Get Mystery Box with random crypto!

ورزش و جامعه

لوگوی کانال تلگرام azamshirouei — ورزش و جامعه و
لوگوی کانال تلگرام azamshirouei — ورزش و جامعه
آدرس کانال: @azamshirouei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 224
توضیحات از کانال

کانال شخصی اعظم شیرویی
پژوهشگر جامعه شناسی
بازیکن سابق فوتبال و مربی تیم ملی فوتبال نوجوانان زنان
ارتباط با ادمین:
@Azamshiroei7
Azam.shiroei@yahoo.com

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-03-04 11:02:51 صفحه دوم

همانطور که نیچه در نوشته های خود در اواخر قرن ۱۹ تاکید می کند و نگران بود که اخلاقیات مدرن در حال تحمیل قوانینی به مردم است که بیشتر از آنکه موجب رشد و شکوفایی آنها شود آنها را به عقب برمی گرداند و معتقد بود که فرمان برداری از قوانین مقرر توسط مراجع قدرت حتما پایه های خلاقیت را سست می کند ما در حال حاضر در دنیای و لیگ های حرفه ای شاهد از بین رفتن خلاقیت فردی هستیم که همه آنها در خدمت نظام سرمایه داری و کسب سود است همه ما منتظر خراب شدن این آوار غیر حرفه ای در ورزش مان هستیم با حرف زدن و شعار دادن حرفه ای این مشکلات حل نمی شود باید عمل کرد از جایی باید شروع کنیم همه ما از رسانه ،وزارت ورزش و همه کنشگران اجتماعی که ورزش را دوست دارند و به آن عشق می ورزند ، به گفته نظریه پرداز جامعه شناسی مرتون حرفه ای شدن را هم درهدف و وسایل رسیدن به هدف دنبال کنیم تا دچار آنومی و آسیب در این مسیر نشویم .

https://www.instagram.com/p/CarKnM4uIMjZettG3_JYHM_vsQXyp2p_3mt5PU0/?utm_medium=copy_link
256 viewsAzam shirouei, edited  08:02
باز کردن / نظر دهید
2022-03-04 11:02:51 جامعه شناسی ورزشی نئومارکسسیتی

ورزشهای حرفه ای (فوتبال ) و چالش های آن

اعظم شیرویی

ورزش محصول دوران مدرن است، یعنی در دوران سنتی ورزش موضوع فردی بود ولی در دوران مدرن ورزش امر اجتماعی‌است و نیازمند ساختار حرفه ای است که تحت سیطره کامل نظام سرمایه داری است و تا سیاستمداران ، تصمیم گیران و برنامه ریزان ما این مسئله را درک نکنند که ما با یک امر اجتماعی و تجاری روبه‌رو هستیم نه با یک کنش فردی و سنتی ما نباید خیلی امید داشته باشیم که در حوزه‌های پیچیده اقتصادی و حقوقی و بین المللی، ساختار نظام بتواند تحولی ایجاد کند.

در جامعۀ امروزی، ورزش دیگر تنها به صورت فعالیتهای فیزیکی و فکری برای سلامت جسم و ذهن نگریسته نمیشود، دیگر یک بازی با مرام دوستی نیست بلکه در پس آن روابط اقتصادی و سیاسی آشکار و پنهان بسیاری وجود دارد که آن را از هدف اولیه اش دور ساخته و ورزش را از فعالیت جسمی و ذهنی محض بسیار فراتر برده است. با توجه به مخاطبان بسیار ورزش‌هایی همچون فوتبال و عامه شدن این ورزش‌ها برای اکثریت افراد جامعۀ بشری، به‌نظر میرسد که اینگونه ورزشها از هدف اصلی خود فاصله گرفته و وسیله‌ای در دست گروههای سیاسی ، نظام سرمایه داری و حتی برخی از دولت‌ها هستند که نمونۀ آن نفوذ و نقش مافیای ایتالیا در لیگ سری‌آ فوتبال آن کشور است.

