اکهارت تله

2022-05-09 16:30:00 ادامه ...


اگر بتوانید آنچه را که ذهن انجام می دهد، مشاهده کنید، این مشاهده گری بخشی از ذهن نیست. شما ذهن را مورد قضاوت قرار نمی دهید، بلکه به سادگی آن را مشاهده می کنید. این همان سکون است که دارد در شما پدیدار می شود، بعدی از آگاهی است که عمیق تر و وسیع تر از ذهن است و توان و استعداد بی نهایتی در خود دارد.
توان بالقوه بی نهایت وسیعی در آن هست و هنگامی که به آن دست یابید تعجب می کنید که انسان ها هزاران سال زندگی کرده اند، در حالی که در دام هویتی بوده اند که بسیار محدود است. دیدن خود به صورت یک شخص حقیر با تاریخی کوچک و آینده ای کوچک و در دام آن هویت گرفتار شدن، توهمی بزرگ است و زندانی بزرگ.
بنابراین در همین لحظه مشاهده کنید، از خود بپرسید: «آیا من هم اکنون راحت هستم؟ یا بخشی از من می خواهد در جایی دیگر باشد؟ آیا من می خواهم در آینده باشم و دارم سعی می کنم از این لحظه فرار کنم؟» اساس آگاهی قدیمی این است که همواره از لحظه حال گریزان است و می خواهد به جایی در آینده برسد. هنگامی که این را در خویش مشاهده می کنید، این سرآغاز آگاهی نوین است که گاهی به عنوان آگاهی مشاهده گر نامیده می شود. شما هر آنچه را که ذهن دارد انجام می دهد، مشاهده می کنید.
بنابراین کاملا در دام ذهن نیستید و این فقط شروع است و به تدریج عمیق تر می شود و به صورت حالت سکون در می آید که ممکن است حتی در این جا بارقه ای از آن را داشته باشید، شاید در همین لحظه، هنگامی که ذهن هیچ حرکتی نمی کند. شما هشیار هستید، کاملا حضور دارید، نسبت به سرزندگی و طراوت این لحظه، کاملا باز و گشوده هستید.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 233 و 234

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-08 16:30:00 ادامه ...


بنابراین همواره در حالتی از ناراحتی بودن و هرگز کاملا درست نبودن... «من نیاز دارم به جایی برسم...» این لحظه هرگز کاملا درست و مناسب نیست. بسیار بسیار به ندرت اتفاق می افتد که لحظه حال درست و به جا باشد: فقط هنگامی که یک آرزو برآورده می شود، لحظه ای از آسایش وجود دارد و آنگاه بلافاصله چیزی دیگر در ذهن برمی خیزد. شخص باید این را در خودش مشاهده کند: حالت راحت نبودن با آن چه که هست و لحظه حال، این حالت بخشی از آگاهی قدیمی است که در خود ساختار ذهنی بشر جا خوش کرده است.
بنابراین مهم نیست چه کاری انجام می دهید، شما نمی توانید در سطح ذهن، از شر آن خلاص شوید و آنگاه به تدریج ای سر و صدای ذهنی، به خودش کمک می کند و خودش را تقویت می کند و این یک دور باطل است.
همه آنچه ما در این جا انجام می دهیم این است که به آگاهی عمیق تری اجازه دهیم که پدیدار شود چون آن، خودش می خواهد که پدیدار شود وگرنه شانس زیادی وجود نداشت. شما نمی توانید باعث اتفاق افتادن آن شوید اما می توانید به آن اجازه دهید که اتفاق بیفتد.
همانا ارضاشدن وجود شما به عنوان یک موجود انسانی بر روی این سیاره در این است که آگاهی در شما شکوفا شود، در این است که از خود شرطی شده، از ذهن شرطی شده قدم به بیرون بگذارید و از همه سروصدای ذهنی که توسط گذشته شرطی شده است، بیرون بیایید. از حسی که از خود دارید، از هویت خویش که کاملا شرطی شده است، بیرون بیایید: تاریخ من، که معادل کردن هویت خود با تاریخ تان است. تاریخ شما به کلی شرطی شده است.
و خارج شدن از آن، ممکن است. در ورای من شرطی شده و حقیر چه چیزی وجود دارد؟ چه چیزی وجود دارد ورای آن حسی از خویشتن که از گذشته اخذ شده است و برای تکمیل شدنش به آینده نیاز دارد و در عین حال از آینده هراس دارد، چرا که آینده او را خواهد کشت؟ پس آن یک شمشیر دولبه است. پیوسته در حال دویدن به سوی آینده است و دور شدن از این لحظه، به دنبال نوعی ارضا و تکمیل شدن در جایی در آینده است و فکر می کند: «من آن را به دست خواهم آورده و در همان زمان، در عمق وجود می داند که آینده مرا خواهد کشت.
بنابراین انسانها میان این دو حرکت ترس و آرزو زندگی می کنند. برای اکثر افراد، همه نیروی محرکه آنها، همه اعمال آنها یا از ترس برمی خیزد یا از آرزو. آنها همه به آینده مرتبط هستند و این نیز در ساختار ذهنی بشر جا گرفته است.
مشاهده کردن آن در خودتان، جالب است. حتی مشاهده این که شما در لحظه ی حال راحت نیستید، حتی مشاهده این که ده دقیقه پیش داشتید به شام امشب خود فکر می کردید، که به مسائلی که فردا با آنها رویارو خواهید شد. حتی مشاهده این ها شروع و سر آغاز آگاهی دیگری است که در حال پدیدار شدن است.


