Get Mystery Box with random crypto!

" ایمضا "

لوگوی کانال تلگرام az_imza — " ایمضا "
لوگوی کانال تلگرام az_imza — " ایمضا "
آدرس کانال: @az_imza
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 509
توضیحات از کانال

"آتمیش هامی ایمضاسینی اوراق زمانه
یوخ میللتیمین خطی بو ایمضالار ایچینده"
محمد هادی

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 12

2021-05-05 21:34:11 سلام .
جناب اقای شهبازی .
رهائی بشر از جهالت فقط از طریق اموختن ویادگرفتن به طرقهای مختلف میسر بوده که نیاز اصلی واولیه ان راهنماکننده ایست که امروزه ما انرا ( معلم ) می نامیم .
که در واقع هدایت کننده از تاریکی به روشنایی واز جهالت بر دانائیست از قرب ومرتبت والای اجتماعی برخوردار بوده که هیچ وقت نمیتوان با تفکیک نمودن خوب ؛ بد انهم با ادبیات سخیف واحمق خواندن چنین قشری بد جلوه داد .
البته نظر شخص جنابعالی برایت قابل احترام که تمامی خوبی وبدیهای اجتماعی در بعدهای مختلف را باعینک هویتی می نگرید . بدون انکه سایر جوانب ومزیت های دیگری را مورد ملاحظه ومورد دقت قرار دهید .
هویت با ترکیبی از عناصر دیگری که کاربردش در ملت سازی است .
هیچکس قابل انکار ان نیست که در قرن نوزدهم معنی ومفهوم پیدا کرده است اما با وجود رشد علمی وبر اثر دانایی وگذر جوامع بشری از دوران فئودالیته بر مدرنیته واکنون نیز گذر بر پست مدرن با ظهور ماهواره ؛ اینترنت که ملت های جهان با ارزشها وهنجارهای مختلف توسط شبکه های اجتماعی یک دوره ای جدیدی درحال تجربه نمودن هستن اثرات مثبت ویا منفی ان نفی ارزشهای ملی ومتطقه ای و خلق نمودن هنجارهای جهانی واحد میباشد که حتی انرا نیز در صورت بذل توجه بر رفتارفرزندان خویش کاملا متوجه میشوید که دیگر تکنولوژی با فن اوری جدید تربیت فرزندان مارا از اصلی ترین نهاد اجتماعی (خانواده ) خلع نموده که دیگر تربیت انان در اختیار موسسات حقوقی بین المللی است که اینترنت وماهواره را درجهان هدایت میکنند در چنین قاعده که پهن ان از حیطه اختیار نهادهای اجتماعی خارج بوده والدین ویا معلمین چه نقشی میتوانند داشته باشند که جنابعالی با چه تدبیر واندیشه ای قصد چنین تفکیک نمایی را درمیان معلمین انجام نموده اید ؟
نمیدانم چرا داعیه رهبری نظری وتئوریسینی حرکت ملی اذربایجان عاجز ازدرک چنین اتفاقات وتغییرات جهانی است وهیچ وقت قبول به درک وتشخیص صحیح موضوع نیستن فقط با حال وهوای قرن نوزدهمی میخواهند وارد دنیای جدید شوند که دیگر نهادهاو ساختارهای قبلی واموزه های ان که متعلق بر دوران ماقبل مدرنیته هست کارایی خودرا ازدست داده باید در دوره جدید جهانی با خلق سازوکارهای جدید ومتناسب با ان ورود کرد وجایگاه خودرا شناخت زبان معاصر جدید کشف کرد
176 viewsAli Shahbazi, 18:34
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 23:54:26 جامانده از قافله

