Get Mystery Box with random crypto!

بیژن عبدالکریمی

لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی ب
لوگوی کانال تلگرام bijanabdolkarimi — بیژن عبدالکریمی
آدرس کانال: @bijanabdolkarimi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 19.82K
توضیحات از کانال

لینک کانال YouTube یوتیوب :
youtube.com/@bijan_abdolkarimi_Official
لینک پیج اینستاگرام :
Instagram.com/bijan.abdolkarimi
لینک گروه نو :
https://t.me/ 9aOzGShzea1mMDI0
پیام مستقیم به دکتر عبدالکریمی: @abdolkarimi12

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها 60

2022-10-10 22:06:10 گروگان رسانه

عمده چهره‌‌های برجستهٔ «اپوزسیون» که امروز می‌شناسیم بیش از آنکه از طریق کنش‌گری سیاسی و دلسوزی برای میهن و مردم خود را شناسانده باشند، از طریق رسانه‌های فارسی‌زبان غربی به ما معرفی شده‌اند. در واقع اگر این رسانه‌ها نبودند و این چهره‌ها به عنوان مهمان و کارشناس و مجری و... حضور پیدا نمی‌کردند جامعه شناختی از آنها نمی‌داشت‌. حال اینکه این افراد چگونه و با چه توافقی سر از این شبکه‌ها درآورده‌اند و چه تعهداتی را پذیرفته و چه نقشی را بر عهده گرفته‌اند، چیزی است که از چشم مخاطب بیرونی پنهان است. (به یاد داشته باشیم اپوزسیون عصر پهلوی نه توسط بی‌بی‌سی و شبکه‌های فارسی‌زبان تحت نظر عربستان و اسرائیل و... بلکه اپوزسیونی بود که خود را با کنش‌گری سیاسی در داخل کشور و بدون تبلیغ آن‌چنانی رادیو و تلویزیون‌ معرفی کرده بود)

ژان بودریار در کتاب «توهم فرجام»  می‌گوید: «ما در مقام مصرف‌کنندهٔ ایماژهایی که رسانه‌ها به ما می‌دهند، در واقع توسط رسانه‌ها به گروگان گرفته شده‌ایم.»

باید اذعان کرد همهٔ ما امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که رسانه‌ها حرف اول و آخر را می‌زنند و آنها هستند که دوست و دشمن، خوب و بد، گذشته و آینده، دلسوز و خائن و همه چیز ما را تعریف می‌کنند. در جهان امروز «زبان» از آن کسانی است که صاحب رسانه هستند و بازندهٔ بزرگ کشورها و ملت‌هایی هستند که رسانه‌ و زبانی برای رساندن صدای خود در اختیار ندارند.

دول غربی‌ها سالهاست به قدرت رسانه‌ها آگاهند و به همین دلیل با سرمایه‌گذاری فراوان در این عرصه اهداف بین‌المللی خود را دنبال می‌کنند. این روزها کافیست به شبکه‌های تلویزیونی فارسی‌زبان دقت داشته باشیم تا بهتر متوجه شویم که آنها چگونه ما را به گروگان گرفته‌اند و ما همچون بیچارگانی در گِل‌فرورفته صبح تا شب از دریچهٔ ذهنی آنها حیات و ممات خود را تعریف می‌کنیم. امروزه آنها هستند که «چهره‌سازی» می‌کنند و هر کسی را که دلشان بخواهد به‌عنوان دشمن یا منجی ملت معرفی می‌نمایند، امروز حتی این رسانه‌ها هستند که برای ملت ما تاریخ جعل می‌کنند و بدیهی‌ترین مفاهیم سیاسی را دوباره تعریف می‌کنند. امروز این رسانه ها هستند که عضو گروه تروریستی را به عنوان فعال مدنی و سیاسی به خورد مخاطب می دهند. امروز این رسانه ها هستند که با جعل هویت برای اقوام ایرانی دنبال ایجاد نزاع و جنگ قومی میان مردم هستند و..

