Get Mystery Box with random crypto!

lock

لوگوی کانال تلگرام ghalbsheshe — lock L
لوگوی کانال تلگرام ghalbsheshe — lock
آدرس کانال: @ghalbsheshe
دسته بندی ها: نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین: 8

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2021-10-30 14:38:33 داستان

کف کون زن عمو

#زن_عمو

من یه رو تو سال75 تابستان بود رفتم خونه عموم ما تو شمالیم رفتم که کمی سبزی خوردن رام از تو باغشون بچینه رفتم خونشون زن عموم رو صدا زدم دیدم اومد بیرون با شلوار وتیشر بدون روسری بهش گفتم سبزی میخوام خونشون هم کسی نبود خونشون توی یه باغ بزرگه اون اومد رفتیم توی باغ زن عموم خم شد که برام سبزی بچینه من نشسته بودم روی زمین یه هو حواسم جذب یه چیزی شد من اون موقع 14 سالم بود سینه های زن عموم پیراهنش گشاد بود سینه هاش آویزن بدون سوتین سفد زن عموم سفید هست بعدزن عموم یه بار دیگه دولا راست شد شلوارش رفت لای کونش همجور موند زن عمو هم اصلا دست بهش نزد من تا اون زمان کیرم شق نشده بود کیرم شق شد نمیدونستم چکار کنم به زور خودمو جمع کردم چه کونی

گذشت چند ماهی کفدستی رفتم تا اینکه دختر عمع خودمو جور کردم 8 سال تموم از کون کردمش هرروز شاید بگین دروغ میگه اما نه واقعا کردمش شد تا چند ماه پیش صبح خونه بودم منو خواهرم یه زن عموم که من خیلی بهش علاقه دارم البته به کونش میخواست بره دکتر اومد دنبال خواهرم با هم برن اونا آمده شدن برن ما دستشویی خونمون بیرونه پشت خونه من رفتم دستشوی نمیدونستم اونا نرفتن زن عموم رو هم دیده بودم کیرم شق کرده بود البته من قبلا سینه و کس زن عموم رو بدوناینکه متوجه بشه دیده بودم بلاخره من تو دستشویی بودم درشم قفل نکرده بودم تازه داشتم با کیرم ور میرفتم که یه هو در بازشد من ترسیدم زن عموم بود اون با تعجب و خیلی آروم خندید و کلید کیرم شد درم نمی بست من کیرم شق بود فکر کردم دیگه اون ازمن بدش میاد آخه من دخترشو یه جورایی کرده بودم من اومدم بیرون و اون رفت اول خواستم برم تو دستشویی بعد گفتم نمیشه رفتم ریشمو بزنم تو حموم چون حموم ودستشویی ما بیرون خونست کیرم هم شق و کلفت شده بود زن عموم از دستشویی دراومد من کیرم رو تو دستم گرفته بودم ومی مالوندم از دوباره خودمو زدم به بی خیالی اما زن عمو باز کیرمو دید چیزی نگفت تا چند ماه بعد البته زن عموم یه جورایی بد بهم نزدیک شد خودم هم تعجب کردم چند باری که دوره ای باهمه فامیل بیرون رفتیم برگشتنی اون میومد تو ماشین ما و وای میستاد تا یه جوری کنار هم بشینیم منم از فرwت استفاده میکردم خودم رو بهش می مالوندم اون همین طور دیدم واقعا اونم میخواد اما من روشو نداشتم بهش بگم...

