Get Mystery Box with random crypto!

مطالعات راهبردی آمریکا

لوگوی کانال تلگرام esfandiarkhodaee — مطالعات راهبردی آمریکا م
لوگوی کانال تلگرام esfandiarkhodaee — مطالعات راهبردی آمریکا
آدرس کانال: @esfandiarkhodaee
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 18.80K
توضیحات از کانال

آمریکا یک کشور خارجی نیست، مسئله زندگی ماست. آمریکا را بدون حب و بغض بشناسیم، نه از چشم ایدئولوژی آمریکاستیزان و آمریکاپرستان.
✍ اسفندیار خدایی
دکترای مطالعات آمریکا از دانشگاه تهران
ارتباط:
@Esfandiar_Khodaee
🔹تبلیغ کانالها کتابها، کلاسها و...

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 173

2021-02-04 15:30:04
کانال مکر تکفیر وابسته به دبیرخانه کنگره مقابله باجریان های افراطی و تکفیری

جدیدترین اخبار مربوط به جریان های افراطی و تکفیری
تحلیل های علمی و سیاسی درمورد گروه های تکفیری
رصد اخبار مربوط به #داعش و #القاعده
مقالات علمی در نقد و شناخت جریان های سلفی
جدیدترین اخبار و تحلیل های مطالعات اسلام‌گرایی
اسناد ارتباط قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای با جریان‌های افراطی و تکفیری

جهت عضویت در کانال مکر تکفیر بر روی لینک زیر کلیک کنید
https://t.me/joinchat/AAAAAFdjj38mfnLVR2cBFA

@makretakfir1
4.4K views12:30
باز کردن / نظر دهید
2021-02-04 15:29:01 تبلیغات پذیرفته می‌شود

تبلیغ کانالهای تلگرام، کتابها، نرم‌افزارها، آموزش زبان و... در کانال مطالعات آمریکا پذیرفته می‌شود.
4.2K views12:29
باز کردن / نظر دهید
2021-02-04 11:30:03 برجام برای بایدن، ابزار است نه هدف
منافع روسیه در چالش همیشگی ایران و آمریکاست

دکتر سیدقائم موسوی
روزنامه مردمسالاری

در چهار سال ریاست جمهوری ترامپ به غیر از معدود کشورهایی مانند اسرائیل و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، مابقی کشورهای دنیا یا از آمریکا فاصله می گرفتند یا تا جای ممکن سعی می کردند با آن مدارا کنند تا ببینند دورِ بعدی انتخابات ریاست جمهوری چه سرانجامی پیدا می کند.

حتی برخی از کشورها روزها بعد از انتخابات نیز به نهایی شدن پیروزی بایدن تردید داشتند و با تاخیر به او تبریک گفتند. آنها بواسطه ی ترس از بر هم خوردن معادلات قدرت در آمریکا، سعی می کردند خود را از تبعات احتمالی ورود مجدد ترامپ، ایمن نگاه دارند.

اکنون چراغ های روابط مجددا روشن شدند. تماس های تلفنی بایدن با مسئولین انگلیسی، فرانسوی، روسی و آلمانی و رایزنی پیرامون مسائل جهانی و بویژه برجام، آغاز جدیدی بر پیگیریِ راهبریِ ایالات متحده مبتنی بر چندجانبه گرایی با ابزار تعامل با قدرتهای جهانی است.

در برهه انتخابات آمریکا، برجام از معدود پرونده هایی بود که طرفین مواضع کاملاً شفاف پیرامون آن داشتند. ترامپ آنرا خسارت محض و بایدن آنرا موافقتنامه ای سودمند می دانست که با صراحت می گفت به آن بر خواهد گشت.

آنهایی که برجام را سودمند می انگاشتند، انتظار داشتند جزء مواردی باشد که با فرمان اجرایی بایدن به مدار بر می گردد. بایدن اما و احتمالاً زیر نفوذ مشاورانش نگاهش به برجام تغییر کارکردی پیدا کرده و نه الزاماً ماهوی! یعنی بایدن همچنان بر مفید بودن برجام پایبند است اما نمی خواهد از سودمندیِ خاصیتِ اهرمی آن به سادگی بگذرد.