به برخی از چهره‌هایی که همه روزه در این رسانه‌ها حاضرند بنگریم.
چه کسی آنها را بزرگ کرده‌است؟
چه کسی آنها را نمایندهٔ جامعهٔ ایران انتخاب کرده‌است؟
منبع درآمدشان کجاست؟
آیا به‌غیر این است که یک روز تلویزیون و اینترنت خود را روشن کرده و با این چهره‌ها به‌عنوان ناجیان و فعالان مدنی و سیاسی برخورد کرده‌ایم؟
از برکت این رسانه‌ها است که امروز حامی و عضو گروه‌ تجزیه‌طلب و تروریستی، شبکهٔ تلگرامی وسیعی راه انداخته و هر روز برای ما نسخه‌های جدیدی که نتیجه‌ای جز جنگ داخلی و تجزیهٔ کشور ندارد صادر می‌کند و ما مردمان بیگانه با کتاب و اندیشه به مصرف‌کنندگان صِرف هر اندیشهٔ بنجل و خطرناکی بدل گشته‌ایم.

فرهاد قنبری
1.8K views19:06
باز کردن / نظر دهید
2022-10-10 12:44:14
3.1K views09:44
باز کردن / نظر دهید
2022-10-10 12:14:31
عبدالکریمی: از ابزار‌های نرم برای فرونشاندن خشم مردم استفاده شود

بیژن عبدالکریمی گفت: اقتدار تنها در کاربرد زور نیست؛ باید از ابزار‌های نرم هم برای فرو نشاندن خشم و نارضایتی بحق مردم استفاده کرد. این مواجهه یک ظرافت خاص می‌طلبد. من خواهان تضعیف قدرت سیاسی کشور نیستم. خطر تجزیه ایران برای من و هر ایرانی میهن دوستی جدی است، اما راه مقابله با تجزیه‌طلبی از طریق روش‌های سلبی نیست.

https://fararu.com/fa/news/579416
2.9K views09:14
باز کردن / نظر دهید
2022-10-09 21:13:03 «اشاره‌های خوشایند» به شعر و اندیشه سهراب سپهری منتشر شد - دین‌آنلاین
https://www.dinonline.com/39576/%d8%a7%d8%b4%d8%a7%d8%b1%d9%87%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d9%88%d8%b4%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%af-%d8%b3%d9%87%d8%b1%d8%a7%d8%a8-%d8%b3%d9%be%d9%87%d8%b1%db%8c-%d9%85%d9%87%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%af/
3.4K views18:13
باز کردن / نظر دهید
2022-10-09 20:54:25 تفکر مستقل یا یکی به نعل، یکی به میخ؟

بخشی از ناراضیان از وضع موجود، نگاه و برداشتشان از مسائل مختلف فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را نه در قالب «گفتمانی معنا بخش» بلکه در ضدیت با گفتمان حاکم (پادگفتمان حاکم) تعریف و معنا می نمایند.
حاملان این نوع نگاه هر جناح سیاسی، تحلیلگر یا فردی که سخن، بیان یا رفتاری که کوچکترین شباهتی به گفتمان حاکم داشته باشد را با واکنشی تند و با بدترین ادبیات محکوم می کنند. به عنوان مثال کافیست برای این طیف از مظلومیت مردم غزه و فاشیستی بودن نظام حاکم بر اسرائیل سخن گفت تا بلافاصله و به آنی با بدترین توهین ها به کاسه لیسی متهم شد. کافیست از ابتذال فرهنگی که در جریان است، سخنی گفت تا به دفاع از دگماتیسم و تحجر متهم شد. کافیست کوچکترین نقدی به رویکرد شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و اپوزسیون خشونت طلب داشت داشت تا با بدترین تهدیدها و انگها مواجه شد.

بدنه این طیف عموما حامل هیچ اندیشه و گفتمانی نیست و فلسفه وجودی خود را صرفا در تقابل با گفتمان حکومت تعریف می کند. در نگاه آنها اگر حکومت می گوید «آمریکا بد است» پس آمریکا بهشت روی زمین است. اگر حکومت می گوید، فلسطین مظلوم است، پس فلسطین ظالم و اسرائیل مظلوم است. اگر حکومت می گوید با شرق باید روابط خود را گسترش داد، پس چین و روسیه هیولای هفت سر است و می خواهد ما را ببلعد و خانه هایمان را اشغال کند. اگر تلویزیون می گوید جرج فلوید مظلوم است پس او بازیگر پورن و دزدی پلید است. اگر حکومت می گوید ازدواج خوب است، پس ازدواج زنجیری اهریمنی است. اگر حکومت می گوید مشروب ممنوع است، پس الکل بهترین نوشیدنی دنیاست. اگر حکومت می گوید آرایش ظاهر خوب نیست، پس هر چه گیرمان می آید باید به سر و صورت مالید. اگر حکومت از بن سلمان انتقاد می کند، پس بن سلمان مصلحی در حد مارتین لوتر است. اگر حکومت برای کم کردن شر و تهدید با طالبان مذاکره کرده، پس پدرخوانده طالبان است و..

