Get Mystery Box with random crypto!

بیژن عبدالکریمی

لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی ب
لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی
آدرس کانال: @bijanabdolkarimi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 19.86K
توضیحات از کانال

لینک کانال YouTube یوتیوب :
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://t.me/ 9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 63

2022-10-02 19:03:06 ★جوان‌های هجده ساله

نادر

حقیر پنج سال است در میان این نسل لول می خورم و می جولم ( به قول مشهدیا جل جل می کنم )
به خود ما دقت فرمایید ، کو چک ترین فرزندان ما دهه هفتاد هستند و کمتر ، آخرین فرزندم ۲۷ ساله است
و همگی به طور معدل در سنینی هستیم که هنوز نوه های این سنی نداریم
والدین این نسل متولدین ۵۶-۵۷ هستند که خودشان را بعضاً قربانی این نظام می دانند
روح این نسل داخل جامعه ایران رشد نکرده است
ما هر چه ادعای علم کنیم آس برنده را رو می کنند ، بقول اهالی قمار خانه ، روی بیست اوستا ، بیست و یک می کشند و فول هاوس کوین شما را با کینگ می برند
برای آموزش بیت کوین به من مراجعه می کردند ، یافتم که از بنده متخصص خریط این فن حد اقل ۶ سال جلوتر هستند ، در هک کردن سیستم تبحر دارند
من به فراخور حال چند سالی است ارتباط دارم ، دختر و پسر ، با معدل سنی ۱۷-۱۸ سال
با این ها سر قرار های مجازی رفتم ، تمام فیلم هایی را که می بینند را برایم می فرستند ، به تمام موسیقی های این ها گوش می کنم. بحث LGBT برای اینها کاملاً حل شده است وارتباط بسیار راحت و جا افتاده است . پدران و مادران ( که اغلب دانشجویان بنده بودند اکثراً مقید به بعضی ظواهر و کمکی اعتقاد هستند و دارند)
بسیار شاد و بی پروا هستند . به راحتی ازدواج های سفید را برایم باز گو می کنند
من با خوشحالی ، مثلاً به قصد رو دست زدن و کم نیاوردن جدید ترین موزیک ها پاپ و راک و رپ را می فرستم ؛ به راحتی میگن “ حاج عمو سه ماه عقبی !!”
بجوری انگلیسی آمریکایی بدون لهجه صحبت می کنند و هاج و واج میمانم
اکثر موسیقی ها را lyrics را حفظ هستند و به زیبایی لب میزنند و تشخیص بسیار مشکل است
هیچ علاقه به ریاضیات و حتی علوم تحربی ندارند ، در دنیای IT هماورد ندارند
حتی علاقه زیادی ، بطور مستقل ، به ورزش های ملی ندارند
و ده ها خصوصیت و مشخصه دیگر که کیش و مات می شوید

لذا در طرحم گفتم :
هیچ چاره ای مقابل این نسل ندارید
۱- نه ناله گوش می کنند ، نه نصیحت
۲- بطرز عجیبی و به صورت دینامیکی در سراسر ایران بهم وصل هستند
۳- هیچ اطلاعی از هیچ کجای دین ندارند
۴- در یک پرسش آن لاین خواستم که خدا را برایم تعریف کنند ، تعاریفی که ارائه می کنند کانت و دکارت و هگل و مونتسکیو باید کمی کنار بکشند و بوق بزنند
و این خاص ایران نیست ، اینها نسل جدیدفرزندان فرقه FAANG هستند و عجیب در سراسر دنیا بهم وصل اند
ما و شما هنوز در video check سروش و ملکیان و بابایی و عبد الکریمی و عبدی و یک کامیون دیگر از این القاب و عناوین هستیم ، که ببینیم آیا موقع اسپک کردن تور را لمس کردن یا خیر !!

