Get Mystery Box with random crypto!

مطالعات راهبردی آمریکا

لوگوی کانال تلگرام esfandiarkhodaee — مطالعات راهبردی آمریکا م
لوگوی کانال تلگرام esfandiarkhodaee — مطالعات راهبردی آمریکا
آدرس کانال: @esfandiarkhodaee
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 18.80K
توضیحات از کانال

آمریکا یک کشور خارجی نیست، مسئله زندگی ماست. آمریکا را بدون حب و بغض بشناسیم، نه از چشم ایدئولوژی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان.
✍ اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران
ارتباط:
@Esfandiar_Khodaee
🔹تبلیغ کانالها کتابها، کلاسها و...

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 167

2021-04-18 10:30:04 در صورت خروج از برجام چه پیش روی ماست؟
آیا دنیا با ایران اتمی سازگار می‌شود؟

پیروز مجتهدزاده - لندن
@p_mojtahedzadeh

یکی از دوستان ارجمند فیس‌بوکی من به نام آقای محسن حیدری در سوال بسیار هوشمندانه و بجا از من پرسید:

در صورت خروج از برجام چه در پیش روی ماست؟ آیا اگر ما بخواهیم به سمت ساخت بمب بریم باز هم فشارها بیشتر میشه یا دنیا خودش رو با ایران اتمی سازگار خواهد کرد؟

در پاسخ ایشان نوشتم:

محسن حیدری عزیزم - مهر و توجه والای تو را پاس می دارم - در مورد بحث شما باید یاد آوری شود که مدیریت مذاکرات اولیه و نتیجه گیری های نهایی برجام بقدری نادرست و غیر حرفه ای (از نظر حرفه دیپلماسی مذاکرات) بوده است که ما را در تنگناهای ژئوپولیتیکی کامل قرار داده است.
به گفته دیگر نتایج این دیپلماسی ناقص و نارسا ایجاد شرایطی بوده است که در آن ما هرچه را که حریف از ما می خواست تحویل دادیم و هر چه که حریف از ما نخواست را هم تحویل دادیم مانند بتن کردن سایت آب سنگین صنایع هسته ای اراک ولی حتی لیاقت پایان دادن به مذاکره و توافق نامه برجام به صورت امضای یک برنامه اجرایی هماهنگ و پا به پا و یک تضمین همه جانبه برای وفادار ماندن همه جانبه به خود قرارداد را نداشته ایم و همین کاهلی دیپلماتیک ما بود که به ایالات متحده امریکا اجازه داد تا هر وقت اراده کند به آسانی و بدون روبرو شدن با هیچ گونه بازدارندگی حقوقی و سیاسی و دیپلماتیک از برجام خارج شود و این همه خسارت های جبران ناپذیر را متوجه ما سازد... بدتر از آن، اینکه اگرچه امروز ما به درستی دست به اقداماتی در حواشی تعهدات خود در برجام می زنیم، ولی اگر بخواهیم دست به همان اقدام بزنیم که ایالات متحده امریکا زد، با خشم و خشونت های فراوان بین المللی مواجه خواهیم شد.

این که دنیا در شرایط کنونی بتواند یا بخواهد خودش را با یک ایران اتمی سازگار کند یک تصور باطل به نظر می رسد .... صاحبان این تصورات به یاد نمی آورند هنگامی که پادشاه فقید، روانشاد محمد رضا شاه پهلوی شالوده صنعت هسته ای ایران را در دهه 1350 ریخت مورد اعتراض فراوان غربی ها، از جمله ایالات متحده امریکا و اسرائیل قرار گرفت و آنها از ایشان مصرا خواستند که این برنامه را برچیند... و هنگامی که پادشاه فقید برچیدن برنامه هسته ای ایران را مشروط به "خلع سلاح هسته ای کامل خاورمیانه (از جمله اسرائیل)" نمود، خود او را به این دلیل و به دلیل مبارزات پر موفقیت ایشان در مذاکرات اوپک، برچیدند....

امروز برای رسیدن به چنین سرانجامی که دنیا بخواهد خود را با ایران هسته ای تطبیق دهد... کشور ما باید از یک دیپلماسی بسیار ورزیده و یک برنامه ریزی ژئو-استراتژیکی پیشرفته و یک محتوای نیرومند ولی سازنده از قدرت نمایی ژئوپولیتیکی برخوردار باشد که متاسفانه نیست و کشور ما از همه این نظرها دارای ضعف های کم نظیری است...

این ضعفها و سستی‌ها در امر دیپلماسی کارامد و ورزیده و برنامه ریزی کارامد ژئو-استراتژیکی و یک ابراز قدرت سازنده ژئوپولیتیکی عمدتا ناشی از ادامه بدون بازنگری سیاست خارجی ایدئولوژیکی گروه به اصطلاح اصلاح طلبان بسیار نا کارآمد است که در آن، آنهایی که "عمق استراتژیک" جمهوری اسلامی فرض می شوند، در عمل دوستی جمهوری اسلامی ایران را تبدیل به "عمق استراتژیک" خود کرده اند، چنان که حماس نظارت آشکار سران سپاه پاسداران دوستی ایران را علنا به یک قرارداد تحت الحمایگی خود برای اسرائیل فروخته است ولی همچنان می کوشد از حمایت جمهوری اسلامی ایران برای تداوم موازنه‌های ژئوپولیتیکی با اسرائیل و آل سعود بهره‌گیری کند.

