Get Mystery Box with random crypto!

بیژن عبدالکریمی

لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی ب
لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی
آدرس کانال: @bijanabdolkarimi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 19.86K
توضیحات از کانال

لینک کانال YouTube یوتیوب :
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://t.me/ 9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 62

2022-10-06 10:36:36 بيژن عبدالکريمي

مقابله قهری با مسائل فرهنگی و نسلی اشتباه است


آرمان امروز: چه خللي در رابطه دولت و ملت، امروز سبب شده تا جامعه درگير ناآرامي و اعتراض‌شود؟

بيژن عبدالکريمي:
گفتمان انقلاب فاقد يک مباني نظري منسجم است و به همين علت دچار بحران شده و با مسائل و چالش هاي متعدد رو به رو مي شود. از سوي ديگر، زيست جهان مدرن شناخته نشده، نگاه تاريخي ندارد و به سمت بازگرايي مي رود و دقيقا به همين علت درک نمي کند که زنان امروز با زنان200 سال پيش متفاوت هستند. سوژه مدرن با سوژه ماقبل مدرن متفاوت است و مشخصا نمي توان با منطق ماقبل مدرن، با سوژه مدرن تعامل داشت. در برهه اي از زمان قرار گرفته ايم که دومين شکاف تمدني رقم خورده است. نخستين شکاف زماني رخ داد که با مدرنيته مواجه شديم و دومين شکاف زماني رقم خورد که با جهان پسامدرن رو در رو شديم. اين شکاف در طول 50 سال اخير خيلي عميق شده و در حال فاصله گرفتن از ميراث خود به واسطه اين شکاف شده ايم. مهم ترين مولفه هايي که امروز سبب شده تا بخشي ازجامعه معترض باشد، مسائلي همچون رفاه، آزادي هاي فردي و بهره برداري از جهان تکنولوژيک است که نسل جوان دسترسي به اين دست آوردها را براي خود بديهي مي داند در حالي که نسل هاي گذشته چنين باوري نداشتند. نسل امروز مي خواهد از جهان بهره برداري داشته باشد اما شرايط مهيا نيست. اصلا اين بحث سياسي نيست بلکه جوانان و دختران ايراني امروز همان احساسي را دارند که اروپايي ها دارند و مي خواهند همچون آنان از جهان بهره مند شوند. امروز در عصري قرار گرفته ايم که جهان موسوم به دهکده جهاني است و سوژه مدرن يک سوژه جهاني است و بچه هاي ما مي خواهند خود را در سطح جهاني ببينند. در چنين شرايطي گفتمان انقلاب بومي گرايي مي کند و به همين علت ناهم‌زبان و ناهم‌زمان است.
@sokhanranihaa
آرمان امروز: گفتمان انقلاب با توجه به چه مسائلي مي‌تواند عملکرد موفقي داشته باشد؟

بيژن عبدالکريمي:
گفتمان حاکم امروز بايد آزادي هاي فردي را که جامعه مي خواهد درک کند. مشخصا يکي از مولفه هاي دوران مدرن و پسامدرن توجه به آزادي هاي فردي است. در دوران پس ازانقلاب اجازه داده نشده تا منتقدين يک تجمع رسمي داشته باشند و اگر اجازه اجتماع و اعتراض به جوانان داده مي شد و هر از گاهي جوانان مي توانستند خواسته هاي خود را مطرح کنند، هيچ گاه اتفاقات چند روز اخير رخ نمي داد و شاهد انفجار مطالبات نبوديم. مقابله پليسي و امنيتي با مسائل فرهنگي، نسلي و تحولات تاريخي بدترين نوع مواجهه است.

آرمان امروز: زبان نو ريشه در گفتمان اقناعي دارد؟

بيژن عبدالکريمي:
مطالبات امروز، ريشه در نگاه نو به جهان دارد. در گفتمان انقلاب کم تر افرادي با زبان جهان جديد آشنا هستند و اين امر مشکل ساز شده است. ادبيات و گفتمان امروز غالبا ماقبل مدرن است و اين گفتمان با يک تاخر تاريخي رو به رو شده است.