قسمت دوم

حال در حوزه ی انتخابات افرادی آمده اند و با نام تحریم انتخابات حرکت را بایکوت میکنند و بجای اینکه گوشه ای از این میدان جنگ سیاسی را بدست گرفته و دیگران را، مجبور به توجه به خود، بکنند ما را از میدان خارج کرده و به نیروهای اقماری بدل کرده اند و بجای اینکه خود کاندیدا شوند و تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز کنند و شعارهای خود را ملی کنند و خود تبدیل به محور شوند نشسته اند و میگویند که: ما به شما رای نمیدهیم !!!!
بنده این شیوه را خودکشی میدانم؛ مگر من چه کم و کسری از عارف ها و تاج زاده ها و سعید محمد ها دارم که آنها کاندیدا شوند و منم رای دهنده یا تحریم کننده، آیا به درجه ی خفت این موضع گیری اندیشیده ایم؟؟؟
پدران ما در قاموس نادر شاه ها و آقامحمد خان ها و سلجوقیان نفس های دنیا را حبس کردند حالا چه شده است که ما مثل کودکان قهرو نشستیم در گوشه ای و گریه کنان میگیم که: من به تو رای نخواهم داد!!!!
در میدان انتخاباتی امروز ایران، تمامی میدان دارها افرادی هستند که از بزرگترین درد ایران آگاه هستند ولی بدستور لندن این درد را بایکوت کرده اند و آن درد چیزی نیست جز فدرالیزم، حال که لندن تصمیم میگیرد کلمه ی فدرالیزم در بزرگترین میدان سیاسی ایران بایکوت شود چه کسانی باید گلوی خود را در این میدان برای فدرالیزم پاره کنند؟ وقتی ما با گوشه نشینی خود میدان تبلیغات را در اختیار شوونیزم قرار میدهیم آیا این، ظلم به کلمه ی فدرالیزم و خیانت به حرکت ملی و خدمت به شوونیزم بریتانیایی نیست؟
آیا مسئولیت سیاسی دکتر طیف حسنی فقط در هشت سال زندان خلاصه میشد و او باید بعد از این زندان بنشیند و مثل جوانان ۱۴ ساله ی ما شعار دهد؟
وظیفه ی عباس لسانی فقط زندان کشیدن است؟
وظیفه ی فرشی همینقدر بود؟ پس ما در میدانهای بزرگ و میادین جنگ سیاسی که رقبا دارند وزن کشی میکنند چه کسانی را باید بفرستیم؟ کدام تریبون برای ما از این تریبون بهتر است برای رساندن فریادمان به گوش جهانیان؟
دوستان عزیزم!!!!
تحریم بسیار راحت است و تحریم میکنیم و میرویم در گوشه ای مینشینیم و اکثریت مردممان هم از ترس غیر واقعی قطع یارانه و مواردی مشابه میروند به یکی رای میدهند و یکی هم انتخاب میشود و جمهوری اسلامی هم دیگر نیازی به بحث مشروعیت ندارد، ولی این کار از نظر بنده به مثابه این است که یک فرمانده، نیروهایش را خلع سلاح کند و دشمن بیاید در حوزه ی استحفاظی او به مانوور بپردازد... با عقب نشینی ما اتفاقی نمی افتد ولی تبریز و دیگر شهرهای بزرگ ما، در نبود ما، میدان مانور پان ایرانیستها خواهد بود...
خیلی از افراد حاضر در صحنه، مثل ما امیدی به تایید صلاحیت ندارند ولی از میدان استفاده ی لازم را میبرند؛ پس بیایید بجای اینکه اسم زندانیان و فعالین سیاسی و نخبه گان خود را دزدکی در دیوارهای مخروبه بنویسیم آنها را در قامت کاندیداهای ریاست جمهوری یک مملکت مطرح و به اطلاع جهان برسانیم...
جنبش ما باید امسال دهها کاندیدا برای ریاست جمهوری مطرح کند... دوستان ما نه سابقه ی اختلاس دارند، نه دزدی و کلاهبرداری و نه آدمکشی و نه چیزهای دیگر، ولذا ما باید حضور داشته باشیم... وکلای زندانیان سیاسی ما باید زندانیان مان را کاندیدا کنند حتی اگر آنها شرایط عمومی مثل سواد و شرایط سنی را نداشته باشند... اکثر فعالین ما باید با شعارهای ملی مان وارد گود شوند، جناب گونئیلی ها و راشدی ها بجای نوشتن چند سطر بیانیه در میدان بزرگی چون ریاست جمهوری، باید کاندیدا شوند و جلسات شان را با شعارهای ملی برگزار کنند؛ ما امروزه میدان مانووری داریم که با تامین امنیت آن توسط خود حاکمیت بهترین میدان برای فعالیت ماست و ما باید این عرصه را برای دشمن پان ایرانیستی تنگ کنیم و این میدان مبارزه برای ما تمرین کارهای بزرگ خواهد بود وگرنه در خانه نشستن و با گوشی پست به دیگران فرستادن کار چندان سختی نیست ولی برای میدان داری، مرد میدان لازم است که ما داریم فقط اندکی باید اعتماد به نفس هایمان را بالا ببریم...!!!
بیایید از قافله ی سیاست عقب نمانیم