همچنین برخی دیگران مانند حسن نصراله، رهبر حزب اله لبنان و همدست استراتژیکی سران اصلاح طلب جمهوری اسلامی ایران، از تکرار اهانت های ملی نسبت به ایران و ایرانیان همانند "عرب" خواندن ایران و سران جمهوری اسلامی ایران و خلیج فارس و..... خودداری ندارد در حالی که در مانورهای ژئپولیتیکی خود در برابر ایالات متحده امریکا و اسرائیل، با طرح این ادعا که "تا هر زمان که حمایت های پولی (نقدی) و تسلیحاتی ایران برایش دوان داشته باشد، او دست از اقدامات تروریستی یا "مبارزات" خود علیه اسرائیل بر نخواهد داشت، در حقیقت مسولیت همه کنش های قانونی یا غیر قانونی خود را به گردن جمهوری اسلامی ایران می اندازد!

و ایشان (آقای محسن حیدری) در پایان این توضیحات اضافه کرد:

.... "واقعا باعث تاسف هست ، چجوری ممکنه چنین سندی رو مایه افتخار دونست در حالی که ایران رو دست بسته نگه داشته و نه راه پس داریم و نه راه پیش ، میلیاردها هزینه برنامه اتمی شده ولی نه در داخل مردم در آسایش هستند و نه در بیرون اعتباری داریم"
t.me/p_mojtahedzadeh
5.0K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-17 10:30:11 چینی‌ها سوداگران تازه بدوران رسیده، با منافع ملی ما چه می‌کنند

فرشاد قربان‌پور

چینی‌ها سوداگرانی تازه به دوران رسیده و به غایت حریص و مکارند.
برای‌شان انجام کارها و درنتیجه کمیت ماجرا مهم است نه کیفیت آن. جنس چینی هم که همه‌جا در دسترس است و می‌بینید که برای نمونه اگر برای خرید یک فندک ژاپنی آشپزخانه هر ده سال یکبار به فروشگاه رفته و هربار ده دلار می‌پرداختید اما اکنون فندک چینی همه‌جا و سر هر کوچه‌ای با نیم دلار به فروش می‌رسد. با این تفاوت که هر دو ماه به آنجا می‌روید و فندک جدید می‌خرید. تا جایی که ممکن است با فروشنده رفیق هم بشوید.

برای چینی‌ها سود مهم است‌. بحث پول که باشد همه چیز را کنار گذاشته و ایدئولوژی را تعطیل می‌کنند.

انقلابیون آزادی‌بخش و پیشوایان آزادیِ برزگر، کارگر و فقرا امروزه برنج می‌سازند با پلاستیک، تخم‌مرغ مصنوعی می‌سازند با مواد شیمیایی، عروسک‌های نیمه‌زنده برای کودکان و مانکن‌های سکسی و ادوات پذیرایی زیرشکم به وفور تولید می‌کنند و کم مانده از مارکسیسم به کانیبالیسم برسند.

آنها خود را مارکسیست مائوئیست می‌دانند در نتیجه آته‌ایست و خداناباورند. اما وقتی بحث پول در میان باشد تسبیح و سجاده می‌سازند برای مسلمانان، صلیب تولید می‌کنند برای مسیحیان، منورا و ماگن می‌سازند برای یهودیان. آنها به فکر کام‌جویی‌های عجیب و غریب هم هستند و انواع شکل‌های انسانی و حیوانی را برای تحقق فانتزی‌های سکسی تولید می‌کنند.

چینی‌ها با کارهایی که می‌کنند، بیش از جان لاک، آدام اسمیت و جان استوارت میل، تن مارکس را در گور لرزانده‌اند.

از این گذشته آنها تقریبا همه‌چیزخوارند. برای درامان ماندن از آنها بهترین کار این است که مانند مار خودتان را به مردن بزنید. چرا که آنها هر چیزی را که تکان بخورد، به دندان می‌کشند. به قولی از آب روغن می‌گیرند.

میگویند" انسان همان چیزی است که می‌خورد". و چینی‌ها نیز. خلق‌ و خو، شخصیت و منش‌ چینی‌ها بر پایه چیزی که می‌خورند شکل یافته است. از آنچه بر روی زمین است فقط زهر را نمی‌خورند. در نتیجه موش، سگ، گربه، لاکپشت، سوسک و به تازگی خفاش را در غایت لذت تناول می‌کنند.

چینی‌ها در این روند از یک انسان محجوب شرقی به نئولیبرالی سود‌اگر مبدل شده‌اند. آنها تجسم این شعارند: وقتی می‌توان پولدار شد، ایدئولوژی را فراموش کنید.

و اما در ایران، از جمله چینی‌ها سال‌ها پیش، با فشار برخی محافل داخلی ایران بر دولت، به عرصه نفت وارد شدند.
در کجا؟ در میدان نفتی آزادگان که با عراق مشترک است.

وقتی که ژاپنی‌ها به‌رغم قراردادشان از ایران خارج شدند، چینی‌ها فعالیت خود را در سال ۱۳۸۹ کلید زدند.

اما پس از چهار سال از ۱۸۵ چاهی که قرار بود احداث کند فقط ۷ حلقه حفاری شد. در نتیجه ایران قرارداد را لغو کرد و چینی‌ها دست از پا درازتر رفتند. اما چینی‌ها نقشه‌ میدان آزادگان را به عراق دادند. اکنون تولید نفت ایران در آنجا حدود ۲۵ هزار بشکه و تولید عراق در بخش عراقی (حوزه مجنون) حدود ۲۸۰ هزار بشکه است.

در پروژه‌ای دیگر چینی‌ها متعهد شدند طی یک قرارداد سنگین به مبلغ ۴/۲ میلیارد دلار پالایشگاه آبادان را نوسازی کنند. اما با آغاز تحریم‌ها از این پروژه خارج شدند.

مورد دیگر ساخت سد نسبتأ بزرگ طالقان است که چینی‌ها باید همراه با پیمانکاران ایرانی آن می‌ساختند. اما در عمل، پیمانکاران ایران را کنار گذاشته و حتی راننده‌ها و خدمه خود را نیز از چین آوردند. تاجایی که(۱۳۹۰) شورای تامین استان البرز از حضور شرکت چینی ابراز نگرانی کرد و خبرگزاری مهر نوشت:" شرکت چینی که پروژه عمرانی را با قیمت ارزان در ایران به اتمام می‌رساند، طرح و نقشه پروژه را با قیمت بسیار بالاتر به دشمنان ایران از جمله اسرائیل به فروش می‌رساند".