‌ یکی از معروفترین تألیفات در مکتب فرانکفورت در سال ۱۹۴۸ به‌نام«دیالکتیک روشنگری» اثر مکس‌هورک‌هایمر و همکارش تئودور آدورنو است که در آن به نقش منفعل افراد در جامعه و تسلیم آنها در برابر نظام سرمایه داری میپردازند. آنها همچنین به توضیح سه استراتژی رایج جامعه سرمایه داری میپردازند که توسط آنها فرهنگ تجاری میشود:

۱-کالاشدگی یا شی شدگی، بر این اساس در جامعه سرمایه داری هر چیزی حتی جان انسانها را میشود خرید، فقط قیمت آن فرق دارد.
۲- عامه سازی. تولید انبوه کالا که مصرف آن همه گیر شود و یا تولید فراوان کالایی که مصرف کنندۀ آن زیاد باشد.
۳- یکسان سازی. استانداردسازی اشیاء و کالاها برای همه در همه جا به‌صورت یکسان . برای مثال می‌توان به نمایندگی های مک دونالد در سراسر جهان اشاره کرد.

اگراز ساده ترین زاویه به مسئله ورزش بنگریم می بینیم ورزش ابزاری است ایدئولوژیک که به اشتباه سلطه بورژوا(سرمایه داری )را تداوم می بخشد نظریه جنجال برانگیز هوک ورزش آمریکای شمالی را بازتابی از فاصله طبقاتی شدید می داند یا ریگر عقیده دارد ورزشکار تولید کتتده و تماشاچی مصرف کننده است و ورزشکاران به عنوان کارگران ورزشی کنترلی بر نیروی خود ندارند و فقط باید بر اساس اهداف باشگاه و قرارداد بهره وری خود را بالا ببرند(چون باشگاهها بر اساس ساختار حرفه ای شکل می گیرد و مهترین هدف آن کسب سود است ). و بر همین اساس کارگران ورزشی مثل بازیکنان باید بر اساس تقسیمات تخصصی کار مجبورند تا به جای ارائه خلاقیت و تجربه شخصی محدود شوند و در نتیجه پدیده الینالسیون(از خود بیگانی ) تشدید می شود مثال بارز آن هم سبک بازی بسیار سیتماتیک و هوشمند سازی تمرینات در ورزشهای مدرن است ، همین کالاانگاری ورزشکاران (مخصوصا در ورزشهای پرطرفدار) را به تابلوهای تبلیغاتی شرکت های بزرگ تبدیل می کند مثلا در رقابت های جهانی و المپیک بیشترین تبلیغات را از نظام سرمایه داری با همراهی رسانه شاهد هستیم ولی ما در باشگاههای فوتبال ایران این شکل از ساختار حرفه ای و کسب سود به نفع باشگاه را نمی بینیم چون فوتبال در چارچوب سرمایه دارانه عمل نمی کند و از پول نفت استفاده می کند و مدیر و بازیکن و مسئولین اصلا باخت و برد برایشان مهم نیست و مثال های عینی که ما داریم مشاهده می کنیم و هر روزه از اخبار می شنویم (قراردادهای حرفه ای بسته نمی شود و همیشه با بازیکنان و مربیان خارجی در تنش هستیم و شکایات فراوان در فیفا وجود دارد که همیشه ما بازنده این میدان حرفه ای و دادن پول های دولتی به خارجیان هستیم و چون پول برای شخص خاصی نیست و کسی پاسخگو نیست این اشتباهات هر ساله تکرار می شود).

نظریه پرداز ریگر راه حل نومارکسیتی در ورزش ارائه می دهد:

- حذف ساختار شبه کار ورزشی ، عقلانیت سرکوبگر و وسواس پیروزی
- نفی همنوایی با دیگران و ارتقا دموکراسی
-حذف ایدئولوژی ها به منظور ارتقا جنبه های آزادی بخشی و تربیتی ورزشی.