هنوز به اصطلاح روشنفکران در حال تحلیل این حرکت در قالب زنگ زده یافته و فرمولهای نخ نما هستند ، که در این تالار هم مواجهیم
این ها اصلاً دیده نشدند که سرمایه اجتماعی به حساب بیایند
این لشگر آرام و بی صدا و بدون هیچ نمودی رشد کرد با بود غیر قابل باور
و حقیر بر این مبنا طرح سپر ابریشمی را دادم
هیچ چاره ای نبود ، جز آنکه ۲۰-۳۰ در صد زمین را واگذار کرد و مالک کامل ۷۰٪ باقی مانده شد
۳۰٪ را در ۷۵ آیتم نوشتم
اگر بخواهند صد را نگهدارند ، به راحتی شسته خواهند شد ، چنانچه نسل ما کرد
ولی شاه بسیار زود پذیرفت
گسست عمیق و عمیق تر شده است ، اینبار مطالبه ۱۳۰٪ را می کنند

عمری بود باز خواهم نوشت.

بفرمایید حالا
وحید حقانیان ، سردار سلامی و سردار باقری و پناهیان و عباسی برای اینها حرفی دارند؟!
یا
ملکیان و سروش و مجتهد شبستری و کدیور و عبد الکریمی و فاضلی و سیف زاده و بشیریه ؟!

بر داوری و دینانی و آملی و محقق داماد و ماندگان احسان طبری و کیانوری هم به فتوای حقیر نماز کنید

در علم سیال مدیریت ، در اصول پایه ای فرق چندانی بین مدیریت در سیاست و مدیریت در تجارت نیست ، دو نظریه بسیار معروف است و حقیر هر دو تئوری را در عمل تجربه کردم و آزمودم
۱- مدیریت بوفالوها ؛ فرمانده یکی است ، بجای قانون و سیستم ، فرمان و حکم لازم الاتباع است و چینش تشکیلاتی و معماری سازمانی به صورت ranking ( سلسله مراتبی ) است . جز یک نفر ( یا محدود نفرات ) کس دیگری از نقشه راه مطلع نیست

۲- مدیریت غازها ، فرمانده خاص و شاخصی وجود ندارد ، قانون حرکت و دینامیک حاکم است ، چینش و معماری سازمانی بصورت networking ( شبکه سالاری) است . همه نقشه راه را می دانند و هر فرد می تواند به راحتی سکان حرکت را کنترل کند

در تیم بوفالوها حرکت خطی است و در یک طول . اگر جلو دار در دره سقوط کند ، تا بوفالوی آخر همه سقوط می کنند

در تیم غاز ها حرکت به شکل ۸ به سمت جلوست ، جلو دار اگر خسته شود به ته صف میرود و نفر دوم از از ضلع راست جای او را می گیرد و نفر بعد از ضلع چپ این ۸ تا اینکه به سلامت به مقصد برسند که تا ۷۰۰یا ۸۰۰ کیلومتر هم ادامه دارد
1.9K views16:03
باز کردن / نظر دهید
2022-10-02 18:57:03 https://www.pishkhan.com/news/279602/
گفتگوی روزنامه آرمان امروز با بیژن عبدالکریمی در خصوص حوادث اخیر کشور
1.7K views15:57
باز کردن / نظر دهید
2022-10-01 21:42:53 آیا صدای اهل تفکر شنیده می شود؟!

دکتر محمد حسن علایی
(جامعه شناس و مولف کتاب گفتمان وفاق)