برجام مادامی برای بایدن مفید است که دروازه‌ای باشد به مسائل دیگر. البته به این معنا نیست که فی نفسه بی اهمیت باشد. اهمیت مضاعف آن زمانی است که فیلتری به گشودن سایر دغدغه هایش پیرامون ایران باشد.

بایدن حتی اگر بدون دردسر تمایل به اعاده ی برجام داشته باشد، نیروهای ثالث برایش سنگ‌اندازی خواهند کرد؛ کشورهایی که مخالف عادی سازی روابط ایران در قالب برجام هستند، نفع استراتژیک آنها در چالش همیشگی ایران و غرب است، هر گونه نشانه ای برای بهبود شرایط را زنگ خطری برای خودشان می دانند. روسیه نمونه ای از این دسته است. به محض آشکار شدن روزنه‌هایی برای دیپلماسی و امید به مذاکرات ایران و آمریکا، چراغ هشدار روسیه توسط وزیر امور خارجه‌اش روشن شد. هشدار جدی به ایران پیرامون حضورش در سوریه! یعنی ایرانِ مطلوبِ چین و محور عبری-عربی و بویژه روسیه، ایرانی است که با غرب چالش داشته باشد.

اینجاست که برجام دیگر از شاکله ماهوی فاصله می‌گیرد و تلا‌ها پیرامون آن فی نفسه برای برجام نیست، برجام مقدمه ای می شود برای اهدافی دیگر! مسائل به فراتر از برجام ترقی پیدا می کند. مصوبه مجلس برای از سر گیری بخش هایی از فعالیت های هسته ای از همین زاویه قابل تحلیل است. در جبهه ی مقابل اما نوعی جابجایی نقش در شرفِ شکل گیری است. پلیس های خوب و بد تعویض شیفت کرده اند. مادامیکه که ترامپ بود اروپاییها حداقل در حوزه ی حرف درمانی، در نقش حامیان برجام و پلیس مثبت ظاهر شده بودند، اکنون اما بایدن جای آنها را گرفته است و اروپاییها سنگ ها و اما و اگرها را راهبری خواهند کرد.

نمونه اش صحبتهای فرانسوی ها هستند که اظهار می کردند برای برگشت به برجام این ایران است که بایستی قدم اول را بردارد. سخنانی غیرمنطقی و بی پایه! اما نشانگر نوعی تقسیم کار و وسیله شدن برجام برای نیل به مقاصدی دیگر!

اکنون برجام از هر دو سو به وسیله شدن تقلیل یافته است، از آن طرف وسیله ای برای کشاندن ایران پای میز مذاکره و بسط مسئله به موضوعات دیگری مانند برنامه های موشکی و فعالیت های منطقه ای ایران؛ از این سو برجام اهرمی برای زدودنِ تحریم های قبل و بعد از برجام است!

فازغ از چالش های جدی بایدن در آمریکا و دست و پنجه نرم کردن با شکافها، بی عدالتی ها و تبعیض‌های متعدد نهادی و برخی ها که وارث ترامپ هستند، در حوزه سیاست خارجی سرمایه های خوبی برایش به ارث گذاشته است. سرمایه هایی که بایدن به سادگی از منفعت آنها نخواهد گذشت. از جمله‌ی آنها تحریم های اِعمالی علیه ایران است.
به نظر می رسد دو موضوع، دغدغه ی اصلی بایدن را به خودش مشغول خواهد کرد، یکی رتق و فتق بحرانهای داخلی و دیگری تمرکز بر مهار چین و گسیلِ نیروها و توجهاتش از سایر مسائل به آنجا! این دو مورد قادرند که ایران را از سیبل بودن فاصله بدهند و فرصت ایده آلی برای رهایی ایجاد کنند؛ اگر در چشمِ زعمایِ قوم، فرصت انگاشته شوند!
t.me/mousavi2025
5.7K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2021-02-03 21:54:27
محمد جواد ظریف در مصاحبه‌ با کریستین امانپور، خبرنگار ارشد سی‌ا‌ن‌ان:


می‌توان مکانیسمی را برای هماهنگ‌سازی و همزمان کردن اقدامات واشنگتن و تهران جهت اجرای کامل تعهدات برجامی به کار گرفت.

لازم است دولت آمریکا به برجام برگردد و ایران آماده خواهد بود فوراً پاسخ دهد.

زمان، مهم نیست، مسئله این است که آیا ایالات متحده می‌خواهد سیاست‌های شکست‌خورده دولت ترامپ را دنبال کند یا نه.

