Get Mystery Box with random crypto!

جامعه‌شناسی

لوگوی کانال تلگرام iransociology — جامعه‌شناسی ج
لوگوی کانال تلگرام iransociology — جامعه‌شناسی
آدرس کانال: @iransociology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 41.22K
توضیحات از کانال

🌎جامعه شناسى مطالعه علمى زندگى بشر است.
💢 جستارهایی در:
- جامعه شناسی
- روانشناسی
- اقتصاد
- فلسفه
- ادبیات
- سینما
📞 تماس و تبلیغ:
@irsociology
بزرگترین مرجع علوم‌انسانی کشور

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 55

2021-12-30 22:24:35
هر کسی ﺩﺭ ﻋﻤﻖ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﻗﺒﺮﺳﺘﺎﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ دفن ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺴﺎﻧﯽﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ...

| رومن رولان |


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
974 viewsedited  19:24
باز کردن / نظر دهید
2021-12-30 12:30:00 ‍ استراتژی جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر

در بسیاری از مجامع بین‌المللی، ورزش ثابت کرده که عامل مهمی برای توسعه پایدار اجتماعی در همه ابعاد است. از این منظر، دولت قطر سهم فزاینده ورزش در تحقق توسعه و صلح را در ارتقای تساهل و احترام ملت‌ها و سهمی که در توانمندسازی زنان و جوانان، افراد و جوامع گوناگون ایفا میکند را به رسمیت شناخته است. قطر با استفاده از این پتانسیل فوق العاده ورزش، روز ملی ورزش را در تقویم ملی خود تعیین کرده که در آن همه اعضای جامعه با یکدیگر تعامل دارند. جام جهانی فوتبال که قرار است از ۲۱ نوامبر تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲ در قطر برگزار شود، یکی از مهم‌ترین مشارکت‌های بین‌المللی و یکی از مهم‌ترین موتورهای توسعه پایدار قطر محسوب می‌شود. این رویداد بین المللی ارزش بالایی برای اقتصاد و دیپلماسی عمومی قطر خواهد داشت و فرصتی حیاتی برای کشور و حتی منطقه بشمار می‌رود. زیرا دولت قطر می‌تواند از طریق جام جهانی ۲۰۲۲ ارتباط نزدیکی با میلیون‌ها نفر در سراسر جهان که در این رویداد بزرگ شرکت خواهند کرد یا میلیاردها نفر که از دور شاهد آن خواهند بود، برقرار نماید.

دولت قطر اعلام کرده که این رویداد را فرصتی برای به نمایش گذاشتن هویت عربی و فرهنگ ملی خود، به منظور ایجاد پل‌های فرهنگ و صلح و ترویج مدارا، احترام و تفاهم بین تمدن‌ها قرار خواهد داد. این رویداد تاثیر بسزایی در توسعه صنعت گردشگری، توسعه اقتصادی، مهمان نوازی قطری و تعامل با شرکت کنندگان از سراسر جهان خواهد بود. چشم‌انداز دولت قطر برای جام جهانی ۲۰۲۲ این است که از قدرت فوتبال برای باز کردن درهای دنیایی از تجربیات شگفت انگیز استفاده کند. این مستلزم نشان دادن هویت قطر از طریق جام جهانی است که مردم را در جشن مشترک فوتبال، درک بین فرهنگی و فرصت‌های جدید برای رشد و توسعه به هم متصل کند. قطر در تلاش است با برنامه‌ریزی و اجرای طرح‌های مختلف، این ایده را که نسل‌های آینده باید سیاره مشترک زمین را مکانی سبزتر، عادلانه تر، عاری از تبعیض و مملو از صلح و دوستی تبدیل کنند، در این رویداد به نمایش بگذارد. همچنین در مارس ۲۰۲۱، کمیته المپیک قطر تمایل خود را برای انجام بازنگری کلی در قوانین به منظور یکسان سازی جنسیتی در ورزش قطر، با ایجاد مسیرهای روشن برای زنان و اعطای حق مدیریت‌های کلان به زنان اعلام نمود. چارچوب پایدار قطر برای جام جهانی بر اساس پنج رکن اصلی سازماندهی شده‌اند: انسانی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و حکومت. این مولفه‌ها در راستای چشم‌انداز ملی قطر ۲۰۳۰ است، که به شرح زیر می‌باشد:

- اقتصادی: توسعه اقتصادی قطر را تسریع بخشد
- حکومت: نمونه‌ای از حکمرانی خوب و شیوه‌های تجاری اخلاقی ارائه دهد
- انسان: توسعه سرمایه انسانی و حفظ حقوق کارگران را اجرا نماید
- اجتماعی: ارائه و تجربه مسابقات فراگیر جهانی
- زیست محیط: ارائه راه حل‌های زیست محیطی نوآورانه

Source: Qatar Government, Voluntary National Review 2021, Report on the implementation of the 2030 Agenda for Sustainable Development



جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
1.3K views09:30
باز کردن / نظر دهید
2021-12-30 11:30:00
درود
پیرو استقبال و پیگیری‌های علاقمندان پارادایم تفسیری و جامعه‌شناسی نظری، آغاز ثبت نامِ دوره جدید کلاس‌های آموزشِ غیرحضوری استاد ح.ا.تنهایی اعلام می‌گردد.
دستگاه نظری مکس وبر

لازم به ذکر است که
- این دوره ۶ ساعت و یک روز در هفته(دوشنبه) و هفته ای یک جلسه برگزار می‌شود.
آغاز دوره «دستگاه نظری مکس وبر» دوشنبه ۱۳ دی ماه ١۴٠٠
- کلاس‌ها به صورت ویدئوکنفرانس و با نرم افزار zoom خواهد بود.
- فایل صوتی هر کلاس پس از پایان هر جلسه در گروه تشکیل شده به اشتراک گذاشته می‌شود.
- هزینه‌ی دوره ۲۵۰هزار تومان می باشد.
- جهت مشاوره و ثبت‌نام، با ادمین درسگفتارها،جناب آقای مجید خلیلی،از طریق تلگرام با شماره 09213751209 و یا لینک تلگرامی
@responsiveness
در ارتباط باشید.

@hatanhai
425 views08:30
باز کردن / نظر دهید
2021-12-29 17:52:00 هر ساله بیش از 1/8 میلیارد نفر در جهان، هزینه حكمرانی بد را به صورت پرداخت رشوه به مقامات دولتی می‌پردازند. چنین شرایطی به این دلیل پدید آمده كه حكمرانی بد بسیار شایع‌تر از حكمرانی خوب است و فساد، یكی از علت‌های اصلی آن محسوب می‌شود. این پدیده در بسیاری از كشورهای در حال توسعه، كیفیت خدمات اجتماعی از قبیل بهداشت و آموزش را كاهش و نهادهای مجری قانون همچون نیروی پلیس را تحت تأثیر قرار داده است. در كشورهای مبتلا به حكمرانی بد، زمانی كه مقامات دولتی، خدمات مورد تقاضای مردم را براساس ضوابط ارائه ندهند، آنها به روابط متوسل شده و یا به پرداخت رشوه دست می‌زنند تا بتوانند خدمات مورد نیازشان را دریافت كنند اما در کشورهای برخوردار از حكمرانی خوب، شهروندان می‌توانند به صورتی طبیعی آنچه را كه از حكومت نیاز دارند از طریق فرآیندهای اداری دریافت کنند. گاهی فساد به شكل نقض هنجارهای غیررسمی پدیدار می‌شود. در بیشتر كشورها، سیاستمدارانِ فریبكاری هستند كه برای كسب آرای مردم در انتخابات، شعارهایی می‌دهند كه پس از كسب قدرت، درست خلاف آنها عمل می‌كنند. سازمان‌های بزرگی نیز وجود دارند كه برای فرار مالیاتی یا كسب سودهای سرشار در قراردادهای كلان مربوط به خرید تجهیزات نظامی یا اجرای پروژه‌های زیرساختی عظیم، از منافذ قانونی موجود سوءاستفاده می‌كنند. داده‌های این کتاب، منحصر به فرد هستند چرا که اطلاعات آن، حاصل یک پیمایش است که با روش نمونه‌گیری، نظرات بیش از 175 هزار نفر را در 125 كشور دنیا از آفریقا، آسیا، خاورمیانه، اروپا و آمریكای شمالی و جنوبی گردآوری و تحلیل می‌کند.