قسمی نیهیلیسم هست که کمتر از آن صحبت شده است، نیهیلیسمی که پای اهالی فلسفه و فرهنگ را می گیرد؛ که از آن به "نیهیلیسم بسیط" می توان تعبیر کرد؛ در مقابل نیهیلیسم مرکب!
کسانی که در دل یک فرهنگ عمر خویش را مصروف فلسفه ورزی و پژوهش های فرهنگی کرده اند، وقتی در نهایت نتوانسته اند به واقع منشا اثر باشند در دل انواع تباهی ها ابدا بعید نیست که دچار نوعی نیهیلیسم شوند.
نیهیلیسم یک پدیده ی فراگیر هست که سرتاسر جهان ما را در نوردیده است، اما هنگام که اهالی تفکری که خود همین مفاهیم را به جامعه می شناسانند با همین سلاح کشنده از پای درآیند جای تاسف بیشتری دارد.
بگذارید بی‌مقدمه، تعریفی اجمالی از "اهل تفکر" ارائه دهم، مراد نگارنده از این مفهوم، عبارت است از فئه‌ی قلیلی که سوالات بنیادین خویش را به واسطه‌ی رجوع به منابع اندیشگی و با توسل به متفکران هم روزگار خویش تا سر حد امکان پیگیری کرده و می‌کنند، حال محتمل است گذرشان به آکادمی افتاده باشد، یا نه، هم آنان که با کتاب انس دارند، پای درس اساتید تلمذ کرده‌اند، از شعور متعارف تبعیت نمی‌کنند، زندگی را نااندیشیده گذاشته و نمی‌گذرند، در طبیعت ثانویه خویش بیتوته کرده‌اند، با خود خلوت دارند و صاحب وقت تفکرند تا آنجا که ممکن است... با سنت تاریخی خویش قهر نکرده‌اند و می‌کوشند تا آن را در افق معاصرت فهم کنند، نه اینکه از موضع عقل مدرن منکر آنها شوند، به جهان جدید گشوده‌اند، از فلسفه و هنر بهره‌ها دارند، شعر را می‌فهمند، راه خویش را از توده‌های منتشر جدا کرده‌اند، به مصرف‌گرایی و وراجی روی خوش نشان نمی‌دهند، از ادا و اطوار روشنفکری بیزارند چندانکه از ظاهرگرایان و قشری‌اندیشان، و از ایدئولوژی‌های مسلط دوران و جامعه در فاصله‌ی معناداری می‌ایستند و در کل از راهی نمی‌روند که روندگان آن زیاد است...
نگارنده معتقد است چنین فئه‌ی قلیلی در ایران امروز دچار غربت مضاعفی هستند، اولا هم دلسوز دولت و هم خیرخواه ملت هستند اما در میان هیچ کدام مخاطب خویش را نمی‌یابند، و به دنبال نفع شخصی نیستند، ثانیا، درد توسعه‌نیافتگی تاریخی را فهم کرده‌اند و به صورت دو جانبه از سمت افراطیون سنت‌گرا و نوگرا رانده می‌شوند، ثالثا نمی‌توانند به تندروی‌ها و تعصبات غیراصیل رضایت دهند، و رابعا دچارند، به تفکر و تعقل حتی به نحو ناخواسته‌ای دچارند یعنی نمی‌توانند در این شرایط خطیر فرار را بر قرار ترجیح دهند. اینکه معتقدم به نحو مضاعفی غریبند چون با روزمرگی صرف در زیست-جهان جدید هم بیگانه‌اند و سخن آخر اینکه در اثبات مدعای خویش می‌توانم سه گروه را مورد خطاب قرار دهم که آیا به اهل تفکر روزگار خویش وقعی می‌نهند، دولت، ملت و روشنفکران!
لابد خواهند گفت که این تمنا از حیطه‌ی این هر سه گروه بیرون است، بله، بیرون است، اما چرا باید دولتی که با بحران‌های ریز و درشت سر و کار دارد سراغ اهل تفکر را نگیرد، ملتی که به لحاظ تاریخی در عقب‌ماندگی بسر می‌برد عزمیتی به سمت اهل تفکر خویش نداشته باشد، و روشنفکری که شوربختانه با همان منطق نخ نمای پیشین از زمین و زمان گله دارد چرا نباید یک سوزن هم به خود بزند و به سمت اهل تفکر روی گردان شود؟!
در واقع مسیری که کشور سخت بدان نیازمند است رسیدن به خودآگاهی تاریخی و دریافتن این نکته خطیر از سوی همه ی نیروها و جریانات است که امروز باید دست بر روی اشتراکات بگذاریم خواه از جرگه ی روشنفکران، متفکران یا کارگزاران و سیاست گذاران باشیم خواه از نیروهای گفتمان انقلاب؛ این همان دغدغه ی خطیر "گفتمان وفاق" برای عبور از بحران های ریز و درشت مان در این شرایط دشوار تاریخی و فائق آمدن بر توسعه نیافتگی در بستر این رویکردهای خشونت پرهیز است که شاه بیت همه ی مدافعانش دعوت به اجتناب از دامن زدن به انواع شکافهاست؛ سخت نیست قدری از رویکردهای ایدئولوژیک خویش فاصله بگیریم تا پیام این جستار را وجدان کنیم، می توانیم در مقام روشنفکر با اهل تفکر همدلانه تر مواجهه پیدا کنیم تا خود را از امکانات و سرمایه های محدود خویش برای صلاح و فلاح کشور محروم نسازیم!
3.3K views18:42
باز کردن / نظر دهید
2022-10-01 09:34:33
سخنان قابل تامل دکتر #بیژن_عبدالکریمی

