2021-12-06 20:56:00
ایران به یک کشور هستهای نهفته تبدیل میشود
مایومی فوکوشیما*
تهران ممکن است دیگر مانند قبل از توافق 2015، تسریع غنی سازی خود را برای استفاده به عنوان اهرم فشار دنبال نکند، بلکه با هدف اینکه در عمل به یک کشور هسته ای نهفته تبدیل شود، به این پیشروی ادامه میدهد.
تاریخ نشان می دهد که بسیاری از کشورها با فناوری های پیشرفته هستهای که فاقد بمب هستهای هستند ترجیح می دهند که در این موضع بمانند، نه اینکه برای ساخت اسلحه هسته ای در اسرع وقت تعجیل کنند. دلایلی وجود دارد که نشان میدهد ایران نیز ممکن است حداقل در آینده قابل پیش بینی غیرهستهای باقی بماند. از جمله تصمیمات ایران پس از خروج آمریکا از برجام، که نخست یک سال صبر استراتژیک در پیش گرفت و بعد از یک سال به جای کنار گذاشتن همه محدودیتها و حرکت شتابان به سمت غنیسازی سطوح بالا، به صورت تدریجی محدودیتهای توافق را نقض کرد و زمانیکه شرایط برای مذاکره فراهم شد، بطور جدی وارد گفتوگو شد.بدیهی است کشوری که تصمیم و اراده ساخت تسلیحات دارد، چنین رفتاری در پیش نمیگیرد، بلکه این فرصت را مغتنم میشمارد.
در پنجاه سال گذشته، بسیاری از کشورهای بزرگ و کوچک، مسیر هستهای شدن را به تدریج و کندتر از آنچه تواناییهای آنها اجازه میدهدپیش بردهاند و در بسیاری از موارد سالها مکث کرده اند. دهلی نو پس از آزمایش یک دستگاه هستهای در هند در سال 1974 که نمونه اولیه سلاح نبود، شانزده سال روی حصار هستهای نشست تا اینکه سرانجام در 1989 تولید تسلیحات را آغاز کرد. کره شمالی اولین بمب هستهای خود را تا سال 2006 آزمایش نکرد؛ یعنی بیش از نیم قرن پس از آن که برنامه تسلیحات هستهای خود را کلید زد و حتی بیش از یکدهه پس از اوایل دهه ۹۰ که تواناییهای هستهایاش آنقدر پیشرفته شده بود که در سال ۱۹۹۳ تحلیلگران اطلاعاتی آمریکا تخمین زدند که پیونگ یانگ از قبل یک یا دو بمب هستهای تولید کرده است. رهبران ایران، اغلب ژاپن را الگوی مناسبی در نظر گرفته و استدلال می کنند که اگر ژاپن مجاز به داشتن فنآوری چرخه سوخت هستهای و همزمان ماندن در پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای است، ایران نیز باید این گزینه را داشته باشد.
وقفه میانمدت در ساخت تسلیحات هستهای ضمن حفظ یا ارتقاء و بهروزرسانی فناوری های مربوطه، میتواند یک اهرم چانهزنی بسیار مفید را در اختیار دولت بگذارد و ظاهراً به همین دلیل است که ایران [بدون حرکت شتابان به سوی ساخت تسلیحات] مشغول فعالیتهای هستهای است که به زعم بسیاری، هیچ توجیه منطقی ندارد. اما برای تصمیمسازان کشوری که بدون داشتن اهرم بازدارنده، سالها درگیر یک جنگ نابرابر [به لحاظ تسلیحاتی] بوده و پس از آن در برابر فشارها و تهدیدهای مختلف از سوی بازیگران متخاصم قدرتمند، ابزار چندانی برای چانهزنی نداشته شاید بهترین و یا حتی تنها تاکتیک راهبردی ثمربخش باشد.
حتی یک کشور جزئی که در صحنه جهانی گاه نادیده گرفته می شود، با تهدید به هستهای شدن، می تواند قدرتهای بزرگ متأثر از اشاعه را تحت فشار قرار دهد تا در ازای غیرهستهای ماندنشان، امتیازات قابل توجهی به آنها ارائه دهند.
طبق چارچوب توافق شده در سال 1994 کره شمالی قول تأمین تأسیسات راکتور آب سبک و سالانه نیم میلیون تن نفت سنگین رایگان را به عنوان پاداش دریافت کرد. ارزش چنین پاداشهایی صرفاً مادی نبود: اپیزودهای مواضع مذاکراتی قدرتمند پیونگ یانگ در برابر قدرتهای بزرگ به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای مشروعیت بخشیدن به خاندان کیم در داخل کره شمالی بسیار مورد استفاده قرار گرفته است.
در صورت عدم وجود سیستمهای حمل کاملاً قابل بقاء، یک کشور نوپای مسلح به سلاح هستهای معمولاً با یک معضل مواجه است؛ در دوراهی «استفاده از سلاح یا از دست دادن آن» قرار می گیرد و ممکن است در اثنای یک بحران، بیش از وضعیت نهفته هستهای در معرض خطر حملات پیشگیرانه باشد. برزیل و آرژانتین یک بار در معرض خطر گرفتار شدن در یک رقابت هستهای تسلیحاتی به نظر می رسیدند، اما هردو آنقدر عاقل بودند که به طور مشترک از این کابوس جلوگیری کنند
یک کشور نهفته، با حفظ پتانسیل فنی برای تولید سلاحهای هستهای بدون داشتن بمب واقعی، میتواند از ارائه بهانههای وسوسه انگیز برای حملات پیشگیرانه جلوگیری کند و همچنان مانع مؤثری در مقابل تجاوز یا زورگویی نظامی ایجاد میکند. با این حال، مواجهه ایران با تهدید بالقوه تغییر رژیم ممکن است محاسبات متفاوتی را رقم بزند؛ همانطور که وقتی در اوایل دهه 2000 دکترین بوش کره شمالی را به عنوان هدف اصلی حملات پیشگیرانه آمریکا قرار داد، پیونگیانگ را به محاسبات دیگری سوق داد.
*دیپلمات سابق ژاپن و متخصص امنیت هستهای در موسسه رند (RAND) در مقالهای برای نشنال اینترست
جامعهشناسی
@IRANSOCIOLOGY
5.7K viewsedited 17:56