Get Mystery Box with random crypto!

ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین

لوگوی کانال تلگرام khatm14 — ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین خ
لوگوی کانال تلگرام khatm14 — ختم وترحیم خوانی مجمع الذاکرین
آدرس کانال: @khatm14
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 3.94K
توضیحات از کانال

کانال اشعار ترحیم
https://t.me/joinchat/AAAAAEw6y-kmuMSXvCd9Tg
پندیات ،نصایح و اشعار ترحیم از ابتدا تا انتهای مجلس ختم
با مدیریت ذاکراهلبیت کربلایی محمدمسلمی
@moslemi124
@Sadat_MR
👈ارتباط با مدیران

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2022-08-16 22:40:38 ‍ متن شعر مداحی خاکم نکنید بزارید اربابم برسه حسن عطایی

به موقع تشییع جنازم
به پیرهن مشکیم مینازم ♬♫♪
توخونه ی قبرم یاحسین
یه ضریح شیش گوش می‌سازم ♬♫♪
خاکم نکنید بزارید اربابم برسه
اونی که واسم همه کسه ♬♫♪
خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخوام
امام رضا قول داده میاد ♬♫♪
امام رضا قول داده میاد
حسین حسین  ♬♫♪
نوکرت با کفن بیگانس



بکشید روی من بوریا ♬♫♪
وقتی که می‌خوام جون بدم
رومو بکنید به رو کربلا ♬♫♪
یادم نمیره سحرای ناب روشنی رو
بین الحرمین سینه زنی رو ♬♫♪
یادم نمیره شبای بارونی زیارت
زیرقبه، لحظه ی اجابت ♬♫♪
خاکم نکنید بزارید اربابم برسه
اونی که واسم همه کسه ♬♫♪
خاکم نکنید دلم فقط آقامو میخواد
1.1K views19:40
باز کردن / نظر دهید
2022-06-24 09:42:09 *جسد انسان که اشرف مخلوقات هست از روز اول دفن در مزار تاشش ماه از نظر علمی*
*شب اول قبر:*
شکم و قسمت شرمگاه او متعفن شده و بوی بد از آن خارج می‌شود و فضای لحد را پر میکند.
*شب دوم قبر:*
قسمت شکم ومحتوی شکم او، همچنین کبد و جگر عفونت کرده ومتعفن میشودو رنگ قرمز این اعضاء به رنگ سبز تغییر پیدا میکند.
*پس ازگذشت کمتراز یک هفته:*
صورت شخص متورم شده و باد میکند.
*بعد از گذشت 10روز:*
تورم به تمام بدن انسان سرایت میکند وتمام بدن شخص متورم شده، باد میکند ودر این حالت به علت تورم زیاد بدن انسان متلاشی میشود و در داخل لحد یک انفجار کوچک رخ میدهد(بدن انسان می ترکد)
*بعد از گذشت 14روز:*
موهای بدن انسان از پوست جدا شده و بر کف لحد میریزد. همچنین در این روزها از عفونت های بدن و بوی تعفن داخل قبر، از بدن خود شخص در داخل قبر(لحد) کرمها ومگسها و موجوداتی تولید میشوند که از گوشت بدن خود شخص تغذیه میکنن وگوشت بدنش را می خورند.
*بعد از گذشت حدود شش ماه:*
هیچ گوشتی بر استخوان ها باقی نمیماند و تنها چیزی که از انسان در قبر باقی می ماند فقط استخوان های بدنش هست.
پس
*بنابراین آنهایی که جمال دارند به جمال خود مغرور نشوند. آنهایی که ثروت دارند به ثروت خود مغرور نشوند.*
*آنهایی که پست و مقام دارند به جاه ومقام خود مغرور نشوند.انسانی که وقتی در یکجای تاریک بایستد میترسد فکرش کن وقتی میزارنت تو قبر خاک که ریختن روت فرض کن زنده هم که بشی! حتی نه میتونی تکان بخوری و نه از اون قبر تنگ میتونی بیرون بیای پس چرا توبه نکنیم!*
تو میتوانی پس از امروز شروع کن نگاه به نامحرم نکن ،دروغ نگو ، غیبت نکن ، چشمت به دنبال مال و ثروت کسی نباشه
و تازه هر که نعمت بیشتری در اختیار دارد مسئولیتش بیشتر و جواب پس دادنش بسیار سخت تر است.! پس بیهوده حرص دنیا را نزنیم.
توبه کن و از قبر تاریک و تنگ و فشار شب اول قبر بترس.
چرا که همه اینها آخر طعمه خاک خواهند شد،و چه خوش نصیبند کسانی که با داشتن جمال و زیبایی، پول و ثروت، پست و مقام، و با داشتن همه این صفات و نعمتها، مدام پیشانی خود را در مقابل خالق خویش بر زمین میسایند وهرگز از یاد خدا غافل نمیشوند وچنانچه دچار اشتباهی شدند بلافاصله جبران و توبه میکنند، و از خدا همیشه طلب هدایت میکنند.برادران و عزیزان محترم، رفتن داخل قبر را هرگز فراموش نکنیم، چون مکانی هست که هرشخص بلااستثناء باید بودن در آنجا را تجربه کند،
به خاطر راحتی و آسایش در تنهایی قبر، از گناهان دوری کرده به سوی خدا باز گردیم.
خداوند توفیق توبه صادقانه از همه گناهان و پایبندی به اوامر و دستورات خودش را بر همه ما عنایت بفرماید.با دوستان خود شريك سازيدشايد اين كار شما باعث شود يكي از دوستان تان از گناه كردن دست بكشد و به اشتباهاتش پي ببرد و هدايت الله نصيبش گردد و تو هم شامل ثواب و عفو خداوند قرار گيري.خدا را چه ديدی.خواندن امثال این پیام و یادآوریها هر از چندگاهی لازم و ضروریست پس حب ریاست وحب سیاست وحب دنیا گولمون نزنند.
تمام زنده های امروز مرده های فرداییم.
*کل.نفس.ذائقه.الموت*
456 views06:42
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:26:34 ‍ پندیات*****



