2021-04-24 15:39:12
.گرگ ها را به زندگی خود دعوت کنید و با آن ها برقصید !
در سال 1995 مجموعه اتفاقات عجیبی در پارک های یلواستون آمریکا رخ داد .
مسئولان پارک 14 گرگ را به مجموعه حیوانات پارک اضافه کردند ، همین !
و این سرآغاز یک طوفان بود . لابد فکر می کنید که آن ها به قتل و غارت پرداختند . اما صبر کنید . هفتاد سال بود که سر و کله گرگها در آنجا پیدا نشده بود و به همین دلیل هم تعداد گوزنها به شدت اضافه شده بود ؛ چون هیچ موجودی آنها را شکار نمیکرد .
آنها با چریدن خود ، تقریبا پوشش گیاهی را کم و نابود کرده بودند . ولی به محض این که سر و کله گرگها پیدا شد ، تعدادی از گوزنها را کشتند ؛ اما این موضوع خیلی مهم نبود . گرگ ها به طرز قابل ملاحظهای رفتار گوزنها را تغییر دادند . گوزنها از جاهای مشخصی در پارک دوری میکردند . جاهایی که خیلی راحت در آن گیر میافتند به خصوص درهها .
بلافاصله این مناطق احیا شدند . در بعضی نواحی ارتفاع درختها تنها در عرض 6 سال 5 برابر شد . درههای بایر به سرعت به جنگلهای سپیدار ، بید و صنوبر تبدیل شدند . حشرات آمدند و با این اتفاق پرندگان شروع به مهاجرت به این جنگلها کردند . تعداد پرندگان آوازخوان و مهاجر زیاد شد و به جمعیت سگهای آبی هم اضافه شد ؛ چون سگهای آبی دوست دارند درخت بخورند .
سگهای آبی هم مثل گرگها ، مهندسان اکوسیستم هستند . آنها برای گونههای دیگر جانوری ماوای امنی ایجاد میکنند و سدهایی که بر روی رودخانه ها میسازند برای سمور آبی ، همستر ، مرغابی ، ماهی ، خزندگان و دوزیستان ؛ محلی برای زندگی ایجاد میکنند .
گرگها ، گرگهای صحرایی را کشتند و در نتیجه تعداد خرگوشها و موشها اضافه شد . این اتفاق تعداد شاهینها ، راسوها ، روباهها و گورکنها را زیاد کرد .
عقابها پایین آمدند تا از پسماندهایی که گرگها بر جا گذاشته بودند ؛ بخورند . خرسها هم از این سفره نصیب بردند و جمعیتشان زیاد شد .
بخشی از علّتش هم این بود که در بیشههای تازه ، تمشکهای بیشتری وجود داشت و خرسها با شکار کرّه گوزنها تاثیر گرگها را بیشتر کردند .
ولی ماجرا این جا خیلی جالب میشود . گرگها رودخانهها را تغییر دادند . با رویش دوباره گیاهان و درختان ، فرسایش خاک کمتر شد . مجاری رودخانهها باریکتر شد . آبگیرها و شیارهای بیشتری ایجاد شد . تمامی این اتفاقات برای زیست بوم بسیار مفید بود . رودخانهها به خاطر گرگها تغییر کردند و علّتش هم این بود که جنگلهای جدید کناره رودخانهها را حفظ کرد و مانع از نابودی سریع آنها شد و در نتیجه مسیر رودخانهها ثبات بیشتری پیدا کرد پس با بیرون راندن گوزنها از بعضی مناطق و احیای پوشش گیاهی در مناطق درّهای فرسایش خاک کمتر شد چون پوشش گیاهی باعث تثبیت خاک میشد و به این ترتیب برخلاف تعداد کم گرگها نه تنها اکوسیستم منطقه "یلواستون" که منطقه بسیار بزرگی است ، تغییر کرد بلکه جغرافیای فیزیکی آن هم تغییر کرد .
و اما
همه ما فکر می کنیم که اتقاقات بزرگ ناشی از تغییرات و تلاش های بزرگ است . اما نکته اینجاست که در دانش پویایی شناسی سیستم ها ( یا همان سیستم داینامیکس ) ، نقاطی وجود دارند که به آن ها نقاط اهرمی گفته می شوند . تغییرات کوچک در این نقاط اهرمی منجر به تغییرات بزرگ می شود . صرفا برای تقریب به ذهن بگذارید مثال بزنم . رولزرویس موتور هواپیما تولید می کرد . در فروش آن مشکل داشت . با یک تغییر و تاثیر بر نقطه اهرمی به فروش موفقیت آمیز دست یافت : به جای آن که موتور هواپیما را بفروشد که همه تا آن موقع این کار را می کردند تصمیم متفاوتی گرفت : آن ها موتور هواپیما را اجاره می دهند و تمام خدمات تعمیر و نگهداری را برعهده میگیرند و بر اساس میزان ساعت پرواز به موتورها رسیدگی میکنند . این تغییر در «نقطه اهرمی» باعث شده تا شرکتهای هواپیمایی نه متحمل هزینه های سنگین خرید اولیه شوند و نه متحمل هزینههای سنگین تعمیر و نگهداری و رولز رویس نیز جریان درآمدی مناسبی برای خود به صورت یکنواخت ایجاد کند .
همین تغییر ساده منجر به تحول کسب وکار شد .
بنابراین
1- به این بیاندیشیم که نقاط اهرمی زندگی من ، کسب و کار من ، کشور من چیست؟ و من چگونه می توانم این نقاط را دستخوش تغییرات محدود کنم تا این تغییرات محدود سرآغاز تغییرات اساسی شود؟ به عبارتی گوزن ها و گرگ های زندگی من کدامند؟
2-درک کنیم که خیلی از تغییراتی که در زندگی ما رخ می دهد ( ورود گرگ ها به زندگی ، کسب وکار و کشور ) ممکن است در گام اول تلخ و ناگوار باشد اما این تغییرات سرآغاز یک سلسله تغییرات خوب و دوست داشتنی است .
از خداوند بخواهیم که حتی اگر ما در گام اول خوشمان نیاید ، گرگ ها را وارد زندگی ما کند ...
@honarzvm
114 views12:39