مورد دیگر راه‌آهن بجنورد به گرگان است که چینی‌ها درحدود ۹ میلیارد یورو برابر با ارزش تونل زیردریای مانش(بزرگترین پروژه ساختمانی قرن بیستم) پیشنهاد دادند. البته این نرخ گران را دولت ایران نپذیرفت.

قطار تندروی مسیر ۴۰۰ کیلومتری تهران به قم و اصفهان به عنوان اولین خط تندروی ایران دیگر پروژه مورد نظر چینی‌ها بود. اما نیمه‌کاره متوقف شد.

آنها همچنین از پروژه قطار تندروی تهران-مشهد نیز بنا به دلایلی نامشخص خارج شدند.

ساخت بزرگترین کارخانه کاغذ از ضایعات نیشکر در جنوب، پروژه دیگری بود که به جایی نرسید و نمره کارنامه چینی‌ها را منفی کرد.

پروژه نورد گرم شماره۲ فولاد مبارکه نیز به سرانجام مناسبی نرسیده است.

به دلیل عملکرد ضعیف و معنادار چینی‌ها در اقتصاد ایران این پرسش همواره مطرح است که چرا در چنین شرایطی باید قرارداد مهمی با این حجم از سرمایه‌گذاری بین ایران و چین منعقد شود.
@TahlilZamane
9.5K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-16 10:30:17 چرا مذاکرات ما به جایی نمی‌رسد؟

دکتر سریع القلم

مذاکراتِ یک کشور وقتی به جایی می رسد که جهت گیری های سیاستِ خارجی آن، ریشه در توافق ها و تشکل های اجتماعی داشته باشد. به عنوان مثال، آلمان و فرانسه در جنگِ آمریکا علیهِ صدام مشارکت نداشتند. این تصمیم صدر اعظم آلمان یا رئیس جمهور فرانسه نبود بلکه احزاب و افکارِ عمومی آن ها موافق نبودند. مرکز افکار سنجی دفتر خانم مرکل در مطالعه ای که از آراء مردم آلمان انجام داد، ۸۲ درصد مردم این کشور را موافق پذیرش سوری ها دانست و بنابراین دولت آلمان یک میلیون پناهجوی سوری را پذیرفت.

در سال ۱۳۱۰، پهلوی اول خواست قراردادِ دارسی را لغو و چارچوب جدیدی را بردرآمدهای نفت مقرر کند. ولی نتوانست چون طرفِ خارجی‌ها شخص شاه بود و نه احزاب، تشکل ها و جریان های اجتماعی داخلی. اگر طرفِ شرکتِ نفتِ ایران و انگلیس در سال ۱۳۳۰، طیفی از تشکل‌ها، احزاب و جامعۀ مدنی بود و نه شخصِ نخست ‌وزیر، احتمالاً نتایج اقتصادی و سیاسی آن متفاوت می بود. اگر قرار باشد آیندۀ دریای خزر و سهم کشور از آن تابع زنده ماندن وزیر خارجه یک کشور باشد چنین سیاستی تابع فرد است و نه توافق اجتماعی و بنیانهای جامعه مدنی. سیاست خارجی مبتنی بر پوپولیسم و پروپاگاندای دولتها، دوام نخواهد داشت.

چرا ترامپ به راحتی از برجام خارج شد؟ چون برجام مانندِ توافقات آمریکا با چین(۱۹۷۲) یا شوروی(۱۹۸۷)، توافقِ با حاکمیتِ آمریکا نبود و خروج از آن به جز اعتراضِ چند نماینده کنگره و سناتور، جریانی ایجاد نکرد. به لحاظ حقوقی و سیاستِ داخلی آمریکا، برجام پایه های سستی دارد و شکنندگی آن برای آمریکا شناسان پر واضح بود. برجام همچنین مسائلِ اصلی میان ایران و آمریکا در جامعۀ سیاسی، مدنی و تشکل های حزبی را با دقت مورد خطاب قرار نمی‌دهد.

اگر طرفِ اصلی برجام، چین، روسیه و اروپا بود، قاعدتاً آنها باید تاکنون برای اجرایی کردن آن اقدامات لازم را انجام داده بودند. برجام برای چین یک کارتِ بازی با آمریکا، برای روسیه حفظِ فاصله میان ایران و غرب، و برای اروپا جلوگیری از جنگ و حفظ امنیتِ جغرافیایی است. اما برجام برای آمریکا، یک موضوع حاکمیتی است و نه تعداد سانتریفیوژها و درصدِ غنی سازی. ما چه موافق باشیم یا مخالف ، چه خوشمان بیاید یا نیاید، جامعۀ یهودی، جزئی از حاکمیت آمریکاست و صرفاً نوعی ارتباط با رئیس‌جمهور آمریکا نیست.

اندونزی یکی از کشورهایِ قابلِ مطالعۀ نظام بین الملل است. این کشور که از بنیانگذاران نهضتِ عدمِ تعهد است، در نهایت به این نتیجه رسید که به واسطۀ جغرافیایی که دارد، باید با تمامی قدرت ها اعم از چین، استرالیا، ژاپن، آمریکا، روسیه و اروپا ارتباط داشته باشد. این کشور به هیچ کدام، وابستگی سیاسی یا نظامی و یا حتی اقتصادی ندارد و از سیاست متنوع سازی بدون وابستگی بسیار بهره برده است. اندونزی با جمعیت ۲۶۴ میلیون نفر با اتکا به خواستِ عامه مردم، بر رشد و توسعۀ اقتصادی، متمرکز شده و بدون وابستگی به کشور یا قطبِ خاصی، روز به روز از وضعیت بهتری برخوردار می شود.