@EsfandiarKhodaee
5.2K views18:54
باز کردن / نظر دهید
2021-02-03 14:17:18 ضعیف متوسط عالی
4.9K views11:17
باز کردن / نظر دهید
2021-02-03 11:30:03 چرا قدرتمندان احمق و فاسد می‌شوند!

دکتر مجتبی لشکربلوکی

یک دانشمند عصب‌پژوه در دانشگاه مک‌مستر آزمایشی انجام داد. سرِ دو دسته (افراد قدرتمند و افراد نه‌چندان قدرتمند) را زیر دستگاه تحریک مغناطیسی مغز قرار داد. نتیجه جالب بود. او دریافت قدرت در افرادی که احساس قدرت می کنند فرآیند عصبی خاصی به‌نام بازتاب را مختل می‌کند. چیزی که مبنای فهم و درک دیگران است و این باعث می شود که قدرتمندان در دیدنِ مسائل از نگاه دیگران ناتوان می‌شوند. یکی از دانشمندان این مساله را «پارادوکس قدرت» نام گذاری کرده: ما به خاطر یک سری توانمندی ها، قدرتمند می شویم اما زمانی که قدرتمند می شویم بخشی از توانایی‌هایی خود را از دست می‌دهیم.

تا به حال فکر می کردیم که قدرت فساد می آورد ظاهرا داستان عمیق تر از این حرف هاست. یافته های دانشمندان نشان می دهد که قدرت، حماقت نیز می آورد. پژوهشگر دیگری که استاد روانشناسی دانشگاه برکلی است، پس از سال‌ها تلاش آزمایشگاهی به این نتیجه رسیده است: آزمایش‌شوندگان قدرتمند (احساس قدرت می کنند) چنان عمل می‌کنند که گویی ضربۀ مغزی خورده‌اند!

در یک مطالعه در سال ۲۰۰۶، از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا حرف E را روی پیشانی خود جوری ترسیم کنند که دیگران آن را ببینند، کاری که مستلزم آن است که خود را از دیدگاه مشاهده‌گر ببینید. آن‌هایی که خود را قدرتمند احساس می‌کردند، سه برابر بیشتر احتمال داشت که حرف E را برای خودشان درست رسم کنند، و برای دیگران وارونه. آزمایش‌های متعدد دیگر نشان داده است که افراد قدرتمند در تشخیص احساس انسان‌ها در یک عکس، یا دریافتن اینکه همکاران چگونه یک اظهارنظر را تفسیر خواهند کرد، عملکرد ضعیفی دارند. افراد قدرتمند «از شبیه‌سازی تجربۀ دیگران» نا توان می شوند و در نهایت به چیزی منجر می‌شود که «کمبود فهم دیگران و همدلی» ‌نامیده می شود (فصلنامه ترجمان)

ظاهرا قدرت منشا مشکلات جدی است. از طرفی این جهان، تنیده در قدرت است، با قدرت است که کارها پیش می رود. اصلا روزنامه ها، جنبش ها و احزاب تلاش می کنند که افراد خاصی قدرت را به دست بگیرند. بنابراین قدرت را نمی شود از سازوکار این جهان حذف کرد. پس چه می توان کرد؟

اول این نکته را توضیح بدهیم که قدرت بدان معنا نیست که ما وزیر و وکیل باشیم. معلم مدرسه هم صاحب قدرت است. پدر یا مادر نیز صاحب قدرت است. مربی تیم فوتبال هم صاحب قدرت است. راننده اتوبوس هم صاحب قدرت است. قدرت همه جا هست. بچه ای که رستوران امشب را تعیین می کند هم صاحب قدرت است. تقریبا کسی را نمی شناسم که در معرض این مساله نباشد. قدرتمندی ناشی از مقام یا مرتبه نیست بلکه یک حالت و تجربه ذهنی است. تجربه ذهنی ای که حتی می تواند ناشی از نشستن پشت فرمان یک ماشین باشد (کاملا به شما احساس قدرت می دهد). بنابراین ما همه در معرض حماقت و فساد ناشی از قدرت هستیم. سه تجویز زیر قابل پیشنهاد است:

1-بازگشت ذهنی به گذشته معمولی: قدرت یک حالت ذهنی است. بنابراین اگر زمانی را به خاطر بیاورید که احساس قدرتمندی نمی‌کردید، مغزتان می‌تواند با واقعیت ارتباط برقرار کند. پس هر از گاهی خاطراتی را مرور کنید که در آن زمان قدرتمند نبودید.