حکمرانی بد و فساد
نویسنده: ریچارد رُز و گرین پیفر
مترجم: هدایت کارگرشورکی، سعید عطار
انتشارات روزنه, چاپ اول1400 - 315ص
قیمت: 84500 تومان

لینک کتاب

#معرفی_کتاب #هرروز_یک_کتاب

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
2.5K views14:52
باز کردن / نظر دهید
2021-12-29 13:22:34 آنان را ر‌ها کنید تا آهسته‌و‌پیوسته روند

#فردین_علیخواه

در پیاده‌راه به مردی نگاه می‌کنم که دست فرزندش را گرفته و با او به سمت سوپر مارکت، که کمی جلوتر است حرکت می‌کند. او با فرزندش درباره خوراکی حرف می‌زند. آنچه توجه‌ام را بیشتر جلب کرده تفاوت گام‌های پدر با فرزند خردسالش است. هر چند لحن و شیوۀ حرف زدن پدر کودکانه به نظر می‌رسد ولی گام‌هایش را با خردسال هماهنگ نمی‌کند. در نتیجه کودک با مشقت فراوان گام برمی دارد، گاهی کج می‌شود و نمی‌تواند تعادل خودش را حفظ کند. پدر توجهی به رنج کودک ندارد. غفلت پدر پیامد نگران‌کننده‌ای دارد، چرا که باعث می‌شود تا کودک نتواند جهان پیرامونش را ببیند و کشف کند. تنها دغدغه او زمین نخوردن است.

آنچه گفتم تصویری کوتاه از زندگی روزمره بود ولی قصد دارم آنرا برای موضوع اصلی این نوشته استفاده کنم. کارل اونوره در سال 2009 کتاب پرفروش «تحت فشار: نجات فرزندان‌مان از فرهنگ والدگری افراطی»(1) را نوشت. او در این کتاب با طرح این سؤال ساده که« چرا بزرگتر‌ها(والدین به زبان کودکان) باید همه چیز را در دست بگیرند؟ » به نقد سبکی از والدگری می‌پردازد و به برنامه‌ها، جدول فعالیت‌ها، و ساعات فعالیت‌های مختلفی اشاره می‌کند که والدین امروزی از سر دلسوزی، و با انگیزۀ تأمین آینده‌ای مطلوب برای فرزندان خود تدارک می‌بینند. اعتقاد اونوره بر این است که تعریفِ برنامه پشت برنامه که ویژگی آن سرعت و شتاب است باعث می‌شود تا کودکان امروزی نتوانند با آرامش و آسودگی خاطر با جهان پیرامون‌شان مواجه شوند. ردیف کردن فعالیت‌های مختلف برای فرزندان، تأکید بر سرعت انجام کار‌ها و گرفتن آرامش و درنگ از آنان مهم‌ترین نقدی است که اونوره با عنوان« والدگری افراطی» به آن می‌پردازد و معتقد است که این وضعیت فرصتِ ارزشمند کشف را از کودکان امروزی میرباید.

کتاب یادشده در راستای ایده اصلی او قرار دارد که طی این سال‌ها همواره آنرا مطرح کرده است، یعنی ترویج و اشاعۀ ارزشِ اجتماعیِ «آهسته و پیوسته رفتن». جنبشی که از آهستگی، درنگ، آرامش و ملایمت در زندگی یا زندگی توأم با آهستگی(2) حمایت می‌کند. این ایده در مقابل ارزش‌هایی مانند شتاب، سرعت، فوری فوتی، عجله، تند و سریع‌السیر بیان می‌شود که از از ابتدای قرن بیستم عرصه‌های مختلف زندگی را به تسخیر خود درآورده‌اند. این جنبش برای مثال به جای فرهنگ «فَست فود» از فرهنگ «اسلو فود» حمایت می‌کند که به معنای غذایی است که با درنگ، حوصله و آرامش پخته شده است و البته، با درنگ، حوصله و آرامش نیز صرف می‌شود. هدف اصلی این جنبش در واقع چالش با «فرهنگ شتاب و سرعت» در شئون مختلف زندگی است. درباره این جنبش بیشتر خواهم نوشت.

