و پاشدیم رفتیم قشم با یه چمدون کارهای آماده و یه کوله لباس… وای استاد نمیتونم بگم از این لذتی که هنوز مزه مثل عسلش زیردندونمه
شب اول رو رفتیم جلوی سیتی سنتر بساط کردیم و خدااااای من چقد عالی بود. چقد انرژی مثبت اونجا فوران کرده بود
چقد آدما بهمون انرژی میدادن و از کارها تعریف میکردن
یکی برامون غذا میاورد میگفت میخوام لذت غذاخوردنو کنار شما ببرم
یکی میومد مینشست کنارمونو میگفت شما دارین جوونی میکنین چقد بهتون افتخار میکنیم و از این حرفا
استاد خیلی از کارا تو شب اول فروش رفت اونم با قیمتای بالایی که قبلش برام قابل تصور نبود.
مثلا تو لحظه مشتری میگفت قیمت چنده؟ قلبم یه قیمت رو برای اون کار در لحظه مشخص می کرد و میگفت فلان قیمت بعد ذهنم چشماش گرد میشد وبهش میگفتم ساکت الان فقط می خوام با قلبم حرف بزنم و همون قیمتی رو میگفتم که قلبا بهش باور داشتم و شخص با خوشحالی و کلی حس خوب ازم میخریدش
خلاصه که روزا تا غروب کار میکردیم و شبا روی فروش کارا. اخ که چقد لذت بخش بوددد
اونجا فهمیدم کارام و هنرم خیلی ارزشمنده. فهمیدم که خدا منو به این سفر هدایت کرده که باورم رو قوی کنه نسبت به مهارتم تا ببینم میتونم تابلوی 3میلیون تومانی رو به راحتی سفارش بگیرم که البته بازم باید بیشتر باشه اما تکامل واقعا نمیذاره که عجله کنم.
اما با گوش دادن به آموزش های شما و عمل به الهاماتم و این تجربه، این باور در من ساخته شد که من واقعا هنرمندم و توانایی هام خیلی بالاست.
این باور ساخته شد که ارزش تابلوهام خیلییی زیاده و این واقعیه و توهم نیست.
این باور ساخته شد که وقتی دلمو بدم به خدا و دستمو تو دستاش بذارم و قدم بردارم. قرار نیست من کاری کنم اون خودش افراد و مشتری های ثروتمند رو به سمتم هدایت میکنه
از وقتی از این سفر برگشتم، عزت نفسم خیلی بیشتر شده. حالم بهتر شده و ایمانم و امیدم بیشتر و بیشتر.
الان بیشتر سعی م کنم روی خودم کار کنم و ورودی هام رو کنترل کنم و ناخوداگاه شکر گزاری هام تغییر کرده
هر صبح و شب رو تو دفترم به مدت 3 ساله که شکر گزاری میکنم اما دیدم که شروع کردم توی نوت بوک گوشیم موارد مثبت روزم رو نوشتن و شکر گزاری کردن و بعد دوهفته هدایت شدم به خریدن دوره دوازه قدم و وقتی تمرین ستاره قطبی رو دیدم فهمیدم که واقعا برای به دست اوردن هرچیزی باید از قبل ذهنمون امادش بشه و اون یهویی نوشتن از نکات مثبت روزم همین تمرین ستاره قطبی بوده، خدایا شکرت
و اینکه فهمیدم دلیل اینکه از این تمرین شونه خالی میکردم، شاید بخاطر کم بودن عزت نفسم بوده.
دو هفته بعد از اینکه تصمیم به نوشتن این تمرین گرفتم، به نمایشگاه بزرگ نقاشی سیاه قلم در ایران هدایت شدم و دارم براش اماده میشم و این اولین باریه که این نمایشگاه برگزار میشه و من خیلیییی زیبا بهش هدایت شدم که بازم داستان هدایتش شیرینه ولی بخوام بنویسم واقعا طولانی میشه
باورهایی که میتونم بسازم اینه که من یه بار به الهام و هدایت خدا اعتماد کردم و هرچند یه ترسای ریز داشت اما شیرین ترین لذت زندگیم شد و کلی باورای قشنگ ساخته شد و کلی ثروت به زندگیم جاری شد باز کردن / نظر دهید

