آدرس کانال:
دسته بندی ها:
سیاست
زبان: فارسی
مشترکین:
127
توضیحات از کانال
لینک چنل اصلی
@anarchonomy
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
1
3 stars
0
2 stars
0
1 stars
1
آخرین پیام ها 6
2023-05-14 01:42:20
همین جوان انقلابی شب انتخابات ترکیه کاری کرده که توعیت مخالفان اردوغان کمتر دیده بشن.
حکیم میتونه مهندس باشه، اما با مهندسی نمیشه حکیم شد. آدم شجاع میتونه خوب کد بزنه، ولی با کد زدن نمیشه شجاع شد.
10.7K viewsedited 22:42
2023-05-14 01:37:45
کسی بابت کاری که برای خودش انجام ندادن به کسی مدیون نیست. ایستگاه مترو رو برای صاحب مغازه احداث نکردن. ایجاد بدهیهای مندرآوردی برای صاحبان اموال، همون دزدیه. کسی که گوشی شما رو میقاپه، داره میگه شما به اندازه یک گوشی بش بدهکاری. همه دزدها همینند. اینها خیلی ساده دزدند. بنابراین هیچ اتفاق جدیدی نیفتاده. در تاریخ بشر هیچچیز قدیمیتر از دزدی نیست. از پس قدیمیهاشون براومدیم، از پس جدیدیهاش هم برمیاییم انشاءالله.
10.5K views22:37
2023-05-14 01:09:52
اگه بغل مغازت ایستگاه مترو بزنند ارزش ملک مغازت بیشتر میشه، پس وقتی مغازهت رو فروختی پولش رو باید با مترو تقسیم کنی.
وقتی رئیس موسسهای که هوش مصنوعی میسازه عقبافتادهست، فعلا لازم نیست نگران هوش مصنوعی باشید.
#لبخند_شبانه
11.2K views22:09
2023-05-13 15:42:15
تو ایران وقتی سازنده آپارتمان میخواد بگه خیلی برای ساختش خرج کرده میگه کف رو پارکت آلمانی زدیم. تو آمریکا وقتی سازنده میخواد بگه خیلی خرج کرده و این ملک یه سطح بالاتر از همسایههاشه میگه کف رو تمام اسلب کار کردیم! انگار درست خلاف جهت همدیگه حرکت میکنند، اینجا…
12.7K viewsedited 12:42
2023-05-13 15:42:03
تو ایران وقتی سازنده آپارتمان میخواد بگه خیلی برای ساختش خرج کرده میگه کف رو پارکت آلمانی زدیم. تو آمریکا وقتی سازنده میخواد بگه خیلی خرج کرده و این ملک یه سطح بالاتر از همسایههاشه میگه کف رو تمام اسلب کار کردیم! انگار درست خلاف جهت همدیگه حرکت میکنند، اینجا از سرامیک و سنگ مهاجرت میکنند به چوپ، و اونها از چوب دارند مهاجرت میکنند به سنگ! ترندهای بازار، روی پایهای از سوابق گذشته شکل میگیرند، که اون سوابق از یک حافظه جمعی شکل گرفته، و اون حافظه جمعی محاسبه هزینه فایده رو در خودش جا داده. در ایران مردم از سنگ و سرامیک زده شدند، چون هیچوقت خونهها عایق نبود، و سرامیک مساوی شد با سردی و درد استخوان! بنابراین مهاجرت به کفپوش چوبی یا مشابه چوب، معنی پیدا کرد. اگه از ابتدا همهجا عایق بود و گرمایش از کف وجود داشت، ذهنیت درباره کف سرامیک یک شکل دیگه پیدا میکرد. در آمریکا کفپوش چوبی از ابتدا با روشهای سنتی جا افتاد، که در معرض آب و رطوبت باد میکردند، در طول زمان قوس پیدا میکردند، با جابجایی وسایل و تردد زخمی میشدند، و هرچند سال یکبار باید کلا ساب زده میشد و لاک میخورد تا مثل روز اولش بشه. ذهنیتی که ایجاد کرد این بود که چوب مساوی است با تعمیر و نگهداری پرهزینه. اگه از ابتدا بامبوی ضدآب که نه میخ لازم داشته باشه نه چسب و سی سال گارانتی داشته باشه جا میافتاد، یه ذهنیت دیگه شکل میگرفت.