عدمِ موفقیتِ مذاکرات و برجام، ریشه در نارسایی‌های تئوریک و شناختی دارد: فقدانِ تئوری در این که چگونه یک کشور می تواند ثبات و آینده داشته باشد؟ در رابطه با ثبات سازی، نزدیک به ده هزار Textbook اقتصادی، مالی، اجتماعی، سیاسی و روان‌شناختی نوشته شده است. ثبات سازی، مهم ترین اصل در حکمرانی و حسگر در تنظیم سیاست ‌گذاری هاست. اگر تئوری ثبات سازی بود، حتما استفاده از منابعِ عظیمِ مالی و سیاسی عربستان در سیاستِ خارجی و اقتصادی، به بولیوی اولویت پیدا می کرد. اگر تئوری ثبات سازی بود، حفظ ارزشِ پولِ ملی بر ایجاد اختلافِ تخیلی میان بولتون و ترامپ اولویت پیدا می کرد. اگر تئوری ثبات سازی بود، جلوگیری از مهاجرتِ فارغ التحصیلان دانشگاهها نسبت به روابطِ خوب با ونزوئلا اولویت پیدا می کرد. مذاکرات وقتی به نتیجه می رسد که اولویت های داخلی دقیق تر و روشن تر شوند. میان اولویت های داخلی و خارجی توازن برقرار گردد و اولویت های اول، دوم و سوم کشور به صورتِ توافقِ عمومی و قرارداد اجتماعی متبلور شوند. در چنان شرایط، سیاست خارجی متولد می شود، جهت پیدا می‌کند و پروپاگاندا خود به خود تعطیل می شود.

اگر بخواهیم به مسائلِ موجود، غیر سیاسی نگاه کنیم که شاید از منظر آکادمیک لازم باشد، ما به شدت ۱)مشکل اولویت‌بندی داریم، ۲)مشکلِ کمبودِ شناخت واقعیاتِ اقتصادی، سیاسی و فناوری جهان داریم. ثبات سازی در ذهنِ شهروندان و آینده ای که منتظر آنهاست، مهمترین جهت‌گیری سیاست خارجی است. مذاکرات، برای اصلاحِ سیاستِ خارجی آمریکا و یا اقناعِ اروپایی‌ها نیست، بلکه باید به منظور ثبات سازی زندگی در داخلِ کشور طراحی و مدیریت شوند. شاید مفید باشد به جایِ اقناع دیگران، قدری برای افزایش دانش و تنظیم اولویت‌ها، کتاب بخوانیم.
t.me/EsfandiarKhodaee
9.2K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-15 10:30:19 برجام ۱۴۰۰، یک بستر و دو رویا

صادق زیباکلام
سرمقاله روزنامه«شرق»
۲۳ فروردین ۱۴۰۰
@Iransharghedoor

نه ایران خیلی صریح و قاطع گفته است که به دنبال «برجام ۱۴۰۰» نیست، و نه آمریکا. برعکس و دست‌کم بسیاری از چهره‌ها و دست‌اندرکاران میانه‌روتر هر دو کشور از مذاکرات و حصول توافق استقبال می‌کنند. منتها هر کدام به دنبال تحقق رؤیاهای خود از مذاکرات و رسیدن به توافق هستند.

ایران خواهانِ دستیابی به بخشی از طلب‌های بلوکه‌شده‌اش از پنج کشور ژاپن، کره جنوبی، چین، هند و عراق است که به واسطه تحریم‌های آمریکا این کشورها نمی‌توانند بدهی‌هایشان را به ایران پرداخت کنند. تخمین زده می‌شود که حساب‌های بلوکه‌شده بالغ بر
۳۰ میلیارد دلار می‌شوند که حتی آزادشدن بخشی از آنها هم در شرایط فعلی باعث تکانی جدی در اقتصاد تقریبا متوقف‌شده کشور خواهد شد.

ایران امیدوار است که با بخشی از حساب‌های بلوکه‌شده‌اش بتواند واکسن و یک‌سری داروها و تجهیزات پزشکی به‌شدت مورد نیاز کشور را خریداری کند. در مرحله بعدی ایران انتظار دارد ‌«برجام ۱۴۰۰» منجر به برداشته‌شدن تحریم‌ها، امکان ازسرگیری تجارت آزاد و بالاخره ازسرگیری صادرات نفت خام شود.

انتظارات غربی‌ها را می‌توان به دو بخش هسته‌ای و غیرهسته‌ای تقسیم کرد. در بخش هسته‌ای تکلیف روشن است. انتظارات غربی‌ها کم‌و‌بیش محدود می‌شود به همان محدودیت‌ها و توافقات برجام ۹۴ که خلاصه‌اش آن بود که فعالیت‌های هسته‌ای ایران کنترل‌شده و زیر نظر آژانس باید انجام شود. ایران هم آن را در اساس پذیرفته بود.

اما مشکل در انتظارات جدید واشنگتن و اروپایی‌هاست. انتظاراتی که در توافق برجام ۹۴ نیامده بودند.
این انتظارات عبارت‌اند از: برنامه‌های موشکی، حضور به روایت غربی‌ها «نظامی» و به روایت جمهوری اسلامی «مستشاری» ایران در کشورهای دیگر و بالاخره روشن‌شدن تکلیف دو‌تابعیتی‌ها. البته ممکن است ذکری هم در این میان از بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران به میان آید. پاسخ ایران به فهرست انتظارات غربی‌ها آن بوده که ایران صرفا حاضر است فعالیت‌های هسته‌ای‌اش محدود شود به چارچوب برجام ۹۴ و انتظارات دیگر غربی‌ها همچون برنامه‌های موشکی و... را خارج از چارچوب برجام می‌داند.