ادامه در صفحه دوم
248 viewsAzam shirouei, 08:02
باز کردن / نظر دهید
2022-01-28 19:27:11 صفحه دوم
هرچند این بحث‌ها دارد به مباحث مایوس کننده تبدیل شده است و ما مجبوریم از مباحث مایوس کننده حرف بزنیم؛ در هرصورت اینها مشکلاتی است که دنیا از آن عبور کرده است. این مسائل بر ضدّ نظم اجتماعی است؛ این را تاریخ ثابت کرده است. در این شرایط فقط زن‌ها در حال آسیب‌دیدن نیستند، من تصور می‌کنم مردها هم در حال ضررکردن هستند. مردها هم در حال جست‌وجوی نیمه‌ای از خودِ اجتماعی‌شان هستند که این جست‌وجو در آینده به آسیب‌های اجتماعی تبدیل می‌شود. مردی که باید برود به همسرش اجازه بدهد که از کشور خارج شود، خودش هم دچار مشکل می‌شود، یا توهّم سروری خواهد گرفت و وقتی مردی به خودش حق می‌دهد که از خروج بانوی قهرمان کشور -به امتیاز مردبودن و همسربودن- جلوگیری کند، دارد این پیام خطرناک را مخابره می‌کند که ای زن! تو به عنوان انسان و حتی قهرمان ملی و جهانی، باز هم در اختیار و مالکیتِ بی‌چون و چرای منی.
امیدواریم هیچ ورزشکاری و هیچ رشته ای در ورزش زنان بخاطر و جود فشارهای فدراسیون های بین اللملی ایجاد نشود ، یکی از بدترین خبرها این است که زنان برای داشتن حق اولیه خودشان یعنی ورزش کردن در رشته خاص به مصلحت مردان (برای اینکه ورزش مردان تعلیق نشود )ورزش کنند ، در واقع تربیت ورزشکار و ایجاد رشته های ورزشی باید به عنوان امری نهادینه و هدفمند در جامعه ما صورت گیرد نه اینکه ما تحت فشار و اجبار فدراسیون های بین المللی به این کار اقدام کنیم.
اصلاح ساختاری ورزش و توجه به استراتژی های مشارکتی باعث ارتقای تساوی جنسیتی شده و اجتماعات محروم را قادر به درک پتانسیل های انسانی خود در ورزش می نماید باید به موفقت های ورزشی مرکزیت فرهنگی دهیم ، زمانی می توانیم نیروهای استیلا را به خوبی ببینیم که نخست بسترهای فرهنگی آن را ایجاد کرده باشیم ، زمینه ای که به موجب آن می توان حضور را جایگزین کسب موفقیت نمود ، زمینه ای که به گروههای منزوی به ویژه زنان این امکان را می دهد که تفوق جسمی بیشتری را در ورزش تجربه نمایند.
امید به روزی که مدیران زن ما تصمیم گیرنده برای حق خود باشند و در جبهه مخالف خود نباشند و با همکاری همه کنشکران انسانی کمی از مشکلات ورزش زنان و حضور زنان برای رسیدن به حق طبیعی شان به نتایج خوبی برسیم. امیدواریم ، امیدواریم ، امیدواریم این گفتمان مایوس کننده به نتیجه برسد...
https://www.instagram.com/p/CZR8S9FNlbSVZRxizHGEbcf1QHV3wkRUPWFJ2g0/?utm_medium=copy_link
375 viewsAzam shirouei, edited  16:27
باز کردن / نظر دهید
2022-01-28 19:27:11
نگاه جامعه شناسی به حضور زنان در ورزشگاه از شعار و اجبار تا واقعیت

اعظم شرویی

یکی از ارکان سنجش دموکراسی در جوامع، آزادی زنان است؛ جامعه‌شناسی علمی است که معمولاً به سختی کلاه‌های گشاد بر سرش می‌رود و سخت می‌توان با ادبیات شیک، گولش زد! این را ما در ورود زنان به ورزشگاهها سه سالی است که مشاهده می کنیم حتی در عکسی که فیفا برای راه یابی ایران به جام جهانی دیشب منتشر کرده تصویری به شدت مردانه است و تنها قابی از یک تصویر زنانه با هوشمندی خاصی طراحی کرده .......فیفا هم متوجه گزینشی شدن زنان به ورزشگاه است
نمی توانیم بپذیریم که کرامت زن برای اراده سیاسی مهم باشد، وقتی زنان کارتن‌خواب و خیابانی از در و دیوار شهر بالا می‌روند............در روزنامه‌های ورزشی و اخبار صدا و سیما، ۹۴% به ورزش مردان پرداخته می‌شود، و آن ۶% هم از روی اجبار بوده؛ مثلا در این چند روزه شاهد پخش نشدن بازی زنان در جام ملتهای زنان در آسیا هستیم .....

ادامه در صفحه دوم
308 viewsAzam shirouei, 16:27
باز کردن / نظر دهید
2022-01-07 23:13:36  
فوتبال واقعیت جامعه ما است(به بهانه حذف نمایندگان ایران در فوتبال آسیا).