ادامه دارد ‌..‌.

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 232 و 233

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-07 16:30:00 ادامه ...


شما به تدریج با آن هویت می گیرید و یک تصویر شکل می گیرد که «این من هستم». شما کاملا در این رؤیای بی وقفه افکار به دام افتاده اند. و حس شما از کسی که هستید، «من» شما با آن هویت می گیرد: «مسائل من، رنج من، من چطور؟ چه بر سرم خواهم آمد؟» این یک تصویر ذهنی است. هویتی که هرگز واقع راحت نیست و هرگز احساس در خانه بودن نمی کند. همواره سعی می کند به جایی برسد و هرگز به آنجا نمی رسد.
بارها فکر می کند که «رسیدم» اما بعد متوجه می شود که «نه، هنوز آنجا نیستم» آن تلاش می کند که به هر طریق ممکن به یک حالت، یک آسایش، وضعیتی از شادمانی، رضایت خاطر، تکمیل شدن و کمال برسد. حتی کسی که بانک می زند، دارد تلاش می کند به طریقی به آنجا برسد. او دارد بانک می زند تا به پول دست یابد زیرا بر این باور است که پول نهایتا او را قادر می سازد که بیشتر احساس تمرکز داشتن و سرزندگی نماید و احساس ریشه دارتری از خود و هویت خویش داشته باشد.
البته این یک توهم است اما حتی یک شخص معنوی که یک تمرین با تکنیک خاصی را سالها انجام میدهد، دارد تلاش می کند به جایی برسد: به حالت كمال. این هویتی که توسط فكر شکل گرفته است همواره در آینده به جایی می رسد زیرا بر این باور است که در جایی در آینده نجات برایش فراهم خواهد شد. در نقطه ای در آینده آن را انجام خواهم داد. خواه انجام دادن آن، به معنای ثروتمند شدن باشد یا یک مرشد معنوی شدن یا به روشن ضمیری رسیدن؛ اما اساسا اینها همگی ساختار ذهنی یکسانی هستند که هنوز در حال کار است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 231

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-06 16:30:00 ادامه ...