با تکیه بر شواهد موجود در برخی از خانواده‌های ایرانی، به ویژه خانواده‌های طبقه متوسط در شهر‌های بزرگ، گمان جامعه شناختی‌ام آن است که «سبک والدگری افراطی» کم و بیش در این دست از خانواده‌ها مشاهده می‌شود. منظورم به طور مشخص کودکانی هستند که در طول روز بین کلاس‌های مختلف آموزشی و هنری جابجا می‌شوند و والدین‌شان به محض ورود و خروج آنان به خانه، مداد را از روی کانتر آشپزخانه برداشته و در یکی از خانه‌های جدولِ روی یخچال علامت می زنند. علامت زدن نشانۀ موفقیت روزانه والدین، و صحنه غمناک اما، جسم و روان خسته و فرسودۀ کودکان است که بر روی تخت افتاده است. «دوندگی برای چیزی شدن» و اصرار والدین بر آن، فرصت کشف را از این کودکان میرباید. دقیقاً به همین دلیل است که افرادی مانند اونوره از «والدگری آهسته و پیوسته»(3) دفاع می‌کنند. اجتناب از شتاب، تراکم فعالیت‌ها و تعجیل، و پرهیز از سرعت و «زندگی فوری»، در کانون این سبک از والدگری قرار دارد.

گاهی دست از سر کودکانتان بردازید. آنان را غرق در برنامه‌های مختلف و جورواجور نکنید. با ساخت جداول مختلف فعالیت و ساعت، کودکی آنان را در خانه‌های این جداول حبس نکنید. با هم غذا بخورید، با هم فیلم ببینید، با هم به دل طبیعت بروید، با هم بستنی بخورید. کودکان شما شاید بیشتر از این جداول به زندگی نیاز دارند، آنان باید فرصت آنرا بیابند تا به جهان اطراف‌شان نگاه کنند. گاهی دست آنان را ر‌ها کنید تا «آهسته و پیوسته» راه بروند، آنان نمی‌توانند همگام با شما بدوند!
ارسال نظر: @alikhahfardin
.........................................
(1)Under Pressure: Rescuing Our Children From The Culture Of Hyper-Parenting
(2) Slow living
(3) Slow Parenting

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
3.2K viewsedited  10:22
باز کردن / نظر دهید
2021-12-28 19:26:45 نیچه و خاستگاه اخلاق

از نظر نیچه خاستگاه اخلاق و مفاهیم کلیدی آن مثل "گناه" ، "وجدان" ، " تقدس" ، "وظیفه" ،"خیر" و "شر" در قلمروی امور مادی و تعهدات حقوقی است. مفاهیم اخلاق حقایقی آسمانی و روحانی نیستند، بلکه برساخته ی روابط زمینی و مادی اند.

نیچه ریشه ی احساس گناه، احساس تعهد و وظیفه را در ابتدایی ترین و کهن ترین روابط انسانی یعنی دادو ستد می داند. رابطه ی بین خریدار و فروشنده و طلبکار و بدهکار در هر تمدنی یافت می شود.خرید و فروش در اصل به معنای این است که یکی خود را با دیگری می سنجد؛ در نتیجه قیمت گذاری ، ارزش گذاری و یافتن برابری برای برطرف کردن نیازها شکل می گیرد؛ و از درون چنین روابطی است که مفاهیمی چون حق شخصی ، تعهد، گناه و غیره ساخته می شود.نیچه که خود استاد فیلولوژی کلاسیک ( زبان شناسیِ تاریخی) بود، از طریق بررسی ریشه ی واژگان و مفاهیم اخلاق در تمدن های کهن ، دست به " تبارشناسی" باورهای اخلاقی می زند.

