بـداهه سـرایی گـروه ادیـبـــانه

2022-05-25 14:11:00 دل دیوانه ام عشق تو را ضرب الاجل میخواست

تو را از لابلای دفتر شعر و غزل میخواست

#سعید_احمدجامی
بداهه سرایی گروه ادیبانه باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 14:10:06 به قدری مشکلاتش گشته افزون او اجل می خواست

هزاران بار مرگش را ز او ضرب الاجل می خواست


#محشوری
بداهه سرایی گروه ادیبانه باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 14:07:19 بداهه بود و استادم ز من بیت الغزل میخواست
برای شعر شیرینم ردیفی از عسل میخواست

سراپا شعر و شورم پس در این منظومه غوغا کن
تمام واژه ها از شعرتو ضرب الاجل میخواست


#فریده_اطمینان
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 14:02:19 دلم از شهد لبهای تو جامی پر عسل می خواست
بغل وا کن دلِ آشفته امشب یک بغل می خواست

کنار دل کمی بنشین که تنهایی امانم برد
نوایِ ساز دل بشنو دلم گویی غزل می خواست

چو میتازد اجل عمرم فنا گردد،، دلم اکنون
از این دامِ بلا جان را رها، هم بی اجل می خواست

#حسین_طلائی
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 14:00:12 در این آشفته بازار این دلم طعمِ عسل می‌خواست

برایِ حل این مشکل یکی مردِ عمل می‌خواست

#طاهره‌موسوی‌نژاد
بداهه سرایی گروه ادیبانه باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 13:59:03 تو در هر جلوه‌ای چون آفتاب و چشم در راهت
ز هر راهی که می‌رفتم ، مرا مرد عمل می‌خواست

تو می‌خواهی به من ، یعنی به دل ، یاری نخواهی کرد
اگر بر خاطرت باشد که همتا یک غزل می‌خواست

تو آن یاری که از تو ، این جهان ، پر شور و پر غوغا
تو را خواهد دلم یارا که هجران را خجل می‌خواست

#همتا
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 13:47:15 همیشه غرق رویا بود و باران و غزل می خواست
پیاپی از منِ تنها ، فقط تنها بغل میخواست

مثال ماه می گشتم ، اگر فکرش تماشا بود
اگر تنها فقط من را در این ملک و ملل می خواست

عجب آرامشی ، میداشت ، هنگام فراموشی
به وقتی که ز چشمانم سکوتی محتمل می خواست

گمش کردم میان باد و باران و دل طوفان
همانی که مرا هر دم به دامان گسل می خواست

#هاجر_ملک_حسینی
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 13:45:29 به گوشم نغمه ها خواندی ،ز پیمان و وفاداری
بجای حرف ِتکراری دلم قدری عمل می خواست

میانِ آسمانِ بی نهایت سبزِ چشمانت
دلم شورِنگاهی گرم ،همراهِ بغل می خواست!

به آتش زد خودش را دل برای وقتِ دیدارش
ولی افسوس چشمانش ،فقط جنگ و جدل می خواست!

#خاطره
بداهه سرایی‌گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 13:44:02 "دلم از روز اول خانه ای روی گسل میخواست"
برای لرزش قلبم توگویی یک بدل میخواست

من عادت کرده بودم در پی ات باشم چنان سایه
برای پاپی ات گشتن دلم ضرب الاجل میخواست

درون کوچه ای آهسته گفتم دوستت دارم
وقلبم میتپیدو باز هم از تو بغل میخواست

تو میگفتی، نگویم عاشقت هستم ،زطنازی
دلت اما برای عاشقت هستم غزل میخواست

#رزمین_فروزان
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید

2022-05-25 12:37:26 دلم عشقی خدایی از همان روز ازل می خواست
در اوج آسمانها یک ستاره در بغل می خواست

سرودن در درونم مرده بود و هرشب از تقدیر
برای آن ستاره اعتلایی از غزل می خواست

پراز کابوس های ناهماهنگ و عبث بودم
و خوابم شور رویایی دقیق ومستدل می خواست

پیاپی ضرب می زد ارتعاش قلب بیتابم
از آوای جهان عشق دنیایی مثل می خواست

به آبادی رسیدم در پی ویرانی و تخریب
و احوالم تنفر از هیاهوی گسل می خواست


#معصومه_سعید
بداهه سرایی گروه ادیبانه
سوم خرداد ۱۴۰۱ باز کردن / نظر دهید