Get Mystery Box with random crypto!

کافه هنر

لوگوی کانال تلگرام honar7modiran — کافه هنر ک
لوگوی کانال تلگرام honar7modiran — کافه هنر
آدرس کانال: @honar7modiran
دسته بندی ها: هنر , عکس و عکس
زبان: فارسی
مشترکین: 48.11K
توضیحات از کانال

ادمین، درخواست تبلیغات و فیلم :
@g_rahimimanesh
@cafe_honar_ads : تعرفه تبلیغات
آدرس فیلم های ارائه شده: @List_Adres
🎞️ سفارش و درخواست فیلم پذیرفته می شود.
اینستاگرام : instagram.com/_u/honar7modiran

Ratings & Reviews

1.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

2


آخرین پیام ها 12

2023-03-26 09:30:47
۴/٩

سکانس شفای هیو



How Green Was My Valley 1941

Join @honar7modiran
1.5K viewsedited  06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-25 17:30:26
--کشیش: چرا فکر می‌کنی که ما توی کلیسا در مورد چیزهای بی‌ارزش صحبت می‌کنیم؟

--چون شما خودتون رو به عنوان چوپان گله -ما- جا زدید. و به گوسفنداتون اجازه می‌دید که در فقر و فلاکت زندگی کنند. و اگه اونها بخوان تلاش کنن که خودشون رو نجات بدن، با گفتن این که «این رنجیه از طرف خدا» آرومشون می‌کنید. گوسفند به تمام معنا! آیا ما گوسفندیم که جمع بشیم تا صاحبامون پشم‌های ما رو بزنن؟ من اینطور یاد گرفتم که انسان تصویری از خداست، نه یک گوسفند!

How Green Was My Valley | 1941

Join @honar7modiran
2.2K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-25 09:30:52 ​‌‌درباره ی "چه سر سبز بود دره ی من" هر چه بگوییم از هنرِ قضیه کم نمی شود. از این جهت که این فیلم، علیرغم اینکه "تهِ" هنر است، هیچ چیز نامعمول و ناهنجاری در فرم و کیفیت بیانی ندارد. دقیقاً آنچه که به وفور در فیلم های نوگرایانه ی امروزی دیده می شود.
فیلمسازی که صلابت و قدرت دوربین فورد را نفهمیده باشد و پروسه ی گذار زبانی در نمودار تالیفی اش به وقوع نپیوسته باشد، سعی می کند با لرزاندن بی جهت دوربین روی دست، نقطه نظر ترس و اضطراب بیافریند در حالی که فورد بدون هرگونه اضافه ی تکنیکی، آن چنان ما را درگیر قصه اش می کند که دیدنش برای چندمین بار، باز هم جذاب است. حتی برای منِ بی حوصله ( در قبال فیلم ها) حسابش با بقیه فیلم ها فرق می کند.
سادگی این فیلم به طوری است که هر کس به کلاس فیلمسازی رفته باشد، آنچه در این فیلم است را در همان ترم اول دوم را فرا می گیرد. البته مقصودم از این حرف ابداً این نیست که ساختن " چه سر سبز بود دره ی من" آسان است. بلکه اتفاقاً میخواهم بگویم که چقدر کار دشواری است. تصور کنید می خواهید کوه نوردی کنید و همه چیز را به عنوان ابزار با خود می برید. اما وقتی نگاهی به آن بالا می اندازید و می بینید که فرد دیگری با ابزاری به مراتب محدودتر به قله رسیده است، از آن بالا نگاه می کنید و از خود می پرسید: چگونه کسی می تواند با این ابزار ساده به آن بالا برسد؟ شما می دانید "چه" اتفاقی افتاده است ولی درست نمی دانید "چگونه".
ما درباره ی " چه سر سبز بود دره ی من"، به درستی می توانیم بفهمیم که در هر سکانس، جان فورد با چه تبحر و مهارتِ خاصی، تکنیک ها را پیاده می کند ولی اینکه در نهایت همین تکنیک های ساده و ابتدایی، می شود "تهِ"  هنر و " تهِ" سینما، فقط از معدود کارگردان هایی در تاریخ سینما بر می آید که قطعاً بهترینشان فورد است. هاوکس، کاپرا و ارنست لوبیچ هم همینطور.