آرمان امروز: براي عبور از چالش هاي موجود بايد چه اقداماتي در دستور کار قرار گيرد؟

بيژن عبدالکريمي:
امروز نوع نگاه گفتمان انقلاب بايد به روز شده و محتوا و قالب جديدي از گفت و گو رقم خورد به اين معنا که بايد از برخورد قهري عبورکرده و واقع بينانه به مسائل جامعه توجه کند. از سوي ديگر شکاف ميان جامعه متوسط و سنتي زياد شده است و اين نيز امري مساله ساز در جامعه شده است. جريان هاي اپوزيسيون و برخي داخلي ها نيز اين شکاف را هر روز بيشتر مي کنند.
از سوي ديگر شکاف ملت و دولت نيز هر روز بيشتر مي شود. نيروهاي خارجي، عاملين فساد داخلي و بدخواهان ايران هر روز شکاف را در کشور بيشتر مي کنند. امروز بايد نيروهاي معتدل کننده و واسطه بخواهيم که به عرصه سياسي آمده تا وضعيت جامعه رنگ و بوي آرامش به خود گيرد.
طبقه متوسط و نسل هاي جوان بايد سخنگو و نماينده اي در بدنه حاکميت داشته باشند تا حرف هاي آنان را منتقل و از خواسته هاي آن ها دفاع کنند.

.
@sokhanranihaa
کانال سخنرانی ها
1.0K views07:36
باز کردن / نظر دهید
2022-10-06 10:34:39 «بیداری نسل زِد»


در رخدادهای اخیر یکی از سرنوشت‌سازترین گسل‌های اجتماعی فعال شد: گسل «سنت و مدرنیته». سرنوشت ایران را تا اینجا همین گسل (یا نزاع) رقم زده و در آینده نیز تعیین‌کننده‌ترین عامل خواهد بود. در این باره تحلیل مفصلی دارم که بماند برای بعد، اما لرزه‌های این گسل باعث شد «گسل نسل‌شناختیِ» دیگری فعال شود که چشم‌ها را خیره کرده: «نسل زِد» بیدار شد. در روزهای اخیر عموماً از رفتار و عملکرد نوجوانان متحیر شده‌اند. این همان «نسلِ زد» یا «زی» (Z Generation) است که شامل نیمۀ دوم دهه‌هفتادی‌ها و کل دهه‌هشتادی‌ها می‌شود. سال 99 نشریۀ «صبح صادق» مطلبی دربارۀ «نسل زد» درج کرده و گفته بود یکی از بزرگ‌ترین تهدیدهای امنیتی‌ـ‌سیاسی در «نسل زد» نهفته است. در پست پیشین دربارۀ رابطۀ «نسل زد» با «نسل ایگرگ» (نیمۀ دوم دهه‌پنجاهی‌ها و دهه شصتی‌ها) توضیح دادم. در این پست به خود «نسل زد» (زومرها) و فرایند «جامعه‌پذیری» و «سیاسی‌شدن»شان نگاهی بیندازیم.

«نسل زد» پدیده‌ای جهانی است و بر بستر تحولات و پیشرفت‌های فناورانۀ جهان تعریف شده است، اما تحلیل دربارۀ آن باید در دو سطح باشد: «جهانی» و «بومی». بخشی از ویژگی‌های «زومرها» جهانی است، اما عوامل بومی روی آن‌ها اثر می‌گذارد. اساس تفاوت ما (ایگرگی‌ها) و زومرها این است که فناوری‌های مجازی «وارد زندگی ما شد»، در حالی که زومرها «وارد دنیای فناوری» شدند. به زبانی استعاری، «فجازی» در دنیای ما به دنیا آمد، در حالی که زومرها در «فجازی» به دنیا آمدند. گوشی هوشمند «وارد زندگی ما شد»، اما زومرها از ابتدا در گوشی هوشمند متولد شدند. اما مسئله فراگیرتر است...