یک دلیل اینکه این انتظارات در برجام قبلی نیامده بودند، آن بود که واشنگتن برجام را یک نقطه عطف در روابط میان ایران و غرب بعد از انقلاب تصور می‌کرد و امیدوار بود یا انتظار داشت که توافق هسته‌ای در حقیقت سرآغاز تنش‌زدایی میان ایران و غرب باشد. دست‌کم اوباما و برخی همکارانش چنین تصویر و تصوراتی داشتند و البته آن تصورات صرفا محدود به آمریکایی‌ها نمی‌شد.‌ ده‌ها شرکت بزرگ بین‌المللی غربی بالاخص در بخش انرژی به دنبال برجام راهی ایران شدند. اما همه آن انتظارات تصوراتی بیشتر نبود. آن‌قدرها طول نکشید که آشکار شد تنش‌زدایی مورد انتظار غرب تصوراتی بیشتر نبوده و ایران همچنان پایبند و مصر بر تداوم سیاست‌هایش است. به ‌عبارت دیگر، برجام که برای غربی‌ها نوید یک دوران جدید با ایران را پدید آورده بود، به‌تدریج معلوم شد‌ رؤیایی بیش نبوده و همکاری ایران با غرب فقط محدود می‌شد به مسائل هسته‌ای و هیچ مورد دیگری را دربر نمی‌گرفت.

آنچه مسلم است غربی‌ها در «برجام ۱۴۰۰»، از برجام ۹۴ درس‌هایی گرفته و باتجربه‌تر شده‌اند و این بار توافق هسته‌ای را طلیعه یک دوران جدید با ایران تصور نخواهند کرد. در نتیجه بعد از عبور از مرحله اولیه برجام ۱۴۰۰ که منجر به آزادسازی بخشی از دارایی‌های بلوکه‌شده ایران و برداشته‌شدن برخی از تحریم‌ها و متقابلا بازگشت فعالیت‌های هسته‌ای ایران به چارچوب برجام ۹۴ خواهد شد، غربی‌ها خواهان تداوم مذاکرات درباره برنامه‌های موشکی ایران و سایر خواسته‌هایشان خواهند شد. امری که ایران عجالتا به آنها نه گفته است. اما پرسش اساسی آن است که آیا سیاست تنش با غرب همچنان قرار است در آینده زیربنای سیاست خارجی ایران را تشکیل دهد؟
t.me/EsfandiarKhodaee
6.7K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-14 10:30:17 ادعای گشایش اقتصادی بدون سازش با جهان، دروغ است

رستم شجاعی مقدم
@Tahlilzamane
در یک چشم انداز بلند مدت ایران می تواند تا حد قابل قبولی به استقلال اقتصادی و متعاقب آن استقلال سیاسی برسد. (منظور از استقلال سیاسی بی‌نیاز شدن حکومت از معاهده هایی مانند نمونه ۲۵ ساله چینی و..... وابستگی).

تمام مسئولان، خطبا و مداحانی که علیه دولت روحانی سخن پراکنی می کنند و ترویج می کنند که می شود یا ما می توانیم مسائل اقتصادی و معیشتی مردم را در کوتاه مدت حل و‌ فصل کنیم یا ذهنشان از توزیع عدس و فوم و رفع گرسنگی مردم فراتر نمی رود و یا آگاهانه و به امید فراموش کاری مردم (آلزایمر ملی) در پایان دولت روحانی چنین دروغ هایی را سرهم می کنند.

گشایش و رونق اقتصادی بدون تعامل با جهان در کوتاه مدت شدنی نیست زیرا:

۱- اقتصاد ایران حکومتی و حکومت ایران نفتی است، با تحریم نفت اعتبار پول و حکومت در جهان بین الملل فورا و تواما ریزش می کند.

۲- در چشم انداز نزدیک هیچ کالا یا دانشی برای صادرات و ثروت سازی در ایران وجود ندارد که تحریم ها را جبران کند.

۳- تحریم ها ایران را از همه پیمانهای بزرگ و شرکتهای چند ملیتی حذف کرده اند.

۴- دوستان روسی و چینی ایران خود وابسته به دانش غرب اند و جز بلعیدن منابع ایرانی کاری نمی توانند بکنند.

۵- دوستان منطقه ای ایران کشورها یا دولتهای ملی و محبوب ملتها نیستند بلکه گروه های مذهبی یا شبه نظامیان پرهزینه و‌ دردسرسازی هستند که هیچ کارکرد مثبتی برای ایران ندارند.

۶- تحریم ها و عدم امنیت اقتصادی سرمایه گذاران داخلی را نیز فراری داده و می دهد ، حتی اختلاسگران درون حکومت نیز خود ترجیح می دهند طلاها و پولهای مسروقه را به ترکیه ، اروپا و کانادا و سایر کشورهای غربی انتقال داده و آنجا سرمایه گذاری می کنند.

۷- حکومت از عجز ها و بیم های مختلف نمی تواند با فساد ساختاری مبارزه کند و معیشت مردم را بر منافع باند قدرت مقدم بدارد.

۸- اعتماد متقابل مردم و ساختار در سطحی نیست که کشور بتواند به شکل موثر بر حل مسائل تمرکز کند، شاید این مورد مهم ترین کاستی موجود در مسیر حل چالشهای بزرگ و ملی باشد.