ترندهای اجتماعی سرعت ترندهای بازار رو ندارند، اما محاسبه هزینه فایده در اونها هم وجود داره. در آمریکای دهه هفتاد که اوج جریان فمنیسم بود، سکس آزاد و بیقیدی در روابط و مصرف الکل و انواع دراگ به عرف نسل جوان و مخصوصا دخترها تبدیل شد. همیشه یک مقدار از همه اینها جنبه فان داره، اما قسمت جدی اون که وارد فرهنگ نسلهای بعد شد، تقاضای زیاد برای تعامل اجتماعی بود. تا جایی که هرکس علاوه بر یک خانواده بیولوژیک، یک خانواده بزرگ هم بیرون خونه داشت، و مجبور بود به تقاضای تعامل اونها پاسخ بده. به مرور یک محاسبه هزینه فایده درباره این سبک انجام شده و خیلیها دیگه به صرفه نمیبیننش، که در نتیجه اون میبینیم ترند جدید مصرف نکردن دراگه، و آرایش نکردن، و پول به لباس فشن ندادن. و حتی سر اینکه روزهای سوبر کی بیشتره با هم مسابقه میگذارند. دلیل اصلی این نیست که اینها ناسالم هستند، که میتونند باشند. دلیل اصلی اینه که با فاصله گرفتن ازین سبک، خودشون رو از خیلی از تعاملات اجتماعی معاف میکنند، چون هزینههاش رو متناسب با فایدههاش نمیبینند. در راستای همین معافیته که میبینید مفهوم درونگرایی انقدر محبوب شده. برای اینکه خودشون رو از پارتیها و جمعهای دوستانه دور کنند، خودشون رو درونگرا جا میزنند، تا مثل حساسیت به کره بادامزمینی یک مسئله ذاتی و ژنتیکی تلقی بشه و عذر موجه باشه، و گرنه ممکن نیست از یک جامعه یهو میلیونها درونگرا زاییده بشه.
12.5K viewsedited 12:42
2023-05-12 19:26:35
از وقتی بچه بودیم شیعه ایرانی میگفت به کودکان فلسطینی توجه نمیشه چون چشمهاشون آبی نیست! اما از وقتی بچه بودیم همونها به بچههای بلوچ اهمیت نمیدادند چون ظاهرشون یه جوری بود که تلف شدن در بین اونها عادیه، با اینکه چشم بعضیهاشون روشن بود! برای انسان که هیچوقت مرگ بچه عادی نمیشه، بنابراین نزدیکترین تفسیر اینه که به طور غیررسمی حیوان حسابشون میکردند. حالا اینکه برای حیوان عادیه یا نه یک بحث دیگهست، که فکر نمیکنم عادی باشه. فقط حیوان خیلی سریع از حادثه عبور میکنه و احتمالا ازین نتیجه گرفتند کسانی که از سر فلاکت مجبورند سریع از مصیبت بگذرند، با حیوان تفاوتی ندارند.
مچ همه آدمها رو میشه گرفت. از هر جامعهای که باشند و در هر جغرافیایی که باشند. چون همه به نحوی مشغول مدیریت گناهانشون هستند. اما ورشکستگی اخلاقی ایرانی آریایی شیعه، در یک کلاس دیگه قرار داره. اینها مصیبت وطنی رو انکار کردند، و از مصیبت فلسطینی به عنوان مصیبت ویترینی استفاده کردند. به نظر میاد ایده یک کارگردان جسور باشه که در یک جزیره عجیب مردم برای خرید مصیبت به پاساژهای خشونت مراجعه کنند، تا اون مصیبتی که حال بهتری بشون میده رو انتخاب کنند برای تاریکپنداری دنیا و تسلط ظلم! ولی کار یک کارگردان نیست. کاملا واقعیه. اسراییل از زمان تشکیلش تا الان کاری با کودکان و نوجوانان فلسطینی نکرده که حتی مشابه کار این حکومت با کودکان و نوجوانان بلوچ باشه. مخصوصا الان که کشتن بلوچ از یک تفریح ماهانه، به یک تفریح روزانه تبدیل شده. اما هر ایرانی رندومی که انتخاب کنید و کلهپاش کنید و بتکونید تا هرچی تو جیبهاش هست بریزه بیرون، مصیبتنامه درباره کودک فلسطینی میفته پایین، اما درباره کودک بلوچ، هیچ. این کاملا جداست از پروپاگاندای حکومتی. تفکیک مهملات تولیدی اونها کار آسونیه. این انتخاب خود فرد از ویترین بود. اگه فقط تأثیرات پروپاگاندا بود، وقتی بش میگفتی تو بلوچستان چه خبره، باید حداقل کنجکاو میشد. اما نمیشد. کاملا آگاهانه میخواست بش فکر نکنه.