کم وزنی و قد کوتاهی ما در فدراسیونهای بین المللی

اعظم شیرویی

اولین بار نیست که خبری از ورزش و به ویژه فوتبال اینگونه ساختار ورزش کشور را به چالش می کشد(خبر حذف دو‌تیم پرطرفدار کشور از مسابقات مهم قاره کهن )
ماکس وبر می‌گوید اگر می‌خواهید یک جامعه را بررسی کنید، کافی‌ست یک نهاد آن را بررسی کنید. مثلاً در میادین بین المللی ورزشی وقتی نتایج کشورها و توسعه ورزش آنها در ورزش حرفه ای را بررسی می کنیم مثل آلمان ، ژاپن یا کشورهای دیگر می‌فهمید که این کشورها چه فرهنگی دارند، چه اقتصادی دارند، چه موسیقی‌ای دارند، چه سینمایی دارند و حتی چه فلسفه‌ای و چه ساختار و سیستمی دارند.
اگر کمی درنگ کنیم می بینیم برخلاف اینکه می گویند تیم های ما را AFCحذف کرده و همیشه توهم یک دشمن جهانی داریم ، متوجه می شویم کسی یا نهادی ما را حذف نکرده ما خودمان باعث حذف خودمان شدیم یک فرد عادی هم می داند وقتی عضو سازمانی می شود باید مقرارت و قوانین آن را رعایت کند ما عضو فدراسیون های جهانی و آسیایی می شویم ولی حاضر نیستیم قوانین آن را رعایت کنیم و فقط بودجه های مالی را می خواهیم،
و با اینکه وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال و باشگاههای ما می دانند اگر رعایت نکنند حذف می شوند این قوانین را رعایت نمی کنند و حذف می شوند ما به خودمان می بازیم و خودمان باعث حذف تیم های پرطرفدار می شویم و با احساس میلیون ها هوادار بازی می کنیم
وزارت ورزش و فدراسیون می دانند شکایات فراوان در FIFA و AFC ، رعایت نکردن قوانین حرفه ای باشگاه داری، نرفتن زنان به ورزشگاه باعث حذف می شوند و همچنین
عوامل دیگری مثل
زنانی که در این ورزش به حق شان نرسیده اند و آنان را بیرون از گود جا گذاشتیه ایم و آنها را از حق طبیعی شان محروم می کنیم ، به مدیریت رانتی ، فاسد ، و غیرمسئول، به ژن های خوب که برای ما تصمیم می گیرند و جوانان شایسته ای که پشت اینها جا می گذاریم وبسیاری موارد دیگر .... که دلایل این مشکلات و حذف شدن ها در دنیای حرفه ای و مدرن ورزش هستند.

هنوز تعریفی که از ورزش حرفه‌ای در ایران جاری است که مربوط به مدل مول متعلق به سال 1950 است؛ در حالی که امروز شرایط و نیازهایی ایجاد شده کاملا تغییر یافته است که با این نگاه‌ها و رویکردهای سنتی نمی‌توان چالش‌ها مدرن را مرتفع کرد.

یکی از اهداف مهم وزارت ورزش و جوانان «ساماندهی ‌و گسترش ورزش حرفه‌ای» است و ورزش حرفه‌ای یک موقعیت است که ازتعامل باشگاه حرفه‌ای، لیگ حرفه‌ای، سیستم حرفه‌ای و صلاحیت‌های حرفه‌ای دست اندرکاران آن پدیدار می‌شود. چطور می‌توانیم مدعی باشگاه داری حرفه‌ای باشیم ولی از حداقل زیرساخت‌های حقوقی لازم برای تحقق این اجزا و تعامل آنها به یکدیگر محروم باشیم.
ورزش مدرن و حرفه ای در کشور ما ، می شود گفت با فوتبال آغاز شده که از همان ابتدا بصورت کج بنا شده است و حرفه ای بودن فقط بر روی کاغذ باقی مانده است البته بر روی کاغذ هم درست تدوین نشده است و بر اساس تجارب دنیای مدرن نیست و همین بنای کج باعث شده که ما در حال حاضر با چالش های زیادی روبرو هستیم.
 
مهمترین اقدام سیستم کشور از بدو تولد، درهم‌آمیختگی نهادهای اجتماعی بود، و واردن کردن انسان های منتسب به خویش در پست‌های مدیریتی در سطوح بالای دیگر نهادها بود و در یک چشم بر هم زدن تمام‌شان را به آشوب و ازهم‌گسیختگی نشاند. اقتصاد انحصاری شد، آموزش. خانواده و ورزش هم در انحصار ساختارقرار گرفت . این درهم‌ریختگیِ نهادی، این وضعیت آنومیک، این حجم گسترده از آدم‌های فاسد و....همه و همه دراین سیستم بوجود آمده... و نتایج که می بینیم در ورزش و فوتبال و حذف شدن های تیم ها و فرار هر روزه ورزشکاران عین عدالت و همان نتایج عملکرد ماست که اتفاق می افتد و نباید کسی را مقصر بدانیم و انتظار مواخذه کسی را داشته باشیم مثل همه فاجعه هایی که در این کشور رخ می دهد و هیچ کس نه پاسخگو است و نه مواخذه می شود.......