تا اینکه ازم خواست جمعه ها با هم بریم کوه نوردی من گفتم بچه ها رو هم بگیم اون گفت من گفتم اما اونا نمییان من اول توجه نداشتم تا دیدم یه برق خواستی تو چشماشه آخه عموم زیاد سرحال نیست مریضه نمی تونه بهش برسه منم قبول کردم تا اینکه یه روز جمعه با هم رفتیم کو نوردی یه چیزی اون روز دختر عمه من هخم همراهمون بود البته الان ازدواج کرده اما تنها اومد با ما رفتیم کوه های اطراف محله خودومن تو از راه رفتم وافتادیم تو بی راه جنگلی زن عموم به من نزدیک بود و خودشو میمالوند به من تو بی راه یه هو گفتم می خوام برم دستشویی گفتم اینجا گفت آره اون رفت منو دختر عمه موندیم بعد بهش گفتم شراره زنعمو چیز خوبیه نه اون گفت دیونه شدی می خوای خودتو به گشتن بدی گفتم بهش امروز تو مزاحم شدی اون میخواست دو نفری بیایم که تو اومدی من گفتم شق کردم من میرم پی اون رفتم سمتی که زن عموم رفته بود دیدم داره کارشو میکنه از پشت بهش نزدیک شدم دختر عمه هم داشت مارو نگاه میکرد کیرم رو در آوردم رفتم سمتش وقتی دولا شد که شلوارشو بالا بکشه من از پشت گرفتمش اول ترسید بعد دید منم کیرمو سریع کردم تو کسش اون خودشو شل کرد دختر عمه اومد گفت امید درش بیار اون کار بدیه زن عموم گفت شراره خفه من تازه به آرزوم رسیدم بعد جفتمون خندیدیم شراره هم دید وقتی زن عموم میخواد گفت واقعا می خوای امید بکن تورو گفت آره منم تلمبه زدم براش بهش گفتم تو کف کونشم چون کونش کنده وخشگل بود کونشو واکرد به دختر عمه گفتم یه توف بندازه توش تا راحتتر بکنمش اون انداخت بعد کیرمو کردم تو کون نرمش واااااااااااااااااای چه حالی داد هی تلمبه زدم بهش گفتم میخوام آبمو تو کونش خالی کنم اونم گفت تو از امروز همه کاره منی بریز جونم منم چند دقیقه ای تلمبه زدم آبم اومد ریختم تو کونش اونم حال کرد بعد کس دختر عمه رو کردم حالا بعد از اون روز هر وقت خونه خالی داشته باشیم پیش همدیگه در حال کردن کونشم یا کسش ساک هم خیلی خوب میزنه پاییز وزمستون که بچه هاش میرن مدرسه و عموم میره سرکار همیشه صبح بهش یه سر میزنم و یه حالی با هم میکنیم حالا دارم رو اون زن عموم که کونش تو باغ دیدم کار میکنم اونم خوب بهم پا میده کس و کونشم دست زدم خوشش اومده

نوشته: امید
2.2K viewsmmd, 11:38
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 02:10:01 سک.س با دوست دختر خوشگ.ل ۱۸ سا لش اوو وف عالیه

مشاهده فیلم
مشاهده فیلم

@Xxxhsjdhdh
68 viewsZahra, 23:10
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 02:00:02 دختر ژاپنی خجالتی با لباس مدرسه
اول دسمالی میشه بعد ک.ون میده

مشاهده فیلم
85 viewsZahra, 23:00
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 01:55:04 #تجاوز زوری پدر به دوتا دختر دوقلوی دهه هشتادی خودش یکی از دخترا یواشکی فیلم گرفته #ارسالی‌وطنی

مشاهده فیلم پارت اول
مشاهده فیلم پارت اول

مشاهده فیلم پارت دوم
مشاهده فیلم پارت دوم
90 viewsZahra, 22:55
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 01:50:02 کم سن کمیاب
@DeP_Tanz_xxx
یه مرده سن بالا با یه دختره۱۷ساله رو تخت اونم از جـــ.ـــلو (مــ.ــکندش_جرش میدع)
دختره هم چیز خوشکلیه

مــشاهده فیــلم
مــشاهده فیــلم

فیلم پرده زنی وحشیانه
نبینی ضرر کردی
https://t.me/reza_7_khat_bot?start=g_615de480c49cb
86 viewsZahra, 22:50
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 01:35:04 دستای دختره بسته از پشت میک.نش سفید پوست


ناناز و عشقولی

مشاهده فیلم
https://t.me/xamdiwixlw01578
107 viewsZahra, 22:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 01:30:03 کمسن وطنی
دختر بچه ۹ ساله رو از ک‌.ص می‌کنه

مشاهده فیلم
مشاهده فیلم

@Sos_nabi
109 viewsZahra, 22:30
باز کردن / نظر دهید
2021-10-28 01:25:01 ک.ون گنده گوشتی پسره خابیده دختره نشسته رو ک.یرش بالا پایین
میشه اینم داره فیلم میگیره خیلی حا ل کردم یکساعت پیش خودم باهاش زدم
پسره از بس سیلی زده در ک.ون دخترع قرمز شده حیف این نعمت خدا نیست


| مشاهده فیلم
‌‌ | مشاهده فیلم

| @IRTve
116 viewsZahra, 22:25
باز کردن / نظر دهید
2021-10-18 16:41:22 سودابه_عزیزم