به طور مثال ، در زبان آلمانی مفهوم اصلی اخلاق ، یعنی گناه و خطا (Schuld)، بر گرفته از مفهوم مادی و زمینیِ Schulden به معنای بدهی است. و در نقطه ی مقابل واژه ی Glãubiger به معنای با ایمان یا مومن، طلبکار هم معنی می دهد.در طول تاریخ، گناهکار را کیفر داده اند، نه به این دلیل که وی را پاسخگوی رفتار خود می دانستند یا اینکه او سزاوار کیفر است، بلکه همان گونه که والدین هنوز کودکان خود را تنبیه می کنند،خشم خود را بر سر کسی خالی می کردند که سبب آسیب یا زیانی شده است.معادله ی آسیب و درد، قدرت خود را از رابطه ی دیرینه و قرار دادی بین طلبکار و بدهکار می گیرد.بنابراین به باور نیچه، معانی دنیای اخلاق، اموری ذاتی، مطلق و ‌مقدس نیستند، بلکه این جهانی و وابسته به روابط شخصی و اجتماعی اند.


منبع:
نیچه ، ویلهلم فردریش. " تبارشناسی اخلاق". ترجمه داریوش آشوری.موسسه ی انتشارات آگاه.


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
452 views16:26
باز کردن / نظر دهید
2021-12-28 14:21:01
بایستی یک فکری به حال اهلی شدن آدم‌ها بکنیم...

مارمولک، کمال تبریزی (1382)

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
1.6K views11:21
باز کردن / نظر دهید
2021-12-27 21:20:42 مشکل اصلی‌ی ایران: انسان جزم‌اندیش و اعتقادی‌اندیش و فرهنگ نامساعد برای توسعه
#حسن_محدثی‌ی گیلوایی


مشکل اساسی‌ی ایران، مردم سازنده‌ی آن و فرهنگ سازنده‌ی آن است. مشکل اصلی‌ی ما انسانی است که جزم‌اندیشانه و اعتقادی‌اندیشانه تربیت شده است و به‌‌هیچ وجه حاضر نیست که به بازبینی‌ی جهان اجتماعی‌ی خویش، فرهنگ خویش، و شخصیت و رفتار خویش بپردازد.

توسعه‌ی یک جامعه پیش‌نیازهایی دارد. یکی از مهم‌ترین پیش‌نیازهای توسعه، وجود انسان پذیرنده‌ی توسعه است و چنین انسانی نمی‌تواند موجودی جزم‌اندیش و اعتقادی‌اندیش باشد. انسان جزم‌اندیش هرگز نمی‌تواند صدای متفاوت و مخالف را تحمل کند. همه کاری می‌کند تا صدای مخالف را خاموش سازد: از خشونت لفظی گرفته تا خشونت فیزیکی.

انسان اعتقادی‌اندیش فقط و فقط بر اساس اعتقاداتی سخن می‌گوید که قبلاً نیروهای اجتماعی آن اعتقادات و باورها را در وجود او ریخته و جای‌گیر ساخته‌اند. دست‌گاه فکری هیچ اندیشه‌ی متفاوتی را برنمی‌تابد. نظریه یا دیگاه مخالف را تحمل نمی‌کند. به هر دری می‌زند تا از تجدید نظر در افکار خویش تن زند.

حال چه فرقی می‌کند که این انسان جزم‌اندیش، مسلمان باشد یا مسیحی یا زردشتی یا یهود یا سکولار؟ هیچ فرقی نمی‌کند. ساز و کارهای فکری و روانی و نوع واکنش‌های همه‌ی جزم‌اندیشان در همه جای عالم، یکی است.

من در این چند روز به‌خوبی این را آزمودم. اسطوره‌ای به نام کورش روادار و کثرت‌گرا را به پرسش گرفتم و در برابر آن دیدگاه متفاوتی در باره‌ی کورش و استوانه‌ی گلی‌اش مطرح کردم و گفتم که کورش پادشاهی بت‌پرست بود که جاه‌طلبی‌های امپریالیستی‌ی خود و جنایات مرتبط با این نوع جاه‌طلبی را (هم‌چون مسلمانانی که به ایران حمله کردند) توجیه دینی می‌کرد و در مقایسه با دیگر پادشاهان هم عصر خود، فقط قدری سیاس‌تر و باهوش‌تر و شجاع‌تر بود و منشور حقوق بشر کورش جعل و برساختی سیاسی از سوی حکومت پهلوی بود که مایه‌ی شرم‌ساری‌ی ایرانیان در پیش‌گاه اهل تحقیق در دنیا شد.