برای اغلب حاملان این جریان فکری که بیشترین آگاهی خود را از چند کانال تلگرامی و شبکه ماهواره ای دریافت می کند، پی بردن به این مسئله که هم می توان منتقد فیلم های کاریکاتوری مانند «لِرد» بود و هم «به وقت شام» و «اخراجی ها» و «ماجرای نیمروز» را جدی نگرفت و هم از این سینمای لوده پروری که «مطرب» و «جلف بد» می سازد انتقاد کرد، بسیار دشوار است..
برای حاملان این تفکر که برای برجام (که هیچ از آن نمی دانست) و در خیابان برایش رقص و پایکوبی گرفته بود و قرارداد احتمالی با چین (که باز هم هیچ از آن نمی دانست و برایش عزا گرفته و فریاد وامصیبتایش بلند شده است) نه واقعیت روابط بین الملل مهم است و نه شناختی از آن دارد، بلکه صرفا دوری و نزدیکی کشور طرف مذاکره به گفتمان حاکم است که نگاه او را تعریف می نماید.

این طیف حامل هیچ تفکر مستقلی نیست و موجودیت خود را صرفا در تقابل و ضدیت با گفتمان حاکم می بیند‌ و خط پر رنگی میان «خودی» و «غیرخودی» دارد و در مواجهه با کسی که خود صاحب گفتمان مستقل است، دچار بحران شده و او را به «یکی به نعل و یکی به میخ» زدن و امثالهم متهم می کند.

حاملان چنین تفکری که از دگماتیسم و جمودیتی شبیه جمودیت محافظه کاران تغذیه می کنند، دستپخت گفتمان حاکم و روزنامه هایی مانند کیهان و صداوسیمایی هستند که طی چند دهه چنان یک طرفه به قاضی رفته و چنان به جای مخاطب فکر کرده و اندیشده و عمل کرده اند که جامعه خواه ناخواه به هر کسی که سخن مخالف سخن و نظر آنها بر زبان آورد، پناه می برد.

باید به خاطر داشت فارغ از این دوگانه «گفتمان حاکم» و «ضد گفتمان حاکم» انسانهایی هم هستند که می توانند خود در امور مختلف اندیشیده و گفتمان و تفکر مستقل خود را داشته باشند.. گفتمانی که در آن هم به شهدا احترام بگذارند، هم از حقوق مردم فلسطین دفاع کنند، هم مدافع حقوق ایران باشند، هم منتقد صداوسیما و مجلس به اصطلاح انقلابی باشند، هم از فرهنگ و هنر مبتذل دولتی انتقاد کنند و هم از اپوزسیون ویرانی طلب تبری بجویند.

فرهاد قنبری
4.3K views17:54
باز کردن / نظر دهید
2022-10-09 03:51:25 https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/191466/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%86:-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AB%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%A8-%D9%88-%D8%AE%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B4%D9%86%D9%8A
یادداشتی دربارهٔ کتاب اشاره‌های خوشایند؛ اثر مهرداد مهرجو
2.1K views00:51
باز کردن / نظر دهید
2022-10-08 04:34:17 حکایت تلخ واکنش جوانان به وضعیت موجود: "ذبح خط در پای نقطه"!