بنابراین معنای سکون چیست؟ ذهن می گوید که سکون به اندازه کافی جالب نیست. سکون، حالتی از آگاهی است که عاری از فکر است. با این حال شخص کاملا هشیار است، کاملا بیدار است و کاملا حاضر است. این بدان معنی نیست که شخص دیگر هرگز فکر نمی کند. افکار دوباره وارد می شوند اما شما همواره در آن حالت ریشه دوانده اید.
همچنان که شما یاد می گیرید که در آن حالت زندگی کنید، آن حالت به طور کاملتر ظاهر می شود. این غروب، آن چه در ورای سطح شخصی دارد اتفاق می افتد این است که این حالت آگاهی دارد این جا ظاهر می شود. در سطح شخصی ممکن است چنین به نظر بیاید که من دارم به شما چیزهای مفیدی می گویم: چگونه رها از مسائل، رها از رنج و تضاد، زندگی کنید؛ اما آن بسیار فراتر از سطح شخصی است.
اما اساس آنچه من دارم در موردش صحبت می کنم یا به آن اشاره می کنم، شما نمی توانید آن را توسط ذهن درک کنید چون آن دقيقاً ورای ذهن است. منظور من از ذهن، فعالیت های فکری است، سر و صدای ذهنی. اکثر مردم در آن سروصدای ذهنی زندگی می کنند و با آن هویت گرفته اند و آن را خود می پندارند و یک گفت وگوی یک طرفه یا دوطرفه در درون سر وجود دارد. در بچه های جوان هم پیشاپیش آن شروع به رشد کرده است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 230 و 231

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-05 16:30:00 فصل هشتم

زیستنی آزاد و رها


تقريبا متناقض به نظر می رسد که ما امشب داریم زمانی را با هم سپری می کنیم تا در آگاهی ای جست و جو کنیم که ورای زمان است. ما داریم با هم زمانی را صرف می کنیم تا عمیق تر وارد زمان حال شویم و ما داریم بعدی از آگاهی را تجربه می کنیم که هنگامی باز می شود که توجه شما کاملا در این لحظه حاضر باشد.
این تعالیم دارای دو سطح می باشند . اگر بخواهید این را تعلیم بنامید، وگرنه واقعا تعلیم نیست. یکی کلمات و دیگری فاصله های ساکت میان کلمات. به طور معمول مردم به فاصله های ساکت میان کلمات توجه نمی کنند و در تمدن ما عملا دیگر فاصله های ساکت زیادی وجود ندارد.
در سر شما شاید یک گفت وگوی پیوسته وجود داشته باشد مگر این که شما در درون خود با بعد سکوت مواجه شوید. هنگامی که به فاصله ساکت میان جملات با کلمات توجه می کنید، چه اتفاقی می افتد؟ بلافاصله در درون شما نوعی سکون وجود خواهد داشت، چون تنها از طریق سکون می توانید به سکوت توجه کنید و از فاصله های ساکت آگاه شوید.
سکون چه معنایی دارد؟ این فقط یک کلمه است. ما می توانیم از کلمات دیگر استفاده کنیم. من گاهی از کلمه حضور استفاده می کنم تا این آگاهی ای را که اکنون به طور جمعی در روی این سیاره ظاهر می شود شرح دهم. گرچه به طور نسبی فقط افراد معدودی قادر به دسترسی به آن هستند. اما یک حالت آگاهی وجود دارد که در این سیاره در حال شکل گیری است و از حالت آگاهی ای که بر تاریخ بشر حاکم بوده بسیار متفاوت است.
بسیاری از مرشدان گذشته به این حالت جدید اشاره کرده اند اما آنها همواره سوء تعبیر شده اند. خلوص اصيل آن تعالیم همواره توسط ذهن بشری سوء تعبیر شده و کاملا کج فهمی شده است.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 229 و 230

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-04 16:30:00 ادامه ...