ادش بخیر زمانی که دانشجو بودم به طور اتفاقی و توی سوپری سر کوچه با یه خانم چادری که همچین چپ چپ منو می پایید آشنا شدم .شماره تلفن خونه رو بهش دادم . راستش بخواید فکر نمی کردم بهم زنگ بزنه ولی زنگ زد اسمش سودابه بود و مدتی تلفنی باهم صحبت میکردیم . درددل میکرد که شوهرش آدم خوبی نیستو از این صحبتا و منم که خدای کس کلاس گذاشتنو و بچه مثبت بازی بودم حسابی توی دل ایشون جا باز کرده بودم که بعد از مدتی به زیر دلش هم کشیده شد . شوهر سودابه خانم توی اداره برق شیفت اتفاقات برق بود . بعد از مدتی ازش خواستم که از نزدیک ببینمش و اونم قبول کرد که موقعی که حاج آقا شیفت شبه برم اونجا .


ساعت 10 شب بود که دفعه اول رفتم اونجا و توی حیاط نشستیم , یه لباس تنگ و یه شلوارک پوشیده بود که خداییش هیکل خوبی داشت . پایین تنه اش خیلی خوش استیل بود ولی نمیدونم چرا سینه هاش کوچیک بود . خیلی باهاش لاس زدم ولی نتونستم بکنمش . بعد از مدتی که باهاش صحبت می کردم بهش گفتم دوست دارم بکنمش که یه طوری گفت نه که هوس از حرفش میبارید . یکی از شبهایی که رفته بودم اونجا خیلی ازش لب گرفتم و به زور هم که شده بود با کسش رو شلوار بازی کردم و حدود 1 ساعت باهاش حال کردم تا تونستم دستمو برسونم به چوچولش . اینقدر کسش صاف بود که دستم روش لیز میخورد . خلاصه اینقدر با چوچولش بازی کردم که داشت میمرد و خودش گفت بریم توی اتاق . توی اتاق همینکه که خم شد که ضبط رو روشن بکنه بهش چسبیدم و روش خوابیدم . سودابه خیلی زور زیادی داشت منو کنار زد و گفت علی جون من باهات شوخی ندارم چرا اینکار میکنی و زد زیر خنده . لباسشو توی نور کم لامپای بیرون در اورد . داشتم میمردم , سودابه از بس هوسی بود کس شعراش گل کرده بود . خلاصه رفتم سر وقت سینه هاش که گفت نه , سینه رو با کس میده و جدا شرمنده ام . روش خوابیدم کیرم آروم گذاشتم تو کسش و دستمو روی سینهاش . بعدشم همونطور که کیرم تو کسش بود با زبون روی سینهاش میکشیدم و میمکیدمشون . سودابه دقیقاً وحشی شده بود و اینقدر لرزید که آبش اومد و موقعی که ابش اومد جیغ میزد .شما تجسم کنید من هم داشتم حال میکردم و هم ترسیده بودم . از یه طرف میترسیدم شوهرش اتفاقی بیاد خونه و از طرف دیگه از حالت هوسی اون .


وقتی آبش اومد گفت هنوزم میخواد که بکنمش که بهش گفتم لامصب من هنوز آبم نیومده و مطمئن باش کردنم ادامه داره . خلاصه بعد حدود 20 تلمبه زدن آبم اومد و ریختم تو کس داغش . از بس ترسیده بودم لباسامو ÷وشیدم که برم خونه ولی اون با همون حالت لختش اومد توی حیاط بر خداحافظی که وقتی دوباره هیکلشو دیدم کیرم بلند شد و موقعی که بهش چسبیدم که خداحافظی کنم دوباره کیرمو از تو شلوار در آوردم و گذاشتم لای ÷اش . سودابه گفت علی مگه سیر نشدی ؟ گفتم راتش بخوای میخوام یه بار دیگه اینجا بکنمت . قبول کرد . خم شد , وای که چه کس بزرگی داشت . از پشت گذاشتم داخل کسش و اونم دستشو به میله گاراز گرفته , اینقدر تلمبه زدم که آبم اومد و اونم مثل وحشیا حال میکرد . ازش خداحافشی کردمو رفتم خونه , ساعت 1 شب بود و نای راه رفتن نداشتم . بعد از اون هم بارها کردمش , ولی بعد از مذتی که با زنهای دیگه دوست شدم و سودابه تکراری شده بود ازش جدا شدم . ولی واقعاً کس نازی بود و کمتر برام پیش اومد که یکی اینقدر موقع سکس حال بده .


نوشته:‌ علی


#پایان
1.4K viewsمحمد, 13:41
باز کردن / نظر دهید