فایل صوتی کامل این مناظره در کانال تلگرامی سخنرانی‌ها

@sokhanranihaa
5.8K views06:34
باز کردن / نظر دهید
2022-10-01 09:23:07 فقدانِ 《نیروهای رهایی‌بخش》

وجودِ 《نیروهای رهایی‌بخش》 شرطِ پیشین و ضروریِ تحققِ آزادی اجتماعی و تاریخی است. اما به‌دلیل 《سیطره‌ی تکنولوژی》 و 《پیوند تکنولوژی با سرمایه‌داری و حاکمیتِ اقتصادِ حاصل از نظامِ تولید برای مصرف و مصرف برای تولیدِ مستمر》 و درنتیجه 《قرارگرفتنِ انسانِ دوره‌ی جدید در چرخه‌ی روزمرگی به‌منظور رفع نیازهای تحمیل‌شده از جانب تکنولوژی و سرمایه‌داری》 و لذا 《شیئ‌شدگی انسان و غرق‌شدنش در اشیاء و عدم مواجهه‌اش با خویشتن و عدمِ کشفِ نیروهای درونیِ خویش》، هیچ نیروی آزادی‌بخشی در دوران ما دیده نمی‌شود.

آزادیِ اجتماعی و تاریخی زمانی تحقق‌پذیر است که 《انسان‌های آزاده‌》ای رسالتِ این 《رهایی‌بخشی》 را بر عهده گیرند. اما دوران ما یا فاقدِ چنین 《نیروهای آزاد از نیازها، و فارغ از میل به قدرت‌طلبی و فرمانروایی و سلطه و سرکوب》 است، و یا شمارِ آنان بسیار کم‌تر از آن است که بتوانند به‌منزله‌ی یک نیروی تاریخی عمل کنند.

#بیژن_عبدالکریمی
[ما و جهان نیچه‌ای]

@shojaat_e_andishidan
4.3K views06:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-29 20:42:29 زنی به عظمت اقیانوس
06 مهر 1401