دنیا مشتمل است بر فضا و اشیائی در آن فضا. یا بهتر بگوییم: اشیائی که در فضا هستند، جهان هستند و خود فضا، آن چیزی است که ورای همه کلمات است. اما این امر حتی اگر از طریق حواس نگاه کنید، آشکار است. حتی در این اتاق، اشیا وجود دارند: بدنها، صندلی ها، گل ها، نور و همچنین فضا.
معمولا هیچ کسی به فضا توجه نمی کند. همچنین هیچ کسی معمولا به فضای درونی توجه نمی کند: سکونی که در زیرلایه سر و صدا و اغتشاش قرار دارد. فضایی باورنکردنی که در آن جاست، در درون شما. بنابراین شما پلی هستید بین دنیای عینی و دنیای بی شکل، شرطی نشده و یکتا. و شما از این جهان می گذرید و با اشکال و فرم ها تعامل دارید. افکار هنوز هم گاه گاه اتفاق می افتد. با اشکال دیگر تعامل دارید.
بازی اشکال در همه اطراف شما ادامه می یابد و شما در بیشکل ریشه دارید؛ و آنگاه می توان گفت جهان، بازی آشکال در اطراف شما است و دیگر هیچ چیزی در جهان اَشکال، خیلی اهمیت ندارد و تنها در این صورت، چیزی که از این جهان نیست، از طریق این شکل بدن به درون این جهان می تابد و این خود مانند یک تناقض است. از طریق تسلیم به آن چه که هست، بی شکلی و نوعی شفافیت روی می دهد و شرطی نشده، به جهان اَشکال، تابش می کند. آنگاه جهان اشکال، مکانی لطیف تر و مهربان تر است و آن، چگونگی تجربه شما از جهان اَشکال را متحول می کند. نه این که جهان آشکال، ویژگی داشتن قطب های متضاد را از دست می دهد، آن، قطب های متضاد را دارد و باید داشته باشد وگرنه آشکال نمی توانند باقی بمانند. بالا، پایین، گرم، سرد... اما تجلی قطب های متضاد، ملایم تر و لطیف تر خواهد شد. سختی و زمختی آن کمتر خواهد شد.
بنابراین می توان گفت که عشق وارد این جهان می شود. عشق، از این جهان نیست. این گونه است که جهان تغییر می کند. نه این که آن خیلی مهم باشد. خواه تغییر کند یا نه، خیلی اهمیتی ندارد. هنگامی که شما به آن چه هست، تسلیم می شوید، نیاز به تغییر جهان را از میان بر می دارید و آن گاه آن تغییر می کند و این شامل نیاز به تغییر دنیای شما و شرایط و وضعیت شما نیز هست. خب، اول آنچه هست را بپذیر، آن گاه ببین چه اتفاقی می افتد.


اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 226 و 227

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-03 16:30:00 ادامه ...


برای بسیاری از شما، تسلیمی کوچک واقع خواهد شد. تسلیم چیست؟ جابه جایی از نه به بله. تسلیم یعنی تشخیص یک نه درونی به آن چه هست و آن گاه نگاه کردن به آنچه هست. پذیرش یعنی این که آن دیگر مورد قضاوت قرار نمی گیرد. آن اجازه دارد که باشد، و میدانی از توجه وجود دارد، هشیاری فضاداری وجود دارد که اساس وجود شماست که همیشه آنجا بود و هرگز آن را نمی شناختید. این گونه است که تسلیم به یک چیز بزرگ می تواند شما را یکبار و برای همیشه به آنجا ببرد. تسلیم، جز تسلیم به این لحظه، همان طور که هست، نیست. هیچ تمرین معنوی دیگری نیاز نیست.
اما اگر شما با تمرینات معنوی دیگر خوشحال هستید، آن هم خوب است، اما هر تمرین معنوی ای نهایتا به آن اشاره می کند. پس چرا آن را اکنون انجام ندهید؟ چه زیباست خوش آمد گفتن به تنها چیزی که هست و آن اکنون و حال است.
چه زیباست خوشآمد گفتن به شکل و فرمی که این لحظه به خود می گیرد، هر شکلی که باشد و تشخیص دادن خود به عنوان آن چیزی که عمیق تر از هر شکلی است: سکون، آرامش، فضا. نه آن چه اتفاق می افتد، بلکه فضایی که آن رویداد در آن اتفاق می افتد. آن همان کسی است که شمایید.
بنابراین هنگامی که در شب به فضا نگاه می کنید، وسعت فضای بیرونی را می بینید: وسیع، بی نهایت، با عمقی بی نهایت. این نسخه ی بیرونی از کسی است که هستید؛ و هنگامی که به آنجا نگاه می کنید، به سادگی می توان گفت که در این جهان دو چیز وجود دارد: فضا و اشیای موجود در آن، به همین سادگی.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 225 و 226

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-02 16:30:00 ادامه ...


