خانواده صمیمی عباس منش

2021-01-09 22:46:24 تجربیات علیرضا عزیز از تعهد برای اجرای آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت 1 در عمل‌، یعنی به منظور بهبود دائمی وضعیت مالی خود

بنام خالق بی همتا

سلام بر استاد عباس منش عزیزم

سلام بر تمامی دوستانم در دوره روانشناسی ثروت

بعضی از جلسات دوره های استاد عزیزم رو واقعا باید جمله به جمله و کلمه به کلمه با آب طلا نوشت و قاب کرد گذاشت جاییکه چشمت هر روز بهش بیوفته واقعا این جلسه یه تلنگر بود بنظرم برای همه ما همه ما که ادعامون اینه که رهرو و شاگرد استادیم همه ماهایی که فکر میکنیم داریم از دوره ها فایلا یا محصولات استاد بهره میبیریم. این جلسه منو باز عمیقا بفکر فرو برد که چقدر دارم از آموزه هام در عمل استفاده میکنم. بیراه نیست که اینجا بگم مفهوم احساس لیاقت رو تازه اینجا درک کردم خیلی بهتر از قبل و این جملات استاد واقعا تکونم داد! استاد خوبم این جلسه مثه خیلی از فایلا و جلسات و دوره هاتون باعث شد تا من یه پله بزرگ ذهنی بردارم و کاملا رشدم رو احساس کردم رشدی که بواسطه درک این مفهوم در من شکل گرفت رشدی که پاسخی بود به بسیاری از سوالات ذهنی بدون جوابم خب خیلی موقعا میش که افرادی رو میدیدم در دور و برم از دوست و آشنا و غریبه که به دستاوردهای بزرگی در زندگیشون رسیده بودن و همیشه این سواله بود در ذهنم که اینا که بظاهر از قانون چیزی نمیدونن پس چرا این نتایج در زندگیشون هست؟ چطور شده که به این دستاوردا رسیدن؟ و پاسخ رو استاد دادن در یک کلمه “””عمل””” این کلمه کلید این جلسه بود برای من عمل کردن همونجور که استادم هزار بار روش تاکید کردن دوستان خوبم واقعا بعد دیدن این جلسه خودمو کاویدم و ذهنمو شخم زدم خیلی جالب بود به مثالایی از زندگیم رسیدم که همشون داشتن رد پای احساس لیاقتو بمن نشون میدادن. از بچگیم مثال دارم تو این موضوع تا به این سن و سالم هر جایی که تونسته بودم عزت نفسم رو در عمل و در مورد یه موضوع خاص بسازم کلی جلو رفتم و کلی بعدش بواسطه این احساس خوب در من ایجاد شده اتفاقات خوبی بوجود اومده که دلالتیست بر قانون احساس خوب = اتفاقات خوب

این حرف استاد بینهایت به من آرامش داد که آقا تو بالنفسه ارزشمند و فوق العاده هستی و باندازه بقیه ارزش داری حالا این ارزش درونی بالقوه است و باید بالفعل بشه تا اون احساسی که استاد در این جلسه روش تاکید داشتن در وجود اون شخص پدیدار بشه حالا سوال آقا کجا باید بالفعلش کنیم؟ در حوزه هایی که بهشون علاقه مندیم. مثلا منی که به شنا علاقه مندم باید ته شنا رو در بیارم راجع بهش صد تا کتاب بخونم کار بکنم با افراد مختلف و هر روز مهارتامو بالاتر ببرم تا اونجایی که یکی از بهترینا در اون رشته ورزشی باشم. یا بیاد میارم مثالی رو از دوران دانشگام در درسی افتادم خیلی بهم برخورد! انصافا هم رشتم و هم دروس رشتمون بیسار سخت و سنگین بود اما چه کردم من بعدش؟ صبح تا شب میرفتم کتابخونه دانشگاه هر چی کتاب بود توی اون موضوع خوندم اما اونی که میخواستم در نیومد! تا اینکه با دوستی که چند سال از من جلوتر بود آشنا شدم اتفاقا ایشون توی همون درس بهترین نمره دانشگاهو کسب کرده بود . ازش وقت گرفتم و خواستم بهم آموزش بده مباحثو بنده خدا کلی استقبال کرد و خوشحال شد و گفت با کمال میل یادمه چنان روان و ثلیث و ساده اصل قضیه رو بهم گفت که الانم که بیش از 10 سال ازش میگذره بهم مسئله بدن بازم حل میکنم! و چقدر این یادگیری در عزت نفسم و در اعتماد بنفسم بهم کمک کرد و باعث شد از اونجا به بعد رشتمو که دوستش هم داشتم با قدرت بیشتری ادامه بدم و نمرات خوبی کسب کنم چون راهشو یاد گرفته بودم. بقول استادم دوستان با حلوا حلوا کردن دهن آدم شیرین نمیشه!!! باید از این آموزه ها و آگاهی ها نتیجه عملی بگیریم باید اگه روانشناسی ثروتو خریدی از مطالبش در جهت خلق پول و ثروت واقعی توی زندگیت استفاده کنی. باید از دوره روابط برای خلق یه رابطه زیبا با همه انسان ها بهره ببری باید از دوره عزت نفس برای بالا بردن اعتماد بنفست جهت زندگی بهتر و رسیدن به هر هدف و آرزو و خواسته استفاده کنی. اینا نتیجه باید تو زندگیمون داشته باشنمتاسفانه بقول استاد بعضی از ماها مثه مسکن به این دوره ها نگاه میکنیم هر موقع حالمون بده میریم یه ساعتی گوش میدیم و بعدم تمام!! نه عملی نه ایده ای همون آدم سابق با همون افکار و با همون باورا و با همون نتایج قاعدتا دیگه. اما من بعد این فایل بخودم قول میدم و متعهدم که به اونچه دارم میشنوم و درک میکنم و میفهممش عمل بکنم و نه بعنوان یه حرف قشنگ بلکه بعنوان آگاهی که خدا در اختیارم گذاشته بپذیرمش.
https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat/ باز کردن / نظر دهید