دکتر محمد حسن علایی (جامعه شناس)


در گروه های اجتماعی، و در صفحات مجازی و در به اصطلاح گعده ها و دورهمی های اینترنتی نسل های جوان، با زبانی گران بار از خشم و کینه و ناسزا و فحاشی مواجه هستیم، رویکرد جامعه شناختی در خوانش این فراوانی های تاسف بار، پرده از برخی حقایق کتمان ناپذیر از آنچه در هستی اجتماعی ایرانیان در جریان هست، بر می دارد.
جوانان در مواجهه ی با جهان جدید، دچار انواع بحران های ریز و درشت هویتی شده اند، هر چند در بادی امر، در مواجهه ی با مدرنیته، به عنوان یک رویداد عظیم تاریخی از آنِ خود کننده، خروجی ظاهری دیالکتیک امر محلی و جهانی در میان جوانان، از اتخاذ یک سبک زندگی به اصلاح مدرن حکایت دارد، اما داستان به همین تن دادن به روزمرگی های گهگاه پرخطر و ناپایدار ختم نشده، و انواعی از آسیب های اجتماعی را در پی داشته است. این را بگذارید در کنار انواع معضلات اقتصادی اجتماعی و آموزشی و ...که معلول توسعه نیافتگی تاریخی ماست و از هر سو جوانان این مرز و بوم را تهدید می کند.
یکی از این آسیب های جبران ناپذیر، گسست کامل از سنت تاریخی می باشد.آنچه مشهود است پشت کردن به هر آن چیزی است که با دین و ایمان و معنویت ایشان در پیوند بوده است، عدم امکان برای بازخوانی انتقادی سنت تاریخی، در جامعه ی ما، طغیان نسل های جدید بر علیه همه ی آن میراث را در پی داشته است، و به تعبیر دکتر عبدالکریمی به قربانی شدن "خط" به پای "نقطه" انجامیده است. و مع الاسف حتی متولیان امور ، دانشگاهیان، نخبگان فکری و جامعه روشنفکری، نسبت به آن اگر کاملا بی تفاوت نباشند بی تردید کمتر التفات نشان می دهند و تلخ تر اینکه خود کم و بیش گرفتار این آسیب جدی هستند.
این درحالی هست که برای طرح افکنی جهانی جدید و رفتن به پیشواز امر نو، ملت ها ناگزیر از تمتع از گنجینه ی عظیم میراث تاریخی و سنت های احیا شده ی خویش هستند علی الخصوص که سوژه های منفرد و ایزوله، در معرض سهمناک ترین سونامی های نیهیلیستیک برخاسته از دل تمدن جدید هستند.
1.9K views01:34
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 18:54:02 جوانانِ نازنینی که امروز ما جوانانِ سال های دههٔ ۵۰ را سرزنش می کنند، و بی گمان به درستی سرزنش می کنند؛ چرا خود همان انجامیده های ما را می انجامند؟ می گویید: شما جوانانِ دههٔ پنجاه کور بودید ولی ما بیناییم. زمانه نشان داد که براستی ما کور بودیم. شما جوانانِ نازنین امروز، اندکی در بیناییِ خود درنگ کنید! نیندیشیده به آنچه می انجامید نبالید. زمانه شما را نیز می آزماید!
بیاییم با هم در این سخنِ ژرفِ کارل اشمیت بیندیشیم و درنگ کنیم. او می نویسد:
«کسی که در مورد افعال و کردارِ گذشتگان قضاوت های پسینی می کند. نسلِ بعدی چه بسا آنچه را که برای نسل گذشته آینده ای تیره و غیر قابل پیش بینی بوده تحول تاریخیِ کاملاً شفافی تلقی کند و ازکوریآن نسل در شگفت باشد. آیندهٔ فردا به تعبیرِ درستِ ژولیَن فروند فقط گذشتهٔ آن روزی است که بعد از فردا دمیده است
[کارل اشمیت، الاهیاتِ سیاسی(۲)، ترجمهٔ لیلا چمن خواه، صفحهٔ ۱۳۶]

#خسرو_یزدانی
#تکانه

@khosrowchannel


به کانالِ فلسفیِ « تکانه » در تلگرام بپیوندید،
و نوشتار ها را به دیگر اندیشورزان نیز بفرستید!
2.4K views15:54
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 18:38:59
با این لمپن بازیها تمدن درست نمیشود! بدون آزادی تمدن بوجود نمی آید! شما یک جاهل خانه در ارشاد درست کرده اید که یک مشت خوارج آنجا جمع شده اند و هر کتاب و اندیشه ای را در نطفه خفه میکنند! این ملت دارد نابود میشود! ایران را کره شمالی کرده اید! در ایران جاهلان بیش از اهل فکر سخن میگویند!