وقت رفتن که میشه دلِ آدم غم میگیره
داره میره یه جائی دست خودش نیست اسیره
گرچه از زندون دنیا آدمی رها میشه
دل غمینه که بهش روز جزا چها میشه
صحنه مرگ و تجسّم بکنیم تو فکر خویش
تاکه شاید بکنیم فکری به حال دل ریش
سمت قبله میکنند جسم ترا با دل زار
اون دم و میگن گهِ مردن و وقت احتظار
روح تو میخواد زتن بیرون بره با غم ودرد
دور تو جمع میشنن اون لحظه همه از زن ومرد
یکی میگه بخونیم آیهٔ قران به برش
یکی آب میزنه برلب تا که میکنه ترش
زره زره کم میشه از اون توان بدنت
نور چشم و هم زبان ودگری شنیدنت
لحظهٔ سختیه اون دم خدا دادت برسه
هرچی درده همه یکجا ، بجانت میرسه
وقتی جان از تن تو رفت بصد درد ومحن
میبرن غسالخونه جسمت و می کنند کفن
روح تو بالای تابوت میبینه صحنه ها رو
خنده وگریهٔ دوست ودگرآن دشمنا رو
میزارن درون تابوت نعش بیجان ترا
میبرن سمت مزار جسم پریشان ترا

سرازیر قبر میشی جا میگیری درته گور
این چه خانه ایست و تاریک وچرا نداره نور
رفقا واقربات خاک میریزن روی لحد
دیگه تنهائی نداری همدمی هستی احد
قدرت ودارائی و فرزند وهم پست ومقام
نمیاد به یاریت در دل قبرت والسلام
تنها چیزی که به دادت میرسه در آن وبال
بخدا هست عمل کمک میاد بی قیل وقال
زره ایی اگر داری عمل فراموش نمیشه
این چراغیه منوّر دیگه خاموش نمیشه
کاش (صفا) توهم بگیری عبرتی از این سخن
دور کنی زخود تکبّر نکنی هی ما ومن

شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی



اجرای پند کربلائی رستم حسینی
593 views18:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:26:19 غزلی در پندیات

گذشت عمر تو چون برق و باد، بى‏ خبرى 
كه لحظه لحظه به آغوش مرگ رهسپرى

هزار سال فزون عمر كرد نوح نبى 
كه گفت در تب حسرت : چه عمر مختصرى !