2023-02-13 11:06:51 https://abasmanesh.com/fa/multiply-income-in-year-1/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-13 11:06:51 نتایج مالی آرزو عزیز از عمل به آموزه های استاد عباس منش درباره قوانین ثروت ساختن

درود به استاد عزیز و همه دوستان
چند ماه قبل، همان روز که فایل چند برابر کردن درآمد در یک سال را گوش دادم و بعنوان اولین قدم برای افزایش درآمد این تعهد رو نوشتم و یه سری روابط رو حذف کردم و یه سری روابط رو سپردم خدا مدیریت کنه برام، ایمان داشتم که نتایج مثبتی در انتظارمه. ولی انتظار من این بود که درآمدم یه کم بهتر بشه. مثلا دوبرابر یا مثلا یکم تغییر کردن
الان بعد 6 ماه از اون روز و کلنجار رفتن با ذهنی که انقدر درب و داغون بود و تازه به نظرم من یه کوچولوووو تونستم باورهام رو درباره ثروت تغییر بدم، دارم می بینم که نتایج اصلا قابل مقایسه با تغییرات من نیست.
انگار که من یه قدم بر میدارم و دنیا ده قدم منو همراهی میکنه و به جلو سوق میده.
درآمد الان من رو باید حدودا تقسیم بر 35 کرد تا بشه اندازه درآمد 6 ماه قبل من.
یعنی درآمدم 35 برابرررر شد.
الان که اینو مینویسم دلم میخواد هزارهزار بار بگم خدایا شکرت و بگم استاد ممنونممم ، من دارم در مسیر رویاهام قدم برمیدارم و این تمرکز روی نتیجه هایی که خلق میکنم اصلا غوغا میکنه ، هر بار اتفاقات رو بهتر میکنه ، هربار انگار یه جایزه ی جدید منتظرمه و اینا ایمان رو تقویت میکنه که دیدی من خلقش کردم دیدی توجهم باعثش بود، دیدی فلان چیز رو خواستم شد.
واقعا زندگی یه بازیه که هربار وقتی با تضادهاش مواجه میشیم و حل میکنیم یا میریم تو دل یه ترسی انگار یه مرحله میریم بالاتر و بازیکن بهتری میشیم تو این بازی .
خب داشتم درباره درآمد میگفتم
من قبلا انتظارم یه تغییر اساسی یا یه ایده خفن بود
ولی به قول استاد فرصت ها همه جا هستن ولی ما بخاطر باورامون نمیبینیمشون مثل کریستف کلمب که وقتی داشت وارد آمریکا میشد بومیا کشتی اش رو نمیدیدن چون باور نمیکردن همچین چیزی رو
خلاصه به فایل سوم چندبرابر کردن درآمد در یک سال که رسیدم و باورهاش رو یادداشت کردم و سوالی که استاد پرسیده بود رو از خودم پرسیدم، جواب این بود که بیشتر توی کارت یادبگیر. روش های مختلفش رو توی حوزه ی کاریت یاد بگیر.
و من بسم الله ش رو گفتم
الان که فکرشو میکنم اصلا یادم نیس چجور انقدر آموزش های غنی و درجه یکی پیدا کردم
با افرادی اشنا شدم که اصلا عاشق یاد دادن و اشتراک گذاشتن تجربه بودن