2-در انتخاب اطرافیان دقت کنید. بر اساس متون مذهبی اگر قدرتمند هستید باید کسانی را برای همراهی خود انتخاب کنید که تندترین و صریح ترین زبان را نسبت به شما دارند. تجربه شخصی من نشان می دهد همین نکته کوچک بسیار راهگشاست. هر چه شما قدرتمندتر نیازمند اطرافیان مستقل تر، شجاع تر و منتقدتر که متاسفانه ...

3-گاهی جای تان را با زیردستان (افراد فاقد قدرت در آن مساله) عوض کنید. مثلا رانندگی را به فرد دیگری بسپارید. تصمیم گیری را به افراد دیگر تفویض کنید. آن موقع تازه می فهمید که وقتی دیگران بدون ملاحظه اعمال قدرت می کنند چه حالی به انسان دست می دهد.

به گذشته نگاه کنیم. فرعون و آل فرعون بدون استثنا تمام ۹ نشانه فرستاده خدا را انکار کردند، یا دروغ و جادو دانستند، یا حوادث اتفاقى! شاید این انکار نشانه حماقت ناشی از قدرت باشد. لازم نیست فرعون باشیم تا احمق شویم، پیروی چشم بسته از قدرت نیز حماقت می آفریند. فرعون نمی تواند برده بسازد این برده ها هستند که فرعون می سازند. همه ما وظیفه داریم قدرت را مهار کنیم چه خود صاحب آن باشیم چه در معرض آن.

جامعه ما برای پیشرفت نیازمند قدرت قاعده‌مند قانونی ست. به همین جهت همه ما باید قدرت بدون حماقت را تجربه و تمرین کنیم. در درون همه ما یک قدرتمند احمق وجود دارد. ما باید کنترلش کنیم. توسعه از من و خانه من آغاز می شود
t.me/EsfandiarKhodaee
6.3K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2021-02-02 12:32:27 نظر شما درباره مطلب بالا:
4.8K views09:32
باز کردن / نظر دهید
2021-02-02 11:30:04 چرا بیشتر از کشورهای دیگر اشتباه می‌کنیم؟

دکتر محمود سریع‌القلم

اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرب است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر می ­رسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتب تکرار کرده­ ایم:

۱) نیاموخته ­ایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه ها و سیستم­ هاست و نه ریاست افراد؛

۲) نیاموخته ­ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل می­ گیرد و در ذهن جزیره­ ای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی­ های فکری بپرهیزیم؛

۳) نیاموخته ­ایم که با Fact، قضاوت کنیم و نه با تخیل و شنیده ­ها و شایعات؛

۴) نیاموخته ­ایم که حکمرانی، امری تخصصی است و لازمه آن دانش است؛

۵) نیاموخته­ ایم که قدرت، مسئولیت می ­آورد و اصل بر «مصلحت عامه» و تأمین رضایت­ مندی عامه شهروندان است؛

۶) نیاموخته ­ایم وقتی از درب منزل خود پا بیرون می­ گذاریم، در عرصه Public (عرصه عمومی) وارد شده­ ایم و در عرصه Public، نمی ­توانیم هر کاری انجام دهیم (مثل دوبله پارک کردن) و هر سخنی بگوییم و هر قضاوتی بنماییم؛

۷) نیاموخته ­ایم که توسعه، قبل از آنکه به سرمایه، فن ­آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛

۸) نیاموخته ­ایم برای آنکه دیگر ملت ها به هویت، استقلال و حاکمیت ما احترام بگذارند باید داخل خود را سامان دهیم، به یکدیگر در داخل خود احترام بگذاریم، پوپولیسم را تعطیل کنیم، پایگاه حاکمیت را نزد کارآفرینان و دانشمندان و خبرنگاران بنا کنیم و تولید و نوآوری را بنیان استقلال و حاکمیت ملی قرار دهیم؛

۹) نیاموخته ­ایم که در کنار دستور کار شخصی، به مسئولیت اجتماعی و به مفهومِ مقدس Public اهمیت دهیم و

۱۰) نیاموخته ­ایم که نقد از فکر و رفتار را، از نقدبه شخص تفکیک کنیم، حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم (Self-obsession)، از هم حمایت کنیم و به قولهایی که می دهیم حتی­ المقدور عمل کنیم.