زومرها بالاترین حد «عزت‌نفس» را دارند. آن‌ها کمتر از همۀ انسان‌های پیشینشان «خواهش و التماس کرده‌اند» و یا اصلاً کتک نخورده‌اند یا به ندرت تنبیه بدنی شده‌اند. زومرها کمتر از گذشتگانشان تحقیر شده‌اند. در سن خردسالی در «اجتماع خانواده» به «عضوی کامل با حق رأی» تبدیل شده‌اند و بیشترین ابزارهای ابراز وجود را نیز داشته‌اند. به همین دلیل، جامعه‌پذیری آن‌ها بسیار زودتر از نسل‌های پیشین رخ داده و شخصیت اجتماعیِ آن‌ها زودتر و مستقل‌تر از پیشینیان شکل گرفته. داشتن ابزارهای ارتباطی گسترده به آنها اجازه داده در برابر اقتدارگراییِ خانوادگی مقاومت کنند و پشتوانه و گریزهای روانی بیرون از خانه بیابند.

به دلیل اینکه زومرها عموماً تک‌فرزندند یا فقط یک خواهر و برادر دارند، «حریم خصوصیِ» بسیار بزرگی دارند. این نسل بزرگ‌ترین حریم خصوصی را در تاریخ همۀ نسل‌های ایرانی داشته. حریم خصوصی بنیاد استقلال شخصیتی است؛ چیزی که نسل ایگرگ یا به دست نمی‌آورد یا در سن بالاتر (پس از سن بلوغ) به دست می‌آورد. از دیگر سو به دلیل پایین آمدن جمعیت این نسل، رقابت درون‌نسلی میانشان کاهش یافته و ملایم‌تر شده و در عوض با فرصت‌هایی که خانواده در اختیارشان قرار می‌دهد، با ابعاد روحی و جسمی خود به خوبی آشنا می‌شوند. تمرکز این نسل دیگر روی رقابت با دیگران نیست، بلکه بیشتر درگیر کشف و پرورش خویشند. (امیدوارم این انگارۀ قدیمی و عارفانه از افکار ما ایرانی‌ها بیرون رود که فکر می‌کنیم ریاضت و محرومیت باعث بزرگی می‌شود.)

این نسل با سطح بالای مراقبت خانوادگی، بیشتر از نسل‌های پیشین مشاورۀ روان‌شناسی و روانپزشکی گرفته و خویش را بیشتر کاویده و با خود ارتباط برقرار کرده. همین مشاوره‌ها، بهره‌مندی از «تربیت جنسی» و نیز بهره‌گیری از ارتباطات مجازی، باعث «شرم‌زدایی» گسترده در آنها شده. نسل زد ارتباط بسیار کم‌تنش‌تری با جسم و امیال خود دارد و عوارض عاطفی کمتری دارد.

زومرها از آنجا که درون شبکه‌های اجتماعی به دنیا آمده‌اند، توان ارتباط‌گیری بالایی دارند؛ با سرعت گروه‌سازی می‌کنند و همبستگی در آنها روان‌تر و مکانیکی‌تر صورت می‌گیرد. آنها بالاترین میزان ارتباطات، و در نتیجه بالاترین مهارت‌های ارتباطی را دارند. به همین دلیل الگوریتم‌های اجتماعی پیچیده‌تری در ذهنشان وجود دارد و همزمان به دلیل بهره‌مندی گسترده از ابزارها از کودکی، توان حلِ مسئلۀ بالاتری هم دارند.