بعد یادگیری رو متوقف کردم گفتم اینا رو باید در عمل اجرا کنم.
نمیخوام فقط تو ذهنم کتابخونه بسازم که هی اطلاعات بیشتر تلمبار کنم.
بعد که قدم های عملی رو بر می داشتم تا مهارت هام رو در عمل توی کارم بیشتر کنم ، موقع اجرا با یه سایت ها و کانال ها اشنا شدم اصلا بی نظیر انگار ماه و خورشید و فلک دست به دست هم داده بودن که منو هل بدن به جلو ، اینه که گفتم من یه قدم و خدا ده قدم ، خدا یه دستی برام فرستاد که میگفت بیا اول کارته من نشونت میدم و بعد از رو اینا تو برو تمرین کن که ببینی چی به چیه و واقعا من ذوق زده بودم از اینکه همه چی انقد عالی پیش میرفت و همه چی در زمان مناسبش برام آماده می شد.
امروز دوباره بعد سه ماه اومدم همین سوال اون فایل رو از خودم پرسیدم که: چطور بهتر چطور کاراتر و جواب این بود که بیا روشها رو ادغام کن
اولش ذهنم قبول نمیکرد و میگفت باید تمرکز کنی رو یه روش. ولی دلم میگفت اگه ادغام کنی شیوه ی جدیدی درست میشه و تمرکز کن رو اون شیوه جدیده و رفتم تو مسیرش هنوز دارم روش کار میکنم تا درست کنم اون روش خاص خودمو توی حوزه ی کارم.
و خبر خوب اینه که تا به الان نتیجه حیرت آوره. با همین فرمون خدا میدونه چندین برابر بیشتر و بیشتر ثروت بسازم و بیشتر و بیشتر به خواسته هام برسم و گسترش بیشتری به جهان بدم و به خدا نزدیک تر شم
چون ثروتمند شدن معنوی ترین کاره
و هرچی خلق ثروت بیشتر=نزدیکی بیشتر به خدا
یه سری موضوعات روانشناسی ثروت هستند که باید خیلی خیلی روشون کار کنم و خیلی باید تکرار و تکرار شن تا برن توی وجودم
مثل باورهای فراونی :بی نهایت بودن فرصت ها ، بی نهایتی ایده ها و بی نهایتی نعمت ها ، بی نهایتی آدمای فوق العاده و کلا بی نهایتی در همه چیز
مثل ارتباط معنویت و ثروت: که چقدرررر ثروتمندها به خدا نزدیکترن چقدر ثروت معنویه چقدر با شکوهه
مثل راحت به دست آوردن : که این باور داره این روزا یکم سماجت میکنه انقدر که وقتی راحت پول به دست میاد من نوعی میگم نکنه حرومه انقد راحت ،
در حالیکه نههههه راه درست راه ساده است. مسیر درست، لذت بخشه. اصلا من لایق راحت به دست آوردن ثروتم ، اگه یه سری افراد انتخاب کردن با زجر پول دربیارن، به من ربطی نداره اون مسیر انتخاب خودشونه اون نتیجه نگرش خودشونه هرکس مختاره از جاده خاکی و سنگلاخی بره یا جاده آسفالت،.
و من جاده آسفالت رو انتخاب کردم و خدا من رو به مسیر آسونی هدایت می کنه
در پناه تنها قدرت مطلق جهان باشید
باز کردن / نظر دهید