با وجود موانع بالا دم زدن از گشایش امور در کوتاه مدت هیچ ارتباطی با حقیقت ندارد!
t.me/EsfandiarKhodaee
10.7K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-13 18:30:21 خرابكاری نطنز کار سازمان سیا آمریکاست؟

هادی خسروشاهين
@bestdiplomacy

ايران در روز فناوري هسته اي از ١٣٣پروژه و نسل جديد سانتريفيوژهاي پيشرفته رونمايي كرد.يك روز پيش از آن يك مقام ارشد وزارت خارجه آمريكا گفته بود كه آمريكا به دقت اين برنامه ها را رصد مي كند و آن را به عنوان نشانه اي از جديت ياعدم جديت ايران براي پيوستن به برجام مورد بررسي قرار خواهد داد.يك نماينده مجلس ايران نيز صراحتا مي گويد علت رونمايي از اين برنامه هاي پيشرفته تحت فشار قرار دادن دولت بايدن براي لغو تحريم ها بوده است.حال در ميان اين اخبار اعلام شده است كه تاسيسات نطنز مورد حمله سايبري قرار گرفته و شبكه برق آن دچار اختلال شده است.همه نشانه ها رو به سوي اسراييل است و همه قرائن نيز نشان مي دهد كه اسراييل ذينفع اول اين خرابكاري بوده است و به نوعي خطوط قرمز خود را به طرف هاي ثالث نشان داده است.

ولي نكته مهم تر اين است كه ايالات متحده نيز از ذينفعان چنين خرابكاري است.اگر سياست بر پايه منطق قدرت، امكان رونمايي از پروژه هاي پيشرفته هسته اي جهت كسب امتيازات بيشتر و افزايش اهرم هاي فشار براي ايران را فراهم مي كند؛ ستاندن اين اهرم فشار از دستان ايران نيز به عنوان يك گزينه مد نظر طرف آمريكايي قرار مي گيرد.اگر درعامليت اسراييل در انجام اين خرابكاري قطعيتي وجود داشته باشد ؛در ذينفع بودن آمريكا نيز در اين ماجرا نيز ترديد كمي وجود دارد.البته ذينفع بودن لزوما به منزله عامليت در اين حادثه نمي تواند باشد ولي همپوشاني ميان اين دو پديده را هم مي توان به عنوان يك سناريو مد نظر قرار داد.

آن هم در مقطع زماني كه بايدن با انتصاب ويليام برنز به عنوان اولين ديپلمات كاركشته آمريكايي به رياست سيا تلاش مي كند سازمان اطلاعات مركزي آمريكا را در همان مسيري قرار دهد كه برادران دالس در دهه ١٩٥٠هدايت آن را برعهده داشتند؛يعني سرويس اطلاعاتي و جاسوسي در خدمت بيشتر ديپلماسي آمريكا.بر اساس همين منطق بود كه در دهه ١٩٥٠يك برادر مسووليت ديپلماسي در قبال ايران را برعهده داشت و برادر ديگر در كسوت رياست سيا برنامه براي تحت فشار قرار دادن ايران را سازماندهي مي كرد.برنز نيز اگرچه برادر بايدن،بلينكن وساليوان نيست ولي حداقل با همه آنها رفاقت ديرينه دارد و از قضا سال ها در كنار هم بر روي مساله برنامه هسته اي ايران با يكديگر كار مي كردند.علاوه بر اين برنز فرستاده و سفير ايالات متحده براي ماموريت هاي محرمانه بود از جمله مذاكرات پشت درهاي بسته با تهران در مسقط در سال٢٠١٣.

او در عين حال به گفته داگلاس لندن رييس پيشين سرويس اطلاعاتي امريكا در جنوب غرب آسيا كارگزاري بيرون از آژانس اطلاعاتي محسوب نمي شود چرا كه در دوره اوباما در تمام برنامه هاي حساس سيا با عوامل اطلاعاتي به خوبي همكاري كرده است.اين دقيقا مصادف با زماني است كه در سال ٢٠١٠براي اولين بار نشانه هايي از فعاليت بدافزاري به نام استاكسنت در تاسيسات هسته اي ايران ديده شد و احتمالا توانست با از كار انداختن حدود٩٨٤دستگاه سانتريفيوژ حدود ٣٠درصد از ميزان غني سازي اورانيوم ايران را كم كند.رسانه هاي آمريكايي معتقدند كه اين بدافزار محصول مشترك آمريكا و اسراييل بوده است كه با هدف تخريب و كند كردن سرعت فعاليت هسته ايران طراحي شده بود.٢سال پس از اين خرابكاري آمريكا از طريق واسطه عماني پيشنهاد مذاكره به ايران را داد و برنز را به عنوان نماينده آمريكا راهي مذاكرات محرمانه عمان كرد.

با درهم تنيدگي بيشتر سازمان اطلاعات مركزي آمريكا در عرصه سياست خارجي در عصر بايدن بر اساس الگوي برادران دالس سناريوي همكاري اسراييل و آمريكا براي خرابكاري در نظنز جهت خرابكاري و ستاندن اهرم هاي فشار ايران در مذاكرات پيش رو دور از ذهن نيست؛ حتي اگر برنز و سيا فقط چشم هاي خود راچند ساعت قبل از وقوع اين حادثه ،به روي آن بسته باشند.چرا كه به خوبي مي دانستند اين عمليات خرابكارانه تاثيراتي را بر مذاكرات هسته اي خواهد داشت و امكان بيشتري را براي واشنگتن فراهم مي كند تا احتمالا با دستاني بازتر وارد پروسه چانه زني بر سر ١٦٠٠تحريم دوران ترامپ با ايران شود.آيا تاريخ دو برادر پس از٧١سال تكرار مي شود؛ يكي در واشنگتن وديگري در وين؟
t.me/EsfandiarKhodaee
6.1K views15:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-13 14:29:01 تبلیغات پذیرفته می‌شود

تبلیغ کانالهای تلگرام، کتابها، نرم‌افزارها، آموزش زبان و... در کانال مطالعات آمریکا پذیرفته می‌شود.
4.2K views11:29
باز کردن / نظر دهید
2021-04-13 10:30:17 دیپلماسی در وین، خرابکاری در نطنز

صابر گل‌عنبری
@Sgolanbari
همزمان با مذاکرات غیرمستقیم میان آمریکا و ایران در وین اتفاقات در خور توجهی رخ داده و می‌دهد. سه‌شنبه گذشته حمله‌ای به کشتی ایران ساویز در دریای سرخ انجام می‌شود. دیروز یکشنبه نیز همزمان با سفر دو روزه لوید آستین وزیر دفاع آمریکا به اسرائیل تاسیسات هسته‌ای "نطنز" مجددا هدف حمله قرار می‌گیرد که هنوز درباره چند و چون و خسارات احتمالی اطلاعاتی در دست نیست؛ هر چند رسانه‌های اسرائیلی و آمریکایی ظرف این دو روز به بیان ما وقع پرداخته و جزئیاتی را به نقل از منابع اطلاعاتی اعلام کرده‌اند که تایید صحت و سقم آن‌ها کار ساده‌ای نیست.

نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود مدعی است که انفجاری قوی رخ داده و سیستم برق تاسیسات را از کار انداخته است. این روزنامه همچنین مدعی است که احتمالا 9 ماه طول بکشد که نطنز بتواند به توان قبلی غنی سازی اورانیوم برگردد.

به هر حال، صرف نظر از این گزارش‌ها و صحت و سقم آنها، به نظر می‌رسد که حمله ساده‌ای در کار نبوده است. هم اکنون رسانه‌ها و ناظران در حال تجزیه و تحلیل پیام‌ها و اهداف این حمله هستند؛ به ویژه وقوع آن در هنگامه تداوم مذاکرات وین بازار گمانه‌زنی‌ها را داغ‌تر کرده است.

قبل از این که به ارتباط این حادثه با مذاکرات وین پرداخته شود، لازم به ذکر است که صرف وقوع آن در روز پس از رونمایی ایران از 133 دستاورد هسته‌ای و بازسازی سالن مونتاژ سانتریفیوژها در نطنز که حدودا یک سال قبل هدف یک خرابکاری دیگر قرار گرفت، حامل پیام خاص خود از جانب طراحان این خرابکاری است؛ مبنی بر این که اولا اینگونه نشان دهند که اشراف بر برنامه هسته‌ای ایران دارند و در زمان مناسبی که تشخیص دهند می‌توانند اقدام به خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای کنند. در واقع انتخاب این بازه زمانی همزمان با روز فن آوری هسته‌ای و پس از این رونمایی‌ها و بازسازی سالن مورد هجوم واقع شده خود حامل این پیام است.

ثانیا به نظر می‌رسد که طراحان خرابکاری، خط قرمزی برای خود در عبور توان هسته‌ای ایران از حد مشخصی به ویژه در غنی سازی اورانیوم تعیین کرده ‌اند. در واقع، آمریکا و طرف‌های اروپایی در سال 2015 و پس از غنی سازی 20 درصدی خواستند از طریق برجام مانع تخطی از این خط قرمز و به عبارتی "گریز هسته‌ای" شوند.

اما پس از شکست تجربه برجام، آغاز دوباره غنی سازی 20 درصدی و تهدید به افزایش آن تا 60 درصد در واقع تخطی دوباره از آن خط قرمز دانسته و در سایه دشواری‌های دیپلماتیک برای احیای برجام روش‌های سخت افزاری جایگزین شده است.

نگارنده دو هفته قبل در یادداشتی در کانال شخصی، به این مهم اشاره کرده و بیان داشت که راهکارهای سخت‌‎افزاری همچون عملیات‌های خرابکارانه را در پیش خواهند گرفت.

حادثه جدید نطنز چه ارتباطی با مذاکرات وین دارد؟ واقعیت این است که قرائت غالب ناظران این است که این خرابکاری اساسا با هدف به شکست کشاندن دیپلماسی دولت بایدن با ایران و این مذاکرات انجام شده است. مروجان این احتمال انگشت اتهام را به سمت اسرائیل به عنوان مخالف جدی برجام و دیپلماسی با ایران نشانه می‌روند. در واقع این نگاه به نوعی قرائت رسمی ایران نیز هست و اظهارات وزیر خارجه و رئیس سازمان انرژی اتمی خود گواه این مدعاست.

اما در کنار این گمانه، نباید این احتمال را نیز از نظر دور داشت که اگر اسرائیل را صرفا طراح حمله به کشتی و خرابکاری تازه در نطنز بدانیم، بسیار دور از انتظار است که این اتفاقات با علم و اطلاع آمریکا صورت نگرفته باشد. در مورد حمله به کشتی ساویز که برخی رسانه‌های آمریکا گفتند اسرائیل قبل از انجام آن به پنتاگون اطلاع داده است.

هر چند میان آمریکا و اسرائیل در شرایط کنونی در شیوه برخورد با ایران یک نوع اختلاف نظر مشهود است، اما بعید است که تل‌آویو صرفا در تضاد با دولت بایدن خواسته باشد این مسیر را جداگانه و صرفا برای به شکست کشاندن دیپلماسی آن در پیش گرفته باشد.

کسانی که به دقت روابط آمریکا و اسرائیل را پیگیری می‌کنند، نیک می‌دانند که در مسائل کلان امنیتی به ویژه در قبال ایران هماهنگی کاملی میان دو طرف وجود دارد و اسرائیل ریسک انجام یک اقدام منفرد بدون این هماهنگی را نمی‌کند.

از نظر نگارنده، این احتمال هم به صورت جدی مطرح است که در سایه پافشاری ایران بر مواضع خود، اولا آمریکا و اسرائیل خواسته باشند مهم‌ترین اهرم فشار را در مذاکرات یعنی در بحث غنی سازی از ایران بگیرند و ثانیا این پیام رسانده شود که اگر از طریق دیپلماتیک کنار نیایید راهکار جایگزین همین خرابکاری‌ها و چه بسا در آینده در قالب حملاتی خواهد بود.