2021-01-04 18:18:54 و بعد از چند ساعتی به خودم اومدم و افکار خودم رو تحلیل کردم و متوجه شدم من خیلی به اون مشتری وابسته شدم و میخواستم با هر قیمتی که شده اون شخص رو نگه دارم
و بعد اومدم به از خودم این سوال رو پرسیدم
الف.. این مشتری یا دیگر مشتریها رو کی سمت تو فرستاده ؟

جواب خوب خداوند اینکار برای من کرده

ب.. چطور شده تو این همه محصولات تو بازار مشتریها میان از تو خرید میکنند ؟؟

جواب خوب این بر میگرده به باورهای من و فرکانسی که من به جهان ارسال میکنم و باور دارم محصولات من فوق العاده عالی و باکیفیت و بینظیر هستند که مشتری از خرید محصول من کلی راضیت خواهد داشت

ج.. تو ابتدای کار مگر تو اصلا محصول داشتی و یا مشتری داشتی که بیاد ازت جنس بخرن ؟؟

جواب خیر

بنابراین با این چند سوال خوب که از خودم پرسیدم به این درک رسیدم که این من هستم با افکارم و باورهام و فرکانسی که به جهان هستی ارسال میکنم شرایط اساس اون باور رو تو زندگی واقعی خودم بوجود میارم

من اومدم از یه نگاه دیگه به این اتفاق نگاه کردم و دیگه سعی کردم اصلا نگران این موضوع نباشم و خودم رو قانع کنم که محصول با کیفیت تو بازار عرضه کنم و مشتری صد در صد سمت من خواهد اومد

هر چند نمیگم‌راحت بود چون نجواهای شیطانی یکسره بمن میگفتن بابا این بهترین مشتری تو بوده و سود خیلی بالای برات به همراه داشته

چطور میخوای دوباره مثل این پیدا کنی

ولی برحال به خدا توکل کردم و گفتم باز هم از این مشتریها بیشتر سمت من خواهند امد

این تضاد باعث شده به خودم بگم من چرا خودم نیام شخصا محصول خودم رو صادر کنم و منتظر کسی دیگه باشم بیاد برام اینکار رو انجام بده

بنابراین با این دیدگاه این اتفاق به ظاهر بد به نفع من شد چون خواسته‌ای خیلی بهتر و بزرگتر در من شکل گرفت که نتیجه‌اش چندین برابر برای من سود به همراه خواهد داشت



و من اومدم روی کیفیت محصول خودم بیشتر کار کنم و دست به عمل زدم کارهایی که از سمت خودم باید انجام میشد رو انجام دادم

و چون من این خواسته رو داشتم جهان هستی هم تمام اتفاقات و شرایط رو برای من محیا کرد

و انسانهایی که سمت من فرستاد شده که کارها رو برای من خوب و عالی پیش ببرند

و انشالله شخصا خودم هم صادرات خواهم داشت

مطمئن باشید



و الانی که دارم با شما صحبت میکنم تو تاریخ دی ماه ۹۹

به لطف خدای مهربان مشتری دارم که محصول من صادر میکنه با قیمت بالاتر از مشتری قبلی

و خداشکر فروش داخلی من خیلی بیشتر شده

و همین الانشم که دارم این متن رو مینویسم

همزمان با تلفن سفارشاتی که مشتری میدن دارم هماهنگ میکنم



خداشکر الان شرایطم فوق العاده شده

تازه این باور رو که از استاد یاد گرفتم برای خودم ساختم دوستان شما هم استفاده کنید

بینظیر

میترکونه

که

« کارها از اینی که هست میتونه راحتر و کم هزینه تر و با کیفیت بالاتر و درامد بیشتر انجام بشه »

طبق همین باور من خودم قبلا تقریبا ۶ ماه پیش بصورت فیزیکی کلا درگیر اماده سازی سفارشات بودم

ولی الان با همین باور تمام سفارشات به یه تلفن اماده میشه و تازه علاوه بر اینکه هزینه من کمتر شده از اون طرف کیفیت هم بردم بالاتر و سود من هم خیلی بیشتر شده

حالا بماند که ازادی من از قبل خیلی خیلی بیشتر شده کلا در طول روز هر کاری دوست داشته باشم میتونم انجام بدم و هر کجا که بخوام میتونم برم

تمام کارهام رو با یه تلفن انجام میدم به همین راحتی

ولی باز هم معتقدم

کارها هنوز میتونه راحتر و کم هزینه تر و از اون طرف با کیفیت بالاتر و با بازدهی چندین برابر بیشتر انجام بشه



این فقط به لطف اموزهای استاد عباس منش و درسهایی که من از صحبتها و رفتار و زندگی ایشون یاد گرفتم

و میخوام بیشتر و بیشتر یاد بگیرم



استاد من هنوز یکسال نشده با شما و سایت شما اشنا شدم
تو همین مدت چنان تحولی در من و بیزینس من ایجاد شده که خدا میدونه که این روندی که من دارم ادامه میدم چه روزهای خوشی در انتظار من هست



انشالله خداوند یه فرصت دیگه در اختیار من قرار بده تا از نتایجم بیشتر بیشتر برای شما استاد عزیز و همچنین دوستان همکلاسی خودم صحبت کنم



خدایا بینهایت ازت سپاسگذارم بابت اینکه منو هدایت کردی به این مسیر زیبا و بهشتی

و با انسانهای مثل استاد عباس منش اشنا بشم تا دست منو بگیره و راحت و اسون بمن اموزش بده که ظرف وجودی خودم رو بزرگتر کنم تا از بینهایت نعمت و ثروت که همواره در حال باریدن بر سر بندگانش هست بهرمند بشوم
https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat/ باز کردن / نظر دهید

2021-01-04 18:18:53 بخشی از نتایج و تحولاتی که عمران عزیز بواسطه‌ی اجرای آگاهی‌های دوره روانشناسی ثروت 1 در عمل‌، در کسب و کارشان ایجاد کرده‌اند:

به نام خدای مهربان
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

اول از همه خدا رو سپاسگذارم که دوباره بهم این فرصت رو داده تا سمت سایت بیام و درکم رو در مورد این فایل کامنت کنم. صحبت های استاد در مورد داشتن ظرف برای دریافت نعمت

