Get Mystery Box with random crypto!

گُنبدِ دوّار

لوگوی کانال تلگرام ghonbade_davvar — گُنبدِ دوّار گ
لوگوی کانال تلگرام ghonbade_davvar — گُنبدِ دوّار
آدرس کانال: @ghonbade_davvar
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 1.92K
توضیحات از کانال

کانالی جهت علاقه مندان به اشعار حافظ
به همراه عکس نوشته، فایل صوتی اشعار
و مطالب ادبی و اجتماعی
ارتباط با ادمین
@Behbahani47

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-08-30 22:21:05 غزل شماره ۳۰۳ حضرت حافظ
شممت روح وداد و شمت برق وصال
بیا که بوی ترا میرم ای نسیم شمال
#فاطمه_زندی
161 viewsاسداله بهبهانی فرد, edited  19:21
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:19:57 غزل ۳۰۳ حافظ
عباس احمدی
@sfmaf
164 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:19:48 فایل صوتی غزل شماره ۳۰۳
با صدای مهربانو مدرس زاده
155 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:19:40 فایل صوتی غزل شماره ۳۰۳
با صدای استاد موسوی گرما رودی
149 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:19:21
روح غزل و رهنمود فال

@ghonbade_davvar
321 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:19:16
@ghonbade_davvar
225 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:19
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:18:43 حافظ کادرِ درگاهِ کارگاه و کارخانه یی که در آن به کار خیال بافی مشغول بوده است را تحریر می نامد و این یادآور همان مستطیلی است که عرض آن پهنای صفحه کاغذ و طول آن، قدّ کاغذ را در بر می گیرد و به وسیله محرّر تحریر شده است و به شکل دَرِ مغازه و کارگاه می ماند.

بنابراین حافظ خطاب به شاه شجاع می گوید :

بیا (یعنی از راه یزد بیا) چرا که پرده اشک رنگین که به مانند پرده گلریز و گلدار می ماند بر درگاه خیالبافی یعنی خانه هفت طبقه چشم خود فرو افکنده ام، یعنی کارخانه فکر و خیال را تعطیل کرده ومنتظرم که تو بیایی و مرا به شیراز برگردانی.

شاعر در بیت پنجم از سر تقصیرات مخالفان بداندیش به شکرانه اینکه شاه از او معذرت خواسته و با او از درِ صلح درآمده می گذرد و در بیت ششم خطاب به شاه می گوید فعلاً به جز خیال شنیدن سخن از دهان تو که شاید از محالات باشد در دل خود آرزویی ندارم و بالاخره در مقطع کلام یکبار دیگر تقاضا و آرزوی رسیدن شاه را از راه کرمان به یزد به صورت ملتمسانه و چنین بازگو می کند که حافظ کُشته و از پا افتاده تو در این شهر غربت است.

اگر می خواهی خونم را حلالت کنم باری یکبار هم شده قدمی بر سر خاک من رنجه کن.

در پایان، حافظ این غزل را به استقبال غزل سعدی سروده که وزن و قافیه آن را برای بیان مطالب خود مشابه و مناسب یافته است

http://t.me/ghonbade_davvar
121 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:18:40 شرح غزل شماره ۳۰۳


وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات
بحر غزل : مجتّث مثمّن مخبون مقصور
*
جمال الدّین عبد الرزاق :

به خوب طالع و فرخنده روز و فرّح فال
بــتافت از افــق شـرع آفـــتاب کـمال
*
سـعــــدی :
جــــزای آنکه نگفتیم شُکر روز وصال
شــب فــراق نخـــفتیم لاجــرم ز خـیال
*
دو سال پس از سپری شدن تبعید حافظ از شیراز و اقامت او در یزد، بالاخره شاه شجاع و تورانشاه هرکدام جداگانه با ارسال نامه و پیغام او را دعوت به بازگشت نمودند.

با وصول این نامه ها، شاعر غزل هایی می سراید که پیش از این، ذکر یکی از آن ها رفت و این غزل یکی دیگر از آن هاست. در این غزل ویژگی هایی به چشم می خورد که جای آن دارد درباره آن سخن گفته شود:

مصراع اول بیت مطلع غزل که به زبان عربی است حاوی نکته یی دقیق است و این نکته دقیق را حافظ با زبان فصیح عربی در یک مصراع گنجانیده است.

در واقع انتخاب زبان عربی و بازگو کردن مطلبی در آن توسط حافظ بدین سبب است که در آن زبان کلماتی بار معنای مفصّلی را می کشند که در زبان فارسی بایستی در چند جمله آن را ادا کرد.

به عنوان مثال به هنگام رعد و برق، چشم انسان آذرخش را از راه بسیار دور در هوا می بیند و در زبان عربی (شِمتُ) از فعل شَیم به معنای (از دور دیدم) است.

حافظ در یک مصراع عربی این موضوع را به ما می فهماند که بوی دوستی، از نسیم شمالی که از راه دور سررسیده بود به مشامم خورد و آذرخش وصال را از دوردست دیدم.