احمد زیدآبادی
نویسنده و مشاور هم‌میهن

یادنوشتی برای زری‌دخت عطایی همسر مهندس عزت‌الله سحابی
در این روزهای ناآرام، زنی در جوار قبر همسر و دخترش بی‌سروصدا در آغوش خاک غنود. زری‌دخت عطایی، همسر زنده‌یاد عزت‌الله سحابی و مادر هاله، در فضای آکنده از مبارزه و سیاست در درون خانواده‌اش، زنی «اهل زندگی» بود. زندگی برای او اما روزمرگی نبود. در محیط همواره متلاطم و ناامن و سرشار از رنج و مصیبتِ خانوادگی‌اش، در نهایتِ خوش‌سلیقگی و پاکیزگی، در تدبیر بهینۀ منزل می‌کوشید درحالی‌که سرمشقی از صلابت و عظمت و شکوه و استقلال شخصیت و مظهرِ عالی طبعی بلند و منیع بود. زری‌خانم به ندرت حرف می‌زد و معمولاً ساکت بود، ولی با جملات کوتاه و نادرش به همه می‌فهماند که از امور کوچک و پست و حقیر و ضعیف بیزار است و فقط صورتِ متین و مقاوم و زیبای هر امری را می‌پسندد. در این مورد اهل تعارف و تکلف نبود و به کارهای کوچک و شخصیت‌های ضعیف، روی خوش نشان نمی‌داد. در بیان استقلال شخصیت او همین نکته بس که در محیطی مذهبی، حجابش را خودش انتخاب کرده بود و در این باره گوشش به نق‌نق‌های گاه و بیگاه اطرافیان بدهکار نبود. زری‌خانم بدون آنکه علاقۀ مستقیمی به مبارزه و سیاست نشان دهد، درد و رنج سال‌های متمادی زندان همسرش را بر دوش‌های نحیف ولی استوار خود با صبوری و خودداری حمل کرد و بار تربیت دو فرزندش را در غیاب پدرشان با شکیبایی به دوش کشید. مهندس سحابی را در دهۀ پنجاه به زندان شیراز تبعید کردند. زنِ تنها با دو کودک، برای ملاقاتی کوتاه با همسر، سالیانی دراز در مسیر تهران به شیراز رفت‌وآمد کرد. مناعت طبع او مانع از آن شد که از این همه سختی‌ها و آلام کلامی به زبان آورد یا حتی حاضر به بیان خاطرات خود از آن دوران شود. از این همه درد و رنج نه گفت، نه نالید و نه شکوه و شکایت کرد. زری‌خانم صلابت و بزرگی و استواری خود را در روز مرگ مهندس سحابی و دخترش هاله نشان داد. در آن روز که دل سنگ از آن فاجعه به درد آمده بود و فریاد شیون و زاری و بی‌تابی از هر سو به آسمان می‌رفت، زری‌خانم همچون اقیانوسی بیکران، آرام و استوار در میان جمع حاضر شد و تمام رنج این مصیبت را به درون جان خود ریخت و حتی شمه‌ای از آن را بروز نداد. پس از آن نیز در این باره سخن نگفت. اینک زری‌خانم بار سنگین زندگی را به زمین گذاشته و در کنار همسر و فرزندش آرمیده است. او اسوه‌ای از یک زن اصیل ایرانی در زمانه‌ای بود که ارزش آدم‌ها به‌ های و هوی‌شان شده است. زری‌خانم اما سرشار از ارزش‌های اصیل و حقیقی بود، بی‌‌هر گونه‌ های و هوی! او بزرگ و از تبار بزرگان این سرزمین بود. خداوند روح بلند و استوارش را شادی و آرامش ابدی بخشد.
#احمد_زیدآبادی
#زری_دخت_عطایی
#عزت_الله_سحابی
#هاله_سحابی
#روزنامه_هم_میهن
2.0K views17:42
باز کردن / نظر دهید
2022-09-28 03:49:03 https://www.aparat.com/v/zuwDd
مصاحبه داش فرید صلواتی با بیژن عبدالکریمی در اصفهان (26 شهریور 1401)
2.8K views00:49
باز کردن / نظر دهید
2022-09-25 21:23:11 ۵ پیشنهاد به ۹ نفر برای پایان۶ نا آرامی ها

امیر دبیری مهر

خطاب من در این نامه افراد زیر هستند.
اقایان ابراهیم رییسی ، قالیباف ، محسنی اژه ای، علی شمخانی ،حسین اشتری ، حسین سلامی ، وحیدی ، کاظمی و خطیب هستند که مهمترین مسوولیت را در قبال مدیریت بحران پیش امده در کشور را دارند آقایان به ترتیب رییس شورای عالی امنیت ملی ، رییس قوه مقننه، رییس قوه قضاییه،دبیر شورای عالی امنیت ملی، فرمانده کل انتظامی کشور، فرمانده کل سپاه، رییس وزیر کشور وشورای امنیت ،رییس سازمان اطلاعات سپاه و وزیر اطلاعات هستند و طبق قانون و شرع در کنترل نا ارامی های اخیر
مهمترین نقش را دارند.