۱.. اینکه هر کسی در مدار نعمت و خوشبختی باشه خود به خود براش اتفاق می افته

ما برای اینکه نعمتهای بیشتر و راحتر از سمت خداوند رو دریافت کنیم ابتدا باید باور داشته باشیم و ظرفمون رو اماده کنیم و شرایط رو محیا کنیم و منتظر باشیم که اون نعمت سمت ما هدایت خواهد شد


بنابراین این موضوع برمیگرده به اینکه چقدر ما ایمان خودمون رو نشون میدیم و اقدام میکنیم و دست به عمل میزنیم
برای دریافت نعمت برمیگرده به اینکه ما چه باوری داشتیم و چه فرکانسی رو ارسال میکنیم و باور ما هم بر میگرده به اینکه ما ایا دست به عمل میزنیم یا نه فقط منتظریم تا نعمت داده شود و بعد برویم شرایط رو محیا کنیم
اول اینکه طبق قانون جهان هستی این خواسته براورده نمیشود
مثل اکثر مردم دنیا که فقط دوست دارن مال و ثروت و لذت داشته باشن در صورتی که عملشون داره نشون میده که هرگز به این خواسته دست نخواهند یافت
و اگر کسی باور داشته باشه میتونه به ثروت زیاد دست پیدا کنه طبیعتا ایمان خودشو نشون میده و کارهایی انجام میده در راستای رسیدن به اون خواسته
و با توکل و ایمانی عمل میاورد نشون خواهد داد ظرف وجودی خودش رو بزرگتر خواهد
و نعمتهایی فراوانی و بینهایتی که همواره در دنیا وجود دارد رو دریافت خواهد کرد


برای ساختن باور مناسب:

من باور دارم دنیا پر از نعمت و ثروت هست
من با ‌توکل و ایمان خودم سمت هدفهام حرکت میکنم و نعمتهایی که مثل باران رحمت الهی هست رو دریافت میکنم
۲.. اتفاقهای خوب که قرار برامون رخ بده ما باید باور داشته باشیم
ما در این دنیا امدیم تا اونجوری که دوست داریم زندگی خودمون رو بسازیم
و تمام اتفاقات که تو زندگی ما رخ میده برای واضح شدن بهتر خواسته‌هامون هست حتی اگر اون اتفاق به ظاهر خوشایند نباشد

بنابراین با همین تفکر من باور دارم هر اتفاقی برای من رخ میده به نفع من و باعث رشدم خواهد شد تا بهتر و راحتر پیشرفت کنم

بنابراین با این باور دیگه من اصلا حرص و جوش نمیزنم و اگر خواسته‌ای دارم کارهای لازم از سمت من که بمن الهام میشود رو انجام میدم و دیگر رها میکنم و میذارم خداوند بقیه کارها رو انجام بده

برای مثال

من قبلا باورهای خوبی نداشتم

و بیزینسی که دارم برای دریافت جواز رفته بودم دنبال پارتی و سپردم دست کسی که اشنا زیاد داره

تا اون کارها رو برای من انجام بده و دیگه پیگیر نشدم

و الان که حدود دو سال از اون قضیه میگذره هنوز هنوز جواز من اماده نشد و اون بنده خدا هر سری با یه بهونه کار رو می پیچونه

و من هم برای اینکه خودم رو قانع کنم به خودم میگفتم این انسان جزی از دستان خداست که برای انجام کار من فرستاده شده

ولی خداشکر بعد اینکه بیشتر بیشتر با مباحث و سایت درگیر بودم و باورهام نسبت به قبل بهتر شده و هنوزم هم باید بیشتر روی خودم کار کنم متوجه شدم من شرک ورزیدم و بجای اینکه بیام از خدای خودم بخوام که منو هدایت کنه سمت مسیر درست به کسی دیگه متوصل شدم



و الان به لطف هدایت خداوند و الهاماتی که بمن شد حدود ۱۰ روز که خودم رفتم دوباره کار جواز ، و دوباره از صفر شروع کردم

و شاید باورتون نشه تمام استعلام های لازم از ارگانهای مختلف تاییده گرفتم فقط یک یا دوتا مونده که اینها هم تا چند روز اینده امادست و بعد من راحت میتونم برای جواز اقدام کنم

به همین راحتی

و تو این مدت معجزه رو به عینه می دیدم و بارها شده بدون اینکه بیان از نزدیک بیزیس و کار منو ببین سریع همون جا بمن تاییده میدادن و من کلی تعجب میکردم واقعا وجود دستان خداوند رو به عینه می دیدم که از بینهایت طریق کارها رو مثل اب خوردن برای من انجام میداد

بدون اینکه از کسی یا شخصی بخوام تا بیاد کارم رو درست کنه

خدایا صد هزار مرتبه شکرت منو در مسیر درست قرار دادی تا از این نعمتهای بیشمار بهرمند بشوم



۳.. ما اگر به خداوند به معنای واقعی امید داشته باشیم و بدونیم که خداوند کارها رو برای ما درست خواهد کرد

این هم برمیگرده که ما چقدر ایمان خودمون رو نشون میدیم

برای مثال من تقریبا ۶ ماه پیش یه مشتری داشتم که ازم خرید میکرد و محصولات منو صادر میکرد و بعد از یه مدتی به هر بهونه‌ای این روند رو کات کرد و تو اون زمان من خیلی ناراحت شدم و همش به خودم میگفتم چرا این اتفاق افتاد باز کردن / نظر دهید