اکنون به واکنش‌‌های جزم‌اندیشان ایران‌پرست بنگریم و ببینیم که در چند فرسته‌ی اخیر چه‌گونه بوده است؟! مشکل اساسی‌ی توسعه در ایران، فقدان فرهنگ مساعد توسعه و فقدان انسان مقوم و حامل توسعه است. انسان جزم‌اندیش و اعتقادی‌اندیش نمی‌تواند حامل و مقوم توسعه‌ی اجتماعی و سیاسی و فرهنگی باشد.


@NewHasanMohaddesi

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
2.0K views18:20
باز کردن / نظر دهید
2021-12-26 20:46:04
خِرد تا به زنان می‌رسد، نامش "مَکر" می‌شود و مَکر تا به مردان می‌رسد نام "عقل" می‌گیرد. درخواست توجه به زنان که می‌رسد، نامش "حسادت" می‌شود و حسادت تا به مردان می‌رسد، می‌شود "غیرت".

| شب هزارویکُم | بهرام بیضایی |


جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
2.9K viewsedited  17:46
باز کردن / نظر دهید
2021-12-26 16:09:26 فروغی و انگیزه حمایت از رضاخان برای تغییر سلطنت قاجار
برگرفته از پروژه تاریخ شفاهی هاروارد

س- [آیا] مرحوم پدرتان [محمدعلی فروغی] راجع به تصمیم‌شان نسبت به رأی موافق دادن به تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی و حمایت اولیه یا دائمی نسبت به رضاشاه، هیچ تجدید فکری کرده بودند؟ چیزی می‌گفتند که شاید نیت اولیه‌شان چه بوده؟

ج- آن موقع چند جریان بود درباره سلطنت. یک عده بودند که واقعاً دیگر از سلطنت احمدشاه به تنگ آمده بودند... بعدها یک جریانی پیش آمد که احمدشاه را به اصطلاح مظلوم دانستند. بعد شروع کردند یک کتاب‌هایی نوشتند مدحش را کردند. پادشاه مشروطه بود و چه آن‌ها را نمی‌دانم، ولی می‌دانم که از بی‌علاقگی به مملکت، دائم در فرنگ سر کردن و این گندم فروختن علاقه به این ملک داشتن و بعدها [هم] آن سندی پیدا شد که ایشان از انگلیس‌ها هم سالیانه حقوقی [می‌گرفته] ... آن‌قدرها هم که داد از پادشاه مشروطه و اصلاح‌طلب و اینها می‌زنند، به نظر من چیزی نبودش متأسفانه.

بنابراین، یک جریان بود که می‌خواستند به همان روال بگذرد. یک جریان که دیگر وطن‌پرستانه بود. آن‌هایی که بیشتر سر و کارشان با خارجی‌ها بود، این زجرها، ذلت‌ها، خواری‌ها را کشیده بودند. هیچ‌کس به حساب نمی‌آوردشان. من یقین دارم این هیئتی که رفته بود به پاریس برای کنفرانس [صلح ۱۹۱۹]، چقدر خفت آنجا کشیده باشند، کسی به آن‌ها اعتنا نکند، فقط آمریکایی‌ها بودند که آن موقع که باز یک رویی نشان دادند، آن هم روی مساعی مرحوم الهیار و جهانشاه صالح. در اینجا که هیچ‌کس خیال نمی‌کنم دیگر یادش باشد که اینها چه خدماتی کردند و بعد آن مرحوک نبیل‌الدوله به سهم خودش در پاریس نزد هیئت نمایندگی آمریکا چه خفت‌هایی کشیدند.