2023-02-08 09:24:12 تجربیات مهدی عزیز درباره یکی از امکانات سایت abasmanesh.com به نام: «نشانه من برای واضح شدن قدم بعدی ام»

سلام و عرض ادب خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان همفرنکانسی گلم
ابتدا از خداوند و دوستان با محبت و بخشنده اش استاد عزیز بینهایت سپاسگذارم که قوانین بدون تغییر این کیهان را به ما آموزش و العام می کنند .
دیروز من یه درگیری فکری و خانوادگی داشتم که به خاطر وصلت دخترم با یک خانواده (‌حدود یکسالی که البته در نامزدی هستند ) و برای برگذاری جشن عروسی این دو زوج، چند بار ما برنامه ها رو با خانواده ی داماد فیکس میکردیم و بخاطر اون برنامه، کلی کارهای اولیه مثل تالار و… روهماهنگ میکردیم اما بعد این عزیران خبر میدادن که برنامه عوض شده و کلا مثل اعضای 1+5 می زدن زیر میز خخخخخ)
خلاصه این بد قولی و بی برنامگی خیلی اذیتم میکرد و دیروز اداره روز پرکار و شلوغی داشتیم.
بعد از چند جلسه کاری، نزدیک غروب همسر عزیزم بهم خبر داد که دوباره برنامه ی عروسی تغییر کرده و این عزیزان امشب برای مذاکره نهایی و هماهنگی برنامه ها، میان خونه ی ما.
ذهنم به هم ریخته بود و همون موقع اومدم اتاقم و از خداوند کمک خواستم که امشب را بهترین تقدیر برامون رقم بزنه و کمک کنه که آروم باشم .
اومدم سایت را باز کردم. چون اینجا بهترین مکانی است که به من آرامش بینظیری میده. وقتی میام تو این سایت و مطالب را استفاده می کنم و یا کامنت ها را میخونم، مثل اینه که رفتم تو یه باغ خوشکل و سبز و آرام با صدای پرندگان زیبا قدم میزنم و به آرامش می رسم .
داشتم از خدا خواستم که راهنمایی ام کنه و یهو توی صفحه اول سایت، کلیک کردم روی دکمه «مرا به سوی نشانه ام هدایت کن» و این هدایت شدم به فایل بی نظیر:
“‌گفت آسان گیر کارها کز روی طبع …. ”
https://abasmanesh.com/fa/take-it-easy/
فایل رو گوش دادم. استاد این فایل تقریبا 9 دقیقه ای آنچنان آرامشی به من داد که نمی تونم با هیچ چیز وصفش کنم .
همونجا از خداوند وهاب و استاد عزیزم بینهایت سپاسگذاری کردم . از خداوند به خاطر خلق این قوانین ثابت و از استاد عزیزم بخاطر یادآوری این قوانین و هدایت ما به مسیر درک و اجرای این قوانین.
خلاصه اینکه تا برسم خونه، چند بار این فایل را گوش کردم.
خدا را شکر از آنجا که همسرم هم در این مسیر با من همراه و همسفر هست، ماجرا را به ایشون گفتم و فایل را برای ایشون هم پخش کردم و با دلی آرام و روی باز به استقبال مهمانان رفتیم.
خدا رو شکر برنامه عروسی، بهتر از هر چیزی که تصورش را میکردیم بسته شده و خدا را شکر یک شب عالی را تجربه کردیم . آرزو میکنم همه دوستان همفرکانسی مون و جوانهای عزیز این سایت همیشه بهترین ها را تجربه کنند و اصلا به خودشون تردیدی در مورد قوانینی که استاد آموزش می دهند نداشته باشند.