5.0K viewsedited 16:26
2023-05-12 14:21:23
#گله_گاو بارها سیاست «بریم جلو ببینیم چی میشه» رو درباره مسائل خرد و کلان به کار میگیره، و هیچوقت نتیجه یکی روی تکرار دیگری اثر نمیذاره.
شما نمیتونی از گله، کارنامه طلب کنی. چون هدف طی مسیر از نقطه آ به ب نیست. هدف صرفا طی شدنه. از هر نقطهای به هر نقطهای. شاید به صورت لفظی و در نشستها و جلسات گفته بشه در فلان موضوع اشتباه کردیم، ولی برای کل مجموعه دارای اهمیت نیست. اون اذعان به اشتباه، حتی اگه رخ بده، کلام مستقل یک فرده و در خود اون فرد خلاصه میشه. مجموعه چیزی به عنوان اشتباه رو به عنوان ورودی نمیپذیره، که بعد بخواد پردازشش کنه.
طی شدن به هر جهت، که محصول مستقیم پوچگراییه، هر فضیلتی رو مسدود میکنه. اینکه در رفاه باشی فضیلت داره به اینکه بت سخت بگذره. اگه دقت کنید میبینید چطور سخت شدن زندگی رو به شوخی میگیرند، که نمونهش در تبلیغات فرزندآوریه که خانوادهای با شش فرزند رو شاد و سرحال نشون میدن، که شاید واقعا هم شاد باشند. که در واقع شادی از روی بینیازی عرفانی نیست. بلکه شادی تشکیلاتی و فرقهایه. حسن صباح دستور داده شاد باشند. موظفند ادای اینکه با فلاکت هم میشود زندگی را گذراند، دربیارن. چون همینکه طی میشه، یعنی درسته. اینکه دریاچه ارومیه در شکل نرمال خودش باشه، فضیلت داره به اینکه با یک برهوت نمکی در آذربایجان طرف باشیم. اما طی شدن زندگی با وجود برهوت نمکی رو هم جشن میگیرند تا اون فضیلت رو بیاعتبار کنند. وقتی فضیلت مسدوده، فرقی نداره آب بیاد به سیستان یا نیاد.
https://t.me/AnimalsQuotes/12150
7.1K viewsedited 11:21
2023-05-12 11:04:45
هر دفعه که یک ادمین تلگرامی یا صاحب یک اکانت اینستاگرام بازداشت میشه و انواع و اقسام بلاها سرش میاد، موجی از هشدار درباره «پرستوها» پخش میشه در شبکههای اجتماعی، و این یک جو غیرواقعی علیه دختران ایجاد کرده، که گویی همه مأمورند! یا به زنان اصلا نباید اعتماد کرد! اما در دنیای واقعی، احتمال اینکه مأمور یک مرد باشه بیشتره، و اتفاقا نقطه ضعف خیلیها در همینه. چون تصور میکنند در برابر زنان مقاومند، در برابر مردها گارد ضعیفتری دارند. اگه یک روز گردن من رو هم برای طنابشون انتخاب کردند، هشتاد درصد احتمال بدید کار یک مرد بوده
مسئله این نیست که اعتماد کردن در این فضا ممکنه یا نیست. قطعا هر نوع اعتماد کردنی یک رولت روسیه. ممکنه ریسک کنی و آدم درستی رو انتخاب کرده باشی، اما مورد بعدی... بنگ! مسئله اینه که این خطر رو جنسیتی کردن. تا جایی که حتی میتونم بگم توهینآمیز شده.
8.4K views08:04
2023-05-12 00:48:31
هروقت جنگی در هر گوشه جهان رخ میده پنجاه و هفتیها میگن «آمریکاییها میخوان سلاحهای جدیدشون رو امتحان کنند». انگار تا سلاح رو گوشت آدم تست نشه استانداردهای نظامی رو پاس نمیکنه. شاید ربطی داره به اینکه هشت سال گوشت بچههای خودشون رو روی انواع سلاحها تست کردند، و زندگیستیز همه را به کیش خود پندارد. ولی تو دنیای امروزی نیاز نیست سلاح جدید رو حتما تو جبهه آزمایش کنند، و از قضا خرابیها از مهمات متعارفی که سالهاست استفاده میشه، درمیاد، مثل خمپارهها، مینها، نارنجکها. نه موشک کروز پیشرفتهای که فقط سه تا ازش در جنگ استفاده شده.