اسير رخوت اين خاكدان شوى تاچند ؟ 
بگير تا ملكوت حيات ، بال و پرى 

ببين در آينه موى سپيد و چين جبين 
نچيده‏ اى ز درخت وجود خود ثمرى

دراى قافله ی  مرگ مى‏ رسد بر گوش 
بكوش در طلب خير ، راهى سفرى

زلال معرفت و عشق را نمى‏ نوشى 
چرا كه تشنه ی جام مقام و سيم و زرى

(كميل) شيفته ی اين كلام "حافظ" شد 
«ارادتى بنما تا سعادتى ببرى»

کمیل کاشانی
432 views18:26
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:25:56 ‍ پندیات

بی فایی دنیا ا

مناسب برای همه نوع مراسمات شما مادحین ا




جهان بی وفا ای دل بسی رنج و بلا دارد

جهان جاودانی را تمنا کن صفا دارد

جهان ارزو سودی ندارد غیر حسرتها

تمناهای انسان در جهان کی انتها دارد

غم دنیا مخور دنیا برای کس نمیماند

غم روز قیا مت خور بسی واحسرتا دارد

بغفلت میدهی جانا دلا عمر گرانمایه

بسرعت میروی آنجا که پاداش و جزا دارد

دل از دنیا رها بنما زسر جد فنا بگذز

برو جائیکه انجا عاقلا ملک بقا دارد

سکندرها نبردندن از جهان بی وفا سودی

که در روز قیامت بر زبان واویلنا دارد

خوشا بران دلی که می طپد در عشق دیدارش

که در امواج طوفانها چو حیدر ناخدا دارد

استاد فرهاد فکری اردبیلی
390 views18:25
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:25:45 #پندیات

چه باید کرد که تا انسان بدور از ظلم و شر گردد
از این راه خطای خویش پشیمان گشته بر گردد
چه باید کرد بجای بخل و وکینه در دل آدم
درخت دوستی و وحدت کشد سر بارور گردد
چه باید کرد که تا قرآن بجای خواندنش بر قبر
شود قانون و بهر ما به هر امر راهبر گردد
چه باید کرد به جای تهمت و غیبت به هر محفل
زبان آید به نطق از همدلی و با اثر گردد
چه باید کرد و تا نِسْیان شود تبدیل هوشیاری
بشر از مرگ وقبر خویش کمی هم باخبر گردد
در این دنیای پر آشوب که هر سوئی گنه بارد
چه باید کرد که تا انسان به هوش از این خطر گردد
چه باید کرد و تا مظلوم به زیر بار سختیها
کمر افراشته یک دم هم زآه او حذر گردد
چه باید کرد و تا انسان شناسد حدّ خویشتن را
تخصص گر درآن امر نیست از آن مصدر بدر گردد
پسر هرگز نداند رنج وغمهای پدر دوران
مگر در آن زمانی مثل بابا خود پدر گردد
مبادا بشکنی قلب پدر یا مادر خود را
که عاق والدین محشر به حالش نوحه گر گردد
چه قربی دارد اندر نزد خالق والدین زیرا
ثوابی است گر برآنها روی رحمت گر نظر گردد
(صفا) خوب گفته این مصرع در داغ و فراقشان
که خانه سرد وتاریک است و فرزند دربدر گردد

……………………………………………….
چه زیبا میشد این دنیا
اگر شاه و گدا کم بود

اگر بر زخمِ هر قلبی
همان اندازه مرهم بود

چه زیبا میشد این دنیا
اگر دستی بگیرد دست

اگر قدری محبت را
به نافِ زندگانی بست

چه زیبا میشد این دنیا
کمی هم با وفا باشیم

نباشد روزگاری که
نمک بر زخمِ هم پاشیم

چه زیبا میشد این دنیا
نیاید اشک محرومی

زمین و آسمان لرزد
زِ آه و درد مظلومی

چه زیبا میشد این دنیا
شود کینه زِ دلها دور

اگر بشکستنِ پیمان
نگردد عادت مردم

……………………..
پندیات

کند این نکته را قران گواهی

فنا گردد بشر خواهی نخواهی

غنیمت بشمر این عمر گران را

نظربه زیردستان گاه گاهی

رها کن خود ز چنگال زمانه

بنال از دل به درگاه الهی

مکن عمر عزیز خویشتن را

در این دنیای دون صرف تباهی

بخواه از درگه حق عفو خودرا

که می بخشد خدا کوهی به کاهی

بباید خفت اخر در دل خاک

ترا نبود بجز این جایگاهی

به شیدا کن نظر از لطف یارب

به محشر هست محتاج نگاهی
333 views18:25
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:25:32 پندیات - مقام مادر
گریز به حضرت رباب و حضرت ام البنین علیهم السلام