2020-12-28 11:23:54 امروز که دوباره به جلسه ۴ رسیدم و داشتم به نکات مثبت صحبت های استاد گوش میدادم متوجه شدم که پاشنه آشیل مشکلات محیط کار من دقیقا در این جلسه هست.
وای خدایا چجوری بود که من اینقدر این فایل رو شنیده بودم اما متوجه نشده بودم که اینا پاشنه آشیل منه.
خدایاااا
چه زیبا میگن استاد که برای رسیدن به اهداف باید قدم ها رو باید درست طی کرد.
چه زیبا میگن اگر نتیجه هات بزرگ نشده یعنی هنوز باورهات بزرگ نشده.
چه زیبا میگن باورها باید اینقدر تکرار بشن تا به اقدام و شجاعت برسه.
چه زیبا میگن تا وقتی اقدام نکردی، شروع نکردی و حرکت نکردی یعنی هنوز اون باور ساخته نشده.
چه زیبا میگن وقتی نتیجه پایدار و دائمی گرفتی اونوقت هست که اون باور در تو شکل گرفته.
چه زیبا میگن وقتی نتیجه ای عادی میشه برات بعد میری یک مرحله بالاتر.
چه زیبا میگن که ایده واقعی باید با شرایط فعلی در حال اجرا باشه.
چه زیبا میگن مسیری که توش عجله، بدو بدو و ترس باشه، مسیر اشتباهی است.
چه زیبا میگن که باور درست، قدم درست را می دهد و در باور فراوانی نیازی به عجله نیست.
عجله باور شیطان است و شیطان وعده فقر و کمبود به ما می دهد.
باور خوب ایمان برای اقدام می دهد و وقتی اقدام شود نتیجه بهتری می دهد و نتیجه بهتر که تثبیت شد، قدم بعد آغاز می شود.
خدایاااا شکرت بابت اینهمه آگاهی های ناب و خالص.
خدایاااا شکرت که منو به این مسیر هدایت کردی.
من چندین و چند بار این فایل رو گوش دادم و باید هزاران بار دیگه گوش بدم تا ظرفم بزرگتر شه و وجودم پذیرای درک اینهمه آگاهی ناب و خالص و خداگونه بشه.
چقدر همزمانی شنیدن این آگاهی ها و دیدن فایل های زندگی در بهشت درکم رو از زندگی عمیق تر کرده و هر روز بیشتر و بیشتر هدایت میشم به سمت ساختن بهشتی زیبا برای خودم.
چقدر خوب که من هم هر لحظه دارم تکاملم رو طی میکنم و ظرفم رو بزرگتر میکنم.
و چقدر عالی که چند ساعتی بعد از شنیدن دوباره این فایل مشکلم به صورت خداگونه حل شد و شخصی که باهاش مشکل داشتم استعفا داد و از مجموعه ما رفت. و چقدر عالی که نوشتن اولین کامنتم و پیدا کردن بزرگترین نقطه ضعف هام با روز تولدم یکی شد.
خدایااااااا شکرت برای اینهمه آگاهی های ناب، نعمت ها و ثروت های روزافزون.
https://abasmanesh.com/fa/product-category/12-steps-workshop/ باز کردن / نظر دهید

2020-12-28 11:23:54 تجربیات نیلوفر عزیز از اجرای آموزه‌های استاد عباس‌منش در عمل:

به نام خدای هدایتگر

سلام به استاد عباس منش، خانم شایسته عزیز و تمام عزیزان دوره ۱۲ قدم
ازونجایی که این اولین بار هست که دارم در سایت کامنت مینویسم، میخوام با یک مقدمه ای از داستان هدایتم به سایت و هدایت به کامنت گذاشتن شروع کنم.
من مدت زمان زیادی هست که با سایت استاد عباس منش آشنایی دارم و بیشتر از یکسال هست که فایل های رایگان رو گوش میکردم. استاد همیشه میگفتن که با گوش دادن به فایل های رایگان شما جوری هدایت میشید که بتونین محصولات ها رو خریداری کنین و این باورنکردنی ترین جمله دنیا بود! خرید محصولات استاد تبدیل به آرزوی من شده بود چون فکر میکردم فقط از طریق خرید فایل هاست که مشکلاتم حل میشه…

من همیشه فایل ها رو فقط گوش میکردم و میگفتم چه حرفای قشنگی اما دقیقا ۱۶ اردیبهشت بود که وقتی بخاطر تمام مشکلاتم داشتم به خدا غر میزدم و گریه میکردم هدایت شدم به قسمت نشانه امروز من در سایت. نشانه اون روز من قسمت ۷۸ سفر به دور آمریکا بود و استاد داشتن در تاریکی شب دنبال RV میگشتن و به ندای قلبشون گوش سپردن و هدایت شدن به سمت RV با پلاک IN GOD WE TRUST. اون لحظه بود که تمام بدنم به لرزه در اومد. اون لحظه بود که ندایی در قلبم گفت تو هم تو تاریکی و جهل خیلی دنبال خدا گشتی و حالا وقتشه تا سوار بر بال های هدایت خدا با پلاک IN GOD WE TRUST بشی. همون موقع بود که استاد گفتن وقتی چیزی رو قلبشون بهشون میگه اگر تمام مردمان جهان خلافش رو بگن باز هم ایشون به ندای قلبشون عمل می کنن و این احساس در من قوی تر شد و گفت وقتشه که تو هم فقط به ندای قلبت گوش کنی و طبق جمله ای که خانم شایسته عزیز گفتن تمام زندگیت رو طبق مفهوم IN GOD WE TRUST بنا کنی.

از همون شب بود که تمام زندگی من شروع به تغییر کرد. از همون لحظه تصمیم گرفتم که فایل های رایگان رو جدی تر ببینم و گوش بدم و در دفتری زیبا نکته برداری کنم. از فردای همون روز نشانه های خداوند هر لحظه خودشون رو پررنگ تر نشون میدادن و دو ماه بعد من با هدایت خداوند به صورت کاملا باورنکردنی در پژوهشگاهی که در اون تحصیل کرده بودم و همیشه آرزوش رو داشتم همونجا کار کنم، شغلی پیدا کردم و از روز اول عاشقانه کارم رو شروع کردم و تمام همکارام بهم میگفتن که خدا تو رو برای ما فرستاد. واقعا هم خدا منو فرستاد!

آروم آروم تکاملم رو هر روز و هر روز طی کردم و تا رسیدم به نقطه ای که توانایی خرید محصولات رو پیدا کردم. قدم اول رو ماه گذشته خریدم و هر روز در مسیر کارم و اوقات فراغتم بارها و بارها گوش میدادم و تمام تلاشم رو میکردم تا بتونم به فرکانس های بالاتر دست پیدا کنم.