فیلم با پیچیده شدن یک کتاب_ که انگار کتاب خاطرات است، داخل بقچه بسته می شود تا با " هیو" از این دره برود. کسی دارد از "اکنون" با ما سخن می گوید و ما را به "گذشته" پرتاب می کند. دوربین پَن شات کرده و وارد قاب پنجره می شود و فضای این دره ی مُضمَحل را به یک کانسِپتِ بصری تبدیل می کند. و بعد با یک دیزالو به دره ی گذشته می رویم. موسیقی اوج می گیرد و هیو با آن لحن حسرت بار و نوستالُژیک شروع می کند به بازگویی خاطرات خود و در کنار موتیف نریشن، دوربینِ فورد در یک راویِ ناظر _ که POV نیست قصه ی هیو را برای ما می نمایاند.
فورد همه چیز را در طی چند دقیقه ی کوتاه در راستای معرفی و سمپاتیک کردن شخصیت ها و روابط میان آنان و تناسبات و جایگاه های تعریف شده، برای ما دراماتوریزه می کند. از همان قابِ دو نَفَرِه ی پدر و پسری و بعد صَحنه ی گرفتن دستمزد روزانه، نماهای اِکستریم لانگ شات از بازگشت کارگران به خانه و معرفی آداب و رسوم رایج در دره، جملگی در حال دراماتوریزه کردن سوژه در فرم می باشد. در همان سکانس می بینید که برادران در حالی که دارند خودشان را می شویند، با هم شوخی می کنند و خواهر خانواده که فعال است و یک سطل آب را به دستشان می دهد و یک حوله روی دوش یکی از آنها می اندازد و بعد یک سطل آب را می برد، دوربین با او حرکت می کند تا به پدر می رسد و در اینجا خواهر از قاب خارج می شود و هیو وارد می شود و به پدر، پیپش را می دهد. منطق این خُرده حرکت دوربین در میزانسن جمعی، این است که در اینجا مضمون چند ثانیه به انفعال رسیده بود. پس کارگردان بدون اینکه کات بزند، با خواهر حرکت می کند تا به اکتِ بعدی برسد. چون اساساً در درام پردازی کلاسیک، سوژه نباید بیشتر از چند ثانیه به انفعال برسد و این امر خود، مستلزم آن است که فیلم دارای یک قصه ی پر فراز و فرود و پر حرکت باشد تا سوژه به انفعال نرسد و چَرخِ دِرام از حَرکت نایستد. در سینمای کلاسیک ، گُزاره های ابژکتیو به دلیل تغییر مداوم سوژه، متعدد و کوتاه هستند. بر خلاف سینمای مُدرن که به لحاظ مَضمونی در قیاس با سینمایِ جان فوردی، پر است از گریزگاه های زائد و مُنفَعِل و دائماً سوژه در ساحت روایت، به تساکن می رسد و با همین منطق است که دوربینِ مثلاً آنتونیونی چندین دقیقه در یک برداشت از سوژه ای به سوژه ی دیگر می پرد. دیگر بدین خاطر است که در این مدل، بر خلاف سینمای کلاسیک، اکت ها و کنش ها، جزویی از میزانسن است ، حال آنکه همین اکت ها و میمیک و کنش ها، محور میزانسن های جان فورد محسوب می گردند.
#سجاد_اسماعیل_پور
How Green Was My Valley | 1941
Join @honar7modiran
796 views06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-24 17:30:57
_کشیش: اتحادیه جای آدمای عوضیه، برات آخر و عاقبت خوشی نداره!
_لانتو: به هر حال، بهتر از اینه که برم کلیسا و یه مشت چرند به هم ببافم!

_لانتو خطاب به کشیش: شما خودتونو به اصطلاح شبان گله تلقی می کنین، با این حال می ذارین گوسفنداتون تو فقر و کثافت زندگی کنن و اگه بخوان صداشون علیه این وضع بلند کنن، یه جوری ساکتشون می کنین، بهشون می گین بدبختی اونا خواست خداست.
How Green Was My Valley | 1941

Join @honar7modiran
552 views14:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-24 09:30:27
#دیالوگ_سکانس از فیلم دره من چه سرسبز بود

"انسان سیمایی‌ست از خدا، نه گوسفند!"

جلال مقامی - ایرج رضایی


How Green Was My Valley | 1941

Join @honar7modiran
1.3K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 17:30:35
چرا ما که مثلا انسان هستیم و اشرف مخلوقاتیم و خدا به شکل خودش خلقمان کرده است و روحش را توی قالبمان دمیده است، از همان اولین دوره ای که تمدن را شروع کردیم، خدا و پیغمبرمان، و کدخدا و حاکم و پادشاهمان، همه باید به”چوپان“ تشبیه بشوند و خودمان به” گوسفند“!
اگر قرار بود که” گله“ باشیم که، خوب در گوشه ای از بهشت روی زمین دم نمی انداختیم و مثل بقیه جانورها گله ای زندگی می کردیم!
تازه همه آنهایی که از آن اول تا حالا، هر وقت به مناسبتی ما را به گوسفند تشبیه کرده اند و خودشان را به چوپان، که یعنی حافظ جان ما و ضامن سعادت ما هستند، فقط”صورت ظاهر“چوپان را دیده اند و”صورت باطن“آن را نادیده گرفته اند.
| How Green Was My Valley 1941

Join @honar7modiran
1.9K views14:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 16:30:40
‌ ‌ دوست داری
فیلم‌سازی
کارگردانی
تدوین
فیلم‌برداری
فیلم‌نامه‌نویسی
بازیگری
نقد و تحلیل فیلم
عکاسی و...
را از مبتدی تا حرفه‌ای یاد بگیرید این کانال‌رو از دست ندید ‌ ‌ ‌ ‌

https://t.me/+SXOgnDJ2UJqzjBqI
1.8K views13:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-23 09:30:50نکاتی پیرامون فیلم دره من چه سرسبز بود

جان فورد اغلب از این فیلم به عنوان اثر محبوب خودش یاد کرده است.