    طبیعی است تبدیل این نیاموختنی ­ها به آموختن­ ها با گفتار درمانیِ صرف، امکان­ پذیر نیست. اما فهم مشکل خود بخشی از حل مسئله است. مثل علم پزشکی است. شناخت بیماری خود مقدمه درمان است. یکی از دستاوردهای مهم انقلاب این بوده که بخش ­های وسیعی از جامعه متوجه شدند که ریشه مشکلات ما، در درون خود ماست و بهبود امور را باید از داخل شروع کرد. هر چند ملک ­الشعرای بهار یک قرن پیش این نکته را گوشزد کرده بود که از ماست که برماست، ولی جستجو کردن ریشه مشکلات در داخل، هم اکنون به یک ادراک عمومی رسیده است.

    اگر ریشه­ ها در داخل است، کدام عوامل در اولویت هستند؟ چرا نسل بعد از نسل، این اشتباهات را تکرار می­ کنند؟ آیا دانش، علم و داده ­های ما کمبود دارند؟ آیا در برنامه ­ریزی، سیاست­ گذاری و تعیین اولویت ­ها مسئله داریم؟ آیا برای فهم دقیق مشکلات، مؤسسات پژوهشی نداریم؟ منابع طبیعی نداریم یا منابع انسانی؟ آیا مشکل در فکر است؟ دانش است؟ ساختار سیاسی است؟ خلقیات است؟ فرهنگ است؟ ساختار تولید است؟ سبک زندگی است؟ و ده ها دلیل محتمل دیگر. علت ­العلل کانونی چیست؟

    به عنوان یک نظر در میان نظرات مختلف، این نوشتار نظریه ­ای برای تکرار اشتباهات مطرح می ­نماید: سه خوشه علّی (Causal clusters) به صورت یک مثلث که زوایای ان برهم تأثیر­گذارند را مطرح می­کنیم: فرهنگی، سیاسی و اقتصادی.

الف: عنصر فرهنگی که باعث می­شود ما بسیار اشتباه کنیم:  هر چند ما بعنوان یک جامعه دارای آداب جمعی هستیم، خصوصیات جمعی داریم، سنت­ هایی را پاس می­داریم، زبان مشترک داریم اما رسالت و هویت جمعی که بدان تعلق خاطری، فراتر ازفردیت خود داشته باشیم را نداریم و یا بسیار ضعیف است. از طرفی دیگر، اندیشه­ ها و رفتارهایی
(Code of conduct) که اکثریت مطلق جامعه را به هم وصل کند بسیار ضعیف است (قرارداد اجتماعی).

به عبارت دیگر، دستور کار فردی باعث شده که جمع را فراموش کنیم، کوتاه ­مدت بیاندیشیم، به دنبال منافع خود و گروه خود باشیم و به عموم و مصلحت عامه فکر نکنیم. تقریباً هر فردی هر نوعی که دوست دارد عمل می­کند. بیشتر به شخصی احترام می­ گذاریم که در دایره ماست. کمتر فردی را به خاطر اینکه شهروند این جامعه است محترم می­ شماریم. شاید به همین دلیل اگر با اتوموبیلی تصادف کنیم که راننده ­اش را می ­شناسیم خوب برخورد می­کنیم ولی به راننده‌­ای که نمی ‌شناسیم ناسزا می­گوییم و با او نزاع می­‌کنیم چون با او حس جمعی و هویت جمعی نداریم بلکه او را بیگانه می­ شماریم. برای کسانی جا ....

لینک متن کامل
sariolghalam.com/?p=1566

کانال تلگرام دکتر سریع‌القلم:
@sariolghalam
7.8K views08:30
باز کردن / نظر دهید
2021-02-02 07:30:02 کودتای میانمار؛ آزمونی دشوار برای بایدن!