برادران گرامی
در بیست سال اخیر در مقاطع مختلف بعنوان یک پژوهشگر معتمد و البته مستقل با اغلب شما مسوولین محترم درباره مسایل مختلف مربوط به تحولات اجتماعی و حکمرانی کارآمد سخن گفته ام و شاهد هستید که در نوشته ها و تحقیقات و سخنانم بارها هشدار دادم اگر چنین کنید و چنان نکنید چه خواهد شد و متاسفانه این روزها شاهد برخی از ان روز مباداها هستیم و اما بعد

اولا باید بپذیرید که در بخشی از جامعه بویژه نسل جدید نارضایتی انباشته توام با خشمی برامده از ناکامی وجود دارد که مرگ مرحومه مهسا امینی مانند جرقه ای انبار این باروت را روشن کرد....بنابر این در نخستین اقدام فضایی را برای تخلیه ی این خشم و عصبانیت ایجاد کنید و این مهم را به فردا موکول نکنید.

دوما اجازه ندهید ماموران موظف و نیروهای خودسر تحت تاثیر احساسات و خود تکلیف پنداری دست به رفتارهای خشونت بار بویژه علیه زنان و دختران بزنند این کار مانند ریختن بنزین روی اتش خشم عمومی است. وقتی رفتار خشن خطرناک است تکلیف خطر تیر اندازی و کشتن احتمالی معترضین روشن است که من با شناختی که از شما دارم با ان مخالف هستید.

سوم اجازه ندهید با فیلتراسیون و مسدود سازی جریان اطلاعات در داخل و بین مردم جریان خبر رسانی و تحلیل دست رسانه های مغرض و بیگانه قرارگیرد...افات ازاد بودن جریان اطلاع رسانی به مراتب کمتر از خطر یکسویه شدن ان است . ضمن اینکه فضای مجازی بخشی از خشم عمومی را مهار می کند و مسدود شدن ان زیان بار تر است. مراقب مشورت ادمهای کوته نظر و خام و هیجان زده باشید.

چهارم همه شما طبق برنامه زمانی با مردم صحبت کنید در صورت نیاز عذرخواهی کنید...باور کنید این نشانه ضعف نیست نشانه ادب و تدبیر است یکی از علل تشدید بحران اخیر این است که هیچ کس حاضر به عذرخواهی نشده است. در صحبت با مردم به نقص سیاست ها و اشکالات بنیادین روشهای اجرایی مانند گشت ارشاد اعتراف کنید..اینطور همدلی خود را با ولی نعمتان خود نشان خواهید داد....به والله لجبازی و همدل و همراه نبودن با مردم نشانه ثبات قدم نیست...

پنجم بجای نسبت دادن اعتراضات به بیگانگان و اغتشاشگر خواندن معترضین که ترفند نخ نما و قدیمی شده با کار اطلاعاتی دقیق نفوذی های تخریب گر که تحت پوشش معترض و همچنین نیروهای خودسر که تحت عنوان حزب اللهی و بسیجی در میدان حضور دارند و بر اتش خشونت می دمند را شناسایی و دست شان را طبق قانون از میدان اعتراض ها و تجمعات کوتاه کنید و بگذارید معترضین فریاد خودشان را بزنند و شما تامین کننده امنیت انها باشید.