همۀ اینها باعث می‌شود توجه آن‌ها زودتر به جامعه معطوف شود، زیرا داشته‌های فردی‌شان زودتر تأمین شده و در نقطۀ مناسبی از هرم مازلو ایستاده‌اند. این وضعیت وقتی با سطح بسیار بالای استقلال‌ و تمرکز بر وجوه روحی و شخصیتی همراه می‌شود، باعث می‌شود زومرها خیلی زود سیاسی شوند. یک عامل بسیار مهم‌تر هم این است که این نسل کم‌ترین سلطه‌پذیری را دارد. آنها خیلی زود با هر نوع اقتداری درگیر می‌شود و بسیار کمتر تمایل به اطاعت دارند. فرمانبری برای آنها امری بدیهی نیست و کمتر از همۀ انسان‌های پیشین از عصر یخ تاکنون «سلطه‌پذیر»ند. حال بازنده کسی است که در برابر این نسلِ تابن‌دندان «هوشمند» مانند نئاندرتال‌ها رفتار کند.

مهدی تدینی

@tarikhandishi | تاریخ‌اندیشی
1.1K views07:34
باز کردن / نظر دهید
2022-10-06 10:23:43
1.6K views07:23
باز کردن / نظر دهید
2022-10-05 21:08:54 آرمان آزادی!


دکتر محمدحسن علایی(جامعه شناس)