رودی مک داول پس از اینکه تنها دو هفته در ایالات متحده حضور داشت توانست یکی از بازیگران فیلم شود.

آنا لی در میانه های فیلمبرداری « چه سرسبز بود دره من» متوجه شد که باردار است اما به دلیل نگرانی از اینکه جان فورد پس از فهمیدن این ماجرا نقش را از او بگیرد، بارداری اش را مخفی کرد.

قرار بود ویلیام وایلر فیلم را در لوکشینی در کشور ولز بسازد و بازیگرانش هم لارنس اولیویر، کاترین هپبورن و تایرون پاور باشد اما این اتفاق رخ نداد.

جان فورد طبق عادت هر برداشت را سه بار تکرار می کرد.

Darryl F. Zanuck
دوست داشت «چه سرسبز بود دره من» فیلم حماسی ۴ ساعته باشد تا بتواند با «بر باد رفته» رقابت کند.

فیلم به دلیل اینکه رنگ گل های جنوب کالیفرنیا شباهتی به گل های ولزی نداشت، به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شد!

آخرین بازمانده فیلم «چه سرسبز بود دره من» مائورین اوهارا بود که در سال 2015 در ٩۵ سالگی درگذشت. وی در زمان بازی در این فیلم ١٩ ساله بود.

حق اقتباس رمان برای تبدیل شدن به فیلم به مبلغ 300 هزار دلار واگذار شد.

جان فورد از فیلمنامه فیلیپ دون به عنوان یک فیلمامه تقریباً بی نقص یاد کرده بود.

«چه سبرسبز بود دره من» پرفروش ترین فیلم کمپانی فاکس در سال 1941 بود.

با ١٠ نامزدی اسکار، این فیلم بیشترین نامزدی را در مراسم اسکار آن سال داشت.

این اثر در لیست «1001 فیلمی که باید قبل از مرگ ببینید» نوشته استیون اشنایدر قرار دارد.

«چه سر سبز بود دره من» تنها فیلم جان فورد است که توانسته اسکار بهترین فیلم سال را دریافت کند.

#نازنین_آفاق
| How Green Was My Valley 1941
Join @honar7modiran
2.1K views06:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 20:30:56
دلم گرفته‌است
دلم گرفته‌است

به ایوان می‌روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده‌ی شب می‌کشم
چراغ‌های رابطه تاریک‌اند
چراغ‌های رابطه تاریک‌اند

#فروغ_فرخزاد

How Green Was My Valley | 1941

Join @honar7modiran
2.7K views17:30
باز کردن / نظر دهید
2023-03-22 16:30:39 تصویری که جان فورد از روابط میان آدم ها (به ویژه نوع رابطه ی پدری سنتی با پسرانش و نیز نگرش سنتی او به شغل و قوانین کاری اش) بی نهایت زیباست.
جان فورد در ترسیم کردن احساسات فرد و تعلق خاطرش به محل زندگی، خانواده وکار، فوق العاده عمل می کند. یکی از صحنه های زیبای فیلم همان زمان است که پسران خانواده علیه قوانین معدن طغیان می کنند و پدر سنتی با مصلحت اندیشی و روشی محافظه کارانه سعی در آرام کردن آن ها دارد.
‍ در سراسر فیلم نقد تند و تیزی هم به نماینده‌ی دین در فیلم یعنی کلیسا وجود دارد و با قرار دادن پدر روحانی در موقعیت‌هایی مانند عاشق شدن و جشن‌های مردمی (که برای یک کشیش غیرقابل بخشش به شمار میرفت) در نگاه عمیق تمدنی که دارد عنصر دین در کنار مردم و برای مردم برای رسیدن به آرمان‌ها را تجویز می‌کند و در مقابل دین‌داری عبوسانه‌ی بی‌مغز قرار می‌گیرد.
فورد با بیان آیینی نوستالژی در دل روابط اخلاقی و ارزشمند انسانی با محوریت یک خانواده نه تنها دچار واپسگرایی و تزریق حس افسوس ناشی از نوستالژی نشده، بلکه توانسته احساسی‌ترین فیلمش را تبدیل به یک شاخص انسانی و اجتماعی کند تا ما هر بار با دیدنش درکنار ارزش‌های والای انسانی قرار بگیریم و با این اندوخته رو به آینده پیش رویم.
How Green Was My Valley | 1941
Join @honar7modiran
2.9K views13:30
باز کردن / نظر دهید