صابر گل‌عنبری
@Sgolanbari
کودتای نظامیان در میانمار تاریخی طولانی دارد و علت آن هم نفوذ و قدرت بالای ارتش در این کشور فقیر در جنوب شرقی آسیاست. از این رو کودتای ارتش و خلع دولت منتخب و دستگیری رهبران آن ذاتا تعجب‌برانگیز نیست؛ اما این کودتا به دو دلیل حائز اهمیت و قابل تامل است. نخست این که تسلط دوباره ارتش بر کشور و به دست گرفتن کامل قدرت یک واگرایی جدی در مسیر دموکراسی در این کشور شمرده می‌شود. همین خود عقبگردی اساسی به قبل از دستاوردهای سال ۲۰۰۸، تصویب قانون اساسی جدید و به تبع آن محدود شدن سلطه نظامیان و به قدرت رسیدن حزب اتحادیه ملی دموکراسی (NLD) به رهبری آنگ سان سوچی است که پس از دفاع از نسل کشی مسلمانان روهینگیا در دادگاه کیفری بین‌المللی در لاهه با انتقادات بین‌المللی مواجه شد.

اما دلیل دوم این است که این کودتا آزمونی دشوار برای جو بایدن رئیس جمهور دموکرات آمریکاست. این هم از دو منظر؛ اول با توجه به تاکید فراوان دولت وی بر دفاع از دموکراسی در عرصه بین الملل و پیگیری مسائل حقوق بشری و مواضع بایدن و تیم وی مبنی بر واگرایی سیاست خارجی آمریکا در دوره دونالد ترامپ در این زمینه و وعده اصلاح این رویکرد است. دوم از منظر مواجهه آمریکایِ بایدن با چین است که به عنوان اولویت سیاست خارجی وی مطرح است. میانمار کشوری در همسایگی چین است و پکن نفوذ بالایی در میان ارتش این کشور دارد و موضعی هم که در قبال کودتا گرفته به نوعی خنثی و در جهت تایید ضمنی آن است. وزارت خارجه چین ابراز امیدواری کرده است که طرف‌های بحران، اختلافات خود را قانونی حل و فصل کنند و گفته است که اوضاع این کشور را پیگیری می‌کند و به دنبال اطلاع بیشتر از وضعیت است؛ بدون این که کوچک‌ترین انتقادی نسبت به کودتا داشته باشد.

از این جهت، توجه ویژه آمریکا و به تبع آن اروپا به کودتا در میانمار نه صرفا مسائل حقوق بشری، دموکراسی، برکناری دولت منتخب و دستگیری سوچی به عنوان طرف نزدیک غرب در این کشور همسایه چین، بلکه معطوف به مواجهه با پکن و مقابله با نفوذ آن است.

البته در این کارزار، دست آمریکا و متحدان اروپایی‌اش برای پس گرفتن قدرت از نظامیان و واگذاری آن به حزب اتحادیه ملی چندان باز نیست؛ نه تحرک نظامی چندان امکانپذیر است و بعید هم هست که این گزینه در دستور کار قرار گیرد و نه اعمال تحریم علیه مقامات نظامی و حتی خود کشور میانمار می‌تواند زیاد کارگر افتد. به این دلیل که در همسایگی چین قرار دارد و همین خود با توجه به روابط قوی نظامیان با پکن منفذی مهم برای مقابله با تحریم‌های احتمالی خواهد بود. کما این که چین به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت احتمالا از حق وتو در حمایت از شریک مستبد خود در میانمار استفاده کند.

لب کلام این که اوضاع میانمار به بحرانی پیچیده داخلی و بین‌المللی تبدیل خواهد شد که تنش میان آمریکا و چین را افزایش خواهد داد.
t.me/EsfandiarKhodaee
4.6K views04:30
باز کردن / نظر دهید
2021-02-02 01:19:36
سمیرا فاضلی، معاون شورای ملی اقتصاد بایدن شد.

فاضلی پیش‌تر نقش مهمی در بانک فدرال رزرو آتلانتا در ایالت جرجیا داشت و در آنجا به عنوان مدیر تعامل برای توسعه اقتصادی و اجتماعی خدمت می‌کرد. سمیرا فاضلی، بانوی مسلمان کشمیری، همچنین در دولت اوباما-بایدن به عنوان مشاور ارشد سیاسی در شورای اقتصاد ملی کاخ سفید و به عنوان مشاور ارشد در وزارت خزانه‌داری ایالات متحده در امور مالی داخلی و امور بین‌الملل فعالیت می‌کرد.
@EsfandiarKhodaee
5.9K viewsedited  22:19
باز کردن / نظر دهید