جوانان دهه ی هشتادی و در مجموع دختران و پسران جوان در التهابات اخیر نقش عمده ای ایفا کردند، آیا می توان ادعا کرد که این جوانان صاحب آرمان هستند؟! و آیا می شود آرمان ایشان را آرمان آزادی دانست؟! آیا می شود بدون عنایت به تنوع و گوناگونی یک نسل از ایشان تحت عناوینی چون "دهه هشتادی ها" یاد کرد؟!
به عنوان مقدمه ی کوتاه باید عرض کنم هر دو کلمه ی "آرمان" و "آزادی" مفاهیم بسیار فراخ دامن و گله و گشادی هستند و بسیار کانتکست محور و سیاقمندند؛ فی المثل در متون دینی مراد از آزادی عمدتا آزادی معنویست؛ اما در متون جدید مراد از آزادی بیشتر ناظر به آزادی‌های فردی و اجتماعی هست.
حافظ می گوید: بس طور عجب لازم ایام شباب است. در افواه عمومی هم شنیده ایم جوانی هست و جاهلی. اما حقیقت این است که جوانان امروز ایران، جاهل نیستند عاصی اند.
عاصی از به رسمیت شناخته نشدن!
اما به زعم من ایشان آرمانگرا هم نیستند اساسا دیده شدن و شنیده شدن را مطالبه می کنند چرا که آرمان گرایی را بایستی در یک روایت ایجابی جستجو کرد درحالی که ایشان سلبا منفیت و نگاتیویته را نمایندگی می کنند به قول معروف می دانند چه نمی خواهند اما نمی دانند چه می خواهند؛ نگویید آزادی می خواهند؛ بگویید آیا نسبت به لوازمات نیل به آزادی فهم حاصل کرده اند؟!
ای کاش که همه ی ما اعم از متفکر، جامعه شناس؛ انقلابی پیر و جوان و... به دنبال ممکن کردن "زندگی" در این سرزمين باشیم؛ به این بیاندیشیم که چه کنیم که "ایران" ممکن بماند و بدانیم هر چیزی به شکل شعار برساخت می شود دیری نمی گذرد که مبدل به ضد خودش می شود؛ همین حالا هم که چه بسیاران دهان به تحسین شهامت و آرمان گرایی و آزادیخواهی این نسل گشوده اند چندان به ممکن ساختن زندگی انسانی برای ایشان نمی اندیشند.
پدران در گذشته نیز با فرزندان اختلاف نسلی داشتند؛ شکاف نسلی پیشتر هم بوده است؛ اما امروزه با ظهور جهان مدرن و پسا مدرن؛ این شکاف بسیار تعمیق یافته است؛ یعنی به زعم صاحب نظران اگر پیشتر هر سی سال یک بار نسل عوض می شد امروز هر دو سه سال نسلی نوظهور پا به عرصه ی تحولات اجتماعی می گذارند؛ بطوری که باید اذعان کنیم جهان پدر که در عالم سنت قوام یافته هست با عالم فرزند که با مولفه های زیست جهان جدید منطبق شده است تفاوت های ماهوی یافته است و فرزندان متعلق به عالمی به کلی متفاوت با عالم پدرانشان هستند.
این میان گشودن چتر حمایتگرانه ی پدران و البته مادران بر سر تنوع سلایق فرزندان اگر چه امری بسیار پسندیده و ارزشمند است اما با دشواری ها و امتناعات عدیده ای روبروست.
بنابراین اولا باید توصیه ی بزرگان و صاحب نظران در نفس اندیشیدن به این حمایت جدی انگاشته شود و ثانیا بایستی از متخصصین امر یعنی جامعه شناسان و فرهنگ پژوهان جهت تمهید امکانات عملیاتی این مهم به نحوی ساختاری استفاده کرد یعنی در همه ی ارکان حیات اجتماعی از سازمان های متولی امور جوانان بگیر تا رسانه ها و نظامات تعلیم و تربیت و آموزش عالی باید از دانش و بینش این متخصصان برای اعتلای اهداف سازمانی، تربیتی و آموزشی، نهایت بهره برداری را به عمل بیاوریم.
برای ورود به مطالعات نسل پژوهانه در سطح هستی شناختی و معرفت شناختی؛ فهم زیست جهان جدید و شناخت سوبژه ی مدرن ضرورتی انکارناپذیر است. "نسل پژوهی" را تلویحا به معنای پژوهش در مشخصات و ویژگی نسل های حاضر در حیات اجتماعی یک جامعه و مخصوصا به معنای خاص شناخت مختصات نسل های جدید و جوان هر جامعه ای به کار می برم.
همچنین در سطح جامعه شناختی توجه به دیالکتیک امر لوکال و گلوبال در شناخت "خواست هویت جهانی از جانب جوانان" ضرورت می یابد. تا ضمن به رسمیت شناختن مسائل ایشان بتوانیم ایشان را در رسیدن به خودآگاهی اجتماعی تاریخی خویش و بهره برداری از ارزش های ملی و دینی یاری برسانیم.
بی تردید؛ ملاحظات مردم شناختی؛ جنسیتی؛ قومیتی؛ جمعیت شناختی؛ طبقاتی و غیره در مطالعات نسل پژوهانه از نقش و جایگاه مهمی برخوردار خواهد بود.
امید است در انبوه مسائل اجتماعی مبتلی به جامعه؛ اهتمام جامعه شناسان توانمند در حوزه مطالعات نسلی موجب گردد با تولید و انباشت ادبیات نسل پژوهی و تمهید زمینه های شناخت نیاز های نسل جوان جامعه گامی در حمایت از جوانان در برابر بحران‌های هویتی برداشته شده؛ حس تعلق جوانان به وطن با مشاهده ی سیاست های حمایتگرانه ارتقا یابد.
2.0K views18:08
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 22:58:06 بیژن عبدالکریمی راوی بسیاری از معضلات انسان معاصرست. او بر خلاف بسیاری از نواندیشان، به تفاوت عظیم نهیلیسم حاکم بر نیمه‌ی دوم قرن بیستم با سده‌ی پیشین بسیار تأکید می‌کند. اهمیت این موضوع برای عبدالکریمی تا به آنجاست که او در کتاب (ما و جهان نیچه‌ای) خود یکی از انتقادهایی که بر جامعه‌ی نواندیشی وارد می‌داند این است که ایشان اغلب در هوای مدرنیته‌ی متأخر دم می‌زنند. عبدالکریمی بر تیغ برنده‌ی عواملی چون تکنولوژی که انسان پنجاه سال اخیر را در مقایسه با سده‌ی پیشین در وضعیت بحرانی‌تری قرار می‌دهد، نیک آگاه است. چنانکه تصریح می‌کند در قرن گذشته نیچه‌ای بود که بر مرده‌ی معنا مویه سرکند، اما اینک انسان ،انسان کوچک، چون یک عضو بی‌حس، حتی درد فقدان آزادی و پوچی و حقارتش را احساس نمی‌کند:
(دیگر حتی آن درد جان‌سوز نیهیلیسم هم وجود ندارد. دیگر افسرده‌جانی از پایان یافتن روح آدمی و برون افتادن انسان از پرگار هستی فریاد سر نمی‌دهد.)(پرسش از امکان امر دینی در جهان معاصر، ص۲۶۲)
بنظرم این نوع تفکر عبدالکریمی یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های جهان‌ فکری اوست. حال اینکه او چه راه حلی برای این درد بیان می‌کند بحث دیگری است...