https://abasmanesh.com/fa/my-sign-to-guide-to-the-next-step/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-07 04:51:50 بخشی از تغییرات و بهبودهایی که علیرضا عزیز با عمل به آموزه های استاد عباس منش در زندگی خود ایجاد کرده است

با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیزم مریم جان و تمام دوستانم در سایت گروه تحقیقاتی عباس منش.
امروز می خوم تجربیات خودم رو تا جلسه اول از قدم دوم این گونه شروع کنم که :
سال 99 با فایلهای استاد آشنا شدم. دست و پا گریخته چیزهایی رو گوش میدادم و میدیدم .اوایل برایم جذاب نبود و پیش خودم فکر می کردم که اینها همش بازار گرمی است.
این افکار در حالی بود که در یک مغازه پروتئینی کار می‌کردم و حقوق 5 میلیونی میگرفتم و هزار تا خواسته و آرزو داشتم که اصلا نمیدونستم چجوری باید به این خواسته ها برسم.
افکار و باورهای مخرب من باعث شد تا تنها سرمایه زندگیم که یک ماشین پارس بود رو بفروشم به امید اینکه پولش را میزارم بانک وام میگیرم بعد هم ماشینم رو میخرم هم میتونم یک مغازه واسه خودم بزنم.
کل افکار من در مورد آینده و خوشبختی همین بود.
اینکه بتونم روی پای خودم بایستم.
این افکار در حالی بود که از نظر روابط عاطفی وابستگی شدید به کسی دیگر پیدا کرده بودم.
تمام زندگیم و خلق و خویم بدلیل همین وابستگی کلا عوض شده بود.
وقتی که این رابطه روزهای آخرش را سپری می‌کرد من به دنبال یک راه گریز بودم. یک راهی که از این سر در گمی نجات پیدا کنم.
اونجا بود که اون جرقه خورد و انگار هزار نفر به من گفتند که تنها راه نجات تو استفاده از آموزش های استاد عباس منش در سایت استاد است.
آخه تو فایلهای دانلودی ایشون یک چیزهایی در مورد عواقب وابستگی و چک و لگدهای جهان هستی شنیده بودم. و اینکه چطور باید این مشکلات رو حل کرد.
وقتی دیدم تمام اون چیزهایی که استاد گفته بود رو من در زندگیم دارم می‌بینم، تصمیم گرفتم که وارد سایت شوم و آموزشهای استاد رو دنبال کنم.
با شکرگزاری شروع کردم.
و شروع کردم به عمل کردن به آموزه های استاد و روی خودم کار کردم و روز به روز بهتر و بهتر شدم
تو کامنتهای دوستان چیزی در مورد تمرین ستاره قطبی شنیدم.
کنجکاو شدم و دنبال کردم.
یک چیزهایی دست و پا شکسته درباره تمرین ستاره قطبی آموختم و تمرین کردم و تمرین کردم.
اولین خواسته من این بود که بتونم بهای محصولات استاد رو بپردازم.
نمیدونم چی شد اما تو. اردیبهشت امسال تونستم قانون سلامتی رو بخرم و روی خودم کار کنم.
این در حالی بود که 5 میلیون درآمدم بود ولی نمیدونم چی شد پولش فراهم شد.
خواستم مهاجرت کنم و این و درخواست رو به خداوند دادم. و در جهتش اقدام کردم و این شد که تونستم از اون نقطه امنم به یک شهر بزرگتر بیام. بدون اینکه بدونم باید چکار کنم.؟ درآمدم چی هست.؟ کرایه خونم و چکار کنم.؟..
فقط یک چیزی در اعماق وجودم میگفت راهت درسته و حرکت کن.
من رو خودم کار می کردم و به ایده هام عمل می کردم و حرکت کردم و بعد تونستم یک خونه رهن و اجاره کنم. اینم دردحالی بود که اصلا می‌گفتند الان خونه خالی نیست . باید صبر کنی.
اما خداوند منو هدایت کرد به یک خونه شیک و عالی. و این اتفاقات ایمان من رو به ادامه دادن بیشتر می کرد.
بعد نوشتم خدایا میخوام یک مغازه از خودم داشتم باشم .
خداوند اجابت کرد و بعد از بیست روز مهاجرت یک مغازه کافی شاپ رو سر راه من گذاشت.
کل سرمایه من 50 میلیون بود و از خدا خواستم به من سرمایه بده.و اونم اجابت کرد. چون من داشتم روی خودم کار می کردم و مسیر درست رو ادامه می دادم.
الان که دارم این کامنت رو مینویسم حدود 6 ماه از درخواست من گذشته. الان من صاحب یک مغازه شیک و عالی با در آمد ماهینه 12 برابر بیشتر از اون چیزی شدم که قبل از آشنایی با آموزه های استاد عباس منش تو شهرستان میگرفتم.
دوستان، می خوام بگم که نمونه بارز تمرین ستاره قطبی تو زندگی من رخ داد.
از یک دلدادگی و وابستگی رها شدم و شرایطم روز به روز بهتر شد و خداوند هدایتم کرد و قدم به قدم کمکم کرد تا امروز در کنار همسر و فرزندانم یک زندگی عاشقانه ای داشته باشم.
الان شغل و کار عالی دارم.
هر روز روی خودم و باورهایم کار میکنم.
توی بهترین محیط زندگی میکنم
به دلیل این نتیجه ها و رشد دادنشون بود که دوست داشتم دوره 12 قدم رو بخرم و بهای تمرین ستاره قطبی رو بپردازم.
می خواستم 12 قدم رو بخرم تا بدونم که استاد چگونه روی کنترل ذهن داره کار میکنه.
و الان نتایج من، احساس خوب من، نشانگر و مثال‌های من از تمرین ستاره قطبی است.
من میخوام داستان هدایتم رو کامل بنویسم .
بنویسم که قوانین جهان هستی چگونه کار کرد و چطور به من کمک کرد زندگیم رو اونجوری که می خواهم خلق کنم. منی که حتی برای خرید یک محصول همیشه لنگ میزدم، امروز میتونم با جرأت بگم که چقدر خوشبختم و در همه حال احساس خوبی دارم.

https://abasmanesh.com/fa/product/12steps-course/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-05 10:27:52 داستان هدایت شهرزاد عزیز به خانواده صمیمی عباس منش و بخشی از نتایج ایشان از عمل به آموزه های استاد عباس منش