بعد این هرج و مرج مملکت، شما نمی‌دانید باید شنیده باشید که اصلاً مشهد رفتن یک داستانی بود، ترکمن‌ها حمله می‌کردند... این هرج و مرج، این وضع حتی اسمش را من ملوک‌الطوایفی نمی‌توانم بگذارم، باید گفت هرج و مرج، از هم پاشیدگی و تجزیه مملکت. خب یک قدرتی پیدا شده بود [به نام] رضاشاه. حالا امر دائر بود که بیاییم با این موافقت کنیم و مسئولیت مملکت را بدهیم دستش، کمکش کنیم، حتماً هم مثل هر بشر دیگری یک لنگی‌هایی دارد، جلوی آن لنگی‌ها را بگیریم، کارها را کم بکنیم یا اینکه ول کنیم این هرج و مرج را ادامه بدهیم که [نتیجه آن] فنای مملکت است. هیچ تردید در آن نیست. با چنین همسایه قوی [روسیه] که پیدا شده و آن یکی عامل انگلیس هم که کم‌کم در حال افول و از بین رفتن است، جنگ تمام شده، حاضر نیستند دیگر هیچ‌جور بمانند.

بنابراین، یک عده‌ای معتقد بودند که نخیر بیاییم این حکومت مرکزی قوی را پشتیبانی کنیم، حمایت کنیم، نگه داریم، پاکش کنیم، تمیزش کنیم، نگذاریم زیاد آلوده بشود. شاید آن‌ها خیلی خوش‌بین بودند، خیال می‌کردند که واقعاً موفق می‌شوند. یک عده‌ای هم بودند از رجال منزه، پاک، وطن‌پرست مثل مرحوم موتمن‌الملک، مرحوم مشیرالدوله و اینها یا دیدشان وسیع‌تر بود یا فکر می‌کردند که با دستگاه نظامی بازی نمی‌شود آن تمیزی‌ای را که باید حفظ کرد، آن وضع مشروطه را نگه داشت. یا طرفین به همدیگر زیاد خوش‌بین نبودند کشیدند کنار.

ولی تا آنجا که من ضمن صحبت‌ها می‌دانم، مرحوم فروغی از آن کسانی بود که می‌گفت باید بیاییم کمک بکنیم، مملکت را سر و صورت بدهیم، لنگی‌ها را پر کنیم. به‌طوری که اوایل سلطنت [رضاشاه] همه راضی بودند. واقعاً رضاشاه محبوب بود، در سردار سپهی‌ فوق‌العاده محبوب بود، در سلطنتش خیلی محبوب بود.

حالا که برمی‌گردیم به عقب فکر می‌کنیم شاید خیر در این بود که [حکومت] جمهوری می‌شد و می‌افتادیم روی یک رژیم دیگر به کلی. نمی‌دانم. اینها را دیگر حالا مشکل است قضاوت کردن، ولی در هر صورت ایشان از آن‌هایی بودند که عقیده داشتند که باید این حکومت مرکزی قوی را بیاییم بسازیم، حمایت کنیم. منتهایش هنوز زود است که قضاوت کنیم که بعد از ۷ – ۸ سال سلطنت رضاشاه گرفتار آن دیکتاتوری شدیدی که مرحوم مصدق پیش‌بینی‌اش را در آن نطق کرده بود، شدیم.

اینجا در حاشیه برایتان بگویم سال ۱۳۱۲ بود، در آن موقع بود که مرحوم فروغی یک روز به رضاشاه می‌گویند که «این املاک مردم دارد به زور گرفته می‌شود، مردم بی‌پا می‌شوند، این راه صحیح نیست.» البته خیلی رضاشاه برآشفته می‌شود و می‌گوید «آقا شما همه‌اش صحبت از مردم می‌کنید» و [فروغی] می‌گوید «آخر علت دارد اعلی‌حضرت. چون من بسیاری از مردم را می‌بینم در دنیا که پادشاه ندارند، ولی هیچ پادشاهی را نمی‌شناسم که مردم نداشته باشند. بنابراین، اصول سلطنت شما روی مردم است.»

بخشی از مصاحبه محمود فروغی (۱۲۹۰-۱۳۷۰) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، نوار دوم

تاریخ مصاحبه: ۱۵ اسفند ۱۳۶۰
مصاحبه‌ کننده: حبیب لاجوردی
#تاریخ_شفاهی_هاروارد

جامعه‌شناسی
@IRANSOCIOLOGY
3.5K views13:09
باز کردن / نظر دهید