این ماه تونستم قدم دوم رو هم خریداری کنم و خیلی خوشحال بودم که هر لحظه دارم زندگیم رو با کمک تمرین ستاره قطبی جوری خلق میکنم که هیچکس توانایی انجامش رو نداره اما وقتی به جلسه سوم از قدم ۲ رسیدم با مشکلی که در محیط کارم باهاش برخورد کردم فهمیدم که من هنوز به فرکانس های خیلی پایین دسترسی دارم و قانون رو خوب درک نکردم. تصمیم گرفتم دوباره از قدم اول شروع کنم و هر جلسه رو به جدیت بیشتری دنبال کنم و تمرینات رو به صورت جدی تر انجام بدم. باز کردن / نظر دهید

2020-12-25 21:12:38 عبور کردن از ترسهامون..
عمل کردن به باورهامون…
تلاش کنیم که برای خودمون زندگی کنیم
از یادگیری چیزهای جدید نترسیم..
اینهاست که بهمون احساس ارزشمندی میده‌.
اگه باور فراوانی رو فکر میکنیم که ساختیم نباید موقع خرج کردن دلمون بلرزه..
اگه باور توحیدی داریم و فکر میکنیم که ساختیمش تو عمل باید اونو به ثبات فرکانسی برسونیم.
اگه میگیم جسور و شجاعیم بریم سراغ علائقمون حتی اگه شروع اون علاقه ترس داره..جرات میخواد..
شروع اون علاقه اگه ترس داره…مهارت تو کنترل نجوا و عمل به اون حیطه ی علائقته‌.
قدم بعدی غلبه به ترسهاته‌.باورهای توحیدی بساز و به ترسهات حمله کن..
شاید من باید تلاش بیشتری داشته باشم از دوستم که همکار منه و با من آموزش دیده چون من گذشته متفاوت تری داشتم.. ارزشمندی کمتری دریافت کردم.. شاید اون بخاطر بلد نبودن جدول ضرب بارها از معلم کتک نخورده و تنبیه نشده… پس من فقط باید کمی تلاش بیشتری بکنم.

ولی خبر خوب اینه که همه ما به یک اندازه ارزشمندیم فقط باید دوباره این پازل رو به وجود خودمون برگردونیم و بذاریمش سر جاش؟ چطور؟
با یاد آوری این موضوع که ما به خودی خود ارزشمندیم و فقط کافیه که به ایمانمون عمل کنیم و ایمانمون حرف مفت نباشه.احساس ارزشمندی رو زندگی کنیم واون قاب نکنیم بزنیم به دیوار وجودمون
استاد یاد جمله شما تو دوره عزت نفس افتادم که گفتید وقتی رو نقاط قوتتون تمرکز میکنید و هر روز قوی ترش میکنید نقاط ضعف خود به خود از بین میرن. دقیقا همینه. وقتی رو ارزشمندی خودت کار میکنی..وقتی باورهاتو عملی میکنی
اعتماد به نفس ت ساخته میشه..
تصمیمات بهتری و درست تری میگیری..
با ادمهای بهتری اشنا میشی‌..
توحیدی تر میشی‌..
عملگرا تر میشی.‌
وکم کم تو یه آدم خودساخته میشی که فقط توهم ارزشمندی و داشتن چهار تا ویلا رو نداشته‌.
بلکه اونو با عمل و کسب مهارت ساخته
https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat/ باز کردن / نظر دهید

2020-12-25 21:12:38 تأثیراتی که آگاهی‌هایِ «جلسه 21 ام دوره روانشناسی ثروت 1 با مبحث باور احساس لیاقت و چگونگیِ ساختن و اجرای آن در عمل» در تصمیمات‌، رفتارها و عملکرد مریم عزیز داشته است:

فکر میکنم امروز بقیه هم مثل من توگوشی محکمی خوردن.
ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است.
هر باوری که ساختی و در تو باعث عمل و حرکت و کسب مهارت نمیشه یک توهمِ
به لطف خدای مهربان تقریبا از یکسال پیش که من به اندازه ظرفم این موضوع رو درک کردم که تا کاری نکنم احساس لیاقت در من ایجاد نمیشه شروع به یادگیری کردم.شروع کردم تا احساس لیاقتی که تو گذشته و بر اساس انتخاب اگاهانه خودم قبل از تولد در این جایگاه انتخابش کرده بودم رو به خودم برگردونم.

استاد باور کنید احساس ارزشمندی ای که جلو آیینه به خودم میدادم برام کافی نبود…خیلی منتظر این فایل لیاقت بودم و از خدا میخواستم چیزی رو که دنبالشم رو تو این فایل بهم بگه و نمیدونید چقدر دقیق زدید به هدف استاد.

من از یکسال پیش که تو جلسه قبلی گفتم کار آموزش تاتو رو که بهم الهام شده بود بر اساس جدید ترین متدها شروع به یادگیری کردم ولی خب به خاطر جریانات بیماری خیلی بینش وقفه افتاد.
استاد من شروع کردم و به لطف خدا تلاش کردم اگاهی ای که از یکسال پیش یه مقدار درکش کرده بودم رو به عمل تبدیل کنم.من میدونستم که اگه تو خونه بشینم و روزی هزار بار جلو آیینه به خودم بگم تو فوق العاده ای اتفاقی نمیافته‌.
ولی با داشتن این اگاهی ها و کار کردن روی خودم باور ارزشمندی باعث عمل و حرکت من شد

من این مهارت رو با توجه به اصول اولیه یاد گرفتم. بارها برای شروع کردن کارم روی مدلهای زنده دچار استرس شدم. دستهام دچار لرزش میشد ومربیم میگفت بخاطر احساس مسئولیت بالاییه که نسبت به مشتری داری و کم کم خوب میشه..
درسته من بشدت احساس مسئولیت میکنم ولی اونی که دست منو میلرزونه عدم احساس ارزشمندی منه که در نگاه و حرف و عدم تایید مردم ریشه داره. در نگاه و تایید خانواده همسرم..جاریم…تایید شدن تو فامیل. گرفتن برچسب بهترین بودن و کمالگراییه که نمیذاره من خودم رو با خودم مقایسه کنم.
به قول شما جاری و باجناق و مردم و عمل کردن بر اساس نگاه این قشر از جامعه بشدت پتانسیل اینو داره که مارو به جوری برنه زمین که تا مدتها نتونیم بلند شیم. استاد ممنونم از شما و خدای درونتون که سر به زنگا همیشه باعث ارامش قلبم و فکرم میشید. اتفاقا من بشدت تصمیم گرفته بودم که به ترسهام از نگاه و تایید شدن و نشدن حمله کنم و اتفاقا از فامیل نزدیک همسرم مدل قبول کردم برای انجام کار…