1400/2/9

ع.ا. شهبازی

@az_imza
3.1K viewsAli Shahbazi, edited  20:54
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 23:41:32 " جا مانده از قافله "

قسمت اول

ع. ا . شهبازی

بعضی وقتها تکرارهای بیهوده چنان ما را سرگرم خود میکند که مثل یک پیچ هرز دور خود میچرخیم و از اصل هدف و استراتژی های راستین دور می مانیم و غافل...
این روزها مهمترین مسئله ی کشور بحث انتخابات است انتخاباتی که برای شرکت یا عدم شرکت در آن طیف ها و احزاب گوناگونی صف آرایی کرده اند...
جنبش سیاسی آزربایجان موسوم به "حرکت ملی" در مقوله ی انتخابات به سه قسم فکری تقسیم شده است:
۱- شرکت در انتخابات...
۲- تحریم انتخابات...
۳- شرکت در غرب آزربایجان و تحریم در مناطق دیگر...
حال به بررسی سه مورد فوق میپردازم...
تحریم انتخابات در غرب آزربایجان ظلم بانیان این تئوری بر ملت آزربایجان است و اگر صداقت این افراد برایم ثابت نشده بود حتما فکر میکردم که آنها دارند به آزربایجان خیانت میکنند؛ چرا که در امورات بدیهی ما نیازی به بحث نداریم و زمانی که افرادی در مورد عدم شرکت حتی در غرب خطه مان بحث میکنند در اصل این افراد در میدان نبرد جوانان ما را خلع سلاح میکنند تا دشمن در مناطق مسکونی ما نفوذ کرده و قلب کودکان معصوم ملت مان را نشانه روند، انصافا برای تحریم در غرب آزربایجان جمله ای زیباتر ازین پیدا نکردم !!!

اما بحث تحریم کلان!!!!

