Get Mystery Box with random crypto!

داستان

لوگوی کانال تلگرام da3tan_kade — داستان د
لوگوی کانال تلگرام da3tan_kade — داستان
آدرس کانال: @da3tan_kade
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 53
توضیحات از کانال

https://t.me/m_31tiiiiiir
اینستگرام دوستمون👇حتما به پیجش سر بزنید😅
https://www.instagram.com/texte_late

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2021-10-17 09:12:26 -بریم جاده چالوس -راس میگه اقا علیرضا جاده چالوس -باشه بریم خونه وسایلتونو بردارید بریم جاده چالوس -تو راه بچه ها جک میگفتن و میخندیدیم *** -کیمیا نمیخواد کمک کنی برو پیش علیرضا تو کوچه وایساده الان مخشو میزننا -نترس تو خونه س ادامه‌دار
520 views06:12
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:36:10 چت تلگرام @KarbareAlaki چت واتساپ Wa.me/4407444050016
213 views01:36
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:35:49 چت تلگرام

@KarbareAlaki

چت واتساپ

Wa.me/4407444050016
214 views01:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:35:19 بود رفتم به مامان گفتم مثل همیشه چند تا تیکه انداخت بعد گفت از فردا برم پیشش تو خیابون یه هفته اینجوری اموزشی پیش اون وایسم بعد برم یه جا دیگه که کاسبیشو بهم نزنم * یه زانتیا ی سفید وایساد بیا بالا برسونمت خانوم -خخ خیلی ممنون من جایی نمیرم مامان بشگونم…
215 views01:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:35:18 بود رفتم به مامان گفتم مثل همیشه چند تا تیکه انداخت بعد گفت از فردا برم پیشش تو خیابون یه هفته اینجوری اموزشی پیش اون وایسم بعد برم یه جا دیگه که کاسبیشو بهم نزنم * یه زانتیا ی سفید وایساد بیا بالا برسونمت خانوم -خخ خیلی ممنون من جایی نمیرم مامان بشگونم…
161 views01:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:35:18 بود رفتم به مامان گفتم مثل همیشه چند تا تیکه انداخت بعد گفت از فردا برم پیشش تو خیابون یه هفته اینجوری اموزشی پیش اون وایسم بعد برم یه جا دیگه که کاسبیشو بهم نزنم * یه زانتیا ی سفید وایساد بیا بالا برسونمت خانوم -خخ خیلی ممنون من جایی نمیرم مامان بشگونم…
151 views01:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-16 04:35:18 بود رفتم به مامان گفتم مثل همیشه چند تا تیکه انداخت بعد گفت از فردا برم پیشش تو خیابون یه هفته اینجوری اموزشی پیش اون وایسم بعد برم یه جا دیگه که کاسبیشو بهم نزنم * یه زانتیا ی سفید وایساد بیا بالا برسونمت خانوم -خخ خیلی ممنون من جایی نمیرم مامان بشگونم…
195 views01:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-15 06:18:13 یه روز داشتیم با علیرضا از خیابون رد میشدیم یه مغازه دیدم که لباس زیر میفروخت از سوتینش خوشم اومد -علی یه دقیقه بیا من یه چی ببینم اومد رفتیم پشت ویترین اولین بار بود که اینکارو میکردیم یه نگاه به ویترین کرد یه نگاه به سینه های من نگاهم اونور بود ولی حواسم…
1.3K views03:18
باز کردن / نظر دهید
2021-10-15 06:18:12 یه روز داشتیم با علیرضا از خیابون رد میشدیم یه مغازه دیدم که لباس زیر میفروخت از سوتینش خوشم اومد -علی یه دقیقه بیا من یه چی ببینم اومد رفتیم پشت ویترین اولین بار بود که اینکارو میکردیم یه نگاه به ویترین کرد یه نگاه به سینه های من نگاهم اونور بود ولی حواسم…
1.1K views03:18
باز کردن / نظر دهید
2021-10-14 21:07:49 این اکانت تلگرام و شماره واتساپ برای ارتباط با دخترخانوم‌های توی کانال قرار گرفته

چت تلگرام

@KarbareAlaki

چت واتساپ

Wa.me/4407444050016
481 views18:07
باز کردن / نظر دهید