سلاحی که به اوکراین ارسال میکنند در حدی نیست که بتونه ارتش بزرگ روسیه رو ناکام بذاره. اوکراین رسما نیروی دریایی نداره، و عملا نیروی هوایی هم نداره. و بدون برتری هوایی نمیشه هیچ جنگی رو برد. اما در تنوع چیزهایی که برای اوکراین فرستادهاند یک رکورد تاریخی اتفاق افتاده. به اذعان آمریکاییها ۶۰۰ نوع مختلف سلاح و تجهیزات ارسال شده که این تنوع هیچوقت برای هیچ کشور دیگهای اتفاق نیفتاده. اگه قبل از جنگ در یک حالت فرضی اوکراین به عضویت ناتو در میاومد، شاید ده سال طول میکشید تا چیزهایی رو دریافت که الان در عرض ده ماه دریافت کرد. که به عنوان یکی از خریتهای تاریخی پوتین ثبت خواهد شد. اوکراین امروز، در تنوع امکانات و سطح هماهنگی با ناتو، در ردهای قرار گرفته که اصلا منطبق با اندازه اقتصادش نیست. ارتشی که تا همین سه سال پیش مجبور بود با ضایعات دوران شوروی کار نظامی انجام بده، امروز داره با تجهیزاتی کار میکنه که حداقل هفتاد تا کشور دیگه لمسشون هم نکردن. این چیزی بود که آمریکاییها به عنوان یک اکسپریمنت دارند مطالعهش میکنند: لجستیک لیفت کردن یک کشور! آمریکا قبلا معجزات لجستیکی زیادی رو نشون داده. که یکیشون انتقال دفعی نیرو از عراق به افغانستان با دور زدن آسمان ایران بود. اما اون عملیات و همه کارهای مشابه، در داخل سازمان آمریکایی انجام میشد. در جنگ اوکراین، یک معجزه لجستیکی در بالا کشیدن یک کشور خارجی از قعر رو اجرایی کردند. اون کشور خارجی نشون داد لیاقت و بضاعت دریافت این معجزه رو داره، اما قسمت اصل معجزه کاری بود که آمریکاییها انجام دادند. و شاید همین الان هم دارند روی کاری که انجام دادند مطالعه میکنند، تا اگه بعدها لازم شد تکرارش کنند، بهتر انجامش بدن.
آره تو جنگ یه چیزهایی تست میشه. ولی نه در مهندسی مکانیک جنگ، بلکه تو مهندسی انسانی جنگ. اینکه مولکولهای آلیاژ آلومینیومی در دمای بالا چطور عمل میکنند رو میشه به ابرکامپیوتر هم سپرد. گنبد آهنین هرروز داره اثر هنری خلق میکنه. اما اینکه آدمها تحت استرس چطور عمل میکنند و تو کار تیمی از پس چه کارهایی برمیان، نه. این چیزیه که همزمان با رخ دادنش کشف میشه.
10.8K viewsedited 21:48
2023-05-11 02:43:06
مادرم وقتی میبینه کسی یه مدت چیزی نخورده میگه «انقدر سرش شلوغه که یه میوه نمیتونه بذاره دهنش». و وقتی میبینه داره میخوره میگه «از بیکاری نمیدونه چیکار کنه، میره میوه میذاره دهنش». یکی نیست بگه مادر من این نقطه تعادل مدنظرت رو به من نیشان بده لطفا! لوکیشن دقیق این نقطه کجاست ما همونجا وایسیم راحت شیم؟
مهدی نصیری هم میخواد از سابقه خودش، که بش گیر دادن، حرف بزنه میگه ما ایرانیها همیشه دچار افراط و تفریطیم! حاجی میخوای سیس اعتدال گرایی بیای، از خودت نقطه تعادل نمیتونی اختراع کنی. اول محل اعتدال وجود داره، بعد افراط و تفریط نسبت به اون محل تعریف میشه. شماها دارید برعکس میرید اینو.. دو تا نقطه سلیقهای گرفتید دستتون، و به انتخاب خودتون میگید یکیش افراطه یکیش تفریطه، پس وسط این دوتا باید جای درستی باشه! نه حاجی، اینجوری کار نمیکنه. اعتدال با وسطیابی بردار مندرآوردی شما تعریف نمیشه. اعتدال در برابر پسر بزهکاری که سیب دزدیده یک تکلیف میسازه، و در برابر راهزنی که هم غارت میکنه هم تحقیر میکنه، یک تکلیف کاملا متفاوت. اعتدال در برابر خلافتی که شما بش خوشخدمتی کردی، درندگی مسئولانهست.
12.3K views23:43