2022-08-20 19:59:00
سازمان سینمایی و ممنوع کردن فعالیت سینماگران
گفتگو با خبرآنلاین1401/5/30
وضعیت حقوقی سینمای ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به طور کلی وضعیت حقوقی سینما در ایران دچار یک آشفتگی است.
آن آشفتگی چیست؟
از جملۀ این آشفتگی این است که در عین حال که هر فیلم سینمایی باید با پروانه ساخت و پروانه نمایش تولید شود، اما مداخلات در فرآیند تولید فیلم بسیار زیاد و البته خارج از چهارچوب قوانین است. گاهی اوقات نیروی انتظامی مداخله میکند، بعضی وقتها سازمانهای صنفی دخالت میکند، گاهی دستگاههای دولتی دخالت میکنند و حتی برخی اوقات شخصیتهای دینی و سیاسی مشهور، مداخله میکنند که باعث لغو اکران یک فیلم سینمایی میشود. فیلم سینمایی «رستاخیز» نمونه برجسته این اتفاق است که با وجودِ داشتن پروانه ساخت و پروانه نمایش، اما بعد از شروع نمایش، به علت اظهارنظر یک شخصیت محترم دینی، حق نمایش خود را از دست داد. یکی از نمونههای مداخله در فعالیتهای سینمایی، مداخلاتی است که برای اجازه کار دستاندکاران ساخت یک فیلم اعمال میشود.
یک کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر یا سایر عوامل از کار منع میشوند. نکته ماجرا این است که حق اشتغال، یک حق اساسی است و هر کسی باید آن را داشته باشد و فقط تصمیم دادگاه است که در صورت ارتکاب جرمی مرتبط با همان حرفه، میتواند فرد را از انجام حرفه خود محروم کند.
فقط باید جرمی صورت بگیرد یا اگر فرد متهم هم باشد باز سازمان سینمایی میتواند این کار را انجام دهد؟
چه فرد متهم باشد، چه مجرم، سازمان سینمایی حق دخالت ندارد. دقیقتر بگویم، اگر جرم افراد اثبات شود و حتی به زندان محکوم شوند، مادامی که دادگاه رای به ممنوعالفعالیتی فرد ندهد، دستگاههای اداری مثل سازمان سینمایی حق دخالت ندارند و نمیتوانند فرد را از فعالیت حرفهای خود محروم کنند.
در واقع حکم به منع اشتغال فقط در اختیار دادگاه است، درسته؟
بله، فقط در اختیار دادگاه قرار دارد. البته حدود چهار دهه است که وزارت فرهنگوارشاد اسلامی، به شکل غیرقانونی، البته به اعتقاد من، برای فعالیت حرفههای سینمایی اجازه صادر میکند، اما نه به طور رسمی، بلکه به صورت کاملا غیر رسمی. به طور مثال میگویند فلان کارگردان دیگر نمیتواند فیلم بسازد، شخصیت بزرگی مثل بهرام بیضایی، خودش نتوانست فیلم «روز واقعه» را بسازد، فیلمنامه درخشانی که بعدا یک کارگردان دیگر آن را ساخت، این یک سنت دیرینه در وزارت فرهنگوارشاد اسلامی است. درصورتی که هیچ مرجع اداری نمیتواند فردی را از انجام کاری که به آن مشغول است باز دارد.
از آنجایی که معیشت یک هنرمند به همین فعالیتها وابسته است، درصورت ممنوعالفعالیتی، معاش و زندگی این افراد مختل میشود، با این اوصاف آن فرد میتواند از سازمان سینمایی به دادگاه شکایت کند؟
اگر چنین تصمیمی به صورت رسمی اتخاذ شود، در دیوان عدالت اداری قابل اعتراض است و اگر دیوان هم به صورت حقوقی ماجرا را بررسی کند، احتمال اینکه چنین تصمیمی رد شود، کم نیست، در این صورت اگر از این تصمیم اداری، خسارتی به فرد وارد شده باشد، این خسارت از طریق مراجع قضایی قابل مطالبه است.
هرچند که نظام حقوقی هر کشور با دیگری متفاوت است، اما میخواهم بدانم چنین موضوعی، یعنی دخالت یک نهاد دولتی در کار حقوقی دادگاه، در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
چنین محدودیتی حداقل در کشورهای دموکراتیک وجود ندارد، اگرچه گاهی اوقات، ممکن است، سازمان صنفی در یک تنبیه اخلاقی، یک بازیگر را کنار بگذارند، این اواخر و در جریان جنبش میتو، برخی از بازیگران و تهیهکنندگان سینما در هالیوود، مورد اتهام قرار گرفتند و اتهامشان هم اثبات شد و دیگر هنرمندان حاضر نشدند که با آنها کار کنند چون اینها یکسری تصمیمات برای حراست از اخلاق حرفهای است.
رییس سازمان سینمایی گفته است مشکل این فیلم را ما ایجاد نکردیم که ما بخواهیم حلش کنیم. اگر قرار نیست سازمان سینمایی مشکلات را حل کند، پس قرار است چه کاری انجام دهد؟
من نمیدانم که «برادران لیلا» به عنوان یک فیلم، چه مشکلی دارد؟ پیش از همه چیز باید بگویم که صدور پروانه نمایش بر عهده وزیر یا معاون وزیر یا رییس سازمان سینمایی نیست، بلکه این کار برعهده شورای پروانه نمایش است و مرجع دیگری برای تایید یا رد اکران فیلم وجود ندارد.
ما حکم منع اشتغال یا همان ممنوعالفعالیتی را جزو کدام یک از مجازات میتوانیم در نظر بگیریم، درجهاش چهقدر است؟
معمولا منع اشتغال به کار معین، جزو مجازاتهای تکمیلی است و مجازات بسیار سختی است، وقتی در حوزههای هنری کسی از انجام شغلش محروم میشود، نه تنها مسیر معیشتش بسته میشود، بلکه از یک هویت شخصی و اجتماعی هم محروم میشود که مجازات بسیار سنگینی هم هست.
https://t.me/kambiznouroozi
730 viewsKambiz Norouzi, 16:59