https://t.me/ayeneh_dar_ayeneh
1.7K views19:58
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 21:55:56 درآمدی بر آسیب شناسی فقدان سنت گفتگوهای علمی در ایران معاصر!

دکتر محمدحسن علایی (جامعه شناس)

بگذارید با ذکر چند نام آغاز کنیم؛ شریعتی؛ فردید؛ سروش؛ عبدالکریمی؛ داوری؛ ملکیان؛ طباطبائی؛ فرهادپور؛ این بزرگواران به عنوان متفکرین سپهر اندیشه ورزی ایران تلقی می شوند چندین و چند نام دیگر هم می توان به این فهرست افزود ولی به هر حال نفرات معدود خواهند بود؛ ایشان سرمایه های فکری دوران معاصر ما هستند و در ساحت اندیشه معاصر خیرالموجودین این عرصه هستند در اینجا سراغ ستاره های ادبیات از جمله اخوان؛ کدکنی؛ ابتهاج و دولت آبادی و ... عجالتا نمی رویم اما آیا همان چند نام نخست این جستار آرای همدیگر را نقد زده اند آیا تالیان ایشان و دنبال کنندگان آثار ایشان؛ آرای ایشان را مورد بازخوانی انتقادی قرار داده اند؛ و آیا فرآورده های که حاصل مقایسه ی آرای ایشان باشد به دست داده اند.
اگر پاسخ منفی است که به زعم نگارنده چنین است؛ آیا مقدم بر گفتگوی اهالی سیاست؛ نمی بایست شاهد چنین دیالوگ هایی در میان اهالی تفکر می بودیم؟!
آنچه در جهان توسعه نیافتگی رخ می دهد از جنس چنین نمونه هایی است که به اجمال عرض کردم ما توسعه و دموکراسی و آزادی را هم بدون تمهید پیش نیازهایش طلب می کنیم و همین هست که تا به امروز هم ناکام بوده ایم.
وقتی این را می گویم مقصودم سلسله گفتگوهای علمی؛ منقح و دامنه دار است که شامل خوانش امهات آثار ایشان و مقایسه ی تئوری های اصلی ایشان با هم می شود؛ تا برسیم به مسائل فرعی و جزئیات شبکه های مفهومی ایشان و حتی مطالعه پیامدهای اندیشه های ایشان؛ که در غیاب نظام فشل آکادمیک می بایست میان اهل دغدغه دردمند پیگیری می شد و نه صرفا میان نگاه های ایدئولوژیک یا ژورنالیستی که نوعا به ذکر چند نقل قول بی منبع و چه و چه اکتفا می شود‌ و نهایتا به زبان شکوه و شکایت های کوچه و بازاری تقلیل می یابند.
قرار نیست به نوعی منطق دوری تن دهیم و همه چیز را به ساحت سیاست و فی المثل فقدان گردش آزاد علمی و نظایر آن فرو بکاهیم چرا که در شرایط توسعه نیافتگی تاریخی واقع شده ایم و کنش ورزی اصیل را تابع تفکر اصیل قلمداد می کنیم. و برای برون شد از بسیاری از بحران ها و انسدادها باید هم چنین بیانگاریم؛ به عنوان مولف کتاب گفتمان وفاق این جستار به مثابه‌ی درآمدی بر آسیب شناسی فقدان سنت گفتگوهای علمی در ایران معاصر تقدیم مخاطبان فرهیخته گردید با امید به تداوم گفتگوهای انتقادی آتی. پر واضح است که عرصه تفکر میدان نقد است و به هیچ وجه مجال عقده گشایی و فرقه گرایی و متابعت و هواداری صرف نیست و از همین روی باید از استقلال آن مراقبت کرد تا به عرصه سیاست و ایدئولوژی فرو نغلتد‌.
928 views18:55
باز کردن / نظر دهید
2022-10-04 20:36:39 نشست تلگرامی امشب (سه‌شنبه‌شب، 29 شهریور ۱۴۰۱)
با حضور بیژن عبدالکریمی
«تأملاتی بر آینده اسلام در ایران» (نشست هفدهم، پرسش و پاسخ)
زمان: از ساعت 21 الی 22
گروه تلگرامی دکتر بیژن عبدالکریمی
1.7K views17:36
باز کردن / نظر دهید
2022-10-02 20:04:55 فردای ایران در گرو روایت واقع گرا وتحلیل دقیق رخدادهای امروز