استاد منم خستم از ایمان هایی که فقط توهم داشتنش رو داشتم. من مدتهاست که تصمیم گرفتم رشد کنم به ترسهام حمله کنم و انقدر درگیر تایید شدن یا نشدن نباشم. من قبل از اینکه برای این فامیل همسرم کار قبول کنم به دل ترسهام حمله کردم و برای خواهر شوهرم کار انجام دادم و اتفاقا دستمم نلرزید و خیلیم راضی بود.
والان نجواها بارها منو درگیر میکنه که نکنه دستت بلرره نکنه فک کنن بلد نیستی..نکنه خوب نشه و هزاران اگر و شاید برام میاره ولی استاد من دیگه نمیخوام نجواهارو بشنوم و هزار بار بهش میگم خدایی که موقع کار انجام دادن برای خواهر شوهرم برام هدایت و ارامش شد برای بقیه هم کمکم میکنه و کنارمه.

استاد پاشنه آشیل من مهم بودن حرف و نگاه مردمه…عدم تایید نشدنه…بهترین بودن تو شروع کاره‌. ولی دیگه بسه..

این باورهای سمی باعث شده که سالها در جا بزنم و بعد از چند سال کار کردن با شما تازه یکسال پیس فهمیدم که ایمان در عمل اررشمنده.. باور اررشمندی من زمانی ارزشمنده که تووعمل اجرا بشه
احساس ارزشمندی که شاید شروع کار برامون سخت باشه وهزاران مانع مثل ترس نگاه مردم و تایید شدن یا نشدن رو به همراه داشته باشه ولی وقت تکاملش رو طی کنه به بعدش دیگه تصاعدی میشه…

ترس من و باور عدم اررشمندی منه که باعث لرزش دستهام موقع کار میشه…اول کار بهترین بودن…بی نقص بودن من میدونم که اگه حرکت کنم و اقدام کنم وبه لرزش دستی که تمام مربی ها میگن طبیعیه اهمیت ندم وقتی یکسال بعد به عقب برگردم میبینم احساس ارزشمندی من فقط لق لقه زبانم نبوده و باکسب مهارت به جهان اثباتش کردم. باز کردن / نظر دهید

2020-12-24 19:20:48 چکاپ۱۲:رابطم با مادرم عالی یه چون خودم تویک شهری زندگی میکنم که ۸ساعت از مادرم فاصله دارم مادرم رو هر۲الی۳ماه میارم خونم وازش نگهداری میکنم ،عصرها هرروز با چایی و میوه کنارهم میشینیم و میگیم و میخندیم و برای تک تک ثانیه ها از خدای خوبم سپاس گزاری میکنم بابت مادر فوق العاده ای که بهم داده… خیلی صبورترشدم ، دیرترناراحت میشم وزودتر میبخشم و درتلاشم که رها باشم
(یه توضیحی بدم راجع به زمانی که متوجه شدم باردارم تا بدنیااومدن فرزندم، خب ازاونجایی که ناخواسته بود و بدون برنامه ریزی قبلی شوکه شدم و اولش تمام ترس های دنیا ریخت به دلم ترس زایمان ،ترس تنهایی و غربت درشهر غریب، ترس سالم بودن یانبودن،ترس بد اندام شدن و…. من اومدم با ستاره قطبی که هرروز مینوشتم خدایا من یه پسر میخوام که سالم و صالح وباهوش باشه ، همینم شد ، گفتم من یه زایمان طبیعی بدون درد رو میخوام نمیدونم هست یانه ولی اگه شده واسه من معجزه کنی معجزه کن ،همینم شد استاد به خداوندی خدا من دردی نکشیدم وخودمم هنوز که بهش فکر میکنم خدارواحساس میکنم اون لحظه کنارم، بهش گفتم من هیچ دفترچه بیمه ای ندارم ولی یه بیمارستان فوق العاده تمیزو عالی رو میخوام که هدایت شدم به بهترین بیمارستان خاورمیانه که بهش نمیگن بیمارستان میگن هتل تمامی پرسنلاش مثبت بودن که پرستاری که مختص من بود واسم اهنگ لایت میذاشت و نوراتاق رو کم کردو ازم میخواست تجسم کنم ….پسرم بدنیا اومد زندگی من رنگ و بوی خدایی گرفت خدایی که باهاش غریبه بودم الان باهربار نگاه کردن به فرزندم میبینمش، استاد منم دارم تلاش میکنم که به فرزندو همسرم وابسته نباش و رها باشم ،تلاش میکنم تا فرزندم رو که مثل یک لوح سفیده رو سفید نگهش دارم و باورهایی که خانوادو اطرافیانم به خوردم دادن من درستش رو بهش یاد بدم..‌ خیلی وقتهام بهش نگاه میکنم تا ازاین پسر ۷ ماهه چیزی یاد بگیرم یکیش همینه که هروقت نگاهم به نگاهش گره میخوره پسرم میخنده ، چه بی منت و چه راحت لبخند روی چهرش میشینه ، یکی اینکه همش درحال جستجو و تجربه کردنه به هرچی که اطرافش هست توجه میکنه و میخواد باگذاشتن تو دهنش تجربش کنه… اینم بگم استاد چون من قبل و بعد بارداری و در دوران بارداریم همش فایل های شما رو گوش میکردم الان احساس میکنم که پسرمم میشناستتون بارها شده محو تماشای تلویزیون میشه و من صداش میکنم عکس العمل نشون نمیده … عکسشم واستون ایمیل کردم و دیدید….. مبحث بعدی….