در مورد انتخابات قویترین صدایی که امروزه در حرکت شنیده میشود بحث تحریم آن است و البته راحت ترین راه و همینطور از نظر بنده بد ترین راه...
تحریم کننده ی اصلی انتخابات، اپوزسیون خارج نشین جمهوری اسلامی ست که تحریم آنها با تحریم ما نقطه ی مشترک ندارد و آنها در بحث تحریم چیزی را نمیبازند چرا که آنها با داشتن اسامی مختلف مثل سلطنت طلب یا مجاهد یا شورای گذر و یا هر چیز دیگر، در حوزه ی "ایرانیت" بلاخره منافعشان حفظ خواهد شد چون که بازوان داخلی آنها مثل اصلاح طلب، کارگزاران، مشارکت و یا ملی مذهبی ها شرکت میکنند و نهایت برای پروژه ی ایرانشهری خدمت خواهند کرد و نهایت این اوپوزسیون فقط منافع گروهی شان حفظ نخواهد شد ولی منافع ملی شان تامین خواهد شد ولی آیا با تحریم، منافع ملی ما هم مثل آنها حفظ میشود؟
یکی از ضعفهای اساسی جنبش ما نداشتن تریبون قوی و بستر فعالیت است و ما خودمان به لحاظ ضعفهای گوناگون توان خلق این بستر را نداریم ولی بعضی وقتها این بستر توسط دیگران برای ما خلق میشود و ما باید از این طریق صدای خود را به گوش جهانیان رسانده و برای دوستان منتظر، موجودیت خود را اعلام کنیم و یکی از این بسترهای مهم و شاید هم مهمترین این بسترها، همین مقوله ی انتخابات ریاست جمهوری ست که ما بدلیل نداشتن نگرش سیاسی عمیق، آن را از دست میدهیم و تقدیم دشمنان میکنیم !!!!
دوستان عزیز، قویترین دشمن جمهوری اسلامی ملی-مذهبی ها هستند که مادر تمامی طیفهای پان ایرانیستی محسوب میشوند و در تمامی مقاطع حساس ایران شان، به داد آن رسیده اند؛ یک روز با نام مصدق، یک روز با نام بازرگان و در برهه های مختلف با تیپ ها و اسامی مختلف به داد ایران رسیده اند و امروز هم با نام اصلاح طلب...
این تیم مقتدر در طول ۴۰ سال گذشته، سختیهای زیادی را تحمل کرده اند که ازین سختیها کافیست به برنامه ی هویت تلویزیون اشاره کنم که مردان بین المللی این تیم، با پیشینه ی ملی و تیپ بین المللی و شمایلی آراسته و محاسنی سفید در مقابل دوربین صدا و سیما نشستند و تحت فشار سعید امامی ها مثل کودکانی حقیر به جاسوس بودنشان اعتراف کردند و یا سعیدی سیرجانی هایشان در آن سن و سال در مقابل دوربین به "هم جنس باز" بودنش اعتراف کرد و یا آقای ع - م که از همسرش فیلم تهیه شد و گفتند اگر از ایران نروی فیلمها پخش خواهد شد و او رفت تا ناچارا برای همیشه در بی بی سی از جمهوری اسلامی دفاع کند...!!!!
راستی این عاقل ترین و باهوش ترین تیم پان ایرانیستی با اینهمه سرما و گرما چرا هرگز میدان انتخابات ایران را ترک نکرد و از در بیرونش کردند از پنجره وارد شد؟
کسی هست به این سوال من پاسخ دهد؟
سیاستمداران باهوش، تهدیدها را به فرصت بدل میکنند و در دوران تهدید بازی را ترک نمیکنند، بنده همیشه آرزو کرده ام که جنبش ما یک تیم قوی مثل این جبهه ی ملی و یا نهضت آزادی داشته باشد تا با عمق نگرش سیاسی بتواند همیشه منافع ملی ما را حفظ کند نه اینکه با مشروطه تمام شویم با خیابانی آغاز کنیم، با خیابانی تمام شویم و با پیشه وری آغاز کنیم، با پیشه وری تمام شویم و با خلق مسلمان بمیریم و الا آخر....!!!!
از کودکی هایم به یاد دارم که، بازی شروع میشد و بچه های ضعیف قهر میکردند و میرفتند یک گوشه ای آب دماقشان را میریختند ولی زرنگتر ها بازیشان را میکردند و به آنها توجه هم نمیکردند و از بازی لذت هم میبردند و برای بازی بعدی هم تمرین کرده و ورزیده تر میشدند و همین تجارب را هم در بزرگسالیشان نیز بکار بردند و این تکمیل زندگی بود...!!!



@az_imza
3.1K viewsAli Shahbazi, edited  20:41
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 08:17:52
ماشالله رزمی در برنامه ی پرگار بی بی سی در مورد نسل کشی دروغین ارامنه سخن میگوید...

@az_imza
424 viewsAli Shahbazi, edited  05:17
باز کردن / نظر دهید
2021-04-29 00:32:59 " جا مانده از قافله "

جا مانده از قافله، عنوان مقاله ی مهمی ست که طی ساعتهای آینده در این صفحه قرار خواهد گرفت...
" جا مانده از قافله " به موضعگیری حرکت ملی آزربایجان، در قبال انتخابات پیش روی ریاست جمهوری ایران و رقبای ما در این میدان و چرایی مخالفت و یا موافقت شرکت در این انتخابات خواهد پرداخت...