جهاندا هر بالانین حالینه یانان آنادی
بالاسینون غم و فکرینده باغریقان آنادی

نه زجریلن بجرر چون بالانی بطنینده
که دوقوز آی گورسن حالی چوخ یامان آنادی

اَکَر او بذر محبت همیشه قلبینده
بالاسینا هامیدان چوخلی مهربان آنادی

کلید درگه جنت ایاقی آلتیندا
که شان و مرتبه سی عالمه عیان آنادی

جهانی آختاراسان گر تاپانماسان مثَلون
جهاندا تکدی خدا بیرده تک اولان آنادی

به سان شمعیدی گویا یانار اوشاقلارینا
گچنده عمری اولان قامتی کمان آنادی

گجه یاتار هامی اما بالاسی یاتماسا گر
آلوب قوجاقه اونا لایی لای چالان آنادی

نقدری طفلینه خاطر اویاق قالار گجه لر
مریض اولا بالاسی گوز یاشی آخان آنادی

ایاق دوتار بالاسی دیل آچار آنا سویونر
دوتوب بالانی الیندن دولاندیران آنادی

گله نه حادثه فوراً سِپر ایدر اوزونی
بالاسینین یولونا جانینی قویان آنادی

الهی گورمیه هیچ بیر آنا بالا غمینی
که گورسه اوندا داخی دنیادان دویان آنادی

بولار مقدمه شعریمدی یازدیم هر آنایا
ولیک قصدیم ایکی باغریقان اولان آنادی

یازیم ایکی آنانون دفتره اورک سوزونی
که کربلاده بیری غنچه سی سولان آنادی

آقام حسین خانیمی اصغرون آناسی رباب
ئولونجه هر گجه گوندوز اولوبدی قلبی کباب

منایه یوللادی بیر آلتی آیلی غنچه سینی
قیتمیوبدی بالاسی اوجاتدی ناله سینی

نه گوردی بیر بالاسین نه اونون جنازه سینی
چوخ ایستیردی اقلاً اوپیدی یاره سینی

اوتورمادی بو خانیم بیرده سایه آلتیندا
دوراردی گون قباقیندا سوسوز عزالی آنا

بیله دیردی که سو ایچمیین بالام لای لای
دگنده تیر سه پر قان ایچن بالام لای لای

اورکده چوخدی سوزیم بیرفقط بونی دی منه
نه لر چکیبسن اوغول اوچ پر اوخ دینده سنه

دیورله دگسه اگر اوچ پر اوخ چیخار دالیدان
نه حاله قالدین علی جان آنان سنه قربان

داخی بو قدری غمه گلموری اورک دوزومه
دییدی اوچ پر اوخ ای کاش منیم ایکی گوزومه

گورنمدیم بالامن هیچ سنون دیل آچماقیوی
ایاق دوتوب یرییب بیر قاباقدا قاچماقیوی

سنون محبت وعشقین اورکده اکمیشدیم
نقدری نقشه سنه من خیالی چکمیشدیم

ایکیمجی غملی آنا اول وفالی ام بنین
بِجَتّدی دورد اوغول ایتدی حسینه یارو معین

وریب به عشق حسین دورد اوغول فدا بو خانیم
اولونجه گونده بقیعده قوروب عزا بو خانیم

بقیعده دورد دنه قبری تجسم ایلردی
مدینه اهلینی او غرق ماتم ایلردی

ایله سیزیلدیوب اوخشاردی بو عزالی آنا
گیچنده دشمنیده باشلیاردی آغلاماقا

دیورله بیر گون اویولدان گیچنده چون مروان
گورور سیزیلدی سسی قوزانور بقیعده هرآن

دیوبدی خادمینه گیت سوروش کیم اوخشیوری
که بیله اوخشاماقی قلبیمی چوخ اودلیوری

باخوبدی خادمی فوراً دیوب امیر زمان
ابوالفضین آناسی اوخشیور بقیعده هرآن

دیوبدی مروان ایله حقی واردی اوخشاماقا
نجه که دورد اوغولون داغینی چکیر بو آنا

دیورله ئولسه اوغول قالسا یادگاری اگر
آنا قوجاخلار اونی گوزیاشون به فوری الر

چیخاندا گون او بقیعده عزانی ساخلاردی
باتاندا گون یتوشوب مشکینی قوجاخلاردی

دیردی قانلا دولان گوزلرین فداسی اوغول
اودوغرانان اوجا بوی پیکرین فداسی اوغول

دیورله کربلادا سالدیلار ایکی قولووی
خیامه ساری گلنده کسدیلر سنون یولووی

ووروبلا مشکیوه بیر اوخ بیر اوخدا ساغ گوزیوه
سوچوللره آخونوب قان یاشون گوزل اوزیوه