تعداد کسانی که بامن دشمنی دارند و من باهاشون دشمنی دارم :چکاپ اول: اوووووووو خیلی همچنان اسامی بوده که من نوشتم

و دقیقا رابطه متقابل هم داشته انگار

چکاپ ۱۲: خداروشکر میتونم بگم تقریبا هیچ کی ، چون قدم یک فکر میکنم قضاوت میکردم والان سعی میکنم قضاوت رو بذارم کنار و تمرکزم رو بذارم فقط فقط رو اهدافم و زندگیم و رویاهایی که در سر دارم
معنویت:قدم اول: ارتباطی باخدا نداشتم چون از خدا میترسیدم چون فکر میکردم بنده گناهکارم و خدا ازمن بدش میاد و خیچ وقت کمکم نمیکنه…

چکاپ۱۲: با شروع ۱۲ قدم باهرجلسه قرانی تصمیم گرقتم قران رو برای یکبارم که شده بخونم و تفسیرتون رو با تک تک ایه هایی که میگفتین رو ویا میکردم میخوندم مقایسه میکردم و تونستم خدارو پیدا کنم ، ۷بارترجمه قران رو خوندم انقدر استادشدم که میفهمیدم خدا چی میگه ، هر ایه ای که واسم الهام بخش بود رو مینوشتم و درک من از قران این بود که خدا فقط میخواد ما شاااااااد باشیم ، و مهر تایید تمامی حرفای شما ….هرچی که تاالان ازتون اموختم رو به چشم از توی قران پیداکردم و بهتون ایمان اورذم استاد که تو پیام اور خدایی منم عاشق خدا…

خدایا سپاس گزارم ازت که من رو هدایت میکنی
استادم سپاس گزارم ازت بابت راه رسیدن به خدا ، بابت الهاماتی که به ما میدی بابت وجودنازنینت
مریم جان سپاس گزارم ازت بابت زندگی دربهشت زیبایی که واسمون فیلم میگیری و ما میشینیم توخونه و بادیدنتون لذت میبریم
ایلیای عزیز سپاس گزارم ازت بابت چکاپت که تانگری بهم زد و همینطور از پگاه نازنین و گیسوی زیبا …و سپاس از تمامی دوستانم که کامنتم رو خوندن …واسه هممون ارزوی سلامتی ، ثروت ، سعادت میکنم در پناه الله یکتا شاد باشید
https://abasmanesh.com/fa/product-category/12-steps-workshop/ باز کردن / نظر دهید

2020-12-24 19:20:48 مقایسه چکاپ فرکانسی سحر عزیز در قدم اول و قدم ۱۲ در دوره 12 قدم و تغییراتی که در این 12 قدم در زندگی خود آفریده‌اند:

سلام خدمت استاد بزرگوارم ،مریم عزیزم و تمامی دوستان فوق العادم که با خوندن کامنتاتون بخصوص کامنت گیسو عزیزم و دیدن چکاپ پگاه و ایلیای عزیز اول لذت بردم و بعد تصمیم به نوشتن گرفتم

استاد من قبل از چکاپ ایلیا رو بذارید توی سایت اصلا قصد فایل ضبط کردن و یا کامنت گذاشتن رو نداشتم اصلا چکاپ قدم یکم رو نرفتم بخونم چون فکر میکردم من هیچ تغییری نکردم ولی بعدش که چکاپ ایلیا رو دیدم بلافاصله پاشدم و چکاپ سال قبلم رو باز کردم و خوندم … تازه من متوجه شدم من خیلی تغییر کردم از لحاظ روحی ، احساس ،و ارامش درونی ، دقیقا مث خودتون که میگفتین وقتی تصمیم به تغییر گرفتین اولش حالتون خوب شد و گرچه تو زمینه مالی هنوز تغییر نکرده بودین ولی حال دلتون خوش بود.
شرایط منم چون خیلی بدیهی و آرام بهبود پیدا کرده بود‌، نفهمیده بودم که چقدر در همه زمینه‌ها حتی مالی رشد داشتم و به خاطر همین حتی تغییرات ودیگرم رو نادیده میگرفتم. اما با مقایسه این دو چکاپ و دیدن چکاپ ایلیا فهمیدم که داشتم ناسپاسی میکردم. بریم سراغ چکاپ من که در قدم اول کجا بودم و االان کجا هستم:
حوزه مالی: چکاپ اول: پارسال قبل از ۱۲قدم من قانون افرینش رو کارمیکردم که منجرشد از خانه دار بودن به کاسب شدن،من مغازه لوازم ارایشی که عاشقش بودم رو زدم ،همه چی عالی بود همون ماه اول اجاره خودشو دراورد مشتری های خوبی روخداواسم میفرستاد و من هرروز شادترو خوشحالترمیشدم …مغازم عالی پیش رفت که بعدش ۱۲قدم شروع شد و چکاپی که نوشتم… اینجا از لحاظ مالی من فقط یه سرویس طلا داشتم که اونم فروخته بودم واستارت مغازمو زدم باهاش و هرچی هم پس انداز داشتم صرف مغازم کرده بودم …

حوزه مالی:چکاپ ۱۲: درحال حاضر خونه دارم و با پسر ۷ماهم خوش میگذرونم

(ادامه مبحث بالا، من تقریبا نزدیک به یکسال مغازه داری کردم و بعدش چون ناخواسته باردارشدم مجبور به جمع کردن مغازم شدم اونم به بهترین شکل و بهترین زمان و باعالی ترین مبلغ، من از طریق ستاره قطبی تونستم مشتری ای واسه مغازم پیداکنم که تمامی اجناسم رو اعم از ویترین و دکور و جنس هارو همه رو باهم جاروکرد برد یعنی از یه مغازه فقط یه کلید بهم داد که اونم دادم به صاحب مغازه ، و درامدی که بدست اوردم تقریبا ۲/۵برابر پولی بود که باهاش مغازه زده بودم)

میزان بدهی :چکاپ اول: ۳تومن مقروض به خواهرم بابت مغازم
چکاپ ۱۲: خداروشکر هیچ بدهی ای ندارم و حتی همسرمم که قبلا وام های بسیاری برداشته بودهمه رو باهم و یکجا تسویه کرده بود