بعضی وقتها تکرارهای بیهوده چنان ما را سرگرم خود میکند که مثل یک پیچ هرز دور خود میگردیم و از اصل هدف و استراتژی های راستین دور می مانیم...
پیشاپیش مطالعه ی این مقاله، به اشتراک گذاشتن آن با دوستان و آشنایان و ارسال دیدگاهها و نظرات موافق و مخالف را چشم به راهیم.....
https://www.instagram.com/p/COOYx-7l5N8/?igshid=k0yf0zyrxbvx

@az_imza
406 viewsAli Shahbazi, edited  21:32
باز کردن / نظر دهید
2021-04-26 10:15:59 ادعای نسل کشی
آیدین مارالانلی
304 viewsAli Shahbazi, 07:15
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 19:43:09 به مناسبت چهارم اردیبهشت؛ تاجگذاری رضاشاه.
علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
شاید در تاریخ ایران کمتر کسی مانند احمدشاه باشد که از اول، هیچ علاقه ای به قدرت نداشت از همان زمان بچگی که مشروطه خواهان تهران را فتح کرده محمدعلی شاه را فراری داده و احمدمیرزای دهساله را در حالیکه گریه میکرد و نمیخواست شاه شود آوردند و بر تخت نشاندند تا زمانیکه در فرنگ بود و در زمان از دست دادن سلطنت قاجاری، کوچکترین اقدامی نکرد...!
حوالی 1300ش به نظر می رسد که دیگر در ایران، قدرت در آن وسط ، بی صاحب افتاده بوده و یکی میخواست بردارد و از آنجا که قوه نظامی در دست رضاخان بود و در زمان بحرانی، همیشه نظامیان دست بالا را دارند در نتیجه، رضاخان پیشدستی کرده و قدرت را برداشت!

او از کودکی، چنان با فلاکت و بدبختی های بی شمار بزرگ شده بود که باور نمیکرد به این آسانی شاه شود!
پس از مراسم تاجگذاری وقتی به خانه می آید خطاب به زنش تاج الملوک میگوید:
«تاجی جون، اگر میدانستم شاه شدن در این مملکت این همه آسان است خیلی زود شاه میشدم(خاطرات تاج الملوک...ص157)
در هنگام تاجگذاری وقتی رئیس مجلس در اعطای تاج شاهی پیش قدم شد، رضاخان تاج را با دستان خود برداشت و گفت:
این چیزی نیست که دیگری آن را بر سرم بگذارد!

اما آنچه بسی عبرت انگیز است سرنوشتی تمام کسانی است که در مراسم تاجگذاری اش، سنگ تمام گذاشتند تا هر چه بهتر و باشکوهتر باشد، کسانی که نهایت تلاش را کردند تا او شاه شود اما سرانجام، بدست خود او، سرنوشتِ دردناک و شومی داشتند! یا کشته شدند یا بزندان شده یا تبعید و یا خانه نشین شدند.
این لیستِ کسانی است که در بالا رفتن رضاخان از نردبان قدرت، بیشترین کمک را کرده و در مجلس پنجم از هواخواهان تغییر سلطنت بوده و از ماده واحده دو فوریتی که در نهم آبان ۱۳۰۴ برای انقراض سلطنت قاجار و انتقال قدرت به رضاخان پهلوی به رأی گذاشته شد نقش اساسی را بازی کردند و در روز چهارم اردیبهشت 1305ش نیز؛ در مراسم تاجگذاری اش، سنگ تمام گذاشتند اما بندرت از این جمع کسی پیدا میشود که مغضوب رضاشاه نشده باشند!
اول. محمدعلی فروغی نخست وزیر که حامل تاج کیانی.
دوم. تیمورتاش،وزیرالوزرا، حامل تاج کیانی.
سوم. امیرلشکر امیرطهماسبی، حامل شمشیر جهانگشای نادری.
چهارم. سردار اسعد وزیر پست و تلگراف،حامل تاج مروارید.
پنجم. علی اکبر داور، وزیر فواید عامه حامل الماس دریای نور.
ششم. مرتضی‌قلی بیات ، وزیر مالیه حامل تمثال مبارک.
هفتم. امیرلشکر احمدآقاخان، رئیس امنیه، حامل گرز سلطنتی بود.
هشتم.فاطمی، وزیر عدلیه حامل عصای مرصع سلطنت بود.
نهم. امیرلشکر نصرالله خان آیرم، حامل شمششیر شاه اسماعیل صفوی بود.
بقیه افراد هم هر کدام شمشیر شاه عباس یا قداره مرصع یا تبرزین یا کمان نادری یا تیرکشی مرصع حمل میکردند...