ووروبلا پیکریوه یاره یاره اوستن اوغول
باشون عمود یاراندا نه لر چکیبسن اوغول

قولون یوخویدی که شمشیریوی اله آلاسان
ویا دوشنده یره قوللارین یره قویاسان

یقین دوشنده یره گل اوزون ترابه دوشوب
اوقانلی لبلرین اوغلوم چوخ التهابه دوشوب

قولون اولیدی سنی بیر نفر یخانمازدی
گلنده خیمیه اوخ مشگیوه وورانمازیدی

اوقدری موضع تیر وجراحت اولمازدین
سوخیمیه یتیرردین خجالت اولمازدین
310 views18:25
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:24:51 پندیات


بسم الله الرحمن الرحیم

رفت...

از سر خاک عاقبت باید به زیر خاک رفت
پس خوشا حال کسی که پاک آمد، پاک رفت

هر شکستی از سر افراط و تفریط است و بس
برد با آن است که پیوسته و چالاک رفت

هرکسی در زندگی دنبال هم‌سنگ خود است
پس چه‌جای عیب اگر خار از پی خاشاک رفت

نیست بالاتر صدایی در دوعالم از سکوت
هرچه را با این زبان گفتیم تا افلاک رفت

هردلی هم‌واره شد مست شراب آرزو
عاقبت در حال مستی روی دار تاک رفت

ترس تنها نقطه‌ضعف داستان عاشقی است
می‌رسد تا آخر خط هرکسی بی‌باک رفت

در تمام کوله‌بارش هرکه یک دل عشق داشت
خسته‌جان و تشنه‌لب تا قله‌ی ادراک رفت

روبروی کوه نام هرکسی را می‌برم
در پس تکرار اسمش می‌رسد پژواک؛ رفت...

مجتبی خرسندی
305 views18:24
باز کردن / نظر دهید
2022-06-23 21:24:39 پندیات - عبرت نامه
مقام پدر

استاد فرهاد فکری

عیار عشقی اولان عالمه عیان آتادی
صفای باطنی چون گلشن وجنان آتادی

شریک اولان بالانون دردینه یامان گونده
رفیق ویکدل وخوش خُلق وخوش بیان آتادی

هانی اونون کیمی غم گونونده یار اوغولا
همیشه مونس و همراز مهربان آتادی

معلمی که اونون مهر و قهری حکمتدور
بالیا دوز یولی دائم ویرن نشان آتادی

ریاض عالمه اولادی بیر قیزل گولدور
او قرمزی گوله الحق که باغبان آتادی

یانان بالا اوتونا شمع تک گیجه گوندوز
دچار اولان غم ایامه هر زمان آتادی

گلنده محنت اوخی سینه سین سپر ایلین
خطر زمانی بلی یار جانفشان آتادی

یامان گونون دایاغی هرایوین یانان چراغی
اوغول دالیندا بلی داغ کیمین دوران آتادی

دؤزَن بلایه ، فنا دهریده باشی آغاران
بالا غمینده اولان قامتی کمان آتادی

نقدری اینجیدَسَنده گئنه محبتی وار
شریک دردون اولوب حالوه یانان آتادی

نقدری گتمیوب الدن آماندی قدرینی بیل
بش اون گون عالم آرا خسته میهمان آتادی

قالان دگول سنیلن دائما ،ئولوب گیده جک
همیشه لیک ایلین قبری آشیان آتادی

گیدر الوندن اونا بیرده دای الون چاتماز
دیرسن اوندا منی غصیه سالان آتادی

آتووی یاد ایله بزم عزاده سن " فرهاد "
ایدن حسینه سنی چونکه نوحه خوان آتادی
303 views18:24
باز کردن / نظر دهید