اگر تمدن نیازمند عقلانیت است؛ عقلانیت در آزادی شکوفا میشود.

پ. ن: قانون برای مراقبت از آزادی بوجود آمده است و این آزادی است که موقعیت و شرح حال قانون را وضع میکند.(جان استوارت میل). لیکن در جاهل خانه ما استبداد تعقل را به زنجیر میکشد و بر تجاوز به آزادی نام تمدن سازی میگذارد.

سیاست گستاخ ما چنین حدود را در هم میشکند.
3.4K views15:38
باز کردن / نظر دهید
2022-10-07 18:14:21 (ادامه از پست پیشین)

یک: سنت دیگر نمی‌توانست جلوی پیشرویِ مدرنیتۀ ریشه‌کرده در جامعه را بگیرد، اما در عین حال هنوز آن‌قدر قدرت و ابزار داشت تا خود را حفظ کند، گرچه در برابر جامعه ناتوان‌ شده بود.

دو: مدرنیته هنوز نمی‌توانست سنت را شکست دهد و سیاست را تصرف کند، اما می‌توانست با زور اجتماعی خود، هم سنت را لای منگنه بگذارد و هم همۀ طرح‌هایش را خنثا کند.
 
نتیجۀ این اَبَرمناقشه و توازن قوا این شد که همۀ منابع انسانی، مادی و معنوی ایران فقط صرف این می‌شد که این دو نیرو همدیگر را خنثا کنند. تضاد میان سنت و مدرنیته در همۀ جوامع وجود دارد، اما تبدیل شدن آن به اَبَرمناقشه‌ای حل‌ناشدنی و به ویژه این توازن قوا باعث شد بحران به سرشت این جامعه تبدیل شود. ایران به کوره‌ای بزرگ تبدیل شد که شبانه‌روزش به «منابع‌سوزی» سپری می‌شد. البته از آنجا که این انسداد سیاسی را سنت پدید آورد، خود را در وضعیتی بحرانی قرار داد. این نتیجۀ این است که به ابزارهای سیاسی و قهریه‌اش غره شد.
 
این مناقشۀ عظیم را نمی‌شد با انتخابات‌های بی‌محتوا و ژست‌های دموکراتیک لاپوشانی کرد. مدرنیته دیگر بزرگ‌تر از آن شده که بتوان آن را پشت دروازۀ سیاست زمینگیر کرد. نیرویی که زمانی پشت قلعه زمینگیر شده بود، اینک قلعه را محاصره کرده. اصلاً تصادفی نیست که جرقۀ بحران اخیر سر مسئلۀ زنان و گشت ارشاد زده شد. آیا گشت ارشاد و مناقشۀ حجاب یکی از نقاط اصلیِ درگیری سنت و مدرنیته نبود؟ اینک باید پذیرفت که این مناقشه بزرگ‌ترین صورت‌مسئلۀ ایران است. گمان نکنید می‌توان با ترفندهای سیاسی و رسانه‌بازیِ چند خبرگزاری دولتی آن را دوباره به حاشیه راند؛ این مناقشه عارضی نیست، عمیقاً ماهوی است. کاملاً طبیعی و بدیهی بود «بحرانی بزرگ» در این «جامعۀ بحران» پدید خواهد آمد. اگر هم می‌بینید قشری جوان‌تر در این مناقشه جلودار است، به این دلیل است که این جوانان دقیقاً دست‌پرودۀ همان مدرنیته‌ای هستند که در جامعه سنگر گرفته بود و چند نسل را به تصاحب خود درآورده بود. با کمی خردمندی می‌شد حدس زد چیزی مانند گشت ارشاد می‌تواند گسلِ اصلیِ «جامعۀ بحران» را فعال کند...
 
پی‌نوشت: در تمام بحث طبعاً توجه دارم که سنت و مدرنیته گاهی مانند آب و روغن از هم جدا نیست و ممکن است در هر جریان مدرنی رگه‌هایی از سنت باشد و بالعکس.

مهدی تدینی

@tarikhandishi  |  تاریخ‌اندیشی
2.3K views15:14
باز کردن / نظر دهید