وقتی به این لیست نگاه میکنیم می بینیم بعدها، بندرت از این جمع، کسی یافت میشود که ازغضب او در امان مانده باشد!.تيمورتاش قبل از كشته شدن به فرخ گفته بود:
«در اين رژيم همه محكوم به نيستی هستيم زيرا اين مرد شرط دوستي و خدمت و وفاداري را نمی ‌داند و همين كه می توانست كسی را از ميان بردارد با كمال بيرحمی و شقاوت او را نابود می ‌سازد».( نصر الله سيف پور فاطمی، گزند روزگار...ص 104.)
به نوشته تقی زاده در وقتی كه تيمورتاش، مغضوب رضاشاه واقع شد داور ‌میخواست شفاعت دوستش [تيمورتاش] را بكند رضاشاه «نگاهی بهش كرد و گفت اين گوشهايت را باز كن والاّ معدومت میکنم. رضاشاه تكيه كلام «معدوم» داشت …»(تقی زاده، زندگی توفانی، ص 232)
این یکبار دیگر نشان میدهد که قدرت نامحدود و بدون پاسخگو بودن، سرچشمه فسادهاست.

و این تصویر زیر نیز، همان کارت پستالِ روز تاجگذاری رضاخان است که دو فرشته از بالا، تاج را بر سر او میگذارند و نوشته شده: «ید اللَّه فوق ایدیهم»...
و چنین است که یکبار دیگر در این ملک در چهارم اردیبهشت، تاج پادشاهی بجای اینکه از پایین و از سوی مردم آید، از آن بالا توسط فرشتگان می آید یعنی در واقع توسط قزاقان...!