امیر دبیری مهر

۱-در بین صاحب نظران علوم اجتماعی اختلاف نظرهایی وجود دارد که کدام عامل زیر در ساختن اینده نقش مهم تری دارد.
مارکسیستها به جبر تاریخ ؛ دین باوران به اراده الهی ؛ نخبه گرایان به تصمیمات متنفذین و رهبران؛ برخی جامعه شناسان به کنش و رفتار توده ها و گروههای اجتماعی و برخی سیاست پژوهان به نقش قدرتهای برتر باور دارند ...اما فراتر از کنش گران بالا ؛ در ساختن فردا عامل مهم تر و مبنایی تری وجود دارد که همه ی کنشگران فوق الذکر متکی و مبتنی بر ان می اندیشند و تصمیم می گیرند و آن عامل؛ گفتمان و تحلیل و تفسیر و روایت چند لایه ی رخداد هاست ... اهمیتی که تحلیل ها در ساختن اینده دارند بی مانند است و در واقع اینده را کسانی می سازند که روایت واقع بینانه و دقیقتر و جامع تری از امروز و چشم انداز قابل تصور و تحققی از فردا ارایه می دهند.
در واقع تحلیل گران واقع گرا و اینده نگر معماران اینده هستند و کسانی که به این مهم توجه نکنند اغلب با غافلگیری مواجه می شوند.

۲- مثال های تاریخی در تایید گزاره بالا بسیار است ..‌که برای اختصار فقط برخی از انها را نام می برم....اگر رضا شاه تحلیل درستی از قدرت متفقین علیه هیتلر داشت می توانست با تصمیم بهتر جلو فروپاشی دستگاه خود و اشغال ایران را بگیرد...اما تحلیل او این بود که هیتلر فاتح جنگ دوم جهانی است...
اگر مصدق درک درستی از پیامدهای تحرک سیاسی حزب توده داشت که می تواند امریکا را در چارچوب جنگ سرد وارد منازعه ایران و انگلیس به نفع انگلیس کند طور دیگری تصمیم می گرفت و قربانی کودتای ۲۸ مرداد نمی شد....
محمد رضا شاه اگر تحلیل نخبگان درون حکومتی مثل مجید تهرانیان را می فهمید می توانست برای کاهش نارضایتی ها که به انقلاب منجر شد تصمیم عاقلانه تری بگیرد و جبهه ی وسیعی از مخالفان را در برابر خود ایجاد نکند. مثالهای دوران جمهوری اسلامی که فراوان است که نتیجه ان این حجم وسیع از مشکلات اقتصادی و اسیب های اجتماعی و معضلات فرهنگی و نارضایتی های انباشته مردمی است ..همچنین مثالهای بین المللی که در کتاب تاریخ بی خردی تاکمن قابل مطالعه است.