ارزش دارایی‌هایمان :چکاپ اول: خونه ۷۵متری مسکن مهر مستاجر ، ماشین سمند خرج برداشته .. درامد همسر ماهی ۳الی۴ تومن
چکاپ ۱۲: تقریبانزدیک به ۴۰تومن سهام، ماشین رانا عالی ، خونه ۲۵۰متری ویلایی در بهترین نقطه شهر ، یک انشگتر طلا ، و از همه مهمتر گل پسر ۷ ماهم…

سلامت جسمانی:چکاپ اول: بعلت سینوزیت سینوس های گونه و پیشانی پراز چرک و عقونت،تشخیص دکتر عمل بود ، تقریبا ۲ماه یکبار مراجعه به پزشک داشتم ، ماهی یکبار از دلدردو کمردرد رنج میبردم
چکاپ ۱۲: خداروشکر هیچ گونه بیماری دروجودم نیست و تقریبا ۱سالی هست که پزشکی رو ندیدم و کاملا سالم هستم ، حتی همین مریضی معروف اسم قشنگ رو من تاثیری نذاشت بااینکه عضوی از خانواده مبتلاشد ومن مجبور به مراقبت ازش بودم خداروشکر که گرفتارش نشدم

حوزه روابط :چکاپ اول: رابطم با اطرافیان خیلی بد و خیلی عالی نیست،بایه تعدادی به مشکل برخوردم، خیلی زودجوش میارم و ناراحت میشم ، بخصوص برخوردم بامادرم خوب نیست باز کردن / نظر دهید

2020-12-23 16:59:18 ایده این درآمدمم با هدایت خداوند بود از خداخواستم خودش بهم ایده بده که درآمدم بیشتر بشه دقیقا دوسه روز از ماه آذر نگذشته بود که یه مشتری برام یه عکسی فرستادو گفت شما ازاین محصول دارید؟ منم سریع گفتم آماده ندارم ولی میتونم بهتر از کارهای بازاری باکیفیتتر بزنم و اونم قبول کرد وسفارششو داد و بدون اینکه بیعانه ای یا چیزی واریز کنه رفت منم اولش یه حس بدی پیدا کردم ولی به چندثانیه نکشید مثل فنر از جام پریدم گفتم ایول این همون نشونه اس این همون ایده اس ، خدا خودش داره میگه پاشو این محصول رو درست کن فروش میره چون شب یلدا این محصول بسیار بسیار پرفروش بود مخصوصا برای خانومها و چیزی هم که مشتریش خانم باشه دیگه خود پوله حالا اشکال نداره اون مشتری رفته عوضش من اون محصول رو درست میکنم و میذارم پیج اینستام مشتریاش میان.باور کنید اگه قبلا بود همش حرص میخوردم و ناراحت میشدم به خودمو و مردمو خدا و …‌ فحش میدادم ولی با آموزشهای شما همش گوش و چشم به زنگم نشونه ها رو هدایتها رو ببینم بخدا استاد همون شب تا صبح نشستم حدود ۲۰ تا ازون محصول رو درست کردم و عکسشو با گوشی ظاقارتم گرفتم (کیفیت عکسهای گوشیم مناسب اینستا نیس ولی خداروشکر خیلی به دردم خورده باهمین کیفیت پایین عکسها دارم پول میسازم ) و گذاشتم پیجم بخدا به نیم ساعت نگذشت مشتریا اومدن دایرکت و سفارش دادن دقیقا همون مشتری هم که رفته بود اومد ثبت سفارش کرد وواریزکرد یعنی هرروز سفارش میگرفتم این درحالی بود که اصلا در طول روز نمیتونستم کارکنم چون دوتا بچه کوچیک دارم که کل وقتمو پرکردن ولی باین وجود اونا که میخوابیدن از ۱۱ شب تا صبح ۸ یا ۹ صبح فرداش کار میکردم حالا یه پیج دیگه هم دارم اصلا ربطی به این پیجم نداره ولی چون مهارت اونم دارم محصولاتم را با کیفیت درست میکنم ازونجا که فروش نسبتا خوبی دارم همزمان یه حسی گفت اونجا هم بذار اون عکس رو اونجا هم گذاشتم ازونجا هم مشتری اومد دوباره یه حسی گفت تو پیج خرازی هم بذار آقامون پیج خرازی داره اون عکسو اونجا هم گذاشتم وای از همه طرف مشتری میومد چه حس خوبی داشتیم یاد حرف استاد افتادیم که میگفت دوره تندخوانی که برگذار کردیم گفت بمب بمب و ترکوند این محصول دستساز من هم با هدایت خداوند واقعا ترکوند. اواسط ماه بود که به یه کتابی هدایت شدم. یه جای کتاب گفته بود وقتی میخواهید پولی رو خرج کنید اول به چندتا سوال جواب بدین بعد خرجش کنید
کجاحستون با خرج پول خوبه؟ اگه خوبه خرجش کنید
کجااین پولی که میدید باعث رشد معنویتون میشه ؟
کجا یاد خدا افتادین ؟
کجا برای انجام کارهای خوب تشویق شدین ؟
کجا باعث شادیتون میشه ؟
کی باعث شده ازین که زنده هستید خوشحال باشید ؟

جوابتون هرچی که باشه به اونجا پول بدید مطمئن باشید هزاران برابرش براتون برمیگرده. همون موقع من سوالهارو ازخودم پرسیدم و جواب همه سوالات به دوره 12 قدم ختم شد و همونجابه خودم گفتم آخر ماه به خودم جایزه میدم و قدم دوم رو میخرم وخداروشکر خریدمش درحالیکه اصلا یادم رفته بود تو اهداف این ماهم این خواسته رو نوشته بودم خلاصه خریدمش و بزرگترین سرمایه گذاری رو ی خودم کردم . استاد باور کنید اگر بهم بگن همون خونه و ماشین و هرچی که تورویاهات هست بهت میدیم ولی دست از سایت و فایلهای عباسمنش بکش و اصلا گوش نکن میگم نمیخوام من حرفای خدارو با عباسمنش میفهمم و نمیتونم کنارش بذارم.
استاد دوستتون دارم انشالله تنتون سلامت و سایه تون مستدام .
در پناه حق
https://abasmanesh.com/fa/product-category/12-steps-workshop/ باز کردن / نظر دهید