بنابراین راز این است که به محدودیت ها پشت نکنید و سعی نکنید به نقطه ای در آینده برسید که خود را به صورت نامحدود درک کنید، هنگامی که همه وضعیت های زندگی را مرتب کرده باشید. این هرگز اتفاق نخواهد افتاد. زیاد طول نخواهد کشید که چیزی دیگر رخ خواهد داد. به جای جست و جوی نوعی رهایی در لحظه آینده، هرچه بیشتر در وضعیت زندگی خود محدود باشید.
برای محدودیت درجات مختلف وجود دارد. مثلا محدودیت زیاد هنگامی است که بدن شما مدت زیادی زنده نخواهد ماند. ممکن است فقط دو ماه دیگر وقت داشته باشید. آن محدودیت های شدید، قدرتمندترین گشایش ها به سوی حضور و فضا هستند، هنگامی که شما تسلیم آنها می شوید.
بنابراین این اتفاق می افتد که در زندگی برخی از افراد، فقط یک چیز بزرگ وجود دارد - مسیحیان آن را صلیب می نامند چیز بزرگی که بار دردناکی بر دوش آنان است و به نظر می رسد که محدودیت دردناکی باشد. اکثر شما دردهای کوچک زیادی دارید. آن هم خوب است. آن هم کار می کند. اما یک درد بزرگ، حتی بهتر کار می کند. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید دردی بزرگ در زندگی خواهید داشت که بگویید: «آه، این مطلق غیرقابل پذیرش است. هیچ کسی نمی تواند این را بپذیرد». خب، این چیزی است که ذهن می گوید. پس از آن تسليم روی می دهد.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 224 و 225

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-01 16:30:00 ادامه ‌‌...


بنابراین اگر شما بتوانید به زندگی خود نگاه کنید، و بنگرید که کجا زندگی ظاهر شما را محدود می کند، محدوده ای که شما در آن توسط شکل محدود هستید چیست؟ آن می تواند یک رابطه باشد یا مکانی که زندگی می کنید، مردمی که با آنها زندگی می کنید یا محیط فیزیکی که شما را احاطه کرده است: خانه یا شرایط کاری، هر چه که باشد. تقریبا هرکسی نوعی محدودیت را در زندگی اش تجربه می کند. آنگاه ممکن است دریابید که شما همچنین در یک مقاومت عادتی در برابر آن وضعیت هستید. و ببینید که چه اتفاقی می افتد اگر از مقاومت در برابر آنچه هست، دست بکشید. آن را بکار ببرید و ببینید چه اتفاقی می افتد اگر شما از نه گفتن به این لحظه رها شوید.
ممکن است تعجب کنید که تغییر چه به سرعت روی می دهد. هنگامی که تسلیم می شوید، چه سریع، چسبندگی به عدم چسبندگی بدل می شود و برخی از شما ممکن است پیشاپیش آن را تجربه کرده باشید. چه به سرعت از شرایط رها می شوید. نه با سعی و تلاش برای رسیدن به نوعی عدم شرطی شدگی و نوعی نامحدودی در آینده، بلکه با عدم ایجاد مقاومت درونی در برابر شرطی شده.
با آن پذیرش عمیق آن چه هست، چیزی از راه می رسد که من معمولا از به کار بردن این کلمه خودداری می کنم: چون به راحتی می تواند به یک شکل فکری بدل شود. شما از آن خیلی زیاد استفاده کرده اید. اما با پذیرش آن چه که هست، عشق از راه می رسد. شما به آن چه که هست، عشق می ورزید؛ بدون این که حتی نیاز باشد آن را عشق بنامید. آن آن جاست، هنگامی که به هر شکلی که این لحظه به خود می گیرد اجازه می دهید، عشق رخ می دهد.


ادامه دارد ...

اکهارت تله
سفر به خویشتن
ص 224

کانال اکهارت تله
@Ekharat_tolle باز کردن / نظر دهید

2022-05-01 10:30:23 خدمت همراهان محترم کانال

در صورتی که همراهان عزیز تمایل دارند می توانند جهت حمایت از کانال ماهانه در حد توان خود از کانال حمایت مالی بکنند (قانون جبران) تا کانال به مسیر خود ادامه دهد (ماهانه 25 هزار تومان)

6037 6974 9743 0766
حسین اکبرلو
بانک صادرات

پیشاپیش از حمایت و مهر شما سپاسگزارم

همراهانی که در خارج از کشور هستند جهت راهنمایی برای پرداخت به ایدی ادمین پیام ارسال کنند

@hossein_mysticosm باز کردن / نظر دهید