سلام به همه دوستان
داستان آشنایی من از اونجایی شروع شد که داشتم زیر چک و لگد های جهان، از بین می رفتم یعنی دقیقا چیزی نمونده بود که به خط قرمز برسم.
حالا حتما میپرسی تو چه زمینه ای؟ منم بهت میگم توی زمینه روابط
من متاهل بودم و کاملا داشتم با چشم خودم نابود شدن زندگیم و خودمو رو میدیدم. کیفیت روابط من قشنگ رفته بود زیر صفر...
خلاصه توسط خاله ام با استاد عباس منش و سایت گروه تحقیقاتی عباس منش آشنا شدم....
به محض ورود به سایت، نشستم پای فایلهای دانلود و شروع به گوش دادن کردم تا ببینم اصلا استاد عباس منش کی هست ؟چی دیدگاهی داره؟
چون قبلش با یه استاد دیگه کار می کردم اما نتیجه ای نمیگرفتم..
از فایلهای سریال سفر به دور آمریکا شروع کردم. اونجا بود که با خودم گفتم شهرزاد تو اصلا زندگی نمیکنی... این آقارو ببین چه زندگی داره چه آرامشی چقدر حرفاش ساده و کاربردی هست و چقدر به دل می نشینهه...
خلاصه اونجا بود که برای اولین بار تو زندگیم بیدار شدم. یادمه طلاها مو فروختم و دوره عشق و مودت در روابط رو خریدم و برای اولین بار تو زندگیم، با تعهد زیاد شروع کردم به اجرای آنچه استاد در این دوره آموزش میده.
با خودم گفتم من که زندگیم خراب شده. اگه قراره همین روزا از هم جدا بشیم بزار حداقل خودمو درست کنم و یه آدم بهتری بشم که رابطه ی بعدیم مثل این رابطه نباشه.
خیلی سخت بود و من روی خودم کار می کردم تا اینکه دیدم روابط من با همسرم از زیر صفر تازه به صفر رسید.
یعنی زندگیم با همسرم از اون حالتی که همش بحث و ناراحتی و... خیلی چیزای دیگه که حتی قابل گفتن نیست، تبديل شد به زندگی تقریبا آرومی که دوتا آدمی که بدون احساس باهم مثل همخونه زندگی میکنن و هیچ بحث و دعوا و ناراحتی با هم ندارن.
با خودم گفتم خب حالا وقتشه که شروع کنم و تو خیالم اون زندگی و اون خصوصایتی که همیشه از همسرم میخواستم رو توی خودم کار کنم.
تقریبا از وقتی شروع کردم تا الان که دارم یکه رابطه عاشقانه رو تجربه می کنم دو سال دوسال زمان برد و الان مثل رابطه و زندگی خودم رو نه تنها تو اطرافیان بلکه تو هم سن های خودمم ندیدم..
از نظر روابط عاشقانه با همسرم فوق العاده عالی؛
از نظر روابط با خانوادم فوق العاده عالی؛
از نظر روابط با دوستان دارم روابط فوق العاده عالی ای رو تجربه می کنم. دوستایی که منو آدم حساب نمیکردن الان خودش میگن ما حسرت زندگی تورو داریم...
خلاصه که خداروهزار بار شکر نه تنها از همسرم جدا نشدم بلکه الان عشقی رو در روابطم باهاش دارم که یه زمانی آرزوم بود و خداروشکر الان صاحب فرزند شدیم به لطف خدا...
میخوام بگم هیچ چیز تو دنیا نیست که ما نتونیم بدستش بیاریم. فقط کافیه اراده و توکل زیاد داشته باشیم و مسیر درست رو ادامه بدیم.
به زودی میام واستون از نتایج مالی میگم چون قدم های رو دارم برمی دارم به امید خدا..

https://abasmanesh.com/fa/members-introduction/ باز کردن / نظر دهید

2023-02-03 09:16:23 تجربیات یوسف عزیز از عمل به آگاهی های دوره 12 قدم

به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز
استاد شما عشق منی️

خداروشکر میکنم که یک‌جلسه عالی دیگه از دوره فوق العاده 12 قدم رو دیدم،.
استاد جان‌ابتدا میخوام از نتایج تمرین تجسم و ستاره قطبی بگم ، من هر روز قبل بعد از بیدار شدن اتفاقاتی که میخوام واسم بیفته رو میسازم تو ذهنم و میرم سراغ کارهام و مطمئنم باورتون میشه که دقیقا همونا اتفاق میفته همون اتفاقاتی که خودم ساختم یه سری هاش درصد خیلی کم شاید اون روز اتفاق نیفته ولی چند روز بعد قطعا رخ میده.
بعد شب میام تو دفتر مینویسم چه اتفاقات خوبی واسم افتاد در طول روز سپاسگزاری میکنم از خداوند و اون اتفاقانی که تو تمرین ستاره قطبی برای خودم ساختمو یادآوری میکنم و میگم دیدی یوسف دیدی شد و کلی خوشحال میشم و خداروشکر میکنم و آخرشب هم قبل خواب همون اتفاقات مثبت رو تو ذهنم مرور میکنم