مخلص کلام، در سایه مواضع کنونی همه طرف‌ها حل و فصل بحران از طرق دیپلماتیک چندان امکانپذیر نیست و در مقابل شرایط برای بحرانی‌تر شدن اوضاع و رویارویی مساعدتر است.
t.me/EsfandiarKhodaee
5.6K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-12 10:30:15 سه اختلاف اصلی ایران و آمریکا در مذاکرات وین

هادی خسروشاهین
@economistfarsi

خبرها حکایت از آن دارد که ایران و آمریکا در نشست وین بر سر سه مساله اختلاف نظر دارند.

ایران و آمریکا در وین در دو هتل جداگانه به فاصله ٥ دقیقه از یکدیگر از طریق میانجیگران اروپایی به تبادل نظر پرداختند؛ تیم ایرانی به ریاست عراقچی در گرند هتل وین در نشست کمیسیون مشترک برجام حضور یافت و تیم امریکایی به ریاست رابرت مالی و همراهی ریچار نفیو در هتل لوکس دیگر. اگرچه این گفت و گو به نتایجی ختم شده است ولی از لابلای خطوط خبری می توان حدس زد که فاصله میان ایران و آمریکا در مورد احیای برجام بسیار بیشتر از ٥ دقیقه اختلاف محل اقامتشان است.

این نشست یک نتیجه ملموس داشته است؛ «تشکیل دو کارگروه برای تهیه یک نقشه راه برای بازگشت طرفین به برجام.»
وظیفه یک کارگروه چگونگی تعلیق تحریم های شدید آمریکا علیه ایران است و مسوولیت کارگروه دیگر چگونگی بازگشت ایران به تعهدات هسته ای سال ٢٠١٥ و محدودسازی برنامه هسته ای.

اما وقتی سخن از نقشه راه به میان می آید و کارشناسان قرار است بر سر اختلافات پیرامون آن به بحث بنشینند؛ یعنی کماکان تفاوت دیدگاهها با سیرت سیاسی و البته صورت فنی ادامه دارد.به عبارت دیگر هنوز فاصله زیادی وجود دارد تا طرفین در مورد جدول زمانی بازگشت به تعهدات با یکدیگر مذاکره کنند.

اما اختلافات سیاسی چیست؟

خیلی روشن است مالی می گوید اصرار بر لغو تحریم ها پیش از بازگشت به برجام به معنای آن است که ایران در وعده بازگشت به برجام جدی نیست؛در مقابل عراقچی هم تاکید می کند که ما اقدامات خودمان را بعد از آنکه آمریکایی ها تحریم ها را لغو کردند و ما راستی آزمایی کردیم،صورت خواهیم داد.

اما اختلاف دوم در مورد گام ها یا گام همزمان طرفین برای بازگشت به تعهداتشان است؛ به نظر می رسد این گفت و گوها به نتیجه روشنی در این مورد نیز نرسیده است؛تنها نقطه اشتراک طرفین همزمان بودن است ولی داستان گام و گام ها ادامه دارد.

اختلاف سوم با فرض اینکه ایران به طرح گامهای آمریکا و اروپا رضایت دهد؛ این است که گام اول چه باشد. در اینجا هم توقعات آمریکا حداکثری است یعنی خواستار لغو غنی سازی ٢٠درصد در ازای آزادسازی اموال بلوکه شدن ایران در بانک های خارجی است.

حال با در نظرگرفتن این اختلافات اصولی، دو کارگروه کارشناسی قدرت مانور محدودی خواهند داشت؛ چرا که این مسائل بنیادین ابتدا باید در سطح عالی تر حل و فصل شود و سپس در جزئیات کارگروهها وارد عمل شوند. تجربه نشان داده است که کارشناسان در شرایطی که اختلافات سیاسی حل نشده باقی مانده است،نمی توانند کار چندانی از پیش ببرند.

اگر چه هم آمریکا و هم ایران گفت و گوها را سازنده دانسته اند اما با این محتوا باید این موضع گیری ها را نوعی ژست دیپلماتیک خواند؛ آن هم به امید اینکه شاید با تداوم مذاکرات کارشناسی و عدم توقف آن گشایشی در امور بالادستی و در پایتخت ها اتفاق بیفتد.
شاید با در نظر گرفتن همین واقعیت هاست که ند پراس سخنگوی وزارت خارجه آمریکا می گوید ما انتظار موفقیت سریع و فوری نداریم؛ چنین چیزی دشوار خواهد بود.

بدین ترتیب حق با میخاییل یولیانف نماینده روسیه در مذاکرات است که می گوید بازگرداندن برجام فوری اتفاق نخواهد افتاد؛ مدتی طول خواهد کشید؛چه مدت؟هیچکس نمی داند/اقتصادنیوز
t.me/EsfandiarKhodaee
5.7K views07:30
باز کردن / نظر دهید
2021-04-12 07:25:48
واکنش رییس سازمان انرژی اتمی به حادثه امروز نطنز

رئیس سازمان انرژی اتمی:
اقدام علیه مرکز غنی سازی نطنز نشان دهنده شکست مخالفان پیشرفت‌های صنعتی و سیاسی کشور برای جلوگیری از توسعه چشمگیر صنعت هسته‌ای است.
این اقدام همچنین نشان دهنده ناکامی مخالفان مذاکرات ایران برای رفع تحریم‌های ظالمانه است.
جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن این حرکت مذبوحانه بر ضرورت بر خورد جامعه بین المللی و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با این تروریسم هسته‌ای تاکید می‌کند.
ایران همچنین حق خود را برای اقدام علیه عاملان و آمران و مباشران محفوظ می‌داند.
جمهوری اسلامی ایران همچنین برای ناکام گذاشتن چنین تحرکات مذبوحانه‌ای، با جدیت گسترش صنعت هسته‌ای و تلاش برای رفع تحریم‌های ظالمانه را پیگیری می‌کند.
@EsfandiarKhodaee
@US_REVIEW
5.1K viewsedited  04:25
باز کردن / نظر دهید