ما فقط می توانیم امیداور و منتظر معجزه باشیم برای این چالش ها و مشکلات بزرگ که با جراحی و انتی بیوتیک هم قابل درمان نیست ما اکنون نیازمند یک طرح جامع و عملیاتی هستیم که همه جنبه‌ها را مورد توجه قرار داده و بخش‌های مختلف ورزش حرفه‌ای را به یکدیگر و جامعه بین الملل متصل کند.
 https://www.instagram.com/p/CYcRotwuD5c0aD_3k8JSiRQOngTDW9vnH2BIUk0/?utm_medium=copy_link
203 viewsAzam shirouei, edited  20:13
باز کردن / نظر دهید
2021-12-02 22:09:53 صفحه دوم

عموم کشورهای جهان سوم در ساختار ورزش متوجه شده اند که بدون عضویت در سازمان و فدراسیون های ورزشی بین المللی و پذیرفتن قوانین آن در رقابت جهانی نمی توان توسعه پیدا کرد زیرا این عضویت وسیله و ساختاری است برای رقابت و کارآمدی.
وقتی کشورها در یک سیستمِ جهانی ورزشی عمل کنند، کارآمدی، زمان شناسی، دقت، وفای به عهد، رقابت، تخصص و نوآوری در ساختار ورزش هم اهمیت پیدا می کند و خصوصیاتی مانند عصبانیت، احساسات، تعصب، دشنام، حسادت، انتقام، رابطه ، انتساب ، بد قولی، غیرقابل پیش بینی بودن، خودخواهی، خود بزرگ بینی، تخریب و حذف، کاربرد خود را از دست می دهند و یا حداقل به شدت کاهش پیدا می کنند.
وقتی سیستم در ساختار ورزش ما ساخته شود، مطمئنا افرادِ توانا رشد می کنند چون هم تخصص و مهارت دارند و هم اعتماد به نفس، علاقه به کار، زحمت کشیدن، رقابت و نوآوری.
وقتی سیستم نباشد، اتحادیۀ ها ورزشی ضعیف شکل می گیرد و در نهایت فقر و جهل با هم رفیق می شوند. چون توانایی نیست، تملق، چاپلوسی و سوء استفاده از امکانات دولتی مخصوصا در ورزش و مخصوصا فوتبال که یک صنعت جهانی است مبنای رشد و قدرت می شوند. وقتی ورزش یک کشور بین المللی شود، پی‌آمد های تعیین کننده ای نیز برای اقتصاد ،سیاست ، فرهنگ و جامعه آن دارد تخصص، شفافیت و بین اللملی شدن باعث می شود تا یک داور زن متولد ایران، داور فوتسال جهانی مردان می شود یک مربی زن فوتسال مربی تیم ملی کویت می شود یک مربی والیبال خانم در لیگ پرتقال مربیگری می کند و برنامه چند ساله برای آن کشورها دارند و موفق عمل می کنند ، آنقدر سیستمِ های ورزشی آن کشورها به خود اعتماد به نفس دارند که چنین تصمیمی را می گیرد.
چرا در ورزش ایران فرد گرایی و نام افراد موج می زند و شنیده می شود ؟ چون برای رشد نیاز به سیستم ندارند و صرفاً با شبکه ای از ارتباطات می توانند به عمومِ اهداف خود برسند.
البته فرد گرایی در ایران ریشه های بسیار قدیمی و تاریخی دارد و در ساختارِ سیستم پادشاهی نهفته است. وقتی پادشاه قبلۀ عالم می شود همه از کودکی می آموزند که خود را به افراد و نه به سیستم، مقررات و رویه ها وفق دهند. از این رو چگونه در فضایِ بدون سیستم و مملو از نام افراد می توان انتظارِ کارآمدی در ساختار ورزش داشت؟
وقتی علم اهمیت ندارد و هنوز نمی توانیم تصمیم بگیریم که نیمی از جمعیت یعنی زنان ایران به ورزشگاه بروند یا نه یا اصلا می توانند در برخی از ورزشها فعالیت کنند یا نه ، اصلا آنها به عنوان انسان از حق اولیه خود برای ورزش کردن برخوردار هستند یا نه ، دیگر سیستم سازی و قانون ها و فدراسیون های بین المللی اهمیتی و ضرورتی ندارد .
به نظر می رسد مهم ترین موضوع در برابر ما ایرانی ها این است که: چگونه یک سیستم (وبه خصوص یک سیستم ورزشی ) بسازیم؟ در باطن این سوال، سوال مهمتری در انتظار ماست: چگونه در ورزش بین المللی بشویم تا معقول، قاعده مند، رقابتی و دانش محور عمل کنیم؟ در چنین شرایطی جامعه ورزش به شدت رشد می کند و برای دولت و حکومت سرمایه ای اجتماعی ، سیاسی فرهنگی و اقتصادی می شود.