در مورد تجسم هم هر روز صبح ویدیوهای چیزهایی که دوست دارم مثل ماشین ویلا ساعت آپارتمان و … رو با آهنگ های تجسمی شما میذارم و بهشون خیره میشم و روزمو میسازم خیلی حس خوبی بهم میدن و در طول روز نشونه هایی ازشون میبینم و تحسین میکنم و کسانی که اون خواسته منو دارن هم تحسین میکنم و میگم وقتی اونا تونستن بهش برسن منم میرسم
استاد جان واقعا ثروت یک موضوع ذهنیه. این ماهستیم که با ذهنمون داریم شرایط زندگیمونو خلق میکنیم
تو همین چند روز که دارم تمرین هامو انجام میدم چندتا مشتری برای تابلو نئون هام پیدا شد.
چندتا سفارش ساخت تابلو نئون گرفتم و کلی ارتعاش مالی داشتم. اونقدر اوضاع داره برام خوب پیش می ره که دوستم گفت تو چطوری داری سفارش میگیری؟! منم میگم خودشون میان و تو دلم میگم خدا داره این آدم هارو میفرسته.
مادرم الان چند روزه پیشمه تغییراتمو دیده و ازم تعریف می کنه. وقتی فهمید از آموزش های شما استفاده میکنم خوشش اومد و خودش ازم خواست که فایلها رو بگذارم گوش بده.
من به خودم همیشه میگم که من باید پول بسازم وقتی من پول میسازم و ثروتمند هستم نزد خدا محبوبترم خدا بهم میگه آفرین یوسف من تو داری از نعمتهام استفاده میکنی باورم داری که مدبی نهایت دارم و میتونم بهت نعمت بیشتر بدم، خدایا شکرت بابت این همه نعمت
وقتی من ثروتمند هستم انسان بهتری هستم میتونم کلی رفاه و آرامش بیشتری داشته باشم کارهای خیر بکنم همین چند روز پیش خواهرم برای ثبت نام دانشگاه ازم یک و نیم میلیون پول قرض خواست و بنده خدا کلی شرمنده بود ولی من گفتم فقط شماره کارت بفرست درجا واسش واریز کردم مبلغ زیادی نبود ولی من بلافاصله واسش واریز کردم و خداروشکر کردم که دست خدا شدم برای بنده اش، کاری که من قبلا هم خودم باهاش دست و پنجه نرم میکردم موقع ثبت نام دانشگاه خودم از پدرم پول میخواستم و اون هم به خاطر باورهای غلط‌خودش‌همیشه یا بدهکار بود و آه در بساط نداشت یا میگفت این چه هزینه الکیه میکنید دانشگاه چیه و از این حرفا و من میرفتم با رییس امور مالی دانشگاه یا رییس دانشگاه صحبت کنم که لطفا اجازه بدید قسطی و خورد خورد شهریه دانشگاه رو بدم ، این شرایط بود استاد ولی من نخواستم مثل پدرم باشم از همون بچگی نخواستم مثل پدرم باشم به خودم میگفتم وقتی بزرگ بشم باید پول داشته باشم الان خداروشکر تونستم برای خواهرم این کارو بکنم تا اون شرایطو دیگه تجربه نکنه، استاد پول عالیه پول و ثروت مقدس هستن پول بینظیره من با پول دوستم و خیلی دوستش دارم یا یه اتفاق دیگه همسرم ازم 5 تومن پول خواست درجا واریز کردم و اصلا نگرانش نبودم، چقدر خوبه آدم پولدار و ثروتمند باشه، خداروشکر
این نتیجه ها قبلا نبوده و توی همین قدم اول و دوم از دوره 12 قدم برام اتفاق افتاده و قطعا تازه اول راهه.
به لطف خدای مهربان میریم برای اهداف و اتفاقات بزرگتر در کنار شما استاد عزیز و همه همراهان دوره فوق العاده 12 قدم.

https://abasmanesh.com/fa/product/12steps-course/ باز کردن / نظر دهید