http://www.upsara.com/images/r745281_.jpg

@az_imza
586 viewsAli Shahbazi, edited  16:43
باز کردن / نظر دهید
2021-04-25 01:15:12 حکیم محمد فضولی این قوم را خوب شناخته و خوب توصیف کرده است:
مردم این دیار را با من
اثر شفقت و عنایت نیست
یا در ین قوم نیست معرفتی
یا مرا هیچ قابلیت نیست...!!!
در تلویزیون ایران به او اهانت میشود ولی یونسکوی سازمان ملل برای پانصدمین سال تولدش کنگره ی جهانی تشکیل میدهد...!!!
... انصافا برای نسل خودمان از هر چه که بگذریم و بر همه ی تلخی ها و ناسازگاری ها که چشم ببندیم برای یک امر خوشحالیم و آن نیز "زمان تولد" ماست...
نسل ما در زمانی متولد شد که بهترین نام انتخابی برای آن " عصر رسانه " است...!!!
- غرب بعد از شکستهای متمادی از ترک ها تقدیر را برای نابودی آنها بست و در بهترین زمان ممکن با انتصاب رضاشاه دست ما را از قدرت قطع کرد و برای ابدی کردن این امر پروژه هایی را شروع کرد که مهمترین آن "پروژه ی تحقیر" بود...
تحقیرها و توهین ها استارت خورد چرا که انسان تحقیر شده دیگر نمیتواند ادعای بزرگی بکند... و پدران و مادران ما طی یکصد سال اخیر مظلومترین انسان ها شدند...
دیگر ما هیچ رسانه ای نداشتیم... رسانه ی ملی شروع به تحقیر کرد و در نبود رسانه ها ملت ما همه چیز را باور کرد حتی تحقیرهای دشمن را نسبت به خودش... زبانمان تحقیر شد... لهجه مان تحقیر شد... ملیتمان تحقیر شد... بزرگانمان تحقیر شدند... خاکمان تحقیر شد... ترک بودن نشانه ی عقب ماندگی شد... زنان زیبایمان در اوج دلربایی خود را عقب مانده یافتند... مردان تنومندمان از ترک بودن خود خجل شدند... دخترانمان برای ازدواج فاکتور منفی تُرک بودن را داشتند... مادرانمان در تاکسی ها و اتوبوس ها و اماکن عمومی و ادارات صدایشان را دزدیدند و از حق خود دفاع نکردند تا لهجه ی ترکی شان معلوم نشود... و به مرور ترک بودن عیب شد... عجبا... ما عجب نبردی را مغلوب انگلستان شدیم !!!!
ما دیگر فراموش کردیم که در مقابل تاریخ ۲۵۰۰ساله ی جعلی اینها تاریخی ۱۲۰۰۰ساله داریم... ما ابوریحان بیرونی و بو علی سینا را به آنها بخشیدیم... ما حضرت مولانا را به آنها دادیم تا برای خود راحت تر هویتی جعلی بسازند... ما در اثر این تحقیر ها شاهان " هون " را فراموش کردیم... ما یادمان رفت که حضرت سلجوقیان، اروپا را به نوکری پذیرفتند... ما زانو زدن امپراطوران غربی در پای پدرانمان در ملازگرد را فراموش کردیم... ما اصلا فراموش کردیم که فرزند افشاریان هستیم... ما تیمور را فراموش کردیم... ما آقا محمد، خان کبیر قاجار را از یاد بردیم... شاه عباس در یادهامان مُرد... ما فراموش کردیم که پدرمان در چاناق قالا ۵ ابرقدرت را به تنهایی شکست...و ما نهایت به کوته فکری رسیدیم و بجای دفاع از هویت خود، هویتمان را تغییر دادیم و در یک کلام گفتیم " به ما چه، ما که ترک نیستیم ما آذری هستیم " ولی دشمن به عقب نشینی ما بسنده نکرد... تحصیلکرده هایمان لهجه هایشان را دزدیدند... اسم فرزندانمان را کورش و آریا گذاشتیم و شدیم مانقورد... اصلاح طلب و اصولگرا شدیم... استقلالی و پرسپولیسی شدیم... مثل آنها ترکیه را کوبیدیم و گفتیم جمهوری آزربایجان خاک ایران است... و نهایت بر علیه خود شوریدیم و ما در مقابل انگلستان و نوکران ایرانیشان شکست را پذیرا شدیم و نهایت به دو دهه ی اخیر رسیدیم که عصر رسانه بود، در عصر رسانه گردن انگلستان را شکستیم... اسم فرزندانمان را آراز و آیهان و آیشین و سئودا گذاشتیم... با طارمی و زنجانی و تهرانی و قشقایی متحد شدیم... به کارشناس صدا و سیما گفتیم : بیچاره دکتر، آخر صائب، ۳۷سال بعد از وفات حکیم فضولی تازه بدنیا آمده است پس چطور فضولی میتواند اشعار او را بدزدد... در عصر رسانه به دوستانمان گفتیم که، اهانت صدا و سیما را به دل نگیرید همین نزدیکی ها در ترکیه و باکو برای محمد فضولی مقبره خواهند ساخت عین مولانا و عین بوعلی سینا و عین خیلی های دیگر که تا امروز فارس ها از ما دزدیده و برای خود تاریخ ساخته بودند... ما در عصر رسانه حتی تاریخ آنها را نیز در هم شکستیم و ما فرزندان ملازگرد و چاناق قالا، یکبار دیگر آمده ایم که دنیا را تسخیر کنیم...
1400/2/5
ساعت ۳ بامداد... تهران

ع-ا- شهبازی

@az_imza
1.8K viewsAli Shahbazi, edited  22:15
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 20:55:07 ادعاهای دروغین نسل‌کشی ارامنه


بخش یکم

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم

بخش پنجم

بخش ششم

منبع. پروفسور دکتر تۆرک کایا آتااؤو، فخران پورنجفی، تبلیغات جنگ ۱۹۱۸-۱۹۱۴: جوابیه‌ای بر کتاب‌های آبی انگلیس.

@bizimocak
@ilter
265 viewsAli Shahbazi, 17:55
باز کردن / نظر دهید
2021-04-24 15:45:03
عرصه بر دروغ بزرگ تاریخ تنگ تر میشود...

ارامنه دیگر هم توان روحی خود را از دست داده اند و هم پشتوانه ی دولتی و هم قدرت میدانی...
آنها امروز در داخل کلیسا جمع شدند و میشود گفت که: گذشت آن روزهایی که در سکوت غمبار ما، شما خیابانهای تهران را در می نوردید...

۱۴۰۰/۲/۵

@az_imza
359 viewsAli Shahbazi, edited  12:45
باز کردن / نظر دهید