و اخر اینکه روزها و شب های سختی پیش روست... اجازه ندهید بیش از این مردم به جان هم بیفتند... جوان و نوجوان معترض فرزند ماست نیروی پلیس و امنیتی و پاسدار هم فرزند ماست....چرا بخاطر فقدان تدبیر و عقلانیت باید خشم و خشونت و زور طرفین رو در روی هم قرار گیرد و داغی بر داغ های کشور افزوده شود....خسارتهای مالی ناشی از این شلوغی ها به کنار هر چند کل ان فدای سر یک تار موی یک ایرانی ... به اینده ایران بیندیشید به فقری که هنوز هست...به جهلی که هست و عزتی که خدشه دار شده ... مبادا روزمرگی ها نگاه ما به اینده را تیره نکند...

والسلام

https://t.me/andishkadeye_kherad
2.9K views18:23
باز کردن / نظر دهید
2022-09-25 13:34:27 در آخر اقرار می کنم که نه حتی فلسفه دانم و نه خود را در حدی می بینم که با شما به مباحثه بپردازم و نه نیازی به مباحثه با من هست. اما به یقین می دانم من هم، چون فرزند شما دغدغه سرنوشت زنان و مردان سرزمینم را دارم. به شرط حیات، از قلم و سخن شما می آموزم، اما کاری کنید که از عمل شما در جایگاهی که هستید هم بیاموزم. یا رها کنید و گوشه نشینی پیشه کنید همچون کسانی که به حسین بن علی راه بادیه رفتن را پیشنهاد دادند یا چاره ای بیندیشید که داغ بر داغ فزون نگردد.
گرچه فرسودم قلمی در این عریضه تا نکته ای را بیان دارم، که ای کاش به دیدگانتان برسد، اما چه توان کرد که شاعری بزرگ می تواند تمام این قلم فرسایی ها را با چند کلمه ترقیم کند.
زمین تهی ست ز رندان؛
همین توئی تنها
که عاشقانه ترین نغمه را دوباره بخوانی.
بخوان به نام گل سرخ و عاشقانه بخوان:
«حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی»
والسلام