۳- امروز و در شرایط کنونی ایران فارغ از اینکه فردی موافق اعتراضات و همدل و همراه ان برای اصلاح یا براندازی باشد یا موافق ساختار موجود و موافق مهار یا سرکوب ان باشد..آن عاملی که بعنوان سنگ زیرین این موقعیت ها ایفای نقش می کند روایت از رویدادها و تحلیل و تفسیر انهاست ... انانکه که واقعیت ها را نمی بینند و‌ صرفا مبتنی بر منافع مادی و باورهای غلط و دگماتیسم های ذهنی خود رویدادهای امروز را تحلیل می کنند قطعا فردا از حقیقت سیلی خواهند خورد...و انانکه که بر صورت حقیقت چنگ می زنند و تلاش می کنند روایت ها و تحلیل های نزدیک به واقعیت را سرکوب کنند نه تنها فردا غافلگیر می شوند بلکه در تباهی های احتمالی شریک هستند...
تحلیل و‌تفسیر رویدادها کار تفننی و عمومی و سطحی و مصداق واجب عینی نیست که امروز همگان با نیتهای مختلف به آن مشغول هستند و متاسفانه سخیف ترین و بی مایه ترین و سطحی ترین انها را در نظرات و مواضع بسیاری از موافقان و مخالفان اعتراضات اخیر می بینیم که از کمترین صلاحیت و سواد و دانش و تعهد لازم برای این مهم برخوردار نیستند. با کمال تاسف حجم تحلیل های بی مایه و سطحی و گمراه کننده در طرف مخالفان اعتراضات و وابستگان به نهادهای قدرت که رسانه های متعددی هم در اختیار دارند شیوع بیشتری دارد و نتیجه ابتذال در تحلیل را در تصمیم های نابخردانه ای می بینیم که اتخاذ می شود پیامدهای ان را در کف خیابان قابل مشاهده است.

اگر ایران و ایرانی را دوست داریم و ابادی و ازادی و استقلال و پیشرفت و توسعه و عزت و شکوه آن برای ما مهم است باید بدانیم این روایت های واقع گرا؛ تحلیل دقیق و جامع ؛ تفسیر چند لایه و گفتمان توسعه گراست که می تواند فردای ایران را بسازد وگرنه مهم نیست در کدام طرف ایستاده ای ... نتیجه ی ایستادن بدون شناخت و مبتنی بر جهل؛ ویرانی ایران خواهد بود.

https://t.me/andishkadeye_kherad
1.5K views17:04
باز کردن / نظر دهید
2022-10-02 19:43:35
دکتربیژن عبدالکریمی: کلمات وعناوین ومفاهیم بسیار مهم اند وتاثیرگذار! شما هستید که به یک نفر میتوانید بگویید دوست یا برادر یا دشمن!
گاه این عناوین چنان سایه ای بر واقعیت می اندازد که شما دیگر با واقعیت سر وکار ندارید بلکه با واقعیت خود ساخته و اجنبی با عالم خارج سر وکار دارید با اوهامی که برای خودتان ساختید با مفاهیم وعناوین پوچ...

https://t.me/virayeshe_zehn
1.5K views16:43
باز کردن / نظر دهید
2022-10-02 19:03:06
در سیستم اول بیشتر عقیده به بوفالو اول است ( کاریزما)
درسیستم دوم بیشتر ایمان به راه است
از ابتدا در این نظام ما مدیریت بوفالویی داشتیم ، فرقی هم بین این خط و آن نیست . از درون مانند بوفالوها رشد کرده ایم

امر بوفالوها فقط در زاهدان نیست ، شاهد این حرکت یک خطی و ایدئولوژیک در سایر نقاط خواهیم بود


R.. ★★★★ S⚘
1.8K views16:03
باز کردن / نظر دهید