https://www.instagram.com/p/CW_dt0Jtmmki_ZWj-y_GcfbRmDU9eGIJwx8bhg0/?utm_medium=copy_link
411 viewsAzam shirouei, edited  19:09
باز کردن / نظر دهید
2021-12-02 22:09:52 چرا در فوتبال نمی توانیم با هم یک سیستم بنا کنیم؟

اعظم شیرویی

سرگذشتِ سیستم در تاریخ ایران را شاید بتوان با این چهار واژه خلاصه کرد: رابطه ، درگیری، انتقام و حذف. استمرار ،ثبات، تعهد وعاقبت خوش به ندرت در سیستم های ورزشی، تجاری-اقتصادی و اجتماعی دیده می شود.
در تجربۀ غربی، از آدام اسمیت تا یورگن هابرماس تلاش کرده اند مبانی نظری انسجام، همکاری، تشکل و توسعه را نظریه پردازی کنند. ورزش در غرب، فراز و نشیب های فراوانی را در فدراسیون های بین المللی ورزشی ، لیگ های حرفه ای فوتبال و جهانی شدن فوتبال را تجربه کرده است و هنوز هم در همین فوتبال به دنبال تجربه های جدید است ، مثل برگزاری جام جهانی هر دو سال یک بار یا برگزاری جام باشگاههای جهان ، اما در همه این فرایندها واین سیر تاریخی، کانون تئوریک در «نظام سرمایه داری» بوده است.

اندیشمندانی مانند ماکس وبر، تالکوت پارسونز و آنتونی گیدنزدر پی ایجادِ نوعی هارمونی و معنا میان سرمایه داری و نظام های اجتماعی بوده اند. حتی امروزِه، یورگن هابرماس آلمانی پس از شش دهه نظریه پردازی، در تعامل میان حاکمیت، مصلحت عامه و سرمایه داری از طریق رقابت گفتمانی، افزایش سطح مشارکت پذیری در حوزه عمومی و ارتباطات معقول را دنبال می کند. به عبارت دیگر، موضوعِ سیستم سازی و جامعۀ عقلانی هم چنان موضوعی چالشی در راهروهای قدرت فدراسیون های بین المللی غرب است.

اینها مواردی است که اصلا ما به آن فکری نمی کنیم و در برخی مواقع در مقابل آن قرار می گیریم مثلا فدراسیون های بین المللی ورزشی و سیستم های آن را بر اساس اشخاص و ایدئولوژی های خاص در کشور مورد پذیرش قرار می دهیم و اگر مورد پذیرش برخی افراد در جامعه نباشد خیلی راحت اصلا به آن عمل نمی کنیم و یک فدراسیون ورزشی و شاید نیمی از جمعیت را دچار مشکل می کنیم و آنها را یا گوشه نشین می کنیم یا به سمت فرار از کشور سوق می دهیم .

اگر دقت کنیم در سیستم ورزشی مردمِ جنوب و شرق آسیا به شدت سیستم پذیر به معنای پذیرش و رعایتِ قواعد، رویه ها و قوانین هستند. مثلا اگر مبانی سیستم پذیری، سازمان پذیری، نظم و هارمونی در ساختار ورزش آنها نبود آیا ژاپن و چین و کره جنوبی از قدرتهای برتر در المپیک بودند یا به راحتی میزبان رقابت های ورزشی جهانی و المپیک می شدند ؟
در غرب نظام سرمایه داری برای تحققِ اهداف ورزش حرفه ای خود به سیستم و سازماندهی و هارمونی نیاز داشت و با مشارکت حکومت از طریق قانون گذاری و سیاست گذاری، میزانی از سیستم و قاعده‌مندی را به وجود آورد.
همچنین در شرقِ آسیا سیستم و انسجام به عنوان سرمایه اجتماعی از قبل وجود داشت و حکومت آن را «فعال و مدرن» کرد.