م.محمدی
3.9K views10:34
باز کردن / نظر دهید
2022-09-25 13:34:27 آری! حسین بر عالمان و روشن ضمیران و آگاهان تاریخ نهیب می زند که بایسته ی شأن و منزلت و مسئولیتتان کاری کنید. من کلام حافظ را به شما یادآوری می کنم:
«عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صـد جفا بکند
ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند هر آن که خدمت جام جهان نما بکند»
جناب عبدالکریمی من هم چون شما جامعه مدنی ایران را نحیف می دانم. اما مسببان این تکیدگی را که یا چه بدانیم؟ من هم چون شما از فجایع انقلاب زودرس واهمه دارم! زایشی که به وقتش روی ندهد غیر طبیعی است و این زایش زودرس با درد و رنج و خون ریزی زیاد، نهایتاً منجرّ به مرگ مادر و فرزند می شود. به تلمیح و استعاره می گویم، چند سال باید بگذرد تا کتاب «نسبت مابعدالطبیعه و فلسفه سیاسی در افلاطون» توسط توده مردم خوانده شود تا آگاه گردند. غرض، کوچک انگاری فعل شما و سوق دادنتان به سمت تحریر و تقریر عوام پسندانه نیست، اما چرا اندیشه های بزرگ را به زبان قوم خود بیان ندارید؟ مگر نه اینست که به قول «شمع»، روشنفکر در جامعه ی خویش، رسالتی پیامبرگونه دارد؟
جناب عبدالکریمی، امیرالمؤمنین، در خطبه ای که ناتمام ماند، فرمود: «ای پسر عباس این آتشی بود که از درون شعله کشید»، و اما چه گفت از آن فرد یا افرادی که آنقدر چپاول کردند از بیت المال تا مردم علیه او قیام کردند و سرنگونش ساختند؟!
نقل به مضمون از فیلسوفی می گویم که می گفت، انقلابی که برای رهایی باشد و برای تحقق نیازها و اصول اولیه، با شکست مواجه می شود و پیروزی را از آن مردمی می بیند که کنش مؤثر و مثبتی در عرصه ی عمومی دارند و در تصمیمات مربوط به سرنوشتشان سهیم هستند و به قول شما مشارکت دارند نه شرکت. اما از شما می پرسم، حال اگر حکومتی شقّ دوم را نپذیرفته، و هر روزنه ای را بر تابش نور ببندد و چنان تهی از زر شود، که دست تطاول به مال مردم دراز کند و تزویرش برای مردم افشا شده باشد و همچون مستأصلی که در تنگنا فتاده، به هر ریسمان نامشروعی چنگ می زند، آیا برایش ابزاری جز زور مانده است؟ آیا حکومتی، که مشروعیت خود را از سوی خدا می داند و اولویتش حفظ یک نظام ایدئولوژیک دینی است و حتی دموکراسی را تشریفاتی برای جلوگیری از هجمه های خارجی می داند و تنگ نظری را به حدّی رسانده که حتی منتقد و نه معترض خود را با فحاشی های ادیبانه می نوازد و یا به بند می کشد و یا صدایش را در نطفه خفه می کند، آیا برایش ابزاری جز زور مانده است؟
من به عنوان فرزند کوچک این ملت، به عنوان شخصی که چون فرزند شما برای سرنوشت مردم دغدغه دارد، از شما تقاضا دارم که تا بیش از این دیر نشده، چاره ای بیاندیشید. شاید به خود بگویید ای کاش پا در این عرصه ی خطیر نگذارده بودم، اما کنون که به جبر یا اختیار در این برهه از تاریخ ایستاده اید به عنوان یک روشنفکر و خردمند، مسئولید.
خوب می دانید که توده ی مردم از سیاسیون بریده اند. شما و چندی دیگر از اساتید، که هنوز در میان بسیاری از دانشگاهیان دلسوز کشور و برخی مردم حقیقت طلب، محبوبیت دارید، چاره ای بیاندیشید و در کنار مردم بمانید تا دلگرمی ای برایشان به ارمغان آورده باشید. می گویید گفتمان؟ مگر غیر از این است که حکومت گفتگوی مردم با خود را بر نمی تابد و صرفا از مردم، برای مقاصد خود و قدرت طلبی، استفاده ی ابزاری می کند! من نمی دانم چه باید کرد، اما به یقین می دانم حضور در خیابان هزینه ی سنگینی برای کشوری دارد که متشکل از آحاد مردم است.
جناب عبدالکریمی، بس است هزینه دادن های مردم ما در طول تاریخ این کشور. بس است کشته شدن های پی در پی کودکان ده ساله و نوجوانان هجده ساله. بس است به تاراج بردن حیثیت و عزّت بانوان این سرزمین. شما را به خدا قسم برای حکومتی که، تا جوی ها را پر از خون نکند، پا عقب نمی کشد، گفتگوهای درون دانشگاهی را رها کنید، و برای گفتگوی مردم و حکومت در جایگاهی برابر، چاره ای بیاندیشید، تا بیش از این خون فرزندان این سرزمین ریخته نشود. غور کردن در نظریه های افلاطون و نیچه و هگل و هایدگر، در این برهه ی تاریخی و سرنوشت ساز اگر دردی را دوا می کند، چنان یک پراگماتیست به کار ببندید. چه بخواهیم چه نخواهیم، حقیقت در این جبر تاریخی و جغرافیایی که گرفتارش هستیم، چیزی جز ایستادن درکنار آحاد مردم نیست. مگر هگل را تکریم نکردید برای این جمله که: «بدا به حال ایده هایی که تاریخ از آنها حمایت نمی کند». پس من می گویم بدا به حال اساتید، روشنفکران و خردمندانی که در دانشگاه سنگر گرفته و تاریخ از ایده هایشان حمایت نمی کند. بدا به حال کسانی که نان خود را به عقایدشان گره زده اند.
3.7K views10:34
باز کردن / نظر دهید