2022-08-15 22:00:53
ولی من هیچوقت اولین صبحی که تو رو از دست داده بودمو یادم نمیره.
هنوز دقیقا یادمه وقتی لش بی جون خودمو میخواستم ببرم زیر دوش انگشت کوچیکه پامو گذاشتم لای در حموم و اصن دردم نگرفت.
بازم کف دست چپم سیاه شده بود
دو تا انگشتای بیرونی دست راستمو حس نمیکردم.
یادمه چجوری زیر دوش یه دل سیر گریه کردم.
چقد بدجوری حالم بد بود و خدا خدا میکردم یه زنگ بزنی.
اومدم با همون حوله خیس کف سالن پخش شدم و چشمامو بستم تا شصت شمردم که زنگ میزنی ولی نزدی.
چقد حالم بد بود که نیپنده با دوتا قلب بنفشو پاک میکردم و جاش یه استیکره قلب شکسته میذاشتم جاش.
من واقعا وقت هایی که کنارت بودم در ستایش تو میبوسیدمت.
نه از رو هوس
من
در
ستایش
نگاه
تو
میبوسیدمت
چندبار بخونش
و بعد از ترک شدن چه شعرهایی که در توحیدت روی لبم
توی ذهنم
خاموش شد شاید برای همیشه.
مدام هیث لجر توم داد میکشه تو حاضری واسه من بمیری؟!
نه این کافی نیست، قول بده بخاطر من زندگی کنی.
و بعد از اون من تبدیل شدم به مردی که ابدا ضربانی از نگاه کسی در قلبش جوانه نزد.
سرود غم انگیزی بود، مثل بیت نصفه کار یه شاعر خوشحال گیر بودم لابلای حس اضطرابه یعنی الان کجایی تو!
گاهی وقتا اونه که نمیفهمه اما این تویی که تقاص پس میدی.
تلخه نه؟
تلخ بود که تو نمیفهمیدی اما من بودم که تقاص پس میدم
واقعا تقاص همه چیو من تنهایی پس دادم.
و همیشه صبح های بدون تو و بدون هیچکس دیگه ای ادامه پیدا کرد.
ادامه داده شد حسرت صبح بخیر گفتن و عزیزم من رسیدم شرکت.
هنوزم تو فکر تو یادم میره چراغای ماشینو خاموش کنم.
هنوزم وقتی دیگه تحمل این نقابمو ندارم میرم بام.
مسخرست اما میرم اونجا
همه حال بد و خوبمو اونجا چال میکنم.
نمیشمرم روزارو
نمیشمرم چقد تا تولدت مونده
نمیشمرم چند روز ندیدمت
حالم خوبه اما تو باور نکن
#حامد_رجب_پور
@hamedrajabpour1
299 viewsedited 19:00