تجربۀ شرق و غرب نشان می دهد که سیستم سازی در ساختار ورزش و ساختار با دوام که بنیان های رشد و توسعه ورزش و فوتبال هستند به تعاملِ دوگانۀ حکومت و جامعه نیاز دارند .
با این چارچوب شاید مشکل تاریخی ورزش و فوتبال ایران در این دوگانگی نهفته باشد که نه یک دولت به معنای ایجاد کنندۀ یک سیستم با محوریتِ بخشِ خصوصی و سرمایه داری را داشته و نه جامعه ای شرقی با سرمایۀ اجتماعی سیستم پذیری ،سازمان پذیری و تمایل به انسجام و هارمونی.
آیا می شود تصور کرد که هم زمان یک دولت در ساختار ورزش ، بد، منفی، ناکارآمد و خودکامه باشد ولی عامۀ جامعه در ورزش ، خوب، عالی، کارآمد و اهل مشارکت؟ آیا می شود دولتی، هیچ اندیشۀ متفاوتی را در محیط ورزش تحمل نکند ولی عامۀ جامعه با آغوشی باز در پی یادگیری طیفی از دیدگاه‌های متفاوت بلکه متناقض باشد و علیه فردی که با او اختلافِ فکر دارند بدگویی، تخریب و غیبت نکنند؟ آیا می شود دولتی، قانون گریزی و قاعده گریزی کند ولی آحادِ جامعه، به شدت اهلِ قاعده، رویه، قانون گرایی، باشند؟ آیا می شود تصور کرد دولت تک نفره باشد ولی جامعه، متشکل، سازمان یافته، رقابتی و افراد آن به طور باور نکردنی اهلِ رعایت اصول و حمایت از یکدیگر و آزادی خواهی باشند؟
نظام سرمایه داری فراگیر و رقابتی در ساختار ورزش در ایران هیچ گاه فرصت ظهور پیدا نکرد. و همه چیز در انحصار دولت و حکومت بود (از قبیل ورزش ، خانواده ، اقتصاد و حتی فرهنگ و....)

ادامه در صفحه دوم
355 viewsAzam shirouei, 19:09
باز کردن / نظر دهید
2021-11-25 12:48:55 صفحه دوم

معلوم نیست  که فدراسیون های جهانی و قوانین بین المللی را قبول داریم یا نداریم بر روی کاغذ قبول داریم و محصولات و اعتبارات آن را می خواهیم ولی فلسفه وجودی آن را قبول نداریم و به آن درست عمل نمی کنیم ، قوانین آن را براساس اشخاص در کشور اجرا می کنیم ......
شاید ریشه همه مسایل ما، وضعیت اندیشه ای ماست، مجمع الجزایری از افکار در سازمان و ساختار ورزش به صورت معلّق در فضا بدون آنکه نقطه مماسی با هم داشته باشند در مسیرهای  خود خواسته حرکت می کنند. مسئولیت دست یابی به انسجام فکری با خودمان است. اگر با دانش و تخصص در ساختار ورزش به انسجام فکری نرسیم، هم چنان مانند  سالهای گذشته در کیفیت ورزش چه در سطح قهرمانی و همگانی سینوسی سیر خواهیم کرد.

3- در ساختار مدیریت ورزش ایران گردش نخبگان وچرخش مدیریت متخصص نداریم ! ...