در واقع می خواهد غیرمستقیم خواننده را به این نکته آشنا سازد که پیغام دوستی و برق وصال را به وسیله نامه یی که از راه دور به او رسیده دریافت کرده است و چون خواننده به این نکته پی بُرد، خواهی نخواهی خواهد فهمید که عاقبت، این شاه شجاع و تورانشاه بودند که حرف خود را پس گرفتند و شاعر آزاده را بازخواندند و برنده بازی حافظ است نه آن ها.

مضمون بیت دوم، ازآنجا سرچشمه گرفته که در همان هنگام که حافظ در یزد به سر می بُرد، شاه شجاع سفری به کرمان نموده و چنین شایع شده بود که احتمال بازگشت او از راه یزد و سپس رفتن به شیراز زیاد است.

بدین سبب حافظ به این امید نشسته بود که شاید در رکاب او به شیراز برگردد، لذا در این غزل و در این بیت به ساربان کاروان شاه شجاع می گوید:
ای ساربان خوشخوان اشتران شاه شجاع، در اینجا توقف و منزل کن که از دوری محبوب طاقتم طاق شده است و چون شاعر رفتن از یزد و آزادی خود را مسلّم می داند، همه گله های گذشته را فراموش کرده و در بیت سوم به شکرانه اینکه روز وصال نزدیک شده است از بازگو کردن آن خودداری می کند.

شاعر در بیت چهارم با هنرآفرینی در یک بیت مشهور سخنانی را از سر اشتیاق دیدار شاه شجاع بر زبان می آورد که در شرح آن مقالات زیاد نوشته شده و اساتید فنّ اظهارنظر کرده اند و در اینجا برای روشن شدن برداشت حافظ از معنای کلمه (تحریر) توضیحات زیر به نظر لازم می آید :

۱- هم اکنون در یزد پرده هایی که در زمینه سفید تور نازک آن شاخه های پیچک مانند گل (چهره یی) به صورت مارپیچ و از بالا به پایین پرده نقش بسته و نمایاننده آویزان بودن گل های پیچک از رأس پرده به ناحیه پایین است را پرده گلریز می نامند.
۲- چشم یک خانه است نه هفت خانه بلکه این خانه چشم دارای هفت طبقه است که نام آنها برده شد و مقصود حافظ از هفت خانه چشم در واقع هفت طبقه و فرجه و فضای کاسه چشم است.
۳- فعل کشیدن برای پرده از قدیم تا به امروز رایج است هم اکنون به هنگام ظهر دکّاندارها برای رفتن به مسجد، به جای اینکه دَرِ مغازه خود را ببندند یک پرده جلو دکان به پهنای در مغازه می کشند و دو طرف آن را به چهارچوب طرفین دَرِ مغازه می بندند و این به معنای آن است که پرده کشیده شده یعنی مغازه تعطیل شده است.
۴- سابق براین تنها یک نوع کاغذ سفید موجود بوده و نسّاخ و نویسندگان برای اینکه بر روی آن چیز بنویسند، آن را به محرّر می دادند و کار محرّر این بوده که صفحات کاغذ را به اندازه قطع کتاب در می آورده و بر روی هر صفحه دو جور خط کشی می کرده یکی به صورت کادر مستطیل که نویسنده مطالب کتاب را در داخل آن کادر می نوشته است. اجمالاً به کسی که این شغل را داشته محرّر و به خط کادر صفحه کاغذ که متن را از حاشیه جدا می کرده تحریر می گفته اند و از آنجایی که نوشتن کتاب و نامه با خط ریز و در داخل کاغذ تحریر دارم مرسوم بوده چنینی مشهور ش ده که خط درست نوشتن را مشق کردن و خط ریز نوشتن را تحیرر کردند نامیده اند .
119 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 22:17:59 معنی غزل شماره ۳۰۳


(۱) بوی دوستی به مشامم رسید و آذرخش وصال به چشمم خورد. ای باد شمال بیا که برای رایحه تو جان می دهم.

(۲) ای کسی که برای شتران حبیب، آواز می خوانی بایست و پیاده شو زیرا که من صبر نیکو و بی شکایت و گله ای از شوق جمال زیبای یار ندارم.

(۳) به شکرانه این که روز وصال پرده از چهره خود برگرفت، همان بهتر که داستان شب فراق را از یاد ببریم.

(۴) بیا که پرده اشک خونین، این پرده گُلدار خانه هفت طبقه چشم را بر درگاه این کارگاه خیال بافی فرو افکنده ایم.

(۵) اینک که محبوب سرِ آشتی و پوزش خواهی دارد، می توان از کارشکنی های مخالفین درگذشت.

(۶) در دل من که از غم تو به تنگ آمده خیال دیگری جز فکر دهان تو جای ندارد که امیدوارم هیچکس مانند من گرفتار این خیال محال نباشد.

(۷) در این شهر غُربت حافظ در راه عشق تو از پای درآمد اگر می خواهی خون ما بر تو حلال باشد، یکبار سرخاک ما گذر کن.

http://t.me/ghonbade_davvar
130 viewsاسداله بهبهانی فرد, 19:17
باز کردن / نظر دهید
2022-08-30 09:38:40 ‍ برگی از تقویم تاریخ

۸ شهریور زادروز محمدجواد صحافی

( زاده ۸ شهریور ۱۳۵۹ زنجان ) نویسنده، پژوهشگر، منتقد و کنشگر موسیقی

او در خانواده‌ای اصیل و هنردوست زاده شد و فعالیتش را در حوزه موسیقی از سال ۱۳۸۵ آغاز کرد و در این سالها مقالاتی در روزنامه‌های داخل و خارج در حوزه موسیقی به‌چاپ رساند.
از مهمترین پژوهشهای وی می‌توان به: "بررسی دلایل پسرفت موسیقی مذهبی از صفویه تاکنون در ایران" "بررسی تأثیرات موسیقی در کودک و آسیب‌شناسی آموزش غلط موسیقی به کودکان"  "شارلاتانیزم در موسیقی ایران"   "موسیقی رپ و آسیب شناسی علل گرایش جوانان به این نوع موسیقی"  "بررسی دلایل عدم ماندگاری آثار موسیقی در سالهای اخیر"  "نگاهی به‌سیر تحویل آموزش موسیقی در کشور"  " نگاهی به روند آموزش موسیقی در ایران و تاثیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در ارتقای سطح فرهنگی جامعه" و بسیاری دیگر از جمله گفتگو با هنرمندان فعال در حوزه موسیقی اشاره کرد.
مقالات وی تاکنون برنده جوایز متعددی نیز شده است و پژوهش او در زمینه آسیب شناسی آموزش موسیقیِ کودک، توسط آکادمی DNW اتریش، مرکز بین‌المللی توسعه پایدار علوم جهان اسلام (ISCD) و همچنین همایش علمی پژوهشی علوم تربیتی و روانشناسی، آسیب‌های اجتماعی و فرهنگی ایران به‌عنوان مقاله پذیرفته انتخاب شد.
همچنین مقالاتش در دو دوره متوالی فستیوال بین‌المللی موسیقی معاصر ایران برگزیده و در سه دوره از جشنواره نویسندگان موسیقی کشور موفق به‌کسب مقامهای برتر شد.
او در سال ۱۳۹۸ به‌دلیل نگارش مقاله‌ای در ماهنامه هنر موسیقی، که به بررسی سیمای مشکاتیان در رسانه‌ها می‌پرداخت، برنده مقاله برگزیده سی و پنجمین جشنواره موسیقی فجر شد.
وی در سالهای ۹۵-۹۶ در مقام عضو و دبیر کارگروه موسیقی استان زنجان منصوب و سپس به عضویت شورای شعر و ترانه منصوب شد.
به اعتقاد وی رشد هنر موسیقی، در گرو توجه مقوله نقد و نقد پذیری هنرمندان و فعالان این حوزه است و تا زمانی که روحیه نقد پذیری در میان فعالان هنر افزایش نیابد، موسیقی ایرانی، حال و روز خوبی نخواهد داشت.
او همچنین معتقد است با وجود ممنوعیت های فراوانی که گریبان موسیقی را گرفته و اجازه فعالیت آزادانه را از اهالی موسیقی سلب کرده است، فعالان راستین و دلسوزان موسیقی میبایست در نقد زشتی‌های این هنر و افرادی که با سوء‌استفاده از جهل توده، در پی انتفاع مالی و شهرت هستند کوتاهی نکرده و تمام همت خود را برای از بین بردن شارلاتانیزم هنری، بکار بندند.
او در حال حاضر مشغول تحقیق و پژوهش بر روی آثار برتر موسیقی پس از انقلاب و همچنین درحال تالیف کتابی با محوریت تاثیر کلام در موسیقی ایران است و مقالاتی را نیز در ارتباط با موضوعات مطروحه به‌چاپ رسانده است.
با وجود آنکه فعالیت در حوزه پژوهش و نقد موسیقی دشواری های خود را دارد و فعالان این حوزه نیز، آنچنان که باید قدر نمی‌بینند، اما محمد جواد صحافی با وجود بی‌مهری‌های بسیار از جانب اهالی هنر، توانسته است با فعالیت مستمر در این حوزه، و نگارش نزدیک به ۴۰۰ مقاله، یادداشت، نقد و آسیب شناسی اجتماعی هنر، کارنامه موفقی برای خود ثبت کند.
او برای درک بهتر و آسیب شناسی عمیق رابطه هنر با توده مردم، در حال تحصیل در حوزه جامعه‌شناسی است.

‎ @bargi_az_tarikh

#برگی_از_تقویم_تاریخ

71 viewsاسداله بهبهانی فرد, 06:38
باز کردن / نظر دهید