مهمترین مشکل در عدم توسعه ورزش در ایران عدم گردش نخبگان و جوانان نخبه در راس قدرت و مدیریت ورزش و فقدان سیستم و ساختار قانونگذاری و تصمیم گیری است ، در این 4 دهه حدود ۲۰ نفری هستند که همیشه تقریبا در مدیریت ها ثابت و هر هشت سال هم تعریف مان از سیستم ، عدالت ، آزادی و بخش خصوصی فقط بر روی کاغذ عوض می شود.
پارتو معتقد است: «اگر در چرخش نخبگان اختلال به وجود آید، رژیم یا به دیوانسالاری فسیل شده‌‎ای تبدیل خواهد شد که از هرگونه ابتکار عاجز است یا به رژیم ضعیفی مرکب از حقوقدانان جنجالی و پُر گو تغییر شکل خواهد داد که از هرگونه عمل قدرتمندانه ناتوان است.» این اخطار و ده‌ها اخطار دیگر از سوی اندیشمندان علوم سیاسی و اجتماعی به ما هشدار می‌دهد که اگر نخبگان نیز همچون آب سال‌ها در مکانی بمانند کم‌کم گندیده می‌شوند و بوی تهوع‌شان فضا را غیرقابل تحمل می‌کند. .
مثلاً می‌بینیم که همه رؤسای جمهور و وزیران وابسته و مدیران ارشد در هر نهادی بلافاصله بعد از اتمام دوره‌شان دفتری می‌زنند و باز شروع می‌کنند به نقشه کشیدن برای بازگشت به قدرت.  و این را ما در ورزش بخاطر همان رسانه ای بودن و تبلیغات سیاسی که چه در داخل و خارج مرزها دارد بیشتر مشاهده می کنیم،. حتی گاهی بعضی از نهاد‌ها با جمع کردن بازنشستگان در کنار یکدیگر مانع گردش افراد با استعداد می‌شوند.
برای سالم‌سازی هر نظامی و سیستمی، حاکمیت در ورزش نه تنها نباید صاحب قدرت اقتصادی باشد، بلکه باید میانجی باشد، تمرکززدایی از مسوولیت‌ها، ایجاد توازن میان جریان ها و وجود رسانه های نقاد و مستقل در زمینه سالم سازی هر سیستمی نیاز است و بهترین روش مبارزه با فساد مالی در دنیا، آزادی رسانه‌هاست.

  4- نبود ارتباطات بین المللی حرفه ای

اگر ما در حد ژاپن و برخی از کشورهای همسایه مثل قطر و ترکیه با جهان ارتباط داشتیم، تخصص را گرامی می‌داشتیم و به یک نفر، بیش از ده حکم اجرایی و غیرتخصصی نمی‌دادیم.
اگر ارتباطات جدی بین‌المللی داشتیم، سریع مشکلات ورزش را در سطح بین الملل و فدراسیون های جهانی ، استاندارد کردن ورزشگاهها و .....دهها مورد را مجبور می‌شدیم حل و فصل کنیم.
اگر ارتباطات وسیع بین‌المللی داشتیم، در باشگاهها و فدراسیون ها و تربیت مربیان  از اساتید تا محققان صاحب سبک ورزشی در کشور خود استفاده می کردیم 

اگر بین‌المللی بودیم، قبول نمی‌کردیم درصد قابل توجهی از مردم ایران ورزش همگانی نکنند .
منظور از بین‌المللی‌شدن چیست؟ سه اصل است:‌ رقابت، کیفیت و استاندارد. تصور نکنید که مقصود تعامل صرفاً با غرب است. یکی از بهترین مصادیق برای فهم بین‌المللی‌شدن ورزش، کشور کره جنوبی و ژاپن است .

نتیجه گیری :
ورزش در هر کشوری اگربخواهد‌ توسعه پیدا کند ، باید از دایره ابهام خارج شود و اول بتواند مشکلات مهم را شناسایی کند و در تصمیم گیریها و برنامه ریزی به سیستم وفادار بود و قائل شدن به فکر و تخصص، جلوگیری از یکسان سازی، ایجاد و فرآیند اجماع سازی، پذیرفتن تغییر، مسوولیت پذیری، تعاملات بین المللی از جمله راهکارهاست و باید به سمت تشکل و شبکه‌سازی حرکت کرده و از خودمحوری و خودخواهی‌ها خارج شویم.
در متدلوژی علوم انسانی، کارآمدترین و دقیق‌ترین روش فهم یک پدیده، مقایسه آن با پدیده‌های مشابه است. شاید برای دستیابی به یک تحلیل علمی، سیستماتیک، واقع‌بینانه و منصفانه از مسایل ورزش کشور، مقایسه آن با شاخص‌های کشورهایی مانند ترکیه، ژاپن ، کره جنوبی، و...... مناسب‌ترین روش باشد.
 https://www.instagram.com/p/CWsb-g9NdOe4Kby-s8dp6WbbsEhSfVhpT_xeaQ0/?utm_medium=copy_link
351 viewsAzam shirouei, edited